eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
11.4هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
19.2هزار ویدیو
1.4هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️کمونیستی که مرید آیت الله دستغیب شد! 💠آیه: وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا بقرة/83 با مردم با زبانِ خوش سخن بگوييد 💠حکایت؛حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی امام جمارانی نقل میکند: یک نفر از کمونیستها برایم گفت من از میان شما روحانیون فقط به یک نفر ارادت فوق العاده دارم، آن هم آقای دستغیب شیرازی است، پرسیدم:چرا؟ گفت: در زندان که بودم شبی روی سکوی مخصوص استراحت زندان، خوابیده بودم، نیمههای شب ناگهان درب زندان باز شد، سید پیرمردی کوتاه قد و لاغر اندام را وارد کردند، فهمیدم عمامه بسر دارد، سرم را زیر لحاف کرده و دوباره خوابیدم. نزدیک طلوع آفتاب بود حس کردم دستی به آرامی مرا نوازش میدهد، تا چشم باز کردم سید پیرمرد سلام کرد وبا زبانی خوش گفت : آقای عزیز نزدیک طلوع آفتاب است ممکن است نمازتان قضا شود، من با تندی و پرخاش گفتم؛ من یک کمونیستم نماز نمیخوانم. آن بزرگوار فرمود: پس خیلی ببخشید من معذرت میخواهم که شما را بدخواب کردم مرا عفو کنید. دوباره خوابیدم، پس از بیدار شدن ایشان مجدداً از من عذر خواهی کرد طوری که من ازآن تندی وپرخاشی که کرده بودم پشیمان شدم. عرض کردم، آقا مانعی ندارد حالا چون شما پیرمرد هستید تشریف بیاورید روی سکو بنشینید و من پائین مینشینم، ایشان نپذیرفت و فرمود؛ نه شما قبل از من اینجا بوده اید و حق شما است آنجا بمانید، خلاصه جای بهتررا قبول نکرد و مدتی که باهم در یک سلول بودیم، من شیفته اخلاق این مرد شدم و ارادت خاصی به ایشان پیدا کردم. 📚 پی نوشت : با اقتباس و ویراست از کتاب مردان علم در میدان عمل
💠خداشناسى در كشاورزى انسان به خوبى مىتواند از طريق درختكارى و باغبانى و كشاورزى علم و قدرت خداوند متعال را بشناسد، زيرا: 1. اوست كه بادها را مىفرستد و ابر را ايجاد مىكند. 2. اوست كه بهوسيله باران زمين مرده را زنده مىكند؛ (وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَاباً فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذلِكَ النُّشُورُ). «1» 3. اوست كه بهوسيله نزول باران ميوهها را از دل زمين خارج مىكند؛ (اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ مِنَ السَّماءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّكُمْ). «2» 4. اوست كه ميوههاى رنگارنگ مىآفريند؛ (مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهَا). «3» 5. اوست كه بهوسيله آب باران زراعت و زيتون و خرما و انگور را براى شما مىروياند؛ (يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّيْتُونَ وَ النَّخِيلَ وَ الْأَعْنَابَ وَ مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ). «4» 6. اوست كه زارع حقيقى است، نه انسان؛ (ءَأَنتُمْ تَزرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ). «5» 7. اوست كه آب را به سرزمين خشك مىفرستد؛ (أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ). «6» 8. اوست كه خورشيد را وسيله زنده شدن طبيعت قرار مىدهد؛ (سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ). «7» 9. اوست كه زمين را براى شما رام قرار داد تا كشاورزى كنيد؛ (جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا). «8» 10. اوست كه زمين را بهوسيله درختان مزين و زيبا قرار داد؛ (إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَّهَا). «9» در برابر اينهمه لطف، اولًا استفاده بكنيد و طغيان نكنيد؛ (كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَ لَا تَطْغَوْا فِيهِ) «10» ، ثانياً استفاده كنيد و اسراف نكنيد، ثالثاً حق محرومان را نيز بدهيد؛ (وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَ لَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَايُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ). «11» 📚منابع : (1). فاطر 9 (2). ابراهيم 32 (3). فاطر 27 (4). نحل 11 (5). واقعه 64 (6). سجده 27 (7). ابراهيم 33 (8). ملك 15 (9). كهف 7 (10). طه 81 (11). انعام 141
❇️انقلابی ماندن به سبک شیخ عبدالکریم جزائری مسلمانان باید همواره اقتدار و عظمت اسلام را حفظ کنند و به این دستور فقهی و سیاسی اسلام که تسلط کفار بر مومنین را حرام می داند، جامه عمل بپوشانند ومانع هر گونه تفوذ و سلطه اجانب و اغیار به جامعه اسلامی گردند. 💠آیه: و لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً النساء/141 خداوند هرگز كافران را بر مؤمنان تسلّطى نداده است 💠حکایت؛ مرحوم شیخ عبدالکریم جزائری با یکی از شیوخ بزرگ عرب رفاقت و دوستی داشت و همه ساله بر منزل آن شیخ وارد می شد و مورد احترام و اکرام قرار می گرفت، شیخ عرب نیز کمک مالی شایانی به آن مرحوم می کرد بطوری که تا مدت یک سال مرحوم جزائری و شاگردانش از کمک او استفاده می کردند. زمانی که انگلیس به کشور عراق تجاوز کرد، آن شخص عرب جهت مصلحت شخصی خود موافقت کرد انگلیس در عراق بماند. مرحوم جزائری همینکه از جریان آگاه شد، دیگر به خانه او نرفت تا آنکه شیخ برای مرحوم جزائری نامه نوشت و علت نیامدن او را جویا شد. مرحوم جزائری در جواب نوشت: فرق بین من و تو همان اسلام و کفر است و دیگر ارتباطش را با آن شیخ قطع کرد مرحوم جزائری به خاطر دین از آن همه منافع صرف نظر کرد تا آنکه عاقبت انگلیس ها آن شیخ عرب را در زندان پهلوی در ایران به قتل رساندند.1 📚 پی نوشت : 1.با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهائی از علماء
✳️ سید کاظم یزدی اهل نجف را از شر بیگانگان نجات داد 💠آیه: مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا مائده/32 هر كه شخصى را از مرگ نجات دهد گويى همه مردم را زنده كرده است. 💠حکایت؛ زمانیکه که نیروهای ارتش انگلستان وارد عراق شدند، با مقاومت مردم مسلمان عراق مواجه شدند ازجمله کسانی که با آنان مقابله کردند مردم نجف اشرف بودند. زمانی که انگلیس به عراق تسلط کامل یافت در مقام انتقام‌جوئی از اهالی نجف اشرف برآمد و در این رابطه حاکم انگلیس به حضور مرحوم سید محمدکاظم یزدی قدس سره آمده و عرض کرد دولت از شما خواهش می‌کند که نجف اشرف را ترک گوئید و به کوفه بروید زیرا دولت می‌خواهد اهالی نجف را تأدیب نماید، مرحوم سید فرمودند: من به تنهائی خارج شوم یا با اهل‌بیتم؟! حاکم گفت با اهل‌بیت، آن مرحوم فرمودند: اهل نجف همه اهل‌بیت من هستند پس من خارج نمی‌شوم، بگذار آنچه به اهل‌بیت من می‌رسد به من هم برسد و به برکت این استقامت و پا برجائی مرحوم سید، اهل نجف از شر انگلیس در امان ماندند. این عالم بزرگوار قلباً مردم را دوست داشتند و متقابلاً مردم نیز او را دوست داشته و به او عشق می‌ورزیدند و مردم نجف او را پدر می‌خواندند و اعراب صحرانشین از خاک پای او برداشته و در کیسه می‌کردند و به چادر خود برده و به هنگام سوگند خوردن می‌گفتند: بحق تراب قدم السید و این حاکی از مردم خواهی و حسن سلوک ایشان با هم نوعان و پیروان خود بوده است. مرحوم سید طبع شعر نیز داشت که رباعی زیر نمونه‌ای از اشعار زیبای ایشان است: الهی دلی ده در آن دل تو باشی به راهی بدارم که منزل تو باشی بدریای فکرت فروبرده‌ام سر الهی چنان کن که ساحل تو باشی 1 📚 پی نوشت : 1. با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهائی از علماء 💠اهمیت توجه به کودک سیرۀ رسول‌خدا(ص) در محبت به کودکان به حدی بود که علاوه بر هم‌بازی شدن با آنان و نادیده گرفتن موقعیت، با فروتنی به بازی با آنها می‌پرداخت و این در حالی بود که زمان نماز فرا رسیده بود و مردم در انتظار اقامۀ نماز به امامت ایشان بودند. در یکی از روزها که رسول‌خدا(ص) به منظور خواندن نماز جماعت عازم مسجد بودند، در راه به گروهی از کودکان برخوردند که در حال بازی کردن بودند. بچه‌ها با دیدن پیامبر(ص) دست از بازی کشیدند و به سوی ایشان رفتند و به پیامبر(ص) گفتند؛ «کن جملی»! شتر من باش. رسول‌خدا(ص) درخواست کودکان را اجابت کردند و مشغول بازی با آنها شدند و این درحالی بود که مردم در مسجد در انتظار ایشان بودند. بلال که در مسجد همراه مردم منتظر ورود رسول‌خدا(ص) بود، با مشاهدۀ تاخیر پیامبر(ص) به سمت خانه ایشان حرکت کرد. او در راه به رسول‌خدا(ص) رسید و با دیدن صحنۀ بازی کردن ایشان با کودکان خواست تا بچه‌ها را از اطراف ایشان دور کند؛ اما رسول‌خدا(ص) مانع شدند و فرمودند: برای من دیر شدن زمان اقامۀ نماز از ناراحتی کودکان بهتر است. سپس از بلال خواستند تا به خانۀ ایشان برود و برای کودکان چیزی تهیه نماید تا به این ترتیب بچه‌ها حضرت را رها کنند. بلال رفت و از منزل پیامبر(ص) تعدادی گردو پیدا کرد و به محضر ایشان بازگشت. رسول‌خدا(ص) گردوها را از بلال گرفتند و به بچه‌ها فرمودند: آیا شتران خود را به این گردوها می‌فروشید؟ کودکان نیز با دیدن گردوها، آنها را از دست پیامبر گرفتند و ایشان را رها کردند. امروزه توجه به کودکان به اسباب مختلف دنیای مدرنیته و امکانات سرگرم کننده کاذب ، بسیار کم شده غافل از اینکه بازی یکی از ابزارهای قوی تربیتی میباشد . 📚 پی نوشت : عوفی، سدید الدین محمد ؛ جوامع الحکایات و لوامع الروایات، تهران، نشر ابن سینا 1340ه.ش چاپ اول؛ باب دوم از قسم دوم، ص30. 💠نیش زبان به همسر مرحوم آقا شیخ رجبعلی خیاط (رضوان الله علیه) با عده ای به کربلا مشرف شده بودند. در میان آنان یک زن و شوهری بودند. یک روز که از حرم پس از انجام زیارت بیرون آمده و بر می گشتند، این زن و شوهر با فاصله قابل ملاحظه ای از شیخ و در پشت سر ایشان راه می رفتند... در میان راه در ضمن صحبتی که بین آنها می شود، آن خانم یک نیشی به شوهرش زده و سخنی آزار دهنده به وی می گوید. هنگامی که همه وارد منزل و آن محل استراحت می شوند و آقا شیخ رجبعلی به افراد (به اصطلاح) زیارت قبولی می گوید؛ به آن خانم که می رسد، می فرماید: تو که هیچ، همه را ریختی زمین! آن خانم می گوید: ای آقا! چطور؟! من این همه راه آمده ام کربلا؛ مگر من چکار کرده ام؟! فرمود: از حرم آمدیم بیرون، نیشی که زدی، همه اش رفت! یعنی همه نور معنوی و فیوضاتی که از زیارت کسب کرده بودی، با این عملت از بین بردی! 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: اَلا لا خَیْرَ فى عِلْم لَیْسَ فیهِ تَفَهُّمٌ، اَلا لاخَیْرَ فى قِرائَة لَیْسَ فیها تَدَبُّرٌ، اَلا لاخَیْرَ فى عِبادَة لا فِقْهَ فیها؛ آگاه باشید! علمى که در آن فهم نباشد فایده اى ندارد
علما 💠 ارزش تفکر عبرت آموز: حسن بن صیقل می گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: مردم از پیامبر روایت می کنند اندیشیدن یک ساعت، بهتر از عبادت یک شب است، چگونه اندیشه ای است؟. امام صادق (ع) فرمود: هنگامی که انسان از کنار خرابه یا خانه (رها شده ای) می گذرد، بگوید: این ساکنوک، این بانوک، ما بالک لاتتکلمین آنها که در میان تو سکونت داشتند، کجایند؟ آنها که تو را ساختند کجایند؟ چرا سخن نمی گوئی؟(9) (به این ترتیب، هم امام، آن روایت را تصدیق فرمود، و هم چگونگی تفکر ارزشمند را بیان داشت، و براستی که چنین است، فکری که مایه عبرت فکری گر چه اندک باشد، بهتر از عبادات طولانی، ولی سطحی و بی عمق خواهد بود). 📚 پی نوشت : کافی باب التفکر، حدیث 2، ص 54 - ج 2. 💠 تقواى صاحب رياض سيد على طباطبائى (صاحب رياض) روزى از رفتن به نماز جماعت خوددارى كرد نمازگزاران علت ترك نماز جماعت را جويا شدند ايشان در پاسخ گفت من ديگر نمىتوانم امام جماعت شما باشم به جهت اينكه همسرم حرفهايى به من زد كه من كنترل خود را از دست دادم و به او گفتم هر چى به من گفتى به خودت برگردد از اين رو من در عدالت خود اشكال مىكنم بعد از آنكه همسرش از او راضى شد و او را حلال كرد از آن پس نماز را به جماعت اقامه مىكرد. «1» 📚 پی نوشت : (1) گلشن ابرار ج 3 ص 128. ❇️ مصرف وام در غیر از مورد خودش 📝 سوال:کسی که از بانک وامی با یک عنوانی گرفته اما آنرا هزینه خرید ماشین کرده ،حکم خرید این ماشین چیست؟ ✍ پاسخ: آیت الله خامنه ای: اگر وام را در غير موردي که با بانک قرارداد بسته هزينه کرده باشد حکم غصب را دارد و بايد در اولين فرصت وام را تسويه کند. ✍ آیت الله مکارم : صرف مبلغ وام برخلاف آنچه در قرارداد بر آن توافق شده جايز نيست. و چنانچه تخلف شود وام مذکور صحيح نيست، و مبلغ اضافه که مي پردازد حکم ربا دارد.. اما چنانچه خلاف قرارداد عمل نموده جدا توبه نماید ولی فعلا وظیفه ای ندارد. ✍ آیت الله فاضل: وام باید در همان موردی که برای آن وام گرفته شده استفاده شود و مصرف کردن وام در مورد دیگر حرام است، اگر وام طبق قانون شرعی از بانک، برای خرید ماشین گرفته شود، و بارعایت قانون شرعی، ماشین خریده است حلال است و اشکال ندارد اما اگر وام برای خرید ماشین نبوده و با آن ماشین خریده است در صورتی که بانک راضی باشد معامله صحیح است و استفاده از ماشین هم حلال است لیکن س ودی که به بانک می دهد، ربا و حرام است. 📚 استفتاء از سایت مراجع عظام 💠 از امام حسین(علیه السلام) درباره شریف ترین مردم پرسیدند. آن حضرت فرمودند: مَنِ اتَّعَظَ قَبلَ اَن یوعَظَ، وَ استَیقَظَ قَبلَ اَن یوقَظَ؛ کسی که پیش از آنکه پندش دهند، پند پذیرد و پیش از آنکه بیدارش کنند، بیدار شود. (1) شرح حدیث: دنیا سراسر پند است، اگر انسان گوش پندشنو داشته باشد. جهان و تاریخ، سراسر عبرت است، اگر انسان چشم عبرت بین داشته باشد. آگاهان و بیداردلان، از در و دیوار، از کاخ و کوخ، از مرگ و بیماری انسانها، از طلوع و غروب قدرتها، از شکست و پیروزی انسانها، از عزّت و ذّلت اقوام، از فضای گورستان و خفتگان در قبرها، از بی وفایی مال و مقام و ثروت، «پند» می گیرند. نیازی نیست که ما را پند دهند. در هر چیز موعظه و هشدار است. خدا نکند کسی خود را به خواب بزند، که بیدار کردنش بسیار دشوار و گاه ناممکن است. آیا مرگ هر یک از آشنایان و عزیزان، یک بیدارباش نیست؟ کاش انسان به مرحله ای از خودآگاهی و بصیرت و هشیاری برسد که «پیام» ها را درک کند و «هشدار» ها را بشنود و بداند که «زنگها برای که به صدا درآمده اند؟» خدایا! پند و موعظه را محبوب ما بگردان. پیش از آنکه مرگ، ما را بیدار کند، الهی! نام تو ما را جواز! و مهر تو ما را جهاز! 💢 ♥️20 قانون طلایی برای احترام به خود قانون اول: اگر فکر می‌کنی کاری اشتباهه، انجامش نده. قانون دوم: در صحبت‌ها همیشه دقیقا همون چیزی رو بگو که منظورته. قانون سوم: هیچ‌وقت طوری زندگی نکن که سعی کنی همه رو از خودت راضی نگه‌ داری؛ هیج وقت... قانون چهارم: سعی کن هر روز یاد بگیری و دست از یادگرفتن بر نداری. قانون پنجم: در صحبت با دیگران هیچ‌وقت راجع به خودت بد حرف نزن. قانون ششم: هیچ‌وقت دست از تلاش برای رسیدن به رویاهات بر ندار. قانون هفتم: سعی کن راحت نه بگی، از نه گفتن نترس. قانون هشتم: از بله گفتن هم نترس. قانون نهم: با خودت مهربون باش. قانون دهم: اگه نمی‌تونی چیزی رو کنترل کنی، بزار به حال خودش. قانون یازدهم: سعی کن از اتفاقات و حالات منفی دوری کنی. قانون دوازدهم: برای رضایت دیگران، کاری رو انجام نده که دوست نداری. قانون سیزدهم: سعی کن ببخشی، اما فراموش نکن. قانون چهاردهم: در هیچ حالتی، سطح خودت رو به اندازه طرف مقابلت پایین نیار. قانون پانزدهم: حرفی رو که نمی‌پسندی ت
هدایت شده از 
❇️ وقتی آخوند همدانی بزم اراذل را عرفانی می کند 💠 آیه: فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ (طه/44) با او به نرمی سخن گوييد ، شايد پند گيرد 💠 حکایت ؛ نقل است مرحوم آخوند همدانی در یکی از سفرهای خود با جمعی از شاگردانش به عتبات عالیات می رفت در بین راه به قهوه خانه ای رسیدند که جمعی از دنیا پرستان میخواندند و پایکوبی می کردند، آخوند به شاگردانش فرمود: یکی برود و آنان را نهی از منکر کند بعضی از شاگردان گفتند اینها به نهی از منکر توجه نخواهند کرد و کار ما بیهوده است. ایشان فرمود: حالا که شما نمی روید، خودم می روم وقتی که نزدیک شد به رئیسشان گفت: اجازه می فرمایید من هم بخوانم و شما بنوازید؟! رییس گفت: مگر شما بلدی بخوانی؟ فرمود: اگر شما جازه بدهید بلی. گفت: بخوان. آخوند نیز شروع به خواندن اشعار ناقوسیه حضرت امیر علیه السلام کردند: لا اله الا الله حقاً حقا صدقاً صدقا إن الدنیا قد غرتنا و أشتغلتنا و استهوتنا ... آن عده وقتی این اشعار را شنیدند از آن حال در آمدند و به گریه افتادند توبه کردند. یکی از شاگردان آخوند نقل کرده: وقتی ما از آنجا دور می شدیم هنوز صدای گریه شان به گوش می رسید. 📚 پی نوشت : با اقتباس و ویراست از کتاب چلچراغ سالکان 💠احترام امام عسکری(ع) به عالم یکی از علماء شیعه با مردی ناصبی بحث کرد و او را محکوم نمود این خبر به حضرت امام عسکری (ع) رسید. مدتی بعد همان فقیه خدمت آن حضرت شرفیاب شد و در آن مجلس بزرگان بنیهاشم حاضر بودند، همینکه آن فقیه وارد شد، امام (ع) به او بسیار احترام کرد و او را به بالای مجلس راهنمائی فرمود تا او را روی مسندی در بالای مجلس نشانید و با توجّه، به سخنانش گوش کرد، این احترام بر حاضرین سخت بود ولی به احترام آن حضرت اعتراضی نکردند تا اینکه یکی از عباسیّان حاضر در مجلس عرض کرد: یابن رسولاللّه چرا اینچنین مردی عامی را بر اشراف ترجیح میدهی؟! امام (ع) فرمود: آیا راضی هستی که قرآن در این باره بین ما حکومت کند؟ گفت: آری، امام (ع) فرمود: مگر خداوند در قرآن نمیفرماید:« وَ الَّذينَ اُوتُوا العِلْمَ دَرَجاتٍ » عالمان دارای درجاتی میباشند، خداوند مؤمن عالم را بر مؤمن جاهل برتری داده همانطور که مؤمن را بر غیرمؤمن مزیّت داده، آیا خداوند فرموده: والّذین اوتوا شرف النّسب درجات؟! چگونه شما به من اعتراض میکنید که چرا به این مرد احترام کردهام با اینکه خداوند عالم را برتری داده است، شکستی که این مرد با استدلال و دانشی که خدا به او تعلیم فرموده بر آن شخص ناصبی وارد آورده از هر شرافت نژادی بهتر و پرارجتر است.1 در پيشگاه علم مقامي عظيم نيست از هر مقام و مرتبه‌اي علم، اعظم است 📚 با اقتباس و ویراست از کتاب داستانهائی از علما 💠صبوری یک مرجع در برابر همسر علامه شیخ جعفر کاشف الغطاء رحمة الله علیه اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقى مى‌کند، ولى خیلى هم خبر از داستان نداشتند، این قدر در مقام جستجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهى، این فقیه عالیقدر گاهى که به داخل خانه مى‌رود، همسرش حسابى او را کتک مى‌زند. یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند، گفتند: آقا ما داستانى شنیده‌ایم از خودتان باید بپرسیم، آیا همسر شما گاهى شما را مى‌زند؟! ..فرمود: بله! عرب است، قدرتمند هم هست، قوى البنیه هم هست، گاهى که عصبانى مى‌شود، حسابى مرا مى‌زند. من هم زورم به او نمى‌رسد، گفتند: او را طلاق بدهید، گفت: نمى‌دهم، گفتند: اجازه بدهید ما زن‌هایمان را بفرستیم، ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمى‌دهم، گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه براى من از اعظم نعمت‌هاى خداست، چون وقتى بیرون مى‌آیم و در صحن امیرالمؤمنین(علیه السلام) مى‌ایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز مى‌خوانند، مردم در برابر من تعظیم مى‌کنند، گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمى‌دارد، همان وقت مى‌آیم در خانه کتک مى‌خورم، هوایم بیرون مى‌رود، این چوب الهى است، این باید باشد. 📝 سوال: کسی که برای انجام عباداتی چون نماز و روزه و حج نایب می شود، آیا باید به فتوای مرجع تقلید خودش عمل کند یا به فتوای مرجع تقلید کسی که از طرف او نایب شده است؟ ✍پاسخ: آیات عظام: خامنه ای، صافی و مکارم: نایب باید به فتوای مرجع تقلید خود عمل کند. [1] ✍ آیت الله سیستانی: باید به فتوای مرجع منوب عنه (شخص نایب گیرنده) عمل کند و در مواردی هم لازم است که فتوای مرجع خود را رعایت کند. [2] ✍آیت الله بهجت: نایب باید به فتوای مرجع تقلید خود عمل کند و در نیابت از شخص زنده در حج، احتیاط کند. [3] 📚پی نوشت: [1]. خامنه ای، صافی و مکارم: استفتا. [2]. سیستانی: استفتا. [3]. بهجت، استفتائات، ج1، س 110 و استفتا. 💠 امام علی علیه السلام فرمودند: مِلاکُ