💎 مرواریدهای درخشان
✅ امام باقرعلیهالسّلام فرمود: روزی عبدالملک بن مروان در خانه خدا طواف میکرد و پدرم در جلوی او طواف خود را انجام میداد و به او توجهی نداشت. عبدالملک هم او را نمیشناخت.
🔶 عبدالملک گفت: این شخص کیست که در مقابل ما طواف میکند و به ما توجهی نمیکند؟ گفتند: این شخص؛ علی بن حسین است.
🔷 کنار رفت و در جایگاه خود نشست و گفت: او را نزد من بیاورید. حضرت را آوردند.
🔶 عبدالملک گفت: ای علی بن حسین! من که قاتل پدرت نیستم چرا نزد من نمیآیی؟
🔷 امام فرمود: قاتل پدرم دنیا را از پدرم گرفت ولی پدرم آخرت او را خراب کرد. اگر تو هم دوست داری چنین شوی پس باش.
🔶 عبدالملک گفت: هرگز، ولی نزد ما بیا تا از دنیای ما بهره ببری!
🎁 حضرت نشست و عبای خود را گشود و دعا کرد: خدایا! حرمتی که دوستانت نزد تو دارند را نشان بده . در این هنگام، عبای حضرت پر از مرواریدهای درخشان شد که شعاع نورشان، دیدگان را خیره میکرد. حضرت خطاب به عبدالملک فرمود: کسی که چنین حرمتی نزد خدا دارد چه نیازی به دنیای تو دارد؟! سپس فرمود: خدایا! اینها را بگیر که من احتیاجی به آنها ندارم.
🌐 منبع: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۶، ص۱۲۰.
📎 #کودک_نوجوان
📎 #داستانک
📎 #حضرت_سجاد
📎 #پند_قند
🌤 العجلمولایغریبم
🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴
#کانال_موعود_شناسی🪴
https://eitaa.com/madi113m