eitaa logo
مدرسه علمیه حکمت و عرفان باقرین علیهماالسلام
2.8هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
135 ویدیو
27 فایل
» کانال مدرسه علمیه حکمت وعرفان باقرین (علیهما السلام) » مدرسه علوم اسلامی، ویژه خواهران » تحت اشراف استاد گران‌قدر، حجة الاسلام و المسلمین سید یدالله یزدان پناه. پذیرش👇 عمومی: @hekmat_baqerain ادمین کانال: @Bagherain11
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰قسمت نود و یکم🔰 🌾تفاوت های حکومت اسلامی با نظام های حکومتی دیگر 🔹فراعنه مصر و قيصرهاى امپراطورى روم، و كسراهاى امپراطورى فارس، ⚔اگر ظلم مى‏ كردند، ⚔اگر زور مى‏ گفتند، ⚔اگر با سرنوشت مردم بازى نموده به دلخواه خود در آن عمل مى‏ كردند، ⬅️تنها در رعيت خود مى‏ كردند 🔹و احيانا اگر مورد سؤال قرار مى‏ گرفتند، در پاسخ عذر مى‏ آوردند كه: ✔️ اين ظلم و زورها لازمه سلطنت كردن و تنظيم امور مملكت است، ✔️ اگر به يكى ظلم مى‏ شود براى اين است كه مصلحت عموم تامين شود ✔️و اگر جز اين باشد سياست دولت در مملكت حاكم نمى‏ گردد 🔹شخص امپراطور معتقد بود كه نبوغ و سياست و سرورى كه او دارد، اين حق را به او داده و احياناً هم بجاى اين عذرها با شمشير خود استدلال مى‏ كرد،🗡 (حتى به فرزند خود مى‏ گفت اگر بار ديگر اين اعتراض را از تو بشنوم شمشير را بر تو فرو مى‏ آورم). 🔹امروز هم اگر در روابطى كه بين ابرقدرت‏ ها و ملت‏ هاى ضعيف برقرار است دقت كنيم، مى‏ بينيم كه: 🔄 تاريخ و حوادث آن درست براى عصر ما تكرار شده و باز هم تكرار مى‏ شود، چيزى كه هست شكل سابقش عوض شده، چون گفتيم كه در سابق ظلم و زورها بر تك تك افراد اعمال مى‏ شد ولى امروز به حق اجتماع ها اعمال مى‏ شود كه در عين حال روح همان روح، و هوا همان هوا است. 🌀و اما طريقه و رژيم اسلام منزه از اين گونه هواها است، 🗞دليل روشنش سيره رسول خدا در فتوحات و پيمان هايى است كه آن جناب با ملل مغلوب خود داشته است. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۵. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و دوم🔰 🌾 تفاوت های حکومت اسلامی با نظام‌های حکومتی دیگر 🔹يكى ديگر از تفاوت‌های رژيم‏ دموكراسى و رژيم حكومت اسلامى اين است كه تا آنجا كه تاريخ نشان داده و مى‏‌بينيم، هيچ يك از رژيم‏ هاى غير اسلامى خالى از اختلاف فاحش طبقاتى نيست. 🔸جامعه اين رژيم را، دو طبقه تشكيل مى‏دهد: ✔️يكى طبقه مرفه و صاحب جاه و مقام، ✔️ديگری فقير و بينوا و دور از مقام و جاه و اين اختلاف طبقاتى بالآخره منجر به فساد مى‏ گردد، 👌🏻چراكه فساد لازمه اختلاف طبقاتى است، 🔸اما در رژيم حكومتى و اجتماعى اسلام افراد اجتماع همه نظير همند، چنين نيست كه بعضى بر بعضى ديگر برترى داشته باشند، و يا بخواهند برترى و تفاخر نمايند، 📌تنها تفاوتى كه بين مسلمين هست همان تفاوتى است كه قريحه و استعداد اقتضاى آن را دارد و آن تنها و تنها تقوا است كه زمام آن به دست خداى تعالى است نه به دست مردم، و اين خداى تعالى است كه مى‏ فرمايد: ☘يا أَيُّهَا النَّاسُ... إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ. و نيز مى‏ فرمايد: ☘اِسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ. 🔹و با اين حساب در رژيم اجتماعى اسلام بين حاكم و محكوم، امير و مامور، رئيس و مرءوس، حر و برده، مرد و زن، غنى و فقير و ...هيچ فرقى نيست، يعنى از نظر جريان قانون دينى، در حقشان برابرند و همچنين از جهت نبود فاصله طبقاتى در شؤون اجتماعى در يك سطح و در يك افقند، دليلش هم سيره نبى اكرم (ص) است كه تحيت و سلام بر صاحب آن سيره باد. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۵. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و سوم🔰 🌾تفاوت های حکومت اسلامی با نظام های حکومتی دیگر 🔹تفاوت ديگر حکومت اسلامی و رژیم دموکراسی اين است كه: قوه مجريه در اسلام؛ طايفه‏ اى خاص و ممتاز در جامعه نيست، بلكه تمامى افراد جامعه مسئول اجراى قانونند، 🔹بر همه واجب است كه ديگران را ✔️به خير دعوت ✔️و به معروف امر ✔️و از منكر نهى كنند، ✖️به خلاف رژيم‏ هاى ديگر كه به افراد جامعه چنين حقى را نمى‏ دهد، 🚫 🔸البته فرق بين رژيم اجتماعى اسلام، با ساير رژيم‏ ها بسيار است كه بر هيچ فاضل و اهل بحثى پوشيده نيست. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۶. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و چهارم🔰 🔸تمام آنچه گفته شد درباره رژيم اجتماعى اسلام در زمان حيات رسول خدا(ص) بود، و اما؛ بعد از رحلت آن جناب؛ مساله، مورد اختلاف واقع شد، يعنى: 📌 اهل تسنن گفتند: انتخاب خليفه، رسول خدا(ص) و زمامدار مسلمين با خود مسلمين است، ولى 📌شيعه يعنى پيروان على بن ابى طالب (ع) گفتند: خليفه رسول خدا (ص) از ناحيه خدا و شخص رسول الله(ص) تعيين شده و بر نام يك يك خلفا تنصيص شده است و عدد آنان دوازده امام است كه اسامی شان و دليل امامتشان بطور مفصل در كتب كلام آمده است. لكن به هر حال امر حكومت اسلامى بعد از رسول خدا(ص) و بعد از غيبت آخرين جانشين آن حضرت(ص) يعنى در مثل همين عصر حاضر، بدون هيچ اختلافى به دست مسلمين است، اما؛ 🔹با در نظر گرفتن معيارهايى كه قرآن كريم بيان نموده؛ و آن اين است كه: ✔️اولا: مسلمين بايد حاكمى براى خود تعيين كنند. ✔️ثانيا: آن حاكم بايد كسى باشد كه بتواند طبق سيره رسول الله(ص) حكومت نمايد و سيره آن جناب سيره رهبرى و امامت بود نه سيره سلطنت و امپراطورى. ✔️ثالثا: بايد احكام الهى را بدون هيچ كم و زياد حفظ نمايد. ✔️رابعا: در مواردى كه حكمى از احكام الهى نيست (از قبيل حوادثى كه در زمانهاى مختلف يا مكان هاى مختلف پيش مى‏ آيد)، با مشورت عقلاى قوم تصميم بگيرند. 🔹دليل بر همه اينها، آيات راجع به ولايت رسول خدا(ص) است، به اضافه این آيه شريفه كه مى‏ فرمايد: ☘ لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ.☘ 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۶. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و پنجم🔰 🌾حد و مرز كشور اسلامى مرز جغرافيايى و طبيعى و يا اصطلاحى نيست بلكه اعتقاد است. 🔹اسلام مساله تاثير انشعاب قومى، در پديد آمدن اجتماع را لغو كرده، (يعنى اجازه نمى‏ دهد صرف اينكه جمعيتى در قوميت واحدند، از ساير اقوام جدا گردند و براى خود مرز و حدود جغرافيايى معين کنند)، 🔹چراكه عامل اصلى در مساله قوميت، بدويت و صحرانشينى است، كه زندگى در آنجا قبيله‏ اى و طايفه‏ اى است و يا عاملش اختلاف منطقه زندگى و وطن ارضى است. 🔹اين دو عامل، يعنى" بدويت" و" اختلاف مناطق زمين"، از جهت آب و هوا، يعنى حرارت و برودت و فراوانى نعمت و نايابى آن، دو عامل اصلى بوده‏ اند تا نوع بشر را به شعوب و قبائل منشعب گردانند، ⬅️ كه در نتيجه زبان ها و رنگ پوست ها و ... مختلف شد. ⬅️ و سپس باعث شده كه هر قومى قطعه‏ اى از قطعات كره زمين را بر حسب تلاشى كه در زندگى داشته‏ اند به خود اختصاص دهند، اگر زورشان بيشتر و سلحشور تر بوده قطعه بزرگتر، و اگر كمتر بوده، قطعه كوچك‏ترى را خاص خود كنند، و نام وطن بر آن قطعه بگذارند، و به آن سرزمين عشق بورزند، و با تمام نيرو از آن دفاع نمودند. 🔹و اين معنا هر چند در رابطه با حوائج طبيعى بشر پيدا شده، يعنى حوائج او كه فطرتش به سوى رفع آن سوقش مى‏ دهد، وادارش كرده كه اين مرزبندی ها را بكند، ولى امرى غير فطرى هم در آن راه يافته است و آن اين است كه: ✔️فطرت اقتضا دارد كه تمامى نوع بشر در يك مجتمع گرد هم آیند. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۷. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و ششم🔰 🌾حد و مرز كشور اسلامی مرز جغرافیایی نیست بلکه اعتقاد است. 🔹فطرت اقتضا دارد كه تمامى نوع بشر در يك مجتمع گرد هم آيند. 🔹زيرا اين معنا بديهى است كه طبيعت دعوت مى‏ كند به اينكه قواى جداى از هم دست به دست هم دهند. ✔️ تا بهتر به اهداف صالح برسند. اين امرى است كه نیاز به استدلال ندارد. و در نظام طبيعت مى‏‌بينيم كه ماده اصلى، در اثر متراكم شدن عنصرى با عنصر ديگر عنصرى را تشكيل مى‏‌دهد و سپس چند عنصر در اثر يك جا جمع شدن فلان جماد را؛ و سپس نبات و آن گاه حيوان و سرانجام انسان را تشكيل مى‏ دهد. ❗️در حالى كه انشعابات وطنى درست عكس اين را نتيجه مى‏ دهد. يعنى؛ اهل يك وطن هر قدر متحدتر شوند، از ساير مجتمعات بشرى بيشتر جدا مى‏‌گردند، اگر متحد مى‏ شوند واحدى مى‏ گردند كه روح و جسم آن، از واحدهاى وطنى ديگر جدا است. و در نتيجه: ✔️انسانيت وحدت خود را از دست مى‌دهد. ✔️و تجمع جاى خود را به تفرقه مى‏دهد. ✔️و بشر به تشتتى گرفتار مى‏ شود كه از آن فرار مى‏ كرد و به خاطر نجات از آن دور هم جمع شده و جامعه تشكيل داد. ✔️و واحدى كه جديدا تشكيل يافته شروع مى‏ كند به اينكه با ساير آحاد جديد همان معامله‏ اى را بكند كه با ساير موجودات عالم مى‏ كرد. يعنى🔻 ✔️ساير انسانها و اجتماعات را به خدمت مى‏ گيرد، ✔️و از آنها چون حيوانى شيرده بهره‏ كشى مى‏ كند و ... 🔹و تجربه دائمى از روز اول دنيا تا به امروز شاهد بر صدق گفتار ماست. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۷ و ۱۹۸. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و هفتم🔰 🔹آنچه گفته شد، سبب شده كه اسلام اعتبار اينگونه انشعاب ها و چند دستگى‏ ها و امتيازات را لغو اعلام نموده، ✔️اجتماع را بر پايه عقيده بنا نهد ✖️نه بر پايه جنسيت، قوميت، وطن و امثال آن، و حتى در مثل پيوند زوجيت و خويشاوندى؛ ▪️كه اولى مجوز تمتعات جنسى، ▪️و دومى وسيله ميراث خوارى است نيز؛ ✔️مدار و معيار را توحيد قرار داده ✖️نه منزل و وطن و امثال آن، (به اين معنا كه فلان فرزند از پدر و مادر مسلمان كه از دين توحيد خارج است، با اينكه از پشت پدرش و رحم مادرش متولد شده، به خاطر كفرش از آن دو ارث نمى‏ برد، و همسرش نيز نمى‏ تواند از جامعه مسلمين باشد). 🔸و از بهترين شواهد بر اين معنا نكته‏ اى است كه هنگام بررسى شرايع اين دين به چشم مى‏ خورد، و آن اين است كه مى‏ بينيم : 🔹مساله توحيد را در هيچ حالى از احوال مهمل نگذاشته 🔸و بر مجتمع اسلامى واجب كرده كه حتى در اوج عظمت و اهتزاز بيرق پيروزيش دين را بپا دارد، و در دين متفرق نشود. 🔸و نيز در هنگام شكست خوردن از دشمن و ضعف و ناتوانيش تا آنجا كه مى‏ تواند در احياى دين و اعتلاى كلمه توحيد بكوشد، 🔸حتى بر هر مسلمان نيز واجب كرده كه دين خدا را محكم بگيرد و به قدر تواناييش به آن عمل كند، هر چند كه به عقد قلبى باشد، 🔸و اگر سختگيرى دشمن اجازه تظاهر به دين دارى نمى‏ دهد در باطن به عقايد حقه دين معتقد باشد، و اعمال ظاهرى را از ترس دشمن با اشاره انجام دهد. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۹. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت نود و هشتم🔰 🔹از آنچه گفتیم روشن مى‏ شود كه مجتمع اسلامى طورى تاسيس شده كه در تمامى احوال مى‏ تواند زنده بماند، ✔️چه در آن حال كه خودش حاكم باشد ✔️و چه در آن حال كه محكوم دشمن باشد، ✔️چه در آن حال كه بر دشمن غالب باشد، ✔️و چه در آن حال كه مغلوب باشد، ✔️چه در آن حال كه مقدم باشد ✔️و چه در حالى كه مؤخر و عقب افتاده باشد، ✔️چه در حال ظهور و چه در حال خفا ✔️چه در قوت و چه در حال ضعف و ...، 🔹دليل بر اين معنا آياتى است كه در قرآن كريم در خصوص تقيه نازل شده، از جمله: ☘ مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمانِ. 🍀كسى كه بعد از ايمان آوردن كفر بورزد از دورغگويان است، مگر كسى كه از ناحيه دشمن مجبور به اظهار كفر شود، ولى دلش مطمئن به ايمان باشد. ▪️۱۰۶ نحل 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۱۹۹. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و یکم🔰 🌾اسلام تمام شوونش اجتماعی است🌾 گفتیم که نوع قوانین و دستورات و احکام مختلف است؛ 🔹دليلش اين است كه مى‏ بينيم: وصف اجتماعيت را ✔️در بعضى از موارد بطور وجوب تشريع كرده ✔️و بعضى را بطور استحباب؛ چون گفتيم بطور وجوب ممكن نبوده (و چه بسا واجب كردنش باعث عسر و حرج مى‏ شده و اسلام آمده تا حرج و عسر را از هر جهت برطرف سازد)، 🔻مثلاً؛ 🔺استحباب به جماعت خواندن نمازهاى يوميه را مستقيماً واجب نكرده ولی آن قدر سفارش بدان نموده و از ترك آن مذمت كرده كه بجاى آوردنش سنت شده، 🔺و بر مردم لازم دانسته كه بطور كلى سنت را اقامه كنند، 🔺مرحوم شيخ حر عاملى در وسائل كتاب الصلاة بابى دارد به عنوان باب كراهت ترك حضور جماعت. 🔺رسول خدا (ص) هم خودش درباره عده‏ اى كه حضور در جماعت را ترك كرده بودند فرمود: چيزى نمانده كه درباره آن عده كه نماز در مسجد را رها كرده‏ اند، دستور دهم هيزم به در خانه‏ هايشان بريزند، و آتش بزنند تا خانه‏ هايشان بسوزد. 🔸اين رويه كه درباره نماز در مسجد از رسول خدا (ص) مى‏ بينيم رويه‏ اى است كه در تمامى سنت‏ هاى خود معمول داشته. پس؛ 📌حفظ سنت ایشان به هر وسيله‏ اى كه ممكن باشد و به هر قيمتى كه تمام شود، بر مسلمين واجب شده است. 🔹اينها امورى است كه راه بحث در آنها راه استنباط فقهى است، نه راه تفسير. بر فقيه است كه با استفاده از كتاب و سنت پيرامون آن بحث کند. 📚 ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۰۰. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و دوم🔰 🌾اسلام تمام شوونش اجتماعی است🌾 🔹آنچه از هر چيز مهم‏تر است اين است كه رشته بحث را به سوى ديگرى بكشيم، يعنى به سوى: " اجتماعى بودن اسلام در معارف اساسی اش". 🔹 اما اجتماعى بودنش در تمامى قوانين عملى، (يعنى؛ دستورات عبادى و معاملى و سياسى و اخلاقى و معارف اصولى) كم و بيش روشن است. 🔹و در معارف اساسى اسلام مى‏ بينيم كه مردم را به سوى دين فطرت دعوت مى‏ كند، و ادعا مى‏ كند كه اين دعوت حق صريح و روشن است، و هيچ ترديدى در آن نيست، 🔹و آيات قرآنى كه بيانگر اين معنا است آن قدر زياد است كه حاجتى به ايراد آنها نيست، 🔹و همين اولين قدم است به سوى ايجاد الفت و انس در بين مردم، مردمى كه درجات فهمشان مختلف است، چون همه آنها را به چيزى دعوت نموده كه اختلاف فهم‏ ها و تقيدش به قيود اخلاق و غرائز در آن اثر ندارد، بلكه همه بر درستى آن اتفاق دارند، و آن اين است كه: " حق بايد پيروى شود". 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفه ۲۰۱. # علامه_طباطبایی # تفسیر_المیزان https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و سوم🔰 🌾اسلام تمام شوونش اجتماعی است🌾 🔹 از سوى ديگر مى‏ بينيم اسلام، كسانى را كه جاهل قاصر هستند، يعنى حق برايشان روشن نشده و راه حق برايشان مشخص نگشته، معذور دانسته، هر چند كه حجت به گوششان خورده باشد، و فرموده: ☘ لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ، وَ يَحْيى‏ مَنْ حَيَّ عَنْ بَيِّنَةٍ. ☘ تا هر كس هلاك مى‏ شود بعد از روشن شدن حق هلاك شود، و آن هم كه زنده مى‏ شود با روشن شدن حق زنده شود. ▪️۴۲ انفال  🔹و نيز فرموده: ☘إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ، ... وَ كانَ اللَّهُ عَفُوًّا غَفُوراً. ▪️۹۸ و ۹۹ نساء ☘ كسانى كه به نفس خود ستم كردند در جهنم ماوى دارند، مگر مردان و زنان و فرزندانى كه به استضعاف كشيده شده باشند، نه چاره‏ اى دارند و نه راه حق را پیدا می کنند، درباره اینان امید است که خدای عزوجل با عفو و مغفرت خود رفتار کند. 📌 آيه شريفه اطلاق دارد. 📌و اگر جمله:" نه چاره‏ اى دارند و نه راه حق را پيدا مى‏ كنند" را مورد نظر قرار دهیم، درمیابیم كه؛ اسلام تا چه حد آزادى در تفكر داده، البته به كسى كه خود را شايسته تفكر و مستعد براى بحث بداند. اسلام به چنين كسى اجازه داده تا با كمال آزادى در هر مساله‏ اى كه مربوط به معارف دين است؛ ✔️تفكر نموده، ✔️در فهم آن تعمق كند، ✔️و نظر بدهد، ➕علاوه بر اينكه قرآن كريم پر است از آياتى كه مردم را تشويق و ترغيب به تفكر و تعقل و تذكر مى‏ كند. 📚ترجمه المیزان، جلد ۴، صفحه ۲۰۱. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
یادآوری خدمت اعضای گروه👇 هشتک مباحث کانال برای دسترسی آسان عزیزان⬅️ 🔰هشتک بر اساس موضوعات🔰 برای تسلط به مباحث با موضوعات اجتماعی اخیر توصیه می‌شود. برای تسلط به مباحث با موضوعات اجتماعی اخیر توصیه می‌شود. برای تسلط به مباحث با موضوعات اجتماعی اخیر توصیه می‌شود. ✅ لازم به ذکر است پست های کانال تولیدی بوده و حاصل تلاش‌های پیوسته خواهران مدرسه از سال ۹۷ تا کنون است. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab