eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
5.1هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
12هزار ویدیو
384 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 عزتت زیاد! 🔸 داشتن کودکی با عزت نفس بالا، آرزوی هر پدر و مادری است. اما گاهی والدین با اشتباهاتی یا فرصت کافی ندادن به کودک، عزت نفس او را می‌گیرند. به چند راهکار برای تقویت عزت نفس کودکان اشاره کرده‌ایم. @mah_mehr_com
مراحل درست کردن خرچنگ با خمیر بازی 🦀 @mah_mehr_com
آقای زنبوردار_صدای اصلی_375781-mc.mp3
8.04M
🌼عنوان قصه: آقای زنبور دار 🌸عزیزجون و هدی توی یه باغ زیبا هستن و اونجا یه آقای زنبوردار رو می‌‌بینن که لباس مخصوص این کار رو پوشیده. عزیزجون توضیح میده که علت پوشیدن اون لباس برای اینه که زنبورها به ایشون صدمه نزنن. 🌼کودکان با شنیدن این داستان یاد می گیرن که «اسراف کردن» کار خوب و درستی نیست و نباید در انجام کاری زیاده روی کنن. 🍃 در این قسمت از برنامه‌‌ی «یک آیه، یک قصه» عزیزجون به بخشی از آیه‌‌ی ۱۴۱ سوره‌‌ی مبارکه‌‌ی «انعام» اشاره می کنن. 🍃خداوند در این آیه میفرماید: «کُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصَادِهِ ۖ وَلَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ؛ شما هم از آن میوه‌ها هرگاه برسد، تناول کنید و حق آن را (زکات فقیران را) در روز درو و جمع‌آوری آن بدهید و اسراف نکنید، همانا خدا مسرفان را دوست نمی‌ دارد.» 🍯 🌸🌸🐝🌸🌸🍯 @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بادکنک های رنگی_صدای اصلی_220763-mc.mp3
9.8M
🎈 بادکنک های رنگی 🌸مادر بزرگ جشن گرفته بود. مادربزرگ یک عالمه بادکنک خریده بود او بادکنک ها را روی طاقچه چیده بود مهمانها از راه رسیدند و مادربزرگ از همه پذیرایی کرد. 👆بهتره ادامه قصه را بشنوید این برنامه به مناسبت میلاد امام محمد تقی (ع) تهیه و تولید شد. 🌸🍂🍃🌸 @mah_mehr_com
🌱روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید 🔹امام سجاد(ع): در شگفتم از کسی که از غذا می‌پرهیزد تا گرفتار زیان آن نشود؛ ولی از گناه پرهیز نمی‌کند تا گرفتار ننگ و عار آن نگردد. امروز دوشنبه ۲ بهمن ماه ۱۰ رجب۱۴۴۵ ۲۲ ژانویه ۲۰۲۴ ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آ اول آفتابه صبح شده وقت کاره ب اول بلبله جاش تو درخت و گله پ اول پلنگه که حیوونی زرنگه ت اول تربچه که گرده مثل بقچه ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. من آقای رفتگرم👷 زباله هارو میبرم هرشب میام درِخونه ها🏡🏡 سراغ اون زباله ها که ریخته توی کیسه ها کیسه هارو برمیدارم داخل ماشین میذارم🚚 اگه زباله جمع نشه باعث بیماری میشه🤒😷 (آقای رفتگر ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
دعوای اقا گوسفندوخانوم گوسفند.mp3
4.08M
. آی قصه قصه قصه یه قصه شیرین😍 برای کودک دلبند شما🥰 ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فوق العاده و جذاب کاتیا و کوتیا اَجی مجی ‌ ‍‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تخت دو طبقه 👏 💭 ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
قوطی کبریت های اقا موشه - @mer30tv.mp3
4.1M
قوطی کبریت های اقا موشه 🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴 🛏🛏🛏🛏🛏🛏 ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• ༺◍⃟🎙჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
۷ مسکن طبیعی برای کاهش درد عضله ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوابیدن پنگوئن هارو دیده بودین؟🫠 ‌‌ ماه مهر ╔═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
(ع) مامون سوار بر اسب بود.همراهانش دنبال او به طرف شکار گاه می رفتند. مردم از لای در و دریچه خانه مامون و همراهانش را نگاه می کردند. بعضی ها هم با شیرینی و شربت از آن ها پذیرایی می کردند. ماموران راه را برای مامون باز می کردند تا راحت از کوچه ها بگذرد. مامون هم با غرور به مردم نگاه می کردند و از تعظیم و احترام آن ها لذت می برد. آن ها همین طور که از کوچه ها می گذشتند به کوچه پهنی رسیدند. چند تا از بچه محل توی کوچه بازی می کردند در میان آن ها امام جواد(ع) هم بود. صدای اسب و ماموران به گوش بچه ها خورد. یکی از بچه ها با ترس گفت: وای خلیفه، خلیفه دارد می آید. چند مامور که جلوتر از خلیفه بودند خودشان را به بچه ها رساندند. بچه ها از ترس پا به فرار گذاشتند اما جواد بدون ترس سر جای خود ایستاد. مامون با تعجب به کودکی که سر جایش ایستاده بود نگاه کرد جلو رفت و همان طور که سوار بر اسب بود پرسید: تو چرا با دیگران فرار نکردی؟🐎 امام جواد(ع) با اعتماد به نفس گفت: من که اهی نکرده ام که لازم باشد فرار کنم. با این حرف جواد، روی پیشانی مامون چند خط افتاد. ابروهایش از خشم گره خورد و سرش را پایین انداخت و گفت: خواب امام جواد(ع) گفت: راه تنگ نبود که با فرار خود راه را برای تو باز کنم. از هر کجا که می خواهی می توانی بروی. مامون خلیفه بود و آدم ها ازاو حساب می بردند. حالا برای اولین بار کودکی جلوی او ایستاده بود و با شجاعت حرف می زد. با تعجب پرسید: تو کیستی؟ امام جواد(ع) گفت: من محمد پسر علی پسر موسی ابن جعفر پسر محمد پسر علی علیه السلام هستم. 🌸🍂🍃🌸 @mah_mehr_com