📜📜📜🌿🌹﷽🌹🌿📜📜📜
📜نامه به عثمان بن حنيف
(قسمت_اول )
1⃣ضرورت ساده زيستی كارگزاران
♦️پس از ياد خدا و درود! ای پسر حنيف، به من گزارش دادند كه مردی از سرمايه داران بصره، تو را به مهمانی خويش فرا خواند و تو به سرعت به سوی آن شتافتی، خوردنيهای رنگارنگ برای تو آوردند، و كاسه های پر از غذا پی در پی جلوی تو می نهادند، گمان نمی كردم مهمانی مردمی را بپذيری كه نيازمندانشان با ستم محروم شده، و ثروتمندانشان بر سر سفره دعوت شده اند، انديشه كن در كجایی؟ و بر سر كدام سفره می خوری؟ پس آن غذایی كه حلال و حرام بودنش را نمی دانی دور بيفكن، و آنچه را به پاكيزگی و حلال بودنش يقين داری مصرف كن.
2⃣امام الگوی ساده زيستی
♦️آگاه باش! هر پيروی را امامی است كه از او پيروی می كند، و از نور دانشش روشنی می گيرد، آگاه باش! امام شما از دنيای خود به دو جامه فرسوده، و دو قرص نان رضايت داده است، بدانيد كه شما توانایی چنين كاری را نداريد اما با پرهيزكاری و تلاش فراوان و پاكدامنی و راستی، مرا ياری دهيد. پس سوگند به خدا! من از دنيای شما طلا و نقره ای نيندوخته، و از غنيمتهای آن چيزی ذخيره نكرده ام، بر دو جامه كهنه ام جامه ای نيفزودم، و از زمين دنيا حتی يك وجب در اختيار نگرفتم و دنيای شما در چشم من از دانه تلخ درخت بلوط ناچيزتر است. آری از آنچه آسمان بر آن سايه افكنده، فدك در دست ما بود كه مردمی بر آن بخل ورزيده، و مردمی ديگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشيدند، و بهترين داور خداست، مرا با فدك و غير فدك چه كار است؟ در صورتيكه جايگاه فردای آدمی گور است. كه در تاريكی آن، آثار انسان نابود و اخبارش پنهان می گردد، گودالی كه هر چه بر وسعت آن بيفزايند، و دستهای گوركن فراخش نمايد، سنگ و كلوخ آن را پر كرده، و خاك انباشته رخنه هايش را مسدود كند. من نفس خود را با پرهيزكاری می پرورانم، تا در روز قيامت كه هراسناكترين روزهاست در امان، و در لغزشگاههای آن ثابت قدم باشد.من اگر می خواستم، می توانستم از عسل پاك، و از مغز گندم، و بافته های ابريشم، برای خود غذا و لباس فراهم آورم، اما هيهات كه هوای نفس بر من چيره گردد، و حرص و طمع مرا وادارد كه طعامهای لذيذ برگزينم، در حالی كه در (حجاز) يا (يمامه) كسی باشد كه به قرص نانی نرسد، و يا هرگز شكمی سير نخورد، يا من سير بخوابم و پيرامونم شكمهایی كه از گرسنگی به پشت چسبيده، و جگرهای سوخته وجود داشته باشد، يا چنان باشم كه شاعر گفت: (اين درد تو را بس، كه شب را با شكم سير بخوابی.) (و در اطراف تو شكمهایی گرسنه و به پشت چسبيده باشد.) آيا به همين رضايت دهم كه مرا اميرالمومنين (علیه السلام) خوانند و در تلخی های روزگار با مردم شريك نباشم و در سختی های زندگی الگوی آنان نگردم؟ آفريده نشده ام كه غذاهای لذيذ و پاكيزه مرا سرگرم سازد، چونان حيوان پرواری كه تمام همت او علف، و يا چون حيوان رهاشده كه شغلش چريدن و پر كردن شكم بوده، و از آينده خود بی خبر است. آيا مرا بيهوده آفريدند؟ آيا مرا به بازی گرفته اند؟ آيا ريسمان گمراهی در دست گيرم؟ و يا در راه سرگردانی قدم بگذارم؟ گويا می شنوم كه شخصی از شما می گويد: (اگر غذای فرزند ابيطالب همين است، پس سستی او را فرا گرفته و از نبرد با هماوردان و شجاعان بازمانده است.) آگاه باشيد! درختان بيابانی، چوبشان سخت تر، اما درختان كناره جويبار را پوست نازك تر است، درختان بيابانی كه با باران سيراب می شوند آتش چوبشان شعله ورتر و پردوام تر است. من و رسول خدا (صل الله علیه و آله وسلم) چونان روشنایی يك چراغيم، يا چون آرنج به يك بازو پيوسته، به خدا سوگند! اگر اعراب در نبرد با من پشت به پشت يكديگر بدهند، از آن روی برنتابم، و اگر فرصت داشته باشم به پيكار همه می شتابم، و تلاش می كنم كه زمين را از اين شخص مسخ شده،《 معاویه》 و اين جسم كج انديش، پاك سازم تا سنگ و شن از ميان دانه ها جدا گردد
📜 #نهج_البلاغه، #نامه45
↩️ادامه دارد...
📜🌹🕊
📜🌿🌹
📜📜📜📜
═════ ೋღ🕊ღೋ════
#خطبه209
#سؤال1⃣: با توجه به توصیه های حضرت به علا ابن زیاد و برادرش ، مبحث قناعت را چطور توضیح می فرمایید ؟
#جواب :
✅ قناعت یعنی به همان مقدار از امکانات و روزی که با دسترنج خود نصیبت شده اکتفا کردن.
🔰علاء بن زیاد به فضل خدا از ثروت و مِکنَت خوبی برخوردار بود.
⏪ پس قناعت برای او به معنای بسنده کردن به مال و دارایی خویش بود و عدم وابستگی و احتیاج و قرض از دیگران.
↩️ لذا وضع زندگی او در شأن او بود و منافاتی با قناعت نداشت.
🔴 نقطه مقابل قناعت، حرص و طمعی است که انسان را به سختی خارج از عرف برای تأمین آرزوهای مادی و تجملات گرفتار کند و او را به قرض غیرضروری و درخواست از مردم بکشاند.
#سؤال2⃣: چرا حضرت در این خطبه فرموده اند :" تو در برابر خدا کوچکتر از آنی که اینگونه با تو رفتار کنــــــــد ."
#جواب :
❇️ اگر در عبارت عربی دقت بفرمایید حضرت به این بنده خدایی که دچار زهد منفی و افراط شده میفرمایند :" انت اهون من ذلک "
👈 یعنی تو در نزد خدا جایگاهی به این حساسی نداری که خدا بخواهد به تو چنین سختی را بدهد که از طرفی چیزهایی به تو حلال باشد اما اجازه نداشته باشی استفاده کنی .
👌اگر خواستید معنای درست آن را بفهمید ادامه خطبه را ببینید .
‼️ آنجایی که این شخص به امیر المؤمنین می گوید پس خود شما چرا از حلال و طیبات دنیا استفاده نمی کنید ؟ لباس وصله دار ، غذای سخت ، نان جو و امثال این می خورید ؟
📣 حضرت میفرمایند: وای بر تو ، تو خودت را با من مقایسه می کنی ؟
⚠️ من امام جامعه هستم ، امام جامعه باید در سطح فقیرترین مردم زندگی کند ، این را خدا از من خواسته .
⏪ یعنی من در نظر خدا چنان جایگاه حساس و خطیری دارم که در عین حال که دستم به حلال دنیا می تواند برسد ، به طیبات و رزق خوب و چرب و نرم ، به خودم اجازه نمی دهم که چنین کاری بکنم .
✔️ اما تو در چنین جایگاه حساسی نیستی تا خدا از تو چنین انتظاری داشته باشد .
🔴 ببینید در #نامه45 حضرت وقتی عثمان ابن حنیفی که رفته دنبال غذای چرب و نرم سرمایه دارها را توبیخ میکند ؛
خودش درباره خودش👇👇👇
📣 میفرماید :" من نفس خود را با پرهیزکاری می پرورانم ، تا در روز قیامت که هراسناک ترین روزهاست در امان و در لغزش گاههای آن ثابت قدم باشم .
⏪ اگر میخواستم می توانستم از عسل پاک و از مغز گندم و بافته های ابریشم بزای خود غذا ولباس فراهم آورم .
‼️ اما هیهات که هوای نفس بر من چیره گردد و حرص و طمع مرا وادارد که طعام های لذیذ بر گزینم .
↩️ در حالیکه در حجاز یا یمامه کسی باشد که به قرص نانی نرسد و یا هرگز شکمی سیر نخورد .
🔘 یا من سیر بخوابم و پیرامونم شکمهایی که از گرسنگی به پشت چسبیده و جگرهای سوخته وجود داشته باشد .
↩️ بنابراین حضرت حتی از مسؤلین مثل عثمان ابن حنیف انتظار دارد ، که ولو دستشان می رسد از حلال دنیا حتی چرب و نرم بخورند نباید انجام بدهند .
❌ اما از یک آدم معمولی مثل برادر علا ابن زید انتظار ندارد چنین سختی به خود و خانواده اش بدهد .
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
═════ ೋღ🕊ღೋ════
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄
#خطبه160
#بند_چهارم:
«...به خدا سوگند موسی(علیه السلام)جز قرص نانی که گرسنگی را بر طرف سازد چیز دیگری نخواست زیرا موسی(علیه السلام)از سبزیجات زمین میخورد تا آنجا که از لاغری و آب شدن گوشت بدن، سبزی گیاه از پشت پرده ی شکم او آشکار بود...»
#سؤال1⃣1⃣: آیا چنین سیره ای باتوجه به نیازهای طبیعی بدن ، صحیح هست؟
#سوال2⃣1⃣:همچنین باتوجه به اینکه داریم«قَوِّ علی خدمتک جوارحی» ، آیا جسم با خوردن سبزیجات و یا ریاضت های سخت، برای خدمت به خدا قوی میشود؟
#جواب:
📣جواب شما را امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در #نامه45 نهج البلاغه فرموده اند وقتی به عثمان ابن حنیف که بر سر سفره سرمایه داران نشسته بود نامه می نویسند و ایشان را توبیخ میکنند که تو چه طور شیعه و پیروی هستی که امامت به دو قرص نان اکتفا کرده و بعد شروع میکنند ویژگی های انسانهای اینگونه را می گویند .
🔴نکته اول: بلافاصله میفرمایند: البته شما نمی توانید مثل علی زندگی کنید اما لااقل می توانید من را با تلاش خودتان و ورع و دوری از محرمات کمک کنید یعنی لااقل جهت گیری تان بسمت من باشد نه به سمت پرخوری و حرام خواری و دنیا طلبی .
🔴نکته دوم این است که:
این جمله « قو علی خدمتک جوارحی » بمعنای خوب خوردن و خوب مثلاً ورزش کردن نیست.
‼️خود حضرت در جای دیگری توضیح میدهند که خیال کرده اید بعضی ها می نشینند پشت سر من می گویند که این علی با این کم غذایی و ریاضت هایش چطور جان دارد که اینقدر می جنگد و قوت دارد ؟
⁉️بعد هم مثال میزنند که درختی که در وسط بیابان رشد کرده باشد یعنی در دل سختی ها و مشکلات و ریاضتها ، این در مقابل باد و طوفان خیلی مستحکم تر است تا درختی که در گلخانه رشدش داده باشند.
🔴نهایتا آنچه که مؤمن را قوی میکند حتی از نظر جسمانی ، در واقع و اصل آن ایمان عظیم ، آن خدا ترسی بزرگ و تقوایی است که در مؤمن هر لحظه باید تقویت بشود.
🖊حجتالاسلام مهدوی ارفع
┄┅═══✼🍃🌹🍃✼═══┅┄