eitaa logo
مدرسه علمیه حکمت و عرفان باقرین علیهماالسلام
2.4هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
88 ویدیو
26 فایل
» کانال مدرسه علمیه حکمت وعرفان باقرین (علیهما السلام) » مدرسه علوم اسلامی، ویژه خواهران » تحت اشراف استاد گران‌قدر، حجة الاسلام و المسلمین سید یدالله یزدان پناه. پذیرش👇 تخصصی: @EmamReza5 عمومی: @hekmat_baqerain ادمین کانال: @Bagherain11
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰قسمت صد و هشتاد و چهارم🔰 🔹جناب مولانا در قصۀ مِراء کردنِ رومیان و چینیان در علم نقّاشی، صیقلی بودن دل را توضیح می‌دهد. چین را چرا مطرح می کند؟ چون چین خیلی با نقش و نگار و ... همراه است. منظور از مراء یعنی گفت و گوی مجادله آمیز 🔸وقتی که پادشاه از چینیان و رومیان خواست که یک نقّاشی زیبا را ارائه بدهند؛ ▫️چینیان گفتند: ◀️یک دیوار بدهید به ما، ◀️به ما انقدر رنگ دهید، و... پادشاه همۀ این ها را در اختیارشان قرار داد و هر چه رنگ خواستند به آن ها داد. ▫️رومیان گفتند : یک پرده‌ای بکشید. ❓بعد از آنها پرسیدند، شما چه می‌خواهید؟ ▫️گفتند ما هیچ چیز نمی‌خواهیم؛ ما فقط باید زنگِ دیوار را برداریم و دیوار را صیقل دهیم. ✅وقتش که شد، پادشاه آمد. این لحظه پرده را دادند کنار، ❗️پادشاه نقاشی چینیان را دید گفت عجب نقش و نگاری است! بعد به طرف رومیان نگاه کرد. ❗️دید عجب نقش و نگاری!! همان نقش و نگار چینیان افتاده است اینجا، ولی به خاطر صیقلی شدنش چقدر برّاق و زیباست. ✅ به همین دلیل کار رومیان ترجیح پیدا کرد. بعد به سرعت، جناب مولانا، از این داستان، می‌گوید: آقایان عرفا از صنف رومیان هستند. ❓چه کار می کنند؟ دل را صیقل می‌دهند. ❓از چه چیزی باید صیقل داد؟ 🌱لیک، صیقل کردند، آن سینه ها 🌱پاک از آز و حرص و بخل و کینه ها. ✅وقتی صفای دل آمد، اینجاست که حضرت حق می‌آید. 🗂 جلسه بیست و هفتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و هشتاد و پنجم🔰 🔹باید دل را از هر گونه کینه، آز، حرص و... از تمام این ها پاک کرد. 1️⃣این ها مرحلۀ اوّل است. 2️⃣ در مراحل بعد باید از هر گونه انانیّت ضعیف پاک کرد؛ ❓ انانیّت ضعیف چیست؟ استکبار به نحو استبعاد. 🔸در تفسیر سوره حمد فرمود: خود اینکه بگوید: « من» خود را ببیند.⬅️ یک نحوه استقلال است. ❌از حالت بندگی در می آید. ما خیلی مواقع درگیر این نفس هستیم. ✅این دل را باید صیقل داد. از حتّی کینه و آز. 🔸ما گاهی خیال می کنیم، این آقا که بد کرد و حق هم که با من است، ✅پس من کینۀ او را به دل می‌گیرم. ❌این روال، روال درستی نیست. آدم را دل را پر از کینه کند ⬅️ آلوده اش کرده، غبار بر دل او آمده است. ✅ درموردِ اولیای الهی می‌گویند: اولیای الهی کینه در دل ندارند. ✅ ولی الله غیرت الهی دارد ولی کینه اصلاً ندارند. یعنی به حسب آنچه که دستور، حکمت و شریعت الهی است غیرت دارد. ❌ولی نسبت به خودش کینه ندارد. 🗂 جلسه بیست و هفتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و هشتاد و ششم🔰 🔹برادرهای حضرت یوسف او را ته چاه انداختند و سالیان سال از پدر دورش کردند. ❓عملاً هر کس باشد چه می‌کند؟ حداقلش این است که بگوید: ❓چرا شما با من این رفتار را کردید؟ 1️⃣برادران مرحلۀ اوّل متوجّه نشدند. 2️⃣مرحلۀ دوّم حضرت یوسف گفت: ❓شما با یوسف چه کردید ؟ آن ها گفتند ما بد کردیم. حضرت می‌گویند: 🔅"یغفر الله لکم و هو ارحم الراحمین". خدا می بخشد و او ارحم الرّاحمین است. بعد از اینکه حضرت یعقوب آمد، به پدر می گوید: «بعد از اینکه شیطان بین من و برادرها جدایی انداخت» ✅ از جریان خصومت برادران تعبیر می‌کند به این که شیطان بین ما جدایی انداخت. ❌این ادبیات نشان می‌دهد در این دل، اصلاً کینه نیست. 🔹به یکی از عالمان ربّانی گفتند: فلان عالم در مورد شما یک تنقیصی کرده است. گفت اگر دلم را بگردید⬇️ ❌ ذرّه‌ای نسبت به ایشان کدورت ندارم. ❓چرا؟ چون کدورت یعنی غبار. 🔹میرزا جواد ملکی از استادش ملا حسین قلی همدانی دستور گرفته بود. ❗️هر چه انجام می داد، به جایی نمی رسید. آمد خدمت استاد که نمی شود! ملا حسین قلی همدانی گفت: ❗️مشکل شما این است که با پسر عموهایت بد هستی و این، گوشۀ دلت و زنگارِ دل شما ست. ❌نمی گذارد به جایی برسی. می گویند بعد از آن هر وقت پسرعموها می‌آمدند مسجد، ✅ کفششان را درست می کرد، تا راه برایشان باز شود. ✅ بعد از مدتی دیدند راه باز شد. جلسه بیست و هفتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و هشتاد و هفتم🔰 🔹شاگردان مرحوم قاضی از ایشان سؤال کردند: ❓که ما هر چه می‌کنیم راه باز نمی‌شود. ایشان گفت: ✅درست مثل حوض است که یک گوشه اش اندکی جرم بسته باشد. آبی که می آید، بعد از مدّتی بوی این جرم را می گیرد. در قدیم وقتی می خواستند حوض بو نگیرد: 1️⃣اوّل آب را خالی می کردند. 2️⃣تمامِ دور و بر هر چه جلبک بود همه را برمی داشتند. 3️⃣بعد آب می ریختند. چون می دانستند اگر این کار را نکنند، آب بو می گیرد. ❌کلاً کدورت و غبار مانع باز شدن راه است. غبار مثلِ ◀️کینه ◀️آز ◀️حرص مثلِ خیلی چیزها که ما داریم. این ها رفتارهای ما می شود. رفتاری که گاهی ما ◀️عادت کردیم ◀️از جامعه گرفتیم ◀️از بعضی افرادِ دیگر یاد گرفتیم؛ ✅این ها را باید اصلاً از دل بیرون کنیم. ✅و راه هم دارد. ⬅️دشمنی نسبت به حق و باطل که گفته می‌شود، آن بحثِ غیرت است (که بحثش جداست) ⬅️اما در مورد دشمنی شخصی گفته اند: کسی که با او دشمنی داری تا می توانی شب ها در حقِّ این شخص دعا کن! آنقدر بگویید تا مسیر باز شود! نفسِ دعا کردن، آدم را از این حالت در می‌آورد. ✅یعنی همین باعث می شود⬇️ ◀️مهرش در دل بیفتد ؛ ◀️نگذارد دعوا شخصی بشود؛ هر چند شریعت ما را مجبور نمی‌کند ولی اگر کسی قرار است به مراحلِ عالی برسد⬇️ ✅این ها، همه شرطِ کار است. ✅باز جلوتر، از این هم باید بگذریم بلکه باید آن أنانیّت را گُم کند. ❗️خودیِ خود را باید گم کند در پیداییِ حق. یعنی باید تمام کدورت ها را برطرف کند. 📚جلسه بیست و هفتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و هشتاد و هشتم🔰 🔹 "أنا عند منکسرة قلوبهم" یکی از شیوه هایی که شریعت گفته است برای اینکه انسان بتواند به خدایش برسد: ✅شکسته دلی است. شکسته دلی یعنی دلش بشکند. ❓چگونه بشکند؟ انواع شکستنِ دل داریم. اصلش برمی گردد به حزن. ⬅️یعنی انسان در دلش حزنی پیدا شود. تا حزن پیدا می شود، این حزن دل را شست و شو می دهد. در روایات ما اینجوری آمده است: 🔸"مؤمن بُشره فی وجهه و حُزنه فی قلبه" مؤمن کسی است که خنده و لبخند و بُشرش در چهره اش هست. یعنی همه می بینند اهلِ لبخند است. ولی حزنی در دل دارد. در موردِ رسول الله می گویند: لبخند هم می زد، از این لبخندش یک نوع حزن فهمیده می شد. ❓حالا حزن چگونه پیدا می شود؟ ✅به حسب افراد، انواع... ⬅️یکی از آن مواردی که حزن پیدا می شود، خطا است خطا و گناه که می کند. بعد به پیشگاه خدا می رود می گوید: ای خدا! این هم اینجوری شد، خراب شد؛ خطا کردیم. ⬅️هم نسبت به خدا یک شرم و حیا می آید. ⬅️هم حزن از کار خودش است: ❓که چرا این کار را کردم؟ 🔸در روایات دارد: خدا گاهی بندۀ مؤمن را یکی دو تا گناه می دهد تا او برگردد، عُجب پیدا نکند. ✅حزن هم همین جور است. یعنی آدم نگران و ناراحت می شود از کار خودش. اینکه می گویند اولیای الهی در نهایت: 🔸"لا خوف علیهم و لا هم یحزنون" یحزنون برای عمل گذشته ندارد. عمل خلاف ندارد؛ ✅این یک نوع از حزن است، ولی انواع حزن داریم. 📚جلسه بیست و هفتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و هشتاد و نهم🔰 🔹 توضیحی در مورد "أنا عند منکسرة قلوبهم": ⬅️یکی این که مثلاً کسی ظلم شدید دیده باشد، این ابتلا عجیب دل را شست و شو می‌دهد. ✅لذا می‌گویند آه مظلوم خیلی به خدا نزدیک است. ❓چرا؟ چون خیلی راحت می تواند با خدا بنشیند. ❓ولی بهترین نوعِ حزن در این بحث ها چه هست؟ ✅این است که می خواهد به خدایش برسد امّا به خدایش نمی رسد. در قبض است. ⬅️یعنی می‌خواهد به فنا برسد، ولی نرسید. می خواهد به خدایش برسد، فقط خدا باشد ❌می بیند نشد. حضور قلب نمی آید. ❓می پرسد: چرا با خدا نیستم؟! تا این ها را می گوید. ✅این به حزن تبدیل می شود. و این حزن را خدا عجیب برکت می‌دهد. یعنی دل را از همۀ موجودات عالم به زیبایی شست و شو می‌دهد. ❓چرا؟ تا این می‌شود، در حقیقت انسان از تمام این تعلّقاتش بدش می آید. از تمام این خصوصیّاتی که دارد بدش می آید. 🔸مطلب بعدی: درمورد عبارت "فرّغ لی بیتاً" ☑️که گفته می شود باید طهارت و صیقل بدهد و این زنگار را بردارد، ❌ولی فقط همین نیست. دستوراتی که آقایان عرفا، انجام می دهند که در روایات هم هست مثلِ ⬅️استغفار ⬅️التجاء ⬅️مراقبه ⬅️ذکر ⬅️نفیِ خواطر و... ✅همۀ این ها "فرّغ لی بیتاً" هست؛ ☑️یعنی این زنگار دل را پاک کردن است. 📚جلسه بیست و هفتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نودم🔰 🔹تمام دستورات عرفا رسیدن به "کمال الانقطاع" است. 🔸«الهی هب لی کمال الانقطاع الیک» نهایتاً به فنا تبدیل می‌شود. ✅ در مناجات شعبانیّه، به این اشاره دارد. ❓"کمال انقطاع" با چه چیزی پیش می‌آید؟ با ذکر. ⬅️انسان موقع ذکر ◀️ خواه ذکر قلبی ◀️ خواه ذکر عملی ذاکرِ حق است. انسان⬇️ ⬅️ هنگام مراقبه ⬅️ هنگام استغفار ⬅️ هنگام التجاء ⬅️ هنگام عبادت حضورِ مع الله دارد و تلاش می‌کند خود را نزد خدا حاضر ببیند. ❓همۀ این تلاش‌ها برای چه هست؟ ✅برای شست‌وشوی دل تمام این دستورات سلوکی برای شست‌وشوی دل است. آنچه در فنا مهّم است: ✅ سالک از مراحل اولیّه می گذرد. ⬅️از جزئیات، 5 حس ظاهری و 5 حس باطنی ⬅️از نفس امّاره ⬅️و...این ها می‌گذرد. سپس در گام بعد باید از مراحل باطنی و خفی بگذرد؛ از نقائص خفیۀ نفس که برای سرّ و خفی و اخفاست. توضیح آقایان برای مراحلِ نهایی بطون نفس است. در آن مراحل نهایی، باید بیشتر تلاش کند درست کند. و آن هم باز احتیاج دارد به ⬅️مراقبه، هم استغفارو.... در گام بعد که مرحله فناست، باید از مراحلِ عالیِ برداشتن ها عبور کنن. ✅مراحل عالی، ادبیّات مخصوص به خود دارد و در جای خود، بیان شده است. جلسه بیست و هفتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و یکم🔰 🔹 "على قدر اهل العزم تأتى العزائم": ✅ ضرب المثلی است که صاحبان عزیمت و وِرد هرچقدر قوی ترند، وردشان هم به همان اندازه است. یعنی ساکنِ خانه، هر جوری هست و هر حالی دارد ⬅️ خانه هم باید همان جور باشد. ساکن خانه اگر شد یک امرِ مکان مند، او هم باید مکان مند باشد. ❓خدا چقدر عظمت دارد؟ ❓چقدر بزرگی دارد؟ ❓چقدر ابهّت دارد؟ ❓چقدر کبریایی دارد؟ ساکنِ خانه اگر خدا شد، خانه هم باید خیلی بالا برود؛ ❓خانۀ مناسبِ او کیست؟ ✅ دلِ سالک شیخ اشراق برای اینکه این مسأله را بگوید، گفته ⬅️ "على قدر اهل العزم تأتى العزائم" به اندازۀ صاحبانِ عزیمت، عزیمت می آید؛ ◀️به اندازۀ صاحبان وِرد، ورد می آید؛ ◀️به اندازۀ ساکنِ خانه، باید خانه مناسب باشد. 🔸جناب سعدی می گوید: یک فیل را خواستند در خانه ببرند. گفتند اگر بخواهیم فیل را در خانه ببریم، ⬅️درش هم باید مناسبِ فیل باشد دیگر! فیل را از هر دری نمی شود عبور داد، برد در خانه! ✅اینجا هم همین است؛ تا می‌گویید خدا، باید خانۀ مناسبِ خدا هم پیدا کنیم. ❓خانۀ مناسب خدا چیست؟ ✅ خانه مناسب خدا، جایی است که قیود زیادی را بردارد و خیلی مناسب باشد. 📚جلسه بیست و هفتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
یادآوری خدمت اعضای محترم 👇 هشتک مباحث کانال برای دسترسی آسان ⬅️ 🔰هشتک بر اساس موضوعات🔰 : از علامه حسن زاده : از آیت‌الله جوادی‌آملی : علامه طباطبایی : علامه طباطبایی : علامه طباطبایی : امام خمینی ره : رهبر معظم انقلاب : رهبر معظم انقلاب : رهبر معظم انقلاب : استاد امامی : استاد یزدان‌پناه : استاد یزدان‌پناه 🔰 هشتک بر اساس مناسبت‌ها ✅ لازم به ذکر است پست های کانال تولیدی بوده و حاصل تلاش‌های پیوسته خواهران مدرسه از سال ۹۷ تا کنون است. https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و دوم🔰 🔹زیارتی است از ناحیۀ امام زمان (عج)، که عنوان زیارت رجبیّه داده می شود. ⬅️و توسط نائب خاص امام زمان «محمد بن عثمان بن سعید» توقیعی از ناحیۀ حضرت امام زمان رسیده است. یعنی از ناحیۀ خودِ امام زمان به وسیلۀ نائبِ امام زمان گفتند در ماه رجب این را بخوانید. محتوای این دعا بسیار عالی است.⬇️ 🔸"اللّهمّ انّی أسئلک بمعانی جمیع یدعوک به ولاة أمرِک" خدایا تو را می خوانم به همۀ آنچه وُلاةِ امر و صاحبان امرِ تو دعا می کنند و از تو طلب می کنند، من آن را می خواهم. "وُلاة أمر" یعنی اولیای الهی ⬅️که مجرای فیض هستند ⬅️و امر تو را به عنوان قطب عالم تدبیر می کنند ⬅️و به عالم می رسانند، ☑️مثلِ امام زمان که ما می گوییم شب های قدر، تمام نامه های اعمال را دستِ ایشان می دهند ❓ولاة امر کیست؟ 🔸"المَأمونون عَلی سِرِّک" این ها بر سرّ تو آگاه هستند و امینِ سرِّ تو هستند؛ یعنی از آن اسرار الهی. ❓اسرار الهی چیست؟ اسماء حسنی ✅این ها آن مراحلِ عالی است. 🔸"المُستَبشِرون بأمرِک" شادمان هستند به امر تو؛ یعنی راضیِ به قضاء هستند و قضای الهی را همراهی می کنند 🔸"الواصِفون بقُدرَتِک" که خودِ حجّت خدا، وُلاة أمر، واصفِ قدرتِ خدا هستند. 🔸"المُعلِنون لعظمتک" عظمت خدا را این ها دارند اعلان می کنند و با قوّت هایی که دارند نشان می دهند؛ 🗂 جلسه بیست و هفتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و دوم🔰 ادامه شرح زیارت رجبیه⬇️ 🔹 "اسئلک بما نطقَ فیهِم مِن مَشیّتِک" آنچه که در موردِ این ها مقرّر کردی، برای من هم قرار بده؛ ❓ولاة أمر چگونه هستند؟ 🔅"فجعلتَهُم مَعادنَ لِکَلِماتکَ" ☑️معدن کلمات یعنی تمامِ کلمات را جمع کنی، بالا ببری، این می شود. ❓آن معدن کلمات کجاست؟ در عالمِ اسماء. یعنی این ها آن عالمِ اسماء را در خود پیاده کردند؛ بالاتر از عقل اوّل، روح أعظم می شود صُقع ربوبی، تشعشعات اسمائی، آن معدنِ کلمات. 🔅"و أرکانَ لتوحیدک و ایاتِک و مقاماتک"، ارکانِ آیات تو و ارکان مقامات؛ ☑️ارکان مقامات یعنی ارکان اسماء. ❓مقامات حق چیست؟ همان اسماء حق، که در ادامه آمده که اسماء حق همه جا را پر کرده است و هیچ جا خالی از اسماء نیست. ❓ارکان، بنیاد، پایه، اصلِ همۀ اسماء همین اولیای الهی هستند. ❓اولیای الهی کجا هستند؟ به صقع ربوبی رسیده اند. ☑️چون به فنا رسیده اند. "در خانه به کدخدای مانَد همه چیز"، همه چیزش شبیهِ صاحبِ خانه بشود یعنی⬅️ خدا دارای اسماء حسناست، این ها هم شدند معدن کلمات؛ ❓مقامات حق چیست؟ "الّتی لا تعطیلَ لها فی کلّ مکانٍ" هیچ جایی از این ارکان، از این مقامات و اسماء خالی نیست. در دعای کمیل می گوییم: "باسمائک الّتی ملأت أرکانَ کلَّ شیء"، مَلأت، همه را پر کرده است. تعبیر می کند تمامی این ها آنجاست. تمامِ این مقامات و ارکانِ این مقامات، همین اولیای الهی، وُلاة امر و حجج الهی هستند. 🗂جلسه بیست و هفتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و سوم🔰 🔹"یَعرِفُک بها مَن عَرَفَک" هر کس که تو را بشناسد ⬅️ اسماء حسنی و آن مقامات تو را می‌شناسد. بعد تعبیر می‌فرماید: "لا فرقَ بینک و بینها" بین تو و بین این ارکانِ مقامات هیچ فرقی نیست؛ یعنی این ها توانستند آن را در خودشان پیاده کنند. ❓پس چه فرقی دارد؟ "الّا انّهم عِبادُک و خلقک" از یک طرف فرق نیست: آن فنا از یک طرف در عین فنا، خدایی می‌شود. ❌خدا که نمی‌شود! "الّا انّهم عبادک و خلقک" و بعد از این‌ها می‌خواهد یاد کند. ☑️پس این ها به جایی می‌رسند که تمامِ مقامات حق و ارکان مقامات حق را این‌ها پر می کنند. یعنی این‌ها شبیه خدا می‌شوند! "فتقها و رتقها بیدک، بدؤها مِنک و عودها إلیک" ⬅️تمام این ارکان الهی همه به دست توست. ⬅️فتق و رتقش به دست توست. ⬅️آغاز و انتهایش به دست توست. ❓این ها که هستند؟ "أعضادٌ" بازوان حضرت حق هستند. "و أشهادٌ" گواهان عالم هستند. "و مُناةٌ" حامیان حضرت حق هستند. "و أذوادٌ" مدافعان حضرت حق هستند. "و حفظة" حافظانِ حق و سرّ حق هستند. "و رُوّادٌ" مبلّغان حضرت حق هستند⬅️یعنی به مقام فنا می‌رسند. مثلِ خدا می‌شوند⬅️ لذا می شوند بازوی خدا. ☑️از این جهت حجج الهی به مقام قطبیّت می‌رسند. 🗂جلسه بیست و هفتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و چهارم🔰 🔹ما وقتی کار سلوکی می کنیم، در مورد بعضی از کارها می گویند: 🔻در عین اینکه این کار را انجام می دهید، بدانید خودِ نفس این کار هم نقص دارد. 🔺 همین که می گویی «من» باید مبارزۀ با نفس کنم، یک نوع توجّه به نفس کردی، این خودش یک نحوه نقص است . ❌اصلاً نقص نباید باشد؛ ولی دیگر چاره ای نیست. ☑️به این ها نقائص سلوک می گوییم یعنی سلوک را انجام می دهد، هر مرحله ای برای خودش یک نقص هایی دارد. ایشان برای اینکه این را قاعده بدهد به این شکل می گوید: ☑️کلاً هر چه که مانع خیر است، بد است. ❓الان اینجا محلّ بحث ما چیست؟ هر چیزی که مانع رسیدن به خداست، بد است؛ هر چه باشد. ⬅️مثلا گناه مانعِ خداست، ⬅️اغوائات شیطانی مانع خداست ⬅️و خیلی چیزها. ⬅️بلکه حتّی کسبِ علمی که، این کسبِ علم مانعِ خدا می شود، این هم بد می شود. در عین اینکه کسبِ علم قرار است بشود تا آدم بتواند دست به کار شود. به قول حضرت امام: 🔻باید داخل حجاب علم شد بعد خرق حجاب کرد🔺 یعنی این علم باید باشد تا دست ما را بگیرد ما بفهمیم چه خبر است، ◀️بصیرت پیدا بکنیم، ◀️راه را بفهمیم، ◀️ شیوۀ کار را بفهمیم ◀️و بعد دست به کار شویم. در عین اینکه این علم حجاب است، راهی است به سمت بی حجابی، به سمت برداشتن حجاب های ظلمانی و نورانی. ☑️پس خود این علم از یک جهت مانعِ راه است. جلسه بیست و هشتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و پنجم🔰 🔹قاعدۀ کلّی: هرچه که در مسیرِ رسیدنِ به خدا مانع هست، بد است. و هر چه حجابِ راه هست، کفر است. ☑️کفرِ مردان الهی است. معنای رسمی کفر را می دانیم. ❌کفرِ رسمی را اصلاً خدا نمی پذیرد. عرفا می‌فرمایند: مردان الهی کفر ویژۀ خودشان را دارند. ❓کفر ویژه شان چیست؟ ⬅️هر چه که حجاب راهشان است، ⬅️هر چه که باعث می شود به خدایش نمی‌رسد. ✅بنده خدایی می گفت: من حال خوشی داشتم، یک نفر یک حرفی زده بود، دیدم نابه‌حق است. بعد من شروع کردم برایش این را توضیح دادن ولی تشر هم می زدم. ❌تشرِ بی مورد بود؛ یعنی این که داشتم جوابش را می دادم، حق بود؛ امّا تشر زدنم به ناحق بود. دیدم این حال خوش از من گرفته شد. ☑️این حجاب راه است. همینی که حتّی دارد درست هم انجام می‌دهد از یک جهت، از یک جهت خلاف در آن است، مانع راه است. حالا اگر یک فرد عادی این کار را می کرد، ☑️می گفتیم خوب است. هم غیرتش هم تشر زدنش. ولی تو این تشری که زدی خوب نبود. ⬅️این تازه مرحلۀ اول است. ⬅️مراحل بالاتر هر چه که شد حتّی این أنانیّت مختصر، کفر مردان الهی است؛ ◀️أنانیّت اندک ◀️شرکِ خفی ای که هست. بنده خدایی می گفت: "این نفسِ کافرْ کیش من". راست است. ☑️نفس کافرْکیش است. جلسه بیست و هشتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و ششم🔰 🔹 در ابتدا راه سلوک، سخت نگیرید. آنچه در قسمت های قبل بیان شد، قرار است در آخرِ راه حاصل شود. ❌قرار نیست همین الان از خودمان توقعِ آن آخر راه را داشته باشیم. ✅این راه باید طی بشود. ولی آهسته آهسته. بله! خدا شاید تفضّل کند و آن نهایت را به کسی بدهد. ✅آن تفضّل خداست. ❓ولی رسمِ عادی چیست؟ این است که انسان باید حوصله کند و تدریج را مدنظر قرار دهد. ☑️مثلا دوزاده سال درس می خوانید، تازه به لبۀ دانشگاه می رسید، یعنی هنوز هیچی نشده است. ⬅️ نه کارشناسی اش ⬅️ نه کارشناسی ارشدش هنوز هیچ چیز نیست. ⬅️ دکترایش هم بعضی مواقع هنوز هیچی نیست. در حالی که رعایت های سلوکی با تمام جانِ ما درگیر می‌شود و آیندۀ ماست، این خوب است که آدم وقت بگذارد. اصلاً بگوید پانصد سال هم باشد، همین را ادامه می دهم. آمده ام: ⬅️نفسم را رام کنم، ⬅️به خدایم نزدیک بشوم، ⬅️بندگی کنم، ⬅️آمده ام به جایی برسم مثل حجج الهی عمل کنم؛ ✅ و احتیاج دارد به وقت گذاشتن، حوصله کردن. برخی اینجوری می گویند: من هر چه نماز می خوانم حضور قلب ندارم! خب، اشکالی ندارد. ✅اتّفاقاً همین را متوجّه شدی، خوب است. آقایان توصیّه شان این است، نماز می‌خواهی بخوانی، فقط این یک لحظه بتوانید، یک "ای خدایی" بگویی و نماز را شروع کنی و الله اکبر بگویی، ✅برای اوّل کار کافی است. ❌سخت نباید گرفت. 📚جلسه بیست و هشتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و هفتم🔰 🔹 آنچه در خصوص مراحل سلوک بیان شد، برای دانستن نقشه راه است. و از خودمان می خواهیم که آهسته آهسته به آنجا برسیم. ☑️ آهسته آهسته هم راه دارد، یعنی ⬅️مثلا اگر همیشه در خانه دعوا کنم، ⬅️ مدام مثلاً غیبت کنم؛ ❌ نمی شود! اگر یاد گرفتی چه کنی، حالا مواظب باش. حالا شما یک قدم بردار، بعد ببین چه خبر است. 🔸بنده خدایی می گفت: من با خانم خیلی دعوا می کنم. (حالا ایشان می گوید با خانمش، می شود با پدر، مادر، همسایه و ... باشد.) ❓چه کار کنم؟ ❓بنده خدا به او گفت که تو روزی چند بار دعوا می کنی؟ گفت: مثلاً ده بار گفت: من فقط از تو می خواهم این هفته هر روز این را بکن نُه بار. ❌هیچ کار دیگری نکن. ایشان نُه تایش را اجازه داد. هفتۀ بعد شد. ☑️گفت این را تبدیل کن به هشت بار و همین جور برو جلو. این بنده خدا رفت و همین روزِ اوّل و دوّم و سوّم همین کار را کرد. 🔅در تمثّل چیزی را دید و راه باز شد. گفت همین که یک قدم برداری، خدا به تو کمک می کند. 🗂جلسه بیست و هشتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و هشتم🔰 🔹به یکی از اساتید گفتند: ما می خواهیم نماز شب بخوانیم. ❓گفت تو فقط موقع اذان بلند می‌شوی؟ گفتند: بله گفت: ساعت پنج مثلاً اذان است. فردا شب 4:59 دقیقه بیدار شو! ❌بیشتر هم نمی خواهد کاری بکنی. این را یک هفته داشته باش. در هفته بعد به همین صورت زودتر بیدار شو. بعد از یک مدّتی آمد گفت: 🔅آقا! من می توانم حالا دیگر نماز شب بخوانم. اگر بگویی نیم ساعت جلوتر، ❌ گاهی طبعِ ما در مراحل ابتدایی نمی‌تواند. ☑️ ولی آهسته آهسته می‌شود. و نباید زیاد سخت گرفت. ☑️تمرین دادن دارد. ▫️شما الان میخواهید خط بنویسید، ❓مگر می توانید همین اوّل دست به خط بکنید؟ کسی که کلاس اوّل می رود با چه زحمتی می خواهد «بابا» را بنویسد. ❗️ما می گوییم «بابا» که نوشتنش راحت است! ولی خب اوّلِ کار است. انقدر تمرین می کند تا به اینجا می رسد؛ ☑️این قاعدۀ کار است. ▫️بچّه می خواهد راه بیافتد، ❓مگر همین اوّل می تواند راه بیافتد؟ می بینید چقدر با چه زحمتی بلند می شود، زود می افتد، بعد به جایی می رسد ⬅️حرف می زند ⬅️و فکر می کند ⬅️و راه هم می رود ❌و هیچ مشکلی هم ندارد. در این مرحله، برایش ملکه شد. و کودک آهسته آهسته به اینجا رسید. ☑️ پس قاعده را یاد بگیریم. 📚جلسه بیست و هشتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و نهم🔰 🔹 رهزن سلوک ما در سلوک گهگاهی چند کار سلوکی که می‌کنیم، در دل می‌گوییم: ⬅️عجب کمالاتی به ما داده شد‌! ⬅️عجب خوابی دیدم! ⬅️عجب حال خوشی دارم! ☑️ در ادامه ممکن است انسان راضی شود به خودش. 🌱همین که به چهار حال خوش رسید، خوب است. 🚫 امّا خودِ این راضی شدن، بد است! ❓چرا؟ چون مانعِ راه است. بلکه این عجز است؛ ❓چرا عجز است؟ چون تو می خواستی از دستِ نفس خلاص شوی؛ ولی الان داری رضایت می دهی به نفس! ☑️تو می خواستی نفس را کنار بگذاری. ☑️ دل را پاک کنی. ولی الان با همین کار که چهارتا حال خوش آمد، راضیِ به نفس شدی! ☑️ عملاً این، اظهار عجز کردن در برابر نفس است. یعنی نفس را میدان دادی. ❌همین هم نباید راضی شوی. همان بحثِ عُجب. ☑️راضی شدن از نفس، عجز است. ❌تو قرار بود تابعِ نفس نشوی. این یک نوع عجز است. 📚جلسه بیست و هشتم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت دویستم🔰 🔹معدوم شدن به بابِ انفعال برود، می‌شود انعدام. ❌فنا، انعدام موجودات نیست. 🔅نور حق که می تابد، فنا _یعنی استغراق_ رخ می دهد. ❓وقتی استغراق شد یعنی من از بین می روم؟ ❓موجودات از بین می روند؟ ❓ این را باید چگونه حلّش کرد؟ ❌موجودات از بین نمی روند، انعدام نیست. ❓پس چه می شود که ما می گوییم خدا ماند، بقیّه نماندند. همه فانی شدند؟ ☑️یک ابلهی در خانه بود. در خانه چراغ داشت. یک اتاق تاریک بود، او دید چراغ قشنگ روشن است. بعد یواش یواش چراغ را کنارِ پنجره آورد. ❗️دید این چراغ مثلِ اینکه اصلاً نور ندارد. این همه نوری که چراغ داشت وقتی آفتاب که می تابد، هیچ خبری نیست، ❌مثل اینکه نوری ندارد. 🔅به مادرش گفت که مادر این آفتابْ چراغِ ما را ناپدید کرد، انگار اصلاً چراغی وجود ندارد در حالی که چراغ باید نور بدهد! 🔸مادر به او گفت: ✔️حالا اینجا یک اندکی نور هم باز می‌بینی چراغ را که از خانه که بیرون ببری، ❌ آنجا دیگر کلّاً از بین می رود؛ 📚 جلسه بیست و نهم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت دویست و یکم🔰 🔹حضرت امام می‌فرماید: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. این حرف، درست است و از جهتِ این سویی می‌توانیم تحلیل کنیم. ▫️ولی واقعیّتش بنیادهایی است که حضرت امام به لحاظِ معرفت و عرفان نظری دارد. ▫️و آن اندیشه هایی که دارد. ▫️و اعتقاداتی که دارد. ▫️و آن برداشت هایی که دارد. ▫️و آن باورها و بلکه فوقِ باورهایی که دارد. ❌اصلاً این ها حساب نمی آیند! این ها کی هستند؟! حالا آمریکا، ما می‌گوییم با آن عظمت. ولی در نظامِ هستی؛ عروسک‌هایی که از بالا هدایت می‌شوند، اگر یکی بزرگ تر باشد، و بر دیگران هِیمنه داشته باشد. ولی آن نفری که بالا ایستاده است، می‌گوید: این ها همه دستِ من است. ❗️او اصلاً چه کاره است؟! او اگر بخواهد جمع کند، یکباره جمع می‌کند. ❌و این فقط اعتقاد نیست، ☑️یک واقعیّتی است در نظامِ هستی؛ اگر آن سویی بشود، این ها اصلاً حساب نمی آیند! کلِّش را جمع کنی، اصلاً دونِ این معنا هستند؛ ❓چرا؟ ☑️چون تمامِ این عوالم، بند به عوالمِ بالاتر هستند. ☑️عوالمِ بالاتر هم بندِ به خداست؛ ❌ عظمت بالاتر دیده شود، این ها دیده نمی شوند. اینکه امیرالمؤمنین می فرماید: "عظُم الخالق فی أنفسهم فصغُر ما دونه فی أعینهم"، یعنی آن عظمت بیاید، اصلاً بقیّه حقیر هستند، اصلاً حساب نمی آیند. 📚 جلسه بیست و نهم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت دویست و دوم🔰 🔹علامه طباطبایی ذیلِ آیۀ: 🔅"هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن"، ⬅️اوّل معنایی آوردند که عموم هم بتوانند همراهی کنند. ⬅️یک معنا هم فرمودند «یحتمل؛ احتمال دارد» ☑️ معنای دوّمی که در قالب احتمال فرمودند بسیار عالی است. خودشان هم می دانند معنای اصلی آیه، همین است ولی خواستند سخت نگیرند. خودشان در قسمت های دیگر المیزان توضیح داده اند. طبق معنای دوم: فقط خدا مانده است که ⬅️هم اوّل است هم آخر، ⬅️هم ظاهر است هم باطن. فقط او مانده؛ ❓فقط او مانده یعنی چه؟ ☑️از بس شدّت ظهور دارد، دیگران اصلاً پیدا نیستند. ایشان دارد اینجوری معنا می کند مسأله فنایِ اشیاء را. در روایتِ امام صادق در روز قیامت که حالِ فنایی روی می دهد، آمده است: وقتی خداوند می گوید: 🔅"لمَن الملک الیوم لله الواحد القهار"، امام صادق می فرماید: خدا خودش می گوید "لمن الملک الیوم"، ❓چه کسی است که این مُلک و پادشاهی از آنِ اوست امروز؟ و بعد خودش جواب می دهد "لله الواحد القهّار" ❌یعنی دیگری وجود ندارد. 📚جلسه بیست و نهم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت دویست و سوم🔰 🔹 سرنوشت عارفان را که می‌خوانیم، می‌بینیم خیلی اوج می گیرند. ❗️ با خود می گوییم ما که با این‌ها خیلی فاصله داریم! این راه کجا و ما کجا! ما گویا یک میلیونیومش هم نتوانستیم انجام دهیم! چقدر عمرم رفته! ❌ مطالبی که گفتیم را نخواندیم که ناامید بشویم. اگر این است، لزومی ندارد آدم بخواند. این ها را خواندیم که ⬅️بدانیم چقدر راه هست ⬅️و چقدر کار داریم ⬅️و چقدر باید آدم زحمت بکشد! ☑️بصیرت پیدا بکند، شروع به کار بشود، دست به کار بشود. ❌پس یأس اصلا معنا ندارد. ☑️ این ها باید نشاط آور و حرکت آفرین باشد. ❌نباید مانعِ حرکت بشود؛ گاهی آدم می گوید: رها کنیم دیگر! هیچی نمی‌شود! اینجوری نیست. به ما گفتند هر خیری را که به رسول الله دادند، خدایا! به ما هم بده. ❓در همین دعای عید فطر چه می‌گوییم؟ هر خیری را که رسول الله و اهل بیت را در آن داخل کردی، "أدخلتَ فیه محمّد و آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم"، من را هم داخل کن. ❗️این "هر خیر"، خیلی حرف سنگینی است. در همین دعای کمیل به ما گفتند: که مرا از خصّیصینِ خودت قرار بده. "أخصِّهم زُلفةً لدیک" ☑️اینجور صحبت ها یعنی اوجی وجود دارد. ما را هم تشویق می کند. ✅ما باید آهسته آهسته یاد بگیریم. 🗂 جلسه بیست و نهم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت دویست و چهارم🔰 🔹بنده خدایی می‌گفت: ما این همه خون دل می‌خوریم، ❓تازه کجا، کِی و چه طور برسیم؟! ❌نه، این طور نیست. آدم این ها را که اجرا می کند ⬅️ می رود جلو. آهسته آهسته یک کمی جلو می رود، یکدفعه مثلِ برق و باد می دهند ⬅️ و می رود جلو. ☑️اصلاً در هر کاری همین جور است. حتماً برایتان پیش آمده است ✅مثلاً در کار علمی آدم ده سال هِی دارد می خواند، هِی زحمت می کشد، ❗️یکدفعه می بیند خیلی چیزها تغییر کرد، در عرض شش ماه تغییر کرد. ❓چرا؟ آن ده سالِ قبلی کمک کرده است. بعد از ان می بیند هِی دارد عجیب و شدید گُر می گیرد! قبلش با خون دِل درست می کرد، ☑️الان اصلاً همین جوری می جوشد. 🔸آنچه که در مورد معراجِ رسول الله با آن همه طول و تفصیل هست: رسول الله می گوید: من داشتم می رفتم، عرقی در پیشانی بود، ❗️رفتم و برگشتم، هنوز این عرق خشک نشده بود؛ یعنی چند ثانیه 🔸اینکه امام معصوم می گوید: من الان پیشِ شما نشستم، هجده هزار عالم را دارم طی می کنم، یعنی اینجوری نگاه کنید. لذا وقتی آدم می رود آن سو، ☑️مسأله، شکلِ دیگری است؛ 📚جلسه بیست و نهم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت دویست و پنجم🔰 🔹حالا فرض کنید نمی‌شود و ما تا آخرین مرحله سلوک نرفتیم؛ ❓ولی همین قدر که یک پلّه رفتیم بالاتر بهتر نیست؟ ❓منطقمان را درست کردیم، بهتر نیست؟ ❓اینکه به همین حد خودمان قانع نیستیم، بهتر نیست؟ ❌ درست است که نباید سخت بگیریم ولی در عین حال این منطق خوبی نیست⬇️ 🔸یکی از این متدیّنین زحمت کشیده می‌گفت: الحمدلله ما که ⬅️عبادتمان ⬅️قرآن خواندنمان ⬅️نماز شبمان خوب است! این که قانع می شود⬅️ ❌از این جوشش در نمی آید. 🔸حضرت موسی با آن عظمتش که نبی الله است. وقتی خدا در مورد حضرت خضر به او گفت چنین ولی خدایی هست، گفت من حاضرم عمر بگذارم، خدمتش برسم، "حُقُباً". بالاخره به او برسم. ❓ نگفت نزد او مراحل سلوکم را طی کنم؟ ☑️ فقط گفت نزد او برسم. ⬅️این تشنگی و این قانع نشدن ⬅️و این منطق را تغییر دادن، ⬅️سطح فکر را دگرگون کردن، ⬅️نوعِ نگاه را بالا بردن، ⬅️از خود قانع نبودن، ☑️این ها ارزش است دیگر. این ها را یاد می گیریم ⬅️ و بعد باید ادامه داد. جلسه بیست و نهم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت دویست و ششم🔰 🔹زیاد به بدن فشار نیاورید. زیاد در رفتارتان تغییرات شدید و ناگهانی حاصل نشود. ✅آهسته اهسته! چگونه آدم می خواهد عبادت کند⬇️ 1️⃣ اوّل کار با ده دقیقه عبادت خسته می‌شود؛ 2️⃣ کمی بگذرد، بیست دقیقه می تواند عبادت کند؛ 3️⃣بعد نیم ساعت می تواند؛ 4️⃣بعد یک ساعت عبادت می‌کند؛ ❌به بدن فشار نیاورید! ❌اصلاً منتظرِ اینکه بخواهید یک معجزه ای بشود، به سرعت مراحل سلوک را بالا بروید، نباشید. بله، گاهی به سرعت می‌دهند. 🔹ما این مباحث را می خوانیم که خودمان را دگرگون کنیم، تحوّل ایجاد بشود. ❌نکند این ها باز خود دُکّان شود! ❌ نکند بعداً این خواندن‌ها مشکل بشود! ❌ نکند بشود من هم کسی هستم، اصلاً کسی مثلِ من در این جامعه وجود ندارد. بقیه هیچی خبر ندارند! من چقدر بالا هستم! ❌از این حرف ها وجود ندارد. اگر به جایی رسیدید که هر چی این ها را می خوانید، ☑️نسبت به مردم خاضع تر شدید، ☑️نسبت به آن بندگان خدایی که در زحمت هستند، خاضع تر شدید، ✅آن موقع {معلوم می شود} این ها در جان نشسته است. نکند این ها بشود ادّعا! ❌این ها رهزن نشود. جلسه بیست و نهم https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab