#تعطیلات
💠 حال و هوای علمای قدیم
❖ مشاهدات مرحوم آیتاللهالعظمی حاج سید احمد زنجانی از احوالات یکی از علمای قم:
● مرحوم آقا شیخ ابوالقاسم کبیر رحمةاللهعلیه از اجلّه علمای قم بود. عملاً مورد قبول عموم بود. خواص و عوام همه تصدیقش میکردند.
● همواره مشغول بود یا درس میگفت یا مطالعه میکرد یا در مطلب علمی فکر مینمود یا با طرفی که پیدا میکرد به بحث و مذاکره علمی مشغول میشد.
● غالباً کتابی در زیر بغلش بود به هر جا که میرسید اگر مجلس مقتضی مذاکره علمی بود فوری مسئلهای طرح کرده، مشغول تبادل افکار میشد و الا کتاب از زیر بغل بیرون آورده، به مطالعه مشغول میگردید.
● حتی در روزهای چهارشنبه عصر در منزل خود مجلس ذکر مصیبت منعقد میکرد در عین حال که حاضرین مشغول صرف چای و قلیان بودند او در یک گوشهای مانند هر روز به تدریس و افادهی علم اشتغال داشت.
● فکر روشن و نظر دقیقی داشت. مطلبی را که بین فضلاء القا میکرد مادامی که اطراف و جوانب آن را با نظر عمیق تحت مطالعه نیاورده و وزن آن را کاملاً به دست نیاروده، القا نمیکرد.
● در ورع و تقوا نمونه گذشتگان بود و در عرفیات نیز بی نهایت دقیق بود. به هر کاری که وارد میشد با کمال سنگینی و متانت قدم میگذاشت. خیلی هم بی ادعا و متواضع بود. ذرهای در وی آثار منیت نبود.
● آقا سیّد محسن امین شامی در کتاب «اعیان الشیعه» در ترجمه حال او گفته که او بر مرحوم آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری ترجیح داده میشد، ولی این اشتباه غریبی است. میشود گفت که ترجیح دهنده او را خوب شناخته، آقای حائری را نشناخته (چنان که می گوید علی اللهی علی را خوب شناخته، اما خدا را نشناخته).
● باری، آن مرحوم روز جمعه یازدهم ماه جمادی الثانی سال ۱۳۵۳ قمری از دنیا رحلت کرد. تا یک ماه در قم مجالس ترحیم لیلاً و نهاراً، طولاً و عرضاً منعقد گردید. ( ماتوا و عاشوا بحسن الذکر بعدهم).
سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز
مرده آنست که نامش به نکوئی نبرد
📚الکلام یجرّ الکلام؛ ج۲؛ ص۳۴۵
@madras_emb
💠 عدم توجه به صحت سند در مباحث لغوی
❖ استاد معظم حاج سیدمحمدجواد شبیری:
● مباحث لغوی متوقف بر صحت سند روایات نیست؛ چرا که بحث لغوی مربوط به استعمال است، و این استعمال هرچند از راوی باشد و از معصوم نقل نشده باشد، همینکه مربوط به قرن اول و یا دوم باشد قابل تمسک است.
● برخی علمای ادبیات بیان کردهاند عربهایی که شهرنشین باشند، تا پایان قرن دوم، و اعراب بیاباننشین تا پایان قرن چهارم سخنشان در مباحث ادبی قابل استناد است.
از این رو استشهاد به بعضی روایات در مباحث ادبی دال بر صحت سند آن نیست.
🔺درس خارج فقه؛ یکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳
@madras_emb
مدرس فقهی امام محمد باقر علیهالسلام
🔔قابل توجه طلاب محترم مدرس فقهی امام محمد باقر علیهالسلام 🔹مزایای خاص برای طلاب محترمی که در طول ی
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
✔️ طلاب محترمی که قصد شرکت در امتحان شفاهی آذر ماه را دارند؛ جهت ثبت نام تا پنجم دی ماه فرصت دارند به دفتر آموزش مراجعه فرمایند.
شریفانی 28.mp3
6.01M
💠 #درس_اخلاق
📙 براساس کتاب مرآة الرشاد
🎙حجت الاسلام و المسلمین ولی الله #شریفانی
📋موضوع: فرصت طلبگی و پشتوانگی برای دین
🗓چهارشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۳
✔️جلسه یازدهم
📍مدرس فقهی امام محمد باقر علیهالسلام
@madras_emb
#احکام
🗯 فال حافظ
❓سوال:
با نیتی که داشتیم فال حافظ گرفتیم، آیا عمل کردن به آن لازم است؟
✍️پاسخ:
خیر؛ برای تفأل به دیوان حافظ مستند شرعی وجود ندارد.
🔰دفتر آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی
@madras_emb
💭 فال حافظ
● تفألی که در مورد دیوان او رسم است و تداول آن در عهد جهانگیر و همایون پادشاه از رواج آن در عهد تیموریان حکایت دارد، بدون شکّ ناشی از ارتباط او با کشف شهود شخصی است.
● مثل حلاج و ابن عربی، وی نیز در این مکاشفات خویش "تجلّیحقّ" را در همه اعیان کائنات محقّق میبیند: "عکس روی تو چو در آینه جام افتاد." و در طیّ این غزل است که شاعر نشان میدهد که "اینهمه عکس مِی و نقش نگارین که نمود" فقط یک تجلّیحق است!
● همین تجلّی است که وی درباره آن، با بیانی که عمق کلام ابن عربی و عراقی را بخاطر میآورد میگوید:
"در ازل پرتو حُسنت ز تجلّی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد."
این عشق که امانت حق است، چیزیست که در واقع مایهٔ امتیاز انسان است و حتی ملائکه از آن بهرهای ندارند!!!
● لذا تمام اشعار و سلوک شخصی حافظ بر پایه همین عشق است، و از این حیث یادآور روزبهان بقلی و حلاج است.
📚 جستجو در تصوف ایران (دکتر عبدالحسین زرینکوب)؛ ج١؛ ص٢٣٥
@madras_emb
🗓تقویم شیعه؛
☑️ ۱۸ جمادي الثانیة سالروز وفات مرجع بزرگ شیعه، آیتاللهالعظمی حاج شیخ مرتضی انصاری «رضواناللهعلیه»
💠 تا انسان از افراد عادی بسیار بالاتر نباشد، به این مطلب نمیرسد.
❖ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
● مطلب دیگری را از آقای سید محمد علی سبط در تهران شنیدم که البته ایشان سند آن را ذکر نکردند. آقای سبط نوه شیخ انصاری است.
● ایشان میگفت: شیخ انصاری یک زمان درس را تعطیل میکند. شاگردان از این تعطیلی نابهنگام ناراحت میشوند که آنها را از فیض بازداشته است.
● دو نفر نزد شیخ مقرب بودند که ایشان حرف آنها را رد نمیکرد: یکی آقا سیّد علی شوشتری و دیگری میرزای شیرازی. شاگردان مناسب میدانند که نزد میرزای شیرازی رفته، از ایشان بخواهند که با شیخ صحبت کرده، شیخ را راضی کند که دوباره برای درس تشریف بیاورند.
● میرزا خدمت شیخ میرسد و میگوید: الآن وقت تعطیلی درس نیست و الحمدلله وجود شریف حضرت عالی سالم است؛ چرا درس را تعطیل کردهاید؟
شیخ میفرماید: نوشتجات من به دست یکی از علماء رسید، آنها را مطالعه کرده، نقدهایی بر آنها نوشته و برایم فرستاده است. من این نقدها را که مطالعه کردم، دیدم آن اشکالات به حرفهای من، به هیچ وجه وارد نیست و ارتباطی به بحثهای من ندارد. این ماجرا باعث شد تا من فکر کنم که نکند آن ایرادهایی که ما به سابقین وارد میکنیم، از این قبیل باشند. ممکن است که محقّق و علامه و مانند آنها اگر زنده بودند، میگفتند اشکالات شما به حرف های ما نمیخورد، محل نفی و اثبات دوجاست، ما سخنی میگوییم، شما به سخن دیگری اشکال میکنید. گاهی اصطلاحات در طول زمان مختلف میگردد. انسان حرف گذشتگان را بر مصطلحی که با آن آشناست، حمل میکند؛ در حالی که حرف آنها واقعاً معنای دیگر داشته است.
● خلاصه شیخ میفرماید ممکن است ایرادهای ما به سابقین از قبیل ایرادهای این آقا به من باشد. ما هر روز این بزرگان را به محاکمه میکشیم و آنها را محکوم میکنیم و من میترسم که از ناحیه ما در حق آنها ظلمی شده باشد و آنها هم نیستند که از خود دفاع کنند و ذهنشان باز شود، درس گفتهایم، بیشتر از این را میترسم مسؤول باشم.
● میرزا میگوید: بین شما و آن آقا فرق است؛ آن آقا مطالب شما را مطالعه کرده و بر روی آن به تنهایی فکر کرده، اشکالی به نظرش آمده و برای شما فرستاده است. اما شما مدت ها فکر میکنید و بعد اشکالات را در مجمع مجتهدین طرح میکنید و همه این مجتهدین مدافعین غایبین هستند. این افراد همه در فکرند که که اگر اشکال شما نقطه ضعفی داشت و بشود از گذشتگان در یک جا هم دفاع کنند، از آنها دفاع خواهند کرد، و اگر مطلبی تصویب شد تنها به نظر شما نیست، بلکه به تصویب تمام این مجتهدین رسیده است.
● شیخ میفرماید: بلی، این تفاوت هست؛ فردا برای درس میآیم.
● در این ماجرا دقت کنید؛ اصلاً تنبه به این مطلب خیلی مهم است که «شاید از ناحیه ما ظلمی به دیگران شده باشد». تا انسان از افراد عادی بسیار بالاتر نباشد، به این مطلب نمیرسد.
● این مطلب را من برای آقای سبط، نوه شیخ انصاری، در قم نقل کردم. گفتم: شما این مطلب را شنیدهاید؟ ایشان گفت: من از پدرم شنیدم که شیخ اشکالات آن آقا را که مطالعه میکند، شروع به گریه میکند. میگویند: چرا گریه میکنید؟ ایشان به شما ایراد کرده، مطلب مهمی نیست! میگوید: نه، من برای ایراد کردن ایشان گریه نمیکنم. ایراد باید بشود، بلکه گریه من برای ایرادهای خود من به دیگران است که مبادا ما ظلم کرده باشیم.
📚جرعهای از دریا؛ ج۱؛ ص۱۳۴
@madras_emb
🌸 احترام به همسر
رَوَى عَمْرُو بْنُ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیهالسلام: ... إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَرِيمٌ يَسْتَحْيِي وَ يُحِبُّ أَهْلَ الْحَيَاءِ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ أَشَدُّكُمْ إِكْرَاماً لِحَلَائِلِهِمْ.
کتاب من لا يحضره الفقيه؛ ج۳؛ ص۵۰۶
امام باقر علیهالسلام فرمودند:
... خداوند کریم و بزرگوار است و حیا دارد و اهل حیا را دوست دارد؛ همانا گرامی ترین شما نزد خداوند، کسی است که بیشتر به همسر خود احترام بگذارد.
.......................................
❖ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
حاج آقا مرتضی حائری، داماد آقای حجّت بود و به لحاظ سیادت همسرش، خیلی حال او را رعایت میکرد. وقتی به حرم حضرت رضا علیهالسلام مشرّف میشدند، حاج آقا مرتضی با علوّ مقام، برای او زیارتنامه میخواند.
📚جرعهای از دریا؛ ج۳؛ ص۶۳۳
@madras_emb
🌹 عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام قَالَ: دِرْهَمٌ يُوصَلُ بِهِ الْإِمَامُ، أَفْضَلُ مِنْ أَلْفَيْ أَلْفِ دِرْهَمٍ فِيمَا سِوَاهُ مِنْ وُجُوهِ الْبِرِّ. الكافي؛ ج۱؛ ص۵۳۸
✅ جهت مشارکت در برگزاری مجالس اهل بیت علیهمالسلام در مدرس فقهی امام محمد باقر علیهالسلام
۵۸۵۹۸۳۱۰۷۷۱۰۶۳۲۵✅ جهت مشارکت در کمک به فقرا و نیازمندان
۶۱۰۴۳۳۷۱۱۲۳۱۱۱۳۷محمدجواد ایوبی 💳 شماره کارت با لمس کپی میشود.
🌼 از دعاهای حضرت زهرا "سلاماللهعلیها"
... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعْطِنَا مَا تُحِبُّ وَ اجْعَلْهُ لَنَا قُوَّةً فِيمَا تُحِبُّ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِين.
📚بحار الأنوار؛ ج۸۷؛ ص۳۳۸
خدایا بر محمّد و آل محّمد درود بفرست
و آنچه خود میپسندی به ما عطا فرما و نیروی ما را در آنجا که خودت دوست داری صرف کن
ای مهربانترینِ مهربانان!
#زیارت_دعا
@madras_emb