eitaa logo
مدرسه من
2.2هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
3.1هزار فایل
مطالب مفید علمی و فرهنگی پرورشی و ایده های ناب مخصوص اولیا . دانش آموزان و همکاران فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
15-یک آیه یک قصه.mp3
3.45M
"" 📜سوره مبارکه نور آیه ۳۱ 🔹...وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‌ جُيُوبِهِنَّ...🔹 @madrese_yar
✅ در دانشکده‌های فنی یا پزشکی به دانشجو نمی‌گویند که این کار یا آن کار را نکن تا بعد از 7 سال دکتر یا مهندس ‌شوی. بلکه می‌گویند که چه کاری را بکن. پدری و مادری فقط آموختن کار خوب به فرزندش است. ما متأسفانه فکر می‌کنیم که پدری و مادری فرماندهی است. باید بچه را مسئول بار آورد تا جوابگوی کار خودش باشد و احساس استقلال کند. روزی که به عنوان پدر و مادر به فرزندمان می‌گوییم این کار یا آن کار را بکن نتیجه اش این خواهد بود که وقتی درمدرسه می‌گویند که این تکلیف را در خانه انجام دهید کودک اصلأ فکر نمی‌کند که این تکلیف خودش است بلکه می‌گوید این تکلیف پدر و مادرم همراه با جنگ است. به عنوان مثال، در مورد مسواک زدن، اصلأ نباید به کودک بگوییم که مسواک بزن بلکه باید خودمان عمل مسواک زدن را طوری با لذت و سر و صدای توأم با شادی انجام بدهیم که کودک خودش هم (ولو دو روز بعد) به سر شوق بیاید که مسواک بزند. وقتی کودک خودش خواست که مسواک بزند آن موقع به کودک بگوییم چون مسواک نداری باید صبر کنی تا فردا برایت مسواک بخریم و همه با هم مسواک بزنیم. @madrese_yar
💔درک و پذیرش این مساله که پدر و مادر نمی تونن با هم و کنار هم زندگی کنن برای بچه‌ها اصلا کار آسونی نیست 😔 🚨متاسفانه کودکان اغلب این مساله رو به خودشون ربط میدن و فکر میکنن مشکل اونا هستن و اگر نبودن، پدر و مادر با هم به خوبی زندگی می کردن. ⬅️این مساله مخصوصا اگر در جرو بحث‌های پیش از طلاق، پای کودک هم وسط اومده باشه می تونه به تشدید این فکر و درنتیجه احساس گناه در اونها کمک کنه😔😖 @madrese_yar...
💕💕 ‏در دوران کودکی با فرزندتون "صحبت کنید" تا اونها هم در دوران نوجونی با شما "صحبت کنند". اصولاً دوران نوجوانی، زمان صحبت کردن با فرزندان نیست بلکه زمان "گوش کردن" است. بعضی از والدین اینکار را کاملا برعکس انجام می‌دهند؛ دوران کودکی را مورد غفلت قرار داده و حوصله صحبت کردن با بچه ها را ندارند، و در دوران نوجونی با نصیحت کردن قصد جبران دارند!!! 🟡هر چه در کودکی بکارید در نوجوانی برداشت می کنید چقدر به این جمله اعتقاد دارید؟ @madrese_yar..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اجرای سرود دختران در «اجتماع دختران حاج‌قاسم» 🔹این مراسم هم اکنون در ورزشگاه ۱۲ هزارنفری تهران در حال برگزاری است. @madrese_yar
👆 کودکان تحت تاثیر چه پدرانی قرار میگیرند @madrese_yar
«قاسم سلیمانی» 🌼🌸🍃🌸🌼 🌷ای سرزمینِ من 🌼ای کشورِ ایران 🌼پاینده خواهی ماند 🌷همواره جاویدان 🌼داری تو فرهنگِ 🌷زیبایِِ قرآنی 🌷مولودِ تو باشد 🌼قاسمْ سلیمانی 🌼او جان بیفشانده 🌷یک عمر در پایت 🌷ای کشورِ شیران 🌼زیباست فردایت 🌼او بود سربازِ 🌷جانبازت ای مهدی 🌷ماهم همه هستیم 🌼سربازت ای مهدی 🌼باشد جهان امروز 🌷چشم انتظارِ تو 🌷آقا بیا باشد 🌼ایران دیارِ تو 🌼🍃🌸🍃🌼 @madrese_yar
❤️ نماز تشويق کودک به نماز👇 اتل متل آماده💕 صدا اذون چه شاده💕 مؤذن خداهست💕 که خیلی خوش صداهست💕 خداکه بی نیازه💕 به ما میگه نمازه💕 شيطون که دشمن ماست 💕 دروغ میگه عین راست💕 ميگه آهای مسلمون 💕 نمازاتو دیر بخون💕 هر کسی که زرنگه 💕 با شیطونه می جنگه 💕 نماز ستون دینه💕 اول وقت شیرینه💕 ⭐️«اللهم عجل لولیک الفرج»⭐️ شاعرآتشی متخلص به «سلمان» 〰〰〰〰〰〰〰 @madrese_yar
بازی آسیاب بچرخ مربی یا سرگروه بازی را شروع می‌کند و خطاب به بازیکنان می‌گوید: آسیاب بچرخ میچرخم دور علی میچرخم راه منم همینه امام اولینه آسیاب بشین میشینم عشقِ علیِ دینم😍😍 دشمنی با دشمناش حک شده روی سینم آسیاب پاشو پامیشم فدای مولا میشم فدای فرزندای حضرت زهرا میشم آسیاب بایست میایستم بدون که تنها نیستم دست علی یارمه خودش نگهدارمه @madrese_yar
🌼شعرِ پرپرشدن گلها «شهادت حاج قاسم» 🌸من بچه یِ زرنگم 🍃با دشمنا می جنگم 🌸دشمن کیه همونها 🍃کز اون طرفِ دنیا 🌸میان برایِ غارت 🍃هی میکنن جنایت 🌸مخصوصا آمریکایی 🍃که نیست هیچ جایی 🌸ازین کره ی خاکی 🍃از او نباشه شاکی 🌸کشته س مردُما رو 🍃کوبیده خانه ها رو 🌸باضربِ بمب وموشک 🍃 چون دُشمنِونه بی شک 🌸می‌خواد بریزه اوخون 🍃 درس میده او به شیطون 🌸می زد امامِ راحِل 🍃همیشه مُهرِ باطل 🌸بر روی پرچمِ اون 🍃هم رویِ نقشه هاشون 🌸آمریکا مثلِ گُرگه 🍃اون شیطونِ بزُرگه 🌸شامِ سیاهِ بغداد 🍃کرد او چه ظلم و بیداد 🌸سردارِ خوبِ ما رو 🍃که بود توویِ خودرو 🌸با موشک از هوا زد 🍃آتش به جانِ ما زد 🌸دسته گلایِ رهبر 🍃هر دَه شدند پَرپَر 🌸بَه بَه چه سرنوشتی 🍃با هم شدن بهشتی 🌸 باید ولی سرانجام 🍃گردد جنایت اِتمام 🌸با ابتکارِ ماها 🍃بیداره کُلِ دنیا 🌸پاماله پرچمِ او 🍃در زیر پای حقجو 🌸باید بِشَن زِ ما دور 🍃با حرفِ خوش یا با زور 🌸پیداست حق کدامه 🍃شیطون کارش تمامه 🌸آید امامِ موعود 🍃مهدی به زودیِ زود 🌸دنیا در انتظارش 🍃ایران همیشه یارش 🌼🌸🍃🌸🌼 🌼نشرش باشما عزیزان @madrese_yar
34-یک آیه یک قصه.mp3
3.61M
❇️ مجموعه نمایش صوتی "یک آیه | یک قصه" ↙️ "آموزش مفاهیم قرآن به کودکان با قصه" 📜 سوره مبارکه قلم آیه ۴۸ 🔹فاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَكْظُومٌ🔹 🕋 شاخصه: محبت و عشق به خدا، قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام 📎 @madrese_yar
❤️ در قیامت کسی به داد کسی نمی‌رسد و ... نمیتوانند هیچ کمکی به گناهکاران کنند مگر کسی که خدا به او رحم کند 📖 سوره دخان آیه ۴۱ و ۴۲ @madrese_yar
دوچیز منفعت بسیار دارد: اخلاق نیڪ و جوانمردی دو چیز بقا ندارد: جوانی و قوت دو چیز بلا را دور ‌ڪند: صـلـۀ رحم و صدقہ دوچیز مقام را فزون ڪند:حل مشڪل دیگران و فروتنی
@madrese_yar تخم مرغ یک رنگ است ، اما وقتی شکستیش،دو رنگ می شود! پس انتظار نداشته باش! آدمی را که شکستی، با تو یک رنگ باشد
هرگاه وسوسه شیطان به سراغتان آمد، مطمئن باشید که موهبتی الهی در نزدیکی شماست که شیطان در پی رد آن است. «حجت‌الاسلام عالی» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @madrese_yar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌🖼چجوری میشه موزی که سیاه شده رو مثل روز اول زردش کرد؟ @madrese_yar
@madrese_yar ساکنان قلبت را به دقت انتخاب کن زیرا هیچ‌کس به غیر از تو، بهای سکونت‌شان را نخواهد پرداخت.
🌳🌳مورچگان فيلسوف ! ☘مورچه‏اى بر صفحه كاغذى مى‏رفت . از نقش‏ها و خطهايى كه بر آن بود، حيرت كرد . آيا اين نقش‏ها را، كاغذ خود آفريده است يا از جايى ديگر است؟ ☘ در اين انديشه بود كه ناگاه قلمى بر كاغذ فرود آمد و نقشى ديگر گذاشت . مور دانست كه اين خط و خال از قلم است نه از كاغذ . نزد مورچگان ديگر رفت و گفت: مرا حقيقت آشكار شد . گفتند: كدام حقيقت؟ ☘گفت : بر من كشف شد كه كاغذ از خود، نقشى ندارد و هر چه هست از گردش قلم است . ما چون سر به زير داريم، فقط صفحه مى‏بينيم؛ اگر سر برداريم و به بالا بنگريم، قلمى روان خواهيم ديد كه مى‏چرخد و نقش و نگار مى‏آفريند . ☘در ميان مورچگان، يكى خنديد . سبب را پرسيدند . ☘ گفت: اين كشف بزرگ را من نيز كرده بودم؛ ليك پس از عمرى گشت و گذار بر روى صفحات، دانستم كه آن قلم نيز، اسير دستى است كه او را مى‏چرخاند و به هر سوى مى‏گرداند . انصاف بده كه كشف من، عظيم‏تر و شگفت‏تر است . ☘همگان اقرار دادند به بزرگى كشف وى . او را بزرگ خود شمردند و سلطان عارفان و رئيس فيلسوفان خواندند. چه، تاكنون مى‏پنداشتند كه نقش از كاغذ است و اكنون علم يافتند كه آفريدگار نقش‏ها، نه كاغذ و نه قلم است؛ بلكه آن دو خود اسير ديگرى‏اند . ☘اين بار، مورى ديگر گريست . موران، سبب گريه‏اش را پرسيدند . ☘ گفت: عمرى بر ما گذشت تا دانستيم نقش را قلم مى‏زند نه كاغذ . اكنون بر ما معلوم شد كه قلم نيز اسير است، نه امير . ☘ندانم كه آيا آن اميرى كه قلم را مى‏گرداند، به واقع امير است، يا او نيز اسير امير ديگرى است و اين اسيران، كى به اميرى مى‏رسند كه او را امير نيست؟ 📚حكايت پارسايان، رضا بابايى 👇👇👇 @madrese_yar
قصه تولد حضرت زهرا سلام الله علیها شاعر:سمیه نصیری کاری از گروه شعر و قصه درمسیرمادری 🌿🌿🌿🌿 به نام خدا یکی بودیکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود اتل متل ستاره پیامبرخوب ما جز حضرت خدیجه یاری زیاد نداره وقتی حضرت خدیجه سلام الله علیها با پیامبر عزیزمون ازدواج کردن، یک عده از زنای مکه حسابی با حضرت خدیجه بد شدن. آخه اونا دشمن حضرت محمد بودن و از اینکه حضرت خدیجه با پیامبر ازدواج کرده بودن، خیلی عصبانی بودن. ازروزی که خدیجه شد همسر پیامبر بین زنان مکه شد تنها وُ تنهاتر برای همین علاوه براینکه خودشون رابطه شون رو با حضرت خدیجه قطع کردن؛نمی‌گذاشتن زنای دیگه هم با ایشون رفت و آمد کنن. حضرت خدیجه پیامبر رو خیلی دوست داشتن ونگران ایشون بودن که نکنه دشمنا بلایی سر ایشون بیارن. روزگار همین طوری جلو رفت و جلو رفت وجلو رفت تا اینکه حضرت خدیجه باردار شدن. ولی بازم اون زنایی که ازدست حضرت خدیجه عصبانی بودن سراغ ایشون نرفتن وهمسر پیامبر عزیزمون رو تنها گذاشتن. خدیجه بانو حالا یک زن بارداره امابرای کمک هیچ کسی رونداره غصه میخوردحسابی اون روزا از تنهایی یک دفعه از درونش شنید یک صدایی ولی یک نفر بود که نگذاشت حضرت خدیجه احساس تنهایی کنن! می‌دونید اون کی بود؟ بله همون بچه ای که توشکمشون بود، یعنی حضرت زهرا(س) ایشون بامادرشون حرف می‌زدن و می‌گفتن که در برابر مشکلات صبر کنن پیامبر از راه رسید سلام خدیجه جونم با چه کسی حرف زدی؟ بگو تا من بدونم حضرت خدیجه گفتن:بچه ای که توشکم منه داره با من حرف می‌زنه ومونس وهمدم‌ منه‌. وقتی شنید قصه رو پیامبر مهربون گفت یه پیامی داده خالق هفت آسمون پیامبر خدا گفتن: الان جبرئیل داره به من خبرمی‌ده که این بچه دختره. نسل پاک ومبارک همین دختره. خدای خوب جهان داده به ما یه دختر بین زنان عالم از همه هست بهتر خدا میگه: نسل من و از این دختر به وجود میاره. اماما و رهبرای دین هم از همین دختر هستند که بعد از اینکه پیامبری من تموم شد،اونا جانشینان خدا روی زمین میشن. بانوی پاک واطهر مادریازده امام ازنسل این دخترن امامای شیعیان خدیجه بانوشده خوشحال وشاد و خندون با گفته ی پیامبر از غصه اومد بیرون روزها به دنبال هم یکی یکی گذشتن اون صحبتای زیبا خونه رو کرده روشن تا وقتی که روزتولدحضرت زهرارسید. حالا دیگه وقتشه بچه بیاد به دنیا کسی رو من ندارم چی‌کارکنم ای خدا؟ چون که زنان مکه بودن دشمن خدا کسی نیومد کمک خدیجه بود، تنها با یک دل شکسته خسته و خیلی غمگین تنها توفکر و خیال نشسته بود رو زمین تا سرشو بالا کرد یک دفعه خیلی ترسید چهار بانوی زیبا کنارش توخونه دید حضرت خدیجه خیلی ناراحت بودن. همین طوری داشتن به ناراحتی خودشون فکرمی‌کردن؛که یک دفعه چهار تا خانوم وارد خونه شدن. حضرت خدیجه اولش ترسیدن! اینا کی هستن؟ از کجا اومدن؟ درها که بسته بودن، پنجره هم که باز نبود! یکی از اون خانمها گفت خیلی بامحبت ما از بهشت اومدیم دیگه نباش ناراحت گفت به خدیجه بانو اسمهای خانوما رو گفت که تو تنها نیستی بیرون‌کن غصه هارو گفت:من ساره هستم همسر ابراهیم. اونم آسیه هست که رفیق تو تو بهشته.اونم مریم دختر عمرانه. اونم کلثوم خواهرموسی ست. خدا ما؛ رو فرستاده تا وقت تولد دخترت کمک کارت باشیم باچهره های خندون هرکسی یک جانشست هرچهار طرف نشستن همه شدن کمک دست یکی از اون خانمها طرف راست حضرت خدیجه نشست.یکی هم طرف چپ.یکی روبه رو ویکی هم پشت سرحضرت خدیجه. و بعد حضرت زهراسلام الله علیها به دنیااومدن. با یاد و نام خدا اومد حضرت زهرا روشن ونورانی شد با نور اون خونه ها همین که حضرت زهرا به دنیا اومدن، یه نوری از ایشون درخشید که همه‌ی خونه های مکه رو روشن کرد. از آسمون اومدن فرشته های زیبا با تشت هایی پر از آب وپارچه های دیبا بعدش ده تا از فرشته‌های بهشتی اومدن پیش حضرت خدیجه. که دست هر کدومشون یه تشت بود و ظرفی که پراز آب کوثر یعنی آب بهشتی بود. یکی ازاون خانمها که روبه روی حضرت خدیجه نشسته بود،ظرف های آب رو گرفت و حضرت زهرا رو باهاش شست وشو داد. بعدش دوتاحوله ی سفید و خوشبو هم آورد. بایکیشون حضرت زهرا رو خشک کرد واون یکی رو هم دور سر ایشون پیچید. یکی از اون خانها با آب حوض کوثر نوزاد و شست وشو داد شد همه جامعطر با یک حوله ی خوشبو خشک کرد اونو خیلی زود باپارچه بهشتی دورسرش روپوشوند به حضرت زهرا گفت اون خانم مهربون ای دخترپیامبر سخن بگو برامون .@madrese_yar