eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.8هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
21هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂گاهی حال دل آدم دست خودش نیست ❤️بی اختیار دلش می گیرد 🍂بی اختیار دلش تنگ می شود ❤️بی اختیار بغض می کند و اشک میریزد 🍂یادتان باشد بجای نیش و کنایه ❤️کنار آدم های اطرافتان باشید 🍂آدم های گاهی حرف نمیزنند ❤️گاهی باید از رفتارشان 🍂حرف های آن ها را شنید پس مراقب رفتارهای آن ها که دوستشان دارید باشید❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁صبــــحتون عـالـــی و پراز مهربانی خدا ❤️ 🍁خدای مهربان هر روز قوس طلایی را نقش میزند تا بدانیم رسیدن به او آسان است فقط کافےاست از دریای تردید ها با توکل گذر کنیم👌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از معجزه کلمات استفاده کن! کلمه میتواند تو را مشتاق کند مثل دوست داشتن.. کلمه میتواند تو را سبز کند مثل خوشحالم.. کلمه میتواند تو را زیبا کند مثل سپاسگزارم. کلمه میتواند تو را پیش ببرد مثل ایمان دارم.. کلمه میتواند تو را آغاز کند مثل: از همین لحظه شروع میکنم، از همین نقطه تغییر میکنم، میتوانم.. میخواهم.. میشود.. خود را آغاز کن! هیچ رازی برای موفقیت و خوشبختی در این هستی وجود ندارد. راز در خود شماست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 سقوط یک ابر در اندونزی☁️ 🔹در یک اتفاق نادر و عجیب، ویدئویی از سقوط یک تکه ابر روی زمین در یک منطقه کوهستانی در اندونزی منتشر شده است. 🔹در این ویدئو این تکه ابر به آرامی به زمین می‌نشیند و مردم می‌توانند آن را در دست بگیرند. این پدیده که شبیه یک تکه پنبه بزرگ است، بسیاری را شگفت‌زده کرده.
❇️ارباب من💠 نشودصبح اگر عرض ارادت نکنم نام زيبای تو را صبح تلاوت نکنم سلام دوستان💠 لحظاتتون پرازعشق به امام حسین وحاجتتون روا💠
🩸اهانت‌هایی از جانب «اولی» که چه بسا زخمش دردناک‌تر از تازیانه‌های «دومی» است ... 🔖 به حکم روایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام که فرمود: 📋 ضَرْبُ اللِّسَانِ أَشَدُّ مِنْ ضَرْبِ السِّنَانِ. ▪️ضربت و زخم زبان شدیدتر از ضربت شمشیر و نیزه است.(۱) 🖇 بخش عظیم و دردناکی از مصائب صدیقه کبری سلام‌الله‌علیها ناظر به اهانت‌های زبانی اصحاب سقیفه به آن حضرت است. 📄 بعد از ایراد خطبه فدکیه، ملعون «اولی» بر فراز منبر رفت و اهانتی را به صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها نمود که به فرمایش امیرالمؤمنین علیه‌السلام:«اگر تا روز قیامت بر روی پاشنه پا ایستاده و به درگاه الهی، «اولی» و «دوّمی» را لعنت کنیم، بازهم کوتاهی کرده‌ایم.»(۲) 📉 آن نانجبیب بعد از آنکه _ العیاذبالله, العیاذبالله, العیاذبالله _ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها را به «روباه» و امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به «دُم روباه» تشبیه کرد، دهان نحسش را باز کرد و گفت: 📋 يَسْتَعِينُونَ بِالضَّعَفَةِ وَ يَسْتَنْصِرُونَ بِالنِّسَاءِ كَأُمِّ طِحَالٍ أَحَبَّ أَهْلُهَا إِلَیْهَا الْبَغْیَ... (۳) ▪️از محضر امام زمان «ارواحنافداه» شرم دارم که این اهانت را ترجمه کنم...😭 خدا عذاب «اولی» را مضاعف بگرداند! ✍ اللَّهُمَّ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً یَسْتَغِیثُ مِنْهُ أَهْلُ النَّارِ ... 📚(۱)جامع الأخبار،ص۲۳۷ 📚(۲)کتاب سُلیم،ص۱۴۷ 📚(۲)بحارالانوار ج۳۰ ص۳۲۱ 📚(۳)بحارالانوار ج۲۹ ص۳۲۶ 📚(۳)شرح نهج البلاغه،ابن ابى‌الحديد،ج۱۶، ص۲۱۴
❁﷽❁ س عج الله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻گوشه گشایش برات وصل امضا میشد ای کاش گره از کار دل وا میشد ای کاش برای دیدنت ای حضرت عشق دو چشمانم چو دریا میشد ای کاش آقای من ، یابن الحسن 🔻گوشه داد میان زمرهٔ چشم انتظاران ز رحمت نام ما جامیشد ای کاش اصلا این روضه ها بهانه ست برا اینکه ما بیایم با امام زمان تجدید پیمان کنیم بیایم تو همین مجالس روضه، چند لحظه و چند دقیقه کنار امام زمان ، بنشینیم و درد دل کنیم، آقای من دل نامحرم ما مَحرم آن غریبی های مولا میشد ای کاش قربون غربتت برم یابن الحسن (اصلا امام زمان یه ارتباط عجیبی با مادرش ، فاطمه ی زهرا داره) هر موقع میخایم آقا رو صدا بزنیم (اسم امام زمان یه جوری وصل میشه به اسم مادرش) مثلا میگیم یابن فاطمه، یابن الزهرا، یوسف فاطمه ، مهدیِ زهرا، 🔻گوشه خاوران دم آخر تن صد پاره ما غبار راه زهرا میشد ای کاش2 🔻بازگشت به داد هر کجا نشستی امام زمانو صدا بزن یابن الحسن .... 🔻گوشه خاوران پس از چندین و چند صد سال گریه میدونم دل امام زمانم تو این جلسات ، فقط دنبال روضه ی مادرش فاطمه ست. آقاجان با اجازه ی شما میخام روضه بخوانم پس از چندین و چند صد سال گریه دگر دستان او وا میشد ای کاش به برق ذوالفقاری خاک خورده غرور شیعه معنا میشد ای کاش آخ مزار 🔻گوشه اوج مزار مخفی یاس مدینه به دستان تو پیدا میشد ای کاش تا کی باید حاجیان ما برن مدینه، هی دنبال قبر گمشده ی مادرت بگردن، هی زیر لب ، کنار قبرستان بقیع و کنار حرم نبوی زمزمه کنند یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم در انتظارم مهدی بیاید تا قبر پاکت پیدا نماید آقاجان غرور چادر خاکی کجایی عزیز فاطمه پس کی میایی چشماتون بارونی شده بریم تو خونه ی امیرالمومنین.... (بقیه در قسمت 2) ━━━━━━─────── [عج الله]
4_6012820232895205943.mp3
7.13M
بسیار زیبا ای یوسف گمگشته داد از این جدایی مادر بُوَد دیده به راهت کی میایی امیر بی قرینه عجل علی ظهورک دوای زخم سینه عجل علی ظهورک آجرک الله بقیة الله 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بعد از پیمبر روز خوش زهرا ندیده فَقْدِ النَّبی ظُلمِ الوصی چه ها کشیده اهل سقیفه ای وای دست علی رو بستن بازوی همسرش رو تو کوچه ها شکستن آجرک الله بقیة الله 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در بین آن دیوار و در نقش زمين شد با ضربه‌ی لگد به در سقط جنین شد از مرتضی حیا کرد زد ناله‌ی حزینی به جای یاعلی گفت یافضة خذینی آجرک الله بقیة الله 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در کوچه ها دنبال حیدر می دویده با هر قدم از سینه اش خون می چکیده یا منتقم کمک کن جد مطهرت را در زیر تازیانه دریاب مادرت را آجرک الله بقیة الله 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ روزی میان کوچه ها مادر زمین خورد روزی کنار قتلگه دختر زمین خورد از خیمه تا به گودال به سر زنان دویده راس حسین به نیزه جسمش به خاک دیده آجرک الله بقیة الله 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شاعر: سید حسین احمدی
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این فیلم را تنهایی ببینید و برای پدر و مادر های دغدغه مند بفرستید
🏴آثار و برکات "۴" 🔰«زَيّنُوا بُيوتَكُم بِذكرِ الحسين» 🔸روضۀ خونگى‌مون، بيعت با حسينه 🚩 مرحوم آیت الله قاضی در مجلس روضه بسیار مؤدب و با احترام می‌نشست و در پایان مراسم، کفش حاضران را ردیف کرده، آماده پوشیدن می‌نمود و چه بسا آن‌ها را با آستین لباس خود گردگیری می‌کرد. می‌فرمودند: «من کفش حاضران در مجلس روضه اباعبدالله را تمیز می‌کنم تا ملائک حاضر در این مجلس گواهی دهند به آن‌چه در باطن من می‌گذرد که جز خدای متعال، کسی از آن اطلاع ندارد.» 🚩مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالله مامقانی می‌فرمود: تا جایی که لقمه نانی از گلویتان پایین می‌رود، روضه‌خوانی در منزل را ترک نکنید! 📚شمس الشموس، ص ۳۹۱. 📚دولابی، طوبای کربلا، ص ۱۶۵.
🏴آثار و برکات "۴" 🔰«زَيّنُوا بُيوتَكُم بِذكرِ الحسين» 🔸روضۀ خونگى‌مون، بيعت با حسينه 🚩 مرحوم آیت الله قاضی در مجلس روضه بسیار مؤدب و با احترام می‌نشست و در پایان مراسم، کفش حاضران را ردیف کرده، آماده پوشیدن می‌نمود و چه بسا آن‌ها را با آستین لباس خود گردگیری می‌کرد. می‌فرمودند: «من کفش حاضران در مجلس روضه اباعبدالله را تمیز می‌کنم تا ملائک حاضر در این مجلس گواهی دهند به آن‌چه در باطن من می‌گذرد که جز خدای متعال، کسی از آن اطلاع ندارد.» 🚩مرحوم آیت‌الله شیخ عبدالله مامقانی می‌فرمود: تا جایی که لقمه نانی از گلویتان پایین می‌رود، روضه‌خوانی در منزل را ترک نکنید! 📚شمس الشموس، ص ۳۹۱. 📚دولابی، طوبای کربلا، ص ۱۶۵.
مدح و متن اهل بیت
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_بیست_هفتم🎬: به دستور نمرود، سپاه عظیم بابل به راه افتاد تا ش
🎬: نمرود و ملکه جدیدش وارد شهر شدند اما قبل از ورود، پادشاه قاصدی به شهر فرستاده بود که درباریان و مترفین شهر به استقبال او و ملکه اش بیایند. مراسمی با شکوه با قربانی های فراوان در مقابل بت بزرگ شهر«مردوک» خدای خدایان برگزار شد و نمرود به همه اعلام کرد که سمیرامیس ملکه سرزمین بابل است و قصری را که در کنار برج بابل ساخته بود به ملکه تقدیم کرد‌. سمیرامیس، چند روز بعد از ورودش به شهر، از همه جا بازدید نمود و در آخر به قصری که به او بخشیده بود سر زد او با دیدن این قصر باشکوه که اتصال زمینی نداشت، فکری به ذهنش خطور کرد و دستور داد که بر بالای این قصر شش طبقه دیگر بنا کنند و نام آن را با تایید نمرود، باغ سمیرامیس نهاد. دوباره بردگان بیچاره مأمور به آوردن سنگ های عظیم از سرزمین های اطراف شدند، البته این بار کاروانی دیگر به راه افتاد و این کاروان مأمور به آوردن درختان و گیاهان نایاب از کل کره زمین شد، آنها به هر سرزمینی سر میزدند و از بهترین گلها و درختان آنجا تهیه می کردند و آن را به بابل می برند زیرا امر ملکه بود که این باغ که در هفته طبقه پایه ریزی شده بود، در هر طبقه اش درختان زیبا و گلهای مختلف و رنگارنگ کاشته شود و سنگتراشان هم مشغول ساختن ستون های بزرگی شدند که اتصال بین هر طبقه بود. روزها و ماه ها و سالها گذشت و بالاخره باغ سمیرامیس آماده شد و کاخ بزرگی در بالاترین نقطه یعنی هفتمین طبقه از باغ بنا شد، قصری بسیار زیبا و چشم نواز که هر کس در آنجا پا می گذاشت، کل شهر را زیر پایش میدید و بر همه جا احاطه داشت. داخل هر طبقه از این باغ، فواره ها و آب نماهای بسیار شکیل و زیبا که هنر دست هنرمندان بابل بود، وجود داشت. این باغ، یک نوع رؤیا در واقعیت بود و کم کم آرزوی هر بیننده ای شد که یک لحظه پا درون این باغ گذارد. سمیرامیس جشن های مختلف در این باغ برگزار می کرد، البته هر کسی اجازه ورود به این باغ را نداشت و کسانی از بزرگان و متمولین که سعادت حضور در آن باغ را پیدا می کردند، برای اغیار سخن ها و تعاریف بسیار از زیبایی های باغ می گفتند‌. کم کم این باغ در نقاشی های نقاشان و شعر شاعران نمود پیدا کرد و مردم حاضر بودند هر کار سختی را انجام دهند و در عوض یک لحظه پا به این باغ زیبا و رؤیایی گذارند به طوریکه بعد از گذشت چند سال، باغ سمیرامیس و برج بابل، تبدیل به دلالت فرهنگی بابلیان شد و ابلیس از این موضوع بسیار خوشحال بود، چرا که این باغ و آن برج، تماما مروج بت پرستی یا بهتر بگوییم شیطان پرستی بود و در این فرهنگ «خدای یکتا» و «یکتا پرستی» جایی نداشت. دوباره اجنه در قالب بت ها با مردم سخن می گفتند و کاهنان شهر با همین ترفند بر اعتقادات مردم سوار بودند و بزرگ کاهنان که «آزر» نام داشت، کارگاه بت تراشی عظیمی به راه انداخته بود و عجیب اینکه مردم انقدر در خواب غفلت بودند که بت هایی را که آزر و شاگردانش می تراشیدند، با پول خود می خریدند و به خانه می بردند و به چشم خدایشان به آن مجسمه بی جان، نگاه می کردند و او را عبادت می نمودند و در حقیقت ابلیس را که پشت تمام اینها بود می پرستیدند. اوضاع بر همین منوال بود که خبر آمد خبری در راه است و ابلیس از این خبر مستاصل شد و ابلیسک ها را برای جلسه ای فوق العاده اضطراری دور خود جمع کرد. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨