eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
5هزار دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
12هزار ویدیو
384 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
...🌹 💝🌿به کودکانمان مهارت های زندگی کردن را یاد بدهیم تا اینکه آنها را دانشمند بار بیاوریم !!! مهارتهایی چون گفت‌ و گو کردن را، تخیل، خلاقیت، صبر و مدارا، گذشت، دوستی با طبیعت، داشتن توان عذرخواهی، دوست داشتن حیوانات را، دویدن و بازی کردن، شاد بودن، از موسیقی لذت بردن، دوست داشتن، راستی و صداقت را به آنها بیاموزیم. 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @mah_mehr_com
...🌹 ‌💥 بذارید تنها بازی کنه 💠 کودکی که بلد است به تنهایی بازی کند کمتر حوصله‌اش سر می‌رود چون بلد است سرگرم شود! ‌ 🔹اگر فرزند شما نمی‌تواند به تنهایی بازی کند:‌ 1⃣ می‌تواند به دلیل حضور مستمر شما باشد که شاید هیچ‌وقت امکان به تنهایی بازی کردن را به او نداده. 2⃣ ⁩شاید کودک بی‌صبری است‌. 3⃣ و یا شاید نیاز دارد از عواطف شما نسبت به خودش مطمئن شود (اگر به دلیل مشغله زیاد وقت کمی برای فرزند خود دارید، بازی وسیله‌ای است که به او نشان دهید حواستان بهش هست و به او توجه دارید)‌ 4⃣ یا شاید هم به همین سادگی: بلد نیست چکار کند! 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌@mah_mehr_com
قصه ماهی و کلاغ یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. در یک حوض پر از آب، ماهی کوچکی زندگی می کرد.🐠 حوض در حیاط خانه ای بود که هیچ کس در آن خانه زندگی نمی کرد.🏡 ماهی کوچولو خیلی تنها و گرسنه بود. کسی نبود که برایش غذا بریزد. یک شب، وقتی که ماه به حوض نگاه کرد، ماهی را دید که بازی نمی کند و شاد نیست. ماه پرسید: چرا بازی نمی کنی؟🌚🐠 ماهی گفت: همه مرا فراموش کرده اند و من تنها و گرسنه مانده ام. ماه گفت: خدا هرگز کسی را فراموش نمی کند. تو تنها نیستی. او همیشه به تو نگاه می کند. خوشحال باش و خدا را خوشحال کن.☺️ فردای آن روز کلاغی به کنار حوض آمد. تکه نان خشک بزرگی را به منقار گرفته بود.🐦🍪 کلاغ تکه نان را در آب فرو کرد تا نان خشک، نرم شود. کمی از نان خیس شد و افتاد توی آب. ماهی کوچولو با خوشحالی به طرف آن رفت و نان خیس شده را با لذت خورد. نان خیلی خوشمزه بود و ماهی حسابی سیر شد. کلاغ هم بقیه نان را خورد و رفت. از آن روز به بعد، کلاغ، هر روز با تکه ای نان خشک به کنار حوض می آمد و آن را در آب حوض خیس می کرد. ماهی سهم خود را می خورد و کلاغ هم سهم خود را.🐦🍪💦🐠 ماه به ماهی نگاه می کرد، می دانست که خدا به او نگاه می کند. ماهی تنها نبود، همان طور که کلاغ تنها نبود. خدا همیشه با آنها بود.☺️ ✅ @mah_mehr_com
تصویر به کودک نشان دهید و بگید اختلاف ها پیدا کند 😍مناسب برای ۵ سال به بالا این فعالیت به کودک شما کمک می کند تا تمرکز و فکر کند و یاد بگیرد که جزئیات را متوجه شود. در ابتدا دو تصویر یکسان به نظر می رسند ، اما اگر به سختی نگاه کنید تفاوت های کوچکی را مشاهده خواهید کرد. در مورد تصاویر با هم صحبت کنید و اگر کودک شما به کمی کمک نیاز دارد نکاتی را بیان کنید. @mah_mehr_com
‍ خدایا ...🌸 در دفتر حضور و غیاب امروز حاضری زدیم ! حضورمان را بپذیر و جایگاهمان را در کلاس بندگی ات در ردیف بهترین ها قرار ده🌸 بسم الله الرحمن الرحیم @mah_mehr_com
!صبح یعنی آغاز فرصت شادی و لبخند صبح یعنی امروز❣ سهمی از زندگی و عشق از آن خودِ توست لحظه را قدر بدان تا بخواهی،زندگانی زیباست 🌺 @mah_mehr_com
🔺 مادر زيرك و مادر عادي 🔹مادر زیرک نمیگه ندو سرت میخوره به میز، یه پتو میندازه رو میز خیالش راحت بشه. 🔹مادر زیرک نمیگه از پله بالا نرو میفتی، کنار فرزندش میشه میذاره انقدر بالا پایین بره تا انرژیش تخلیه بشه. 🔹مادر زیرک نمیگه دست نزن خراب میشه، بلکه همون لحظه با هیجان یه پیشنهاد عالی دیگه میده تا جایگزین این بشه. 🔹مادر زیرک نمیگه تا درساتو نخوندی از تلویزیون خبری نیست، میگه کی درساتو تموم میکنی برات یه فیلم جدید گرفتم. فقط کافیه کمی خلاق باشیم تا شبها سرمان از لجبازی بچه ها سوت نکشد و بخاطر داد زدن ها و تنبیه ها عذاب وجدان نداشته باشیم. 🍃🤱🎈🤰🎈👶🍃 @mah_mehr_com
👦🍃 🍃 °•° °•° پدر و مادر وظیفه دارند مهر تأیید بر احساسات فـرزند خود بزنند که تو این احساس را دارے و احساس تو درسـت است. 🔻مثلـا : «میدونم عصبانے هستے میـدونم میترسـے...» •| •| •• @mah_mehr_com 🍃 👦🍃
...🌹 ‌💥 بذارید تنها بازی کنه 💠 کودکی که بلد است به تنهایی بازی کند کمتر حوصله‌اش سر می‌رود چون بلد است سرگرم شود! ‌ 🔹اگر فرزند شما نمی‌تواند به تنهایی بازی کند:‌ 1⃣ می‌تواند به دلیل حضور مستمر شما باشد که شاید هیچ‌وقت امکان به تنهایی بازی کردن را به او نداده. 2⃣ ⁩شاید کودک بی‌صبری است‌. 3⃣ و یا شاید نیاز دارد از عواطف شما نسبت به خودش مطمئن شود (اگر به دلیل مشغله زیاد وقت کمی برای فرزند خود دارید، بازی وسیله‌ای است که به او نشان دهید حواستان بهش هست و به او توجه دارید)‌ 4⃣ یا شاید هم به همین سادگی: بلد نیست چکار کند! 🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻 ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ @mah_mehr_com
وسیله بسیار مناسبی برای پاسخگویی به طیف گسترده تخیلات کودک است. ⛱در شن بازی کودک علاوه بر اینکه به لحاظ روانی تخلیه می شود و رضایت درونی کسب می کند، در پرورش تخیل، ابتکار، خلاقیت و سازندگی او نیز مؤثر است. 🆔 @mah_mehr_com
‍ اول کار است 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ باب اسرار است 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ نغمه جان است 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم @mah_mehr_com
سلام جون حالت چطوره؟ شکرت برای امروز ، شکرت برای تموم لحظه هایی که کنارمونی و حواسمون رو داری. شکرت برای بودنت .. شکرت برای کادوهایی که بهمون میدی چه حالا خودمون خواسته باشیم چه خودت یهویی میدی .. خلاصه همه جوره شکرت و مرسی که هستی ... میگم کاش یه نردبونی بود میومدم بالا میبوسیدمت. همین☺️😘 @mah_mehr_com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♤مثل نامه♤ (یک کلاغ چهل کلاغ) 💚فرزندان خود را با داستان ها و ضرب المثل های ایرانی آشنا نماییم. @mah_mehr_com
دُردونه های خوشگلم عدد ها رو به هم وصل ڪنید تا یڪ نقاشی خوشگل درست ڪنید 😍😘 🎨 🌈 @mah_mehr_com
قصه آهوها روایتی شیرین و دوست داشتنی و در این قصه زیبا به کودکان آموزش داده می شود تا از اسراف کردن پرهیز کنند. ماجرای این داستان به این قرار است که : یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود توی یک جنگل سبز چند تا آهو با بچه هایشان زندگی می کردند .بچه های عزیز هر وقت که آهو خانم برای بچه هایش غذا تهیه می کرد و می آورد که بین آنها تقسیم کند یکی از بچه هایش به نام دم قهوه ای میگفت : من بیشتر می خوام .آهو خانم می گفت : آخر عزیز دلم باید به اندازه ای که می توانی بخوری ، و برداری اگر بیشتر برداری نیمه خور و اسراف می شود . ولی آهو کوچولو گوشش بدهکار نبود . یک روز که با برادرش د نبا ل رنگین کمان می گشت تا سر رنگین کمان را پیدا کند و بگیرد ، یک سبد میوه که شاید انسانها آنجا ، جا گذاشته بودند را دید که ریخته شده روی زمین . طبق معمول از برادرش جلو زد و گفت: کنده ترین میوه مال من است و یک گلابی بزرگ را با پوزه خود (دهان ) به سمت خود کشید و یک گاز زد و سیر شد و آن را پرت کرد آن طرف . بقیه ی میوه ها را هم برای آهو خانم بردند. حالا بشنوید از آهو خانم که داشت لانه اش را تمیز می کرد دید لاک پشت ها دارند یک پرستوی بیمار را می برند گفت : صبر کنید این پرستو دوست بچه های من است چه اتفاقی افتاده گفتند : او بیمار است و دکتر لاک پشتیان گفته : اگر گلابی بخورد مداوا خواهد شد. آهو خانم گفت هر طور که شده برایش گلابی پیدا می کنیم لطفا?او را به لانهی ما بیاورید. بچه های آهو خانم آمدند هوا تاریک شده بود. آهو خانم سبد میوه را که دید گفت : توی میوه ها گلابی هم هست گفتند: نه ،آهو خانم گفت : پرستو اگر گلابی بخورد مداوا می شود . دم قهوه ای ناراحت به خواب رفت در خواب گلابی را که نیمه خور کرده بود دید که گریه میکند به او گفت چرا گریه می کنی ؟ گلابی جواب داد : تو مرا به دور انداختی در حالی که می توانستم مفید باشم و بعد این شعر را به دم قهوه ای یاد داد: گلابی تمیزم همیشه روی میزم اگر که خوردی مرا نصفه نخور عزیزم خدا گفته به قرآن همان خدای رحمان اسراف نکن تو جانا در راه دین بمانا آهو کوچولو صبح زود بیدار شد و با برادرانش به جنگل رفت و به دنبال گلابی گشت . گلابی که نصفه خور کرده بود را پیدا کردند آن را در آب چشمه شستند و برای پرستو آوردند . وقتی پرستو گلابی را خورد نجات پیدا کرد و چشمانش را باز کرد و از آهو کوچولو تشکر کرد که جانش را نجات داده بود از آن به بعد دم قهوه ای دیگر اسراف نمی کرد و فریاد نمی زد زیاد می خواهم گنده می خواهم و حالا او می داند اسراف وهدر داد ن هر چیزی بد است و خدا اسراف کاران را دوست ندارد . قصه ی ما به سر رسید اسراف کار به بهشت نرسید. @mah_mehr_com
‌گام به گام بکشید @mah_mehr_com