☘
✅#گزارش_تصویری| راه اندازی پایگاه واکسیناسیون خودرویی در شهرستان پارس آباد استان اردبیل به همت کانون بسیج جامعه پزشکی و سپاه ناحیه شهرستان
🍃🌹🍃
#روشنگری
#ثامن
#واکسن
http://eitaa.com/mahdavieat
#کتاب_آقای_شهردار🌹🍃
#زندگی_نامه_و_خاطرات :
🌷🕊#سردار_شهید_مهدی_باکری 🌷🕊
فصل سوم..(قسمت آخر )🌹🍃
🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین
حواس آقا مهدي به جاي ديگـر اسـت، آهسـته بلنـد شـد و از اتـاق بيـرون رفـت و يكنفس تا واحد تبليغات دويد. وحيد توي اتاق كز كـرده بـود. نمـيدانسـت چـه كـار كنـد. بـه خـودش لعنـت ميفرستاد كه چرا به آقا مهدي بياحترامي كرده اسـت. يـاد شـوخيها و سـربه سـر گذاشتن اش با آقا مهدي كه مي افتاد بيشتر خودخوري ميكرد. بغض كرد. ناگـاه درِ اتاق باز شد و مهدي داخل شد. بغض وحيد تركيد. بلند شـد. آقـا مهـدي را از وراي پردة لرزان اشك ميديد. مهدي، دست بر شانة وحيد گذاشت و گفـت: «گريـه نكـن بسيجي، مگر چه شده است؟ وحيد هق هق كنان گفت: مرا ببخش آقا مهدي... مهدي خنديد. وحيد به مهدي نگاه كرد. دوست داشت ساعتها به صورت خنـدان و چشمان قهوهاي روشن او نگاه كند و چشم برندارد. صولت به بدنش كش و قوس داد و سپس كنار قدير بر لب هور روي زمين پهـن شد. قدير، پاهاي لختش را از آب بيـرون كشـيد و گفـت: «چـه شـده... زهـوارت در رفته؟ نرمه بادي وزيد و نيزار چون حريري طلايي به بازي درآمد و خش خـش خـوش آهنگش در فضا موج انداخت. صولت، دلش از خنكاي بادي كه عرق تنش را خشك ميكرد، غنج مـيرفـت. بـا خوشحالي گفت: پس چي؟ الكي كه نيست. آخر سر تمام شد. قدير گفت: حق داري. همين كه آقا مهدي پـس از سـه بـار سـاختن و خـراب كردن اورژانس، اين بار از كارمان راضي شد، خودش كلّي ميارزد. صورت نشست و چرخيد به طـرف اورژانـس كـه گونيهـاي پـر از شـن و ماسـه، ديوارهاش بود و پليتهاي سيماني، سقفش. دم در ورودي، تابلوي كوچكي جا خوش كرده بود. اورژانـس عاشـورا. موقعيـت شهيد ياغچيان. قدير گفت: اگر جديت و پشتكار آقا مهدي نبود، شايد بـه ايـن خـوبي سـاخته نميشد. صولت خنديد و گفت: شوخي نيست. سه بار سـاختيم و آقـا مهـدي نپسـنديد. يادت هست همهاش ميگفت: نه، وسـايل زيـاد اسـت و اورژانـس زيـر آب مـيرود؛ سبكش كنيد... شناورها طاقت نميآورند؟ باور كن قدير، اين آخري داشتم از كـت و كول ميافتادم. اما آقا مهدي خيلي خجالتمان داد وقتي گفـت كـه شـما زيـر ايـن آفتـاب داغ زحمت ميكشيد و من با چند كلمه زحمتتان را هدر ميدهم. به من فحش بدهيـد، اخم كنيد و روبرگردانيد؛ اما بايد كار خوب و درست انجام بشـود. تحمـل شـما هـم حدي دارد؛ اما ارزش اين همه سختي و زحمت را دارد. روي سنگر اجتماعي و كنار اورژانس، يك نفر اذان ميگفت. صولت، جورابش را كند و آستين بالا زد مهدي براي سركشي به اورژانـس آمـد. صـولت و قـدير و ديگـر نيروهـاي واحـد بهداري به استقبالش رفتند. مهدي در حال خـوش و بـش كـردن بـا آنهـا بـود كـه چشمش به كنار يكي از سنگرها افتاد. صورتش در هم رفت. قدير، رد نگاه مهـدي را گرفت. تودهاي زباله تلمبار شده بود و مگسـهاي زيـادي روي آن وول مـيخوردنـد. مهدي سر تكان داد و گفت: برادرها، بروند سر پست و كارشان. بسيجيها متفرق شدند. مهدي به چند سنگر سر زد. حواس قدير به مهدي بود. وقتي صورت مهدي سرخ شد و به پيشانياش چين افتاد، دل قدير هرّي ريخت پايين. صداي مهدي در شناور پخش شد: برادرها سريع بيايند اينجا؟ چند لحظه بعد، همه دور مهدي گرد شدند. مهدي، زبالهها را نشان داد و گفـت: اين چه وضعي است؟ مثلاً شما نيروي بهداري هسـتيد. بايـد سرمشـق ديگـران در بهداشت و نظافت باشيد... اين طوري؟ مهدي گشت و يك گوني خالي پيدا كرد. شروع كرد به جمع كردن زبالهها. قدير و ديگران هم خجالت زده دويدند سراغ زبالهها. مهدي از ميان زبالهها يك بسـته صـابون پيـدا كـرد. عصـباني شـد: ببينيـد بـا بيت المال مسلمين چه ميكنيد. ميدانيد اينها را چه كسـاني و بـا چـه مشـقتي بـه جبهه ميفرستند؟ آخر جواب خدا را چه طور ميخواهيد بدهيد؟ قدير به صولت نزديك شد و با صداي خفهاي گفت: صولت، به روح بابام، تا حالا آقا مهدي را اين قدر عصباني نديده بودم. قدير سر تكان داد و در حال زباله جمع كردن گفـت: تقصـير خودمـان اسـت...
#ادامه_دارد
http://eitaa.com/mahdavieat
همسر شهید سیاهکالی مرادی:
فوق العاده به مادرش احترام می گذاشت.
خودم حس می کنم عاملی که آقا حمید را لایق شهادت کرد،همین است!
مثلا یکبار که ایشان تصادف کرده بودند و حتی برایشان میسر نبود که از بسترشان تکان بخورد،مادرشان که تماس می گرفت به نشانه احترام وضعیت خود را تغییر می داد!(اگر خوابیده بود می نشست یا اگر نشسته بود،می ایستاد...)
به حمید می گفتم مادرتان که شما را نمیبیند چرا مینشینی یا می ایستی؟
و او می گفت:
مادر مرا نمی بیند؛ ولی خدا که مرا می بیند...))
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴کاردستی نخل🌴
🔰شماره: 66
🔰وسایل مورد نیاز :
✂️قیچی
🔖پنج عدد کاغذ a4رنگی
💈چسب مایع
📏خط کش
✏️مداد
⚡️لوله مقوایی
🌷توضیحات مربوط به ساخت این کاردستی زیبا مرحله به مرحله در فیلم نمایش داده شده است🌷
#ویژه_نامه_ماه_صفر
#کاردستی
http://eitaa.com/mahdavieat
#مولای_مهربانم ♥️
تو را میجویم فراتر از انتظار
و آنچنان دوستت دارم
که نمی دانم کدامیک از ما
غایب است...
ولی در آخر به این نتیجه میرسم ؛
که غایب من هستم!
زیرا تو همیشه بوده ای؛
ولی چشمان من تو را نمی بینند!!!
الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج
#صبحت_بخیرهمه_داروندارم
http://eitaa.com/mahdavieat
👈 نام #واکسن ایرانی #برکت در لیست واکسنهایی قرار گرفت که تزریق آن مجوز ورود شرکت کنندگان به اجلاس تغییرات آب و هوایی سازمان ملل به میزبانی انگلیس و ایتالیا در گلاسکو هست.
#ایران_قوی
http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘
🎥#ببینید| گوشهای از تلاشهای بسیجیان و پاسداران عاشورایی در مرکز واکسیناسیون عمومی خودرویی سپاه عاشورا
🍃🌹🍃
#روشنگری
#ثامن
#طرح_شهید_سلیمانی
http://eitaa.com/mahdavieat
🌹🍃همگام با شهدا: به شهید برونسی پیشنهاد کرده بودیم مسئولیت فرمانده تیپ را قبول کند و هرچه اصرار کردیم ایشان قبول نکردند، یک روزی آمد گفت مسئولیت تیپ را قبول می کنم.
♦️دلیلش را پرسیدم گفت:
🌹🍃دیشب خواب امام زمان ارواحنافداه را دیدم ایشان گفتند این مسئولیت را قبول کن شما می توانید.
❤️ شهید عبدالحسین برونسی ❤️
#شهیدانه
http://eitaa.com/mahdavieat
✍هدف از انتشار جزییات ترور شهید فخریزاده چیست؟ - قسمت دوم
🔻هدف اسرائیل از انتشار این خبر
🔸وضعیت در مناطق اشغالی از کنترل دولت خارجشده است، بیماری کرونا امان مسئولان این پادگان تروریستی را بریده و سطح انتقادات از نفتالی بنت در بالاترین سطح خود قرار دارد، رژیم صهیونیستی با فشار مقاومت به عقب راندهشده و آنها هر شب کابوس موشکباران میبینند.
🔸در چنین وضعیتی اسرائیل تنهاتر از گذشته و بدون آمریکاییها باید امنیت خودش را حفظ کند. انتشار گزارش سفارشی اخیر توسط موساد بیشتر شبیه یک آگهی تبلیغاتی برای یک کمپانی ورشکسته به منظور پیدا کردن مشتری برای چند کالای بنجل است.
🔸مقامات امنیتی اسرائیل تلاش می کنند تا این پیام منتشر شود که بعد از خروج آمریکاییها از منطقه همچنان ماشین جنگی سر پا مانده و آنها از امروز به بعد برای اشاعه تروریسم و انتشار جزییات آن محدودیتی قائل نیستند. رژیم صهیونیستی چون یک گراز وحشی قبل از شکار با گرد و خاک به پا کردن برای همه خط و نشان می کشد.
🔻طراحی دشمن
🔸فشار دشمن برای نرمال کردن ایران و تسلیم در برابر زیادهخواهی غرب در دو فاز پیش میرود. فاز اول این برنامه ادراکی و روانی با توسل به انتشار گزارشهایی اغلب غلو شده است، فاز دوم آن محدود ضرباتی است که آمریکاییها با توسل به برخی عناصر خودفروخته، مزدور و نیز جوخه ترور رژیم صهیونیستی به مقاومت مردمی در منطقه زده است، پیام هر دو فاز عملیات آن است که میتوانیم آتش جنگ را تا داخل ایران بکشانیم. در هر دو صحنه طراحیشده دشمن در سالهای اخیر شکستهای سنگینی خورده و به عقب راندهشده است.
🔸البته انتشار گزارشی تکراری از یک جنایت ناگوار در شمال تهران با قصد فشار به ایران برای ما درسهایی نیز در خود دارد.
🔸 اقدامات امنیت بخش مردان میدان منجر به افزایش قدرت نرم و سخت ایران شد و بازیگری جمهوری اسلامی در مناسبات منطقهای و جهانی را تقویت کرد.
🔸در طرف دیگر دیپلماسی تعامل، سهل اندیشی و اشتباه محاسباتی، گرفتار آمدن در فریب استراتژیک آمریکا و اسرائیل را فراهم ساخت.
🔸 از میدان تا دیپلماسی، در دهه نود شاهد دو نگرش و دوجهان بینی متفاوت بودیم. نگرش انقلابی و جهانبینی توحیدی در برابر نگرش غیرانقلابی و جهانبینی نئولیبرال، اکنون این اختلاف سطح از میان برداشتهشده است.
🔸مقامات امنیتی در کاخ سفید پس از فرار مفتضحانه از افغانستان بهخوبی میدانند که خانه عنکبوت سستتر از همیشه در آستانه فروپاشی است، محاسبات دشمن پس از شهادت شهید سلیمانی با درخشش مردم در خیابانهای بغداد، دمشق؛ نجف؛ بیروت، صنعا و تهران به همریخت.
🔸آنها بهخوبی میدانند که یک ضربه به مقاومت تبدیل به «ابر رویدادی» دشوار علیه آنها خواهد شد. این واقعه بسیار عظیم، همزمان تحولی شگرف و رستاخیزی غیرقابلتصور در تمامی روندهای محیط داخلی، منطقهای و فرا منطقهای ایجاد خواهد کرد.
http://eitaa.com/mahdavieat
⭕️ پاسخ سخت سپاه به تروریستها/ انهدام ۴ مقر گروهکهای ضدانقلاب در شمال عراق/ همه مواضع، مراکز فرماندهی و زاغه مهمات آنها نابود شد
جانشین قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی:
🔻چهار مقرّ گروهکهای ضدانقلاب در پاسخ به تحرکات این گروهها در جدار مرزی کشورمان با شمال عراق با گلولههای هوشمند مورد اصابت قرار گرفته و منهدم شد.
http://eitaa.com/mahdavieat
#کتاب_آقای_شهردار🌹🍃
#زندگی_نامه_و_خاطرات :
🌷🕊#سردار_شهید_مهدی_باکری 🌷🕊
فصل آخر ..(قسمت اول)🌹🍃
🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین
اطرافيان مهدي، صداي او را ميشنيدند كه زير لب مـيگفـت: ايهـا المؤمنـون، النظافت من الايمان. خدايا، ما را ببخش. دست مهدي با يك قوطي فلزي از ميان تودة زباله ها بيرون آمد. چشم بست، لب گزيد، به طرف بچههـا چرخيـد، قـوطي را بـالا بـرد و گفـت: چـرا كفـران نعمـت ميكنيد؟ چرا كوتاهي ميكنيد؟ مگر اين قوطي خرما خراب شده كه ميان زبالـههـا افتاده؟ صولت، مردد جلو رفت و گفت: آقا مهدي، نصف خرمـاي ايـن قـوطيهـا كرمـو شده. قابل خوردن نيست. خب، نصفش خرابه... بقيه اش چي؟ مهدي، قوطي خرما را به صولت داد و گفت: اين قوطي را بگـذار كنـار، لازمـش دارم. شناور پاكيزه شد. مهدي نشست كنار منبع آب و دسـت و صـورتش را شسـت و گفت: اگر ما بدانيم اين غذاها و وسايل چه طور به دست ما ميرسد... اگـر بفهمـيم اينها را بيوهزنـان، مـردم مستضـعف و خـانواده شـهدا از روزي و شـكم كودكانشـان ميزنند و به جبهه ميفرستند، هيچ وقت اين طور اسراف نميكنيم. رو به صولت كرد و گفت: «قوطي خرما را بياور. بعد رو به قدير گفت: اينجا روغن و آرد و تخممرغ پيدا ميشود؟ قدير با تعجب گفت: «فكر كنم... بله، داريم قابلمه و روغن هم لازم دارم. زود باش! چند لحظه بعد، مهدي به طرف سنگر رو بازي رفت. داخل سـنگر، چنـد رديـف آجر سياه و دود زده بالا آمده بود. مهدي چندتكه ني خشك آتش زد و بعد خرمـا و آرد را سرخ كـرد و تخـممـرغهـا را روي آن شـكاند. همـه مـات و متحيـر نگـاهش ميكردند. مهدي، دستپختش را به هم زد و گفت: «هر كدام تكهاي نان بياوريد.دقايقي بعد، آنها روي شناور نشسته بودند و لقمه ها را با ولع ميجويدند. مهـدي خنده خنده گفت: ميبينيد چه خداي مهرباني داريم؟ ما مدتي بـه خـاطر رضـايت خدا كار كرديم... علاوه بر اجر آن دنيا، در اين دنيا هم پاداش گرفتيم. صولت با تعجب گفت: كدام پاداش؟ االله بنده سي متوجه نشدي؟ پس اين غذا چيست؟ خداي مهربان نگذاشت عرق تنمان خشك شود و خيلي زود پاداشمان را داد. صولت، اول با حيرت به نان و خرما و بعد به قدير و ديگران نگاه كرد. همـه مثـل او جا خورده بودند. نرمهبادي جان گرفت و نيزار به رقص درآمد. آفتاب نورِ سرخش را از هور و نيزار برمـيچيـد. صـدايي جـز خـش خـش نيـزار نميآمد. اسماعيل به هور چشم دوخته بود؛ انگار به يك تابلوي نقاشي نگاه ميكـرد. اما اين تابلو يك چيز كم داشت؛ يك بلم! اسماعيل، منتظر آن بلم و سوارانش بود. احمد آمد، كنارش نشست و گفت: «تـو چيزي ميبيني؟ اسماعيل، نوميدانه سر تكان داد. احمد گفـت: نگـاه كـن. آقـا مهـدي هـم دارد نگران ميشود. ميبايست تا حالا ميآمدند. اسماعيل آهسته و جويده جويده گفت: نكند گير عراقيها افتاده باشند؟ زبانت را گاز بگير. اين چه حرفي است؟ مهدي به آن دو نزديك شد و گفت: بچـههـا، برويـد اسـتراحت كنيـد. خسـته شديد. اسماعيل گفت: نه، آقا مهدي... ما خسته نيستيم. چند دقيقه بعد، اسماعيل چشم تنگ كرد. كمكم پردة سياهي بـر هـور كشـيده ميشد. نرمه بادي وزيدن گرفت و نيزار را خم و راست كرد. آب موج برميداشت و آهسته به ساحل ميخورد. اسماعيل، شادمان بلنـد شـد و گفت: دارم ميبينمشان. دارند ميآيند. احمد، ببين. با انگشت به سياهي كه از دور به سويشان مـيآمـد، اشـاره كـرد. مهـدي، كلـت منورش را مسلح كرد و به سوي آسـمان شـليك كـرد. منـور نـارنجي رنگـي بـالاي سرشان روشن شد. سرعت بلم زيادتر شـد. احمـد خنديـد و گفـت: خـدا را شـكر، خودشان هستند. اسماعيل بالا و پايين پريد، دست تكان داد و با آخرين تـوان فريـاد زد: حميـد، حميد... آهاي اصلان... ما اينجاييم.
#ادامه_دارد
http://eitaa.com/mahdavieat
📚داستان کوتاه
پدری برای از بین بردن بداخلاقی و زود عصبانی نشدن فرزندش به او یک کیسه پر از میخ و یک چکش داد و به او گفت: هر موقع عصبانی شدی یک میخ به دیوار روبرو بکوب!
روز اول پسرک ۳۰ میخ به دیوار کوبید و روزها و هفتههای بعد توانست با کمتر کردن عصبانیت خود میخهای کمتری به دیوار بکوبد.
پسرک کم کم آموخت که عصبانی نشدن از فرو کردن این میخ ها به دیوار سخت آسانتر است و به این ترتیب پسرک این عادت خود را ترک کرد و شادمانه به پدر خود گفت که سربلند بیرون آمده.
این بار پدر به او یادآوری کرد حالا به ازای هر روزی که عصبانی نشود یکی از میخها را از دیوار خارج کند، روزها گذشت تا بالاخره یک روز پسرک به پدرش رو کرد و گفت همه میخها را از دیوار درآورده است.
پدر دست او را گرفت و به آن طرف دیوار برد و به او گفت حالا به سوراخهایی که در دیوار به وجود آوردهای نگاه کن! این دیوار دیگر هیچ وقت دیوار قبلی نمیشود.
وقتی عصبانی میشويد حرفهايی را میزنيد كه پس از آرامش پشيمان میشويد كه در حالت خوشبينانه از طرف مقابل معذرتخواهی میكنيد اما تاثير حرفهايی كه در حالت عصبانيت زدهايد مانند فرو كردن چاقویی بر بدن طرف مقابل است، مهم نیست چند مرتبه به شخص روبرو خواهید گفت معذرت میخواهم مهم این است که زخم چاقو بر بدن شخص روبرو خواهد ماند.
http://eitaa.com/mahdavieat
ای دل مدارا کن فراق یار سخت است
دوری ز روی ماه آن دلدار سخت است
دارد دلیلی منتظر بی تاب کشته
زیرا برایش زندگی غم بار سخت است
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✨صبحت بخیر نور چشمانم✨
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘
🎥#مجموعه_کلیپ| بچههای حاجقاسم
🍃🌹🍃
🌺این قسمت: شهید حسین بادپا از نگاه #حاجقاسم
#روشنگری
#ثامن
#دفاع_مقدس
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
✅تفاوت دوران ریاست اژهای با دوران رئیسی
🔹هشتاد روز از ریاست حجت الاسلام محسنی اژه ای بر قوه قضاییه می گذرد و می توان چشم اندازی برای دوران جدید قوه قضاییه و تفاوت آن با دوران قبل بیان کرد.
1️⃣ محسنی اژه ای درحالی به عنوان یک قاضی خوشنام ریاست قوه قضاییه را به عهده گرفت که آیت الله رئیسی با میزان بالایی از محبوبیت مردمی به قوه مجریه رفت. طبیعی است که این محبویت چشمگیر، سبب شد که افکار عمومی ناخواسته به خاطر علاقه خاص به آیت الله رئیسی، رئیس جدید را سخت تر قضاوت کند. از سوی دیگر این نگرانی ناخواسته در افکار عمومی ایجاد شده بود که قوه قضاییه پس از آیت الله رئیسی دچار عقبگرد یا حداقل کاهش کارآمدی رو به رو خواهد شد. اما پس از هشتاد روز این احساس منفی در افکار عمومی ایجاد نشده است. اژه ای برای فائق آمدن بر ایجاد چنین تصور منفی، دو برابر معمول باید از خود قابلیت نشان می داد که نشان هم داد.
2️⃣ گرچه طرح تحول قوه قضاییه از برکات ماندگار دوران کوتاه آیت الله رئیسی در قوه قضاییه هست ولی آنچه بیشتر در افکار عمومی دیده شد، دفاع ایشان از حقوق عامه و برخورد قاطع با مفسدین قدرتمندی بود که یک پا در قدرت سیاسی داشتند و یک پای دیگر در ثروت های کلان؛ اما پس از پایان پرتلاطم دولت روحانی، برخی بسترهای خاص فسادی که برای برخی گردن کلفت ها ایجاد شده بود نیز پایان یافته و این روزها درگیری اصلی قوه با مفسدین سرشناس کمتر است و به صورت طبیعی میزان توجه و اولویت های رسانه ای نیز با کاهش رو به رو شده است.
اژه ای گرچه یکی از دلایل شهرتش در دو دهه اخیر مبارزه با مفسدین گردن کلفت سیاسی و اقتصادی بوده ولی اینک تمرکز ویژه اش، بهبود چرخه اداری و روند قضایی دستگاه عدلیه است. موضوعی که اهمیتش حتی بیشتر از قضاوت پرونده های سیاسی و اقتصادی پرسر و صدا هست ولی کمتر در افکار عمومی حق مطلب ادا می شود. هشتاد روز ریاست محسنی اژه ای بیشتر به بهبود مباحث تخصصی درونی قوه قضاییه گذشته است، که هم رسانه ها و هم افکار عمومی کمتر به آن توجه فراگیر دارد؛ این در حالیست که این اتفاقات در واقع بسیار بزرگ و مهم هستند.
دوران اژه ای با این دست فرمان، دوران بهبود کارآمدی با خروجی مشخص و چابک سازی از طریق بهبود روندهای درون قوه قضاییه و تحول کمی و کیفی در نیروی انسانی است. به نظر می رسد او پس از چهل سال حل چند صورت مساله مشخص راهبردی مروبط به کارآمدی قوه قضاییه را مهمترین ماموریت خود تعریف کرده است.
3️⃣ برای درک ساده عملکرد مشخص اژه ای در هشتاد روز گذشته، مصادیق روشنی را می توان بیان کرد؛ بازدیدهای محسنی اژه ای نه تنها نظارت میدانی نیست؛ بلکه خروجی مشخص و گاه بسیار غیرقابل پیش بینی دارد. در این بازدیدهای میدانی، رئیس قوه به بررسی نزدیک صحنه کفایت نمی کند بلکه اظهارات و گفتگوهای خود محکومین نیز نقش تصمیم سازی پیدا کرده است! همچنانکه بهبود حقوق و شرایط متهمین و زندانیان به طرز چشمگیری در این هشتاد روز پیگیری شده است. کوتاه کردن فرآیندهای دادرسی از دیگر هدفگذاری های استراتژیکی است که اژه ای برای حل آن حرکت جدی عملیاتی آغاز کرده است. همچنین اژه ای در پرونده های کلان فساد اقتصادی که تعداد زیادی از مردم درگیر آن می شوند، قبل از مجازات محکوم، به دنبال فرآیندهایی است که ابتدا اموال مردم به خودشان برگردد و بعد روند طولانی محکومیت های قضایی آن آغاز شود. اژه ای کارنامه قوه را در تعداد موفقیت در جرم نگاری نه تنها نمی داند بلکه کاهش آن از طریق شورای حل اختلاف دنبال می کند. اینکه قوه قضاییه جدید هم تلاش دارد بین منافع مردم، دولت و قوه قضاییه، نقش منافع مردم را پررنگ تر ببنید بزرگترین اقدام هست. خلاصه آنکه مردم باید آسانتر، ارزان تر، عادلانه تر و با کمترین وقت ممکن در قوه قضاییه کار خود را پیش ببرند، موضوعی که در گفتار و عمل اژه ای تاکنون بروز حقیقی داشته است.
🔺مهدی جهان تیغی
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
💠 بسته خبری 💠
🔴 انتصاب یک نخبه جوان دانشگاهی به عنوان مشاور و مدیرکل حوزه شهرداری تهران
🔹 با حکم علیرضا زاکانی شهردار تهران، سجاد محمدعلینژاد به عنوان مشاور و مدیرکل حوزه شهردار تهران منصوب شد.
🔴 آغاز مراسم تکریم پیشکسوتان دفاع مقدس با حضور رئیس جمهور
🔹 در آغاز هفته گرامیداشت هشت سال دفاع مقدس، آیین تجلیل و تکریم سراسری از یک میلیون پیشکسوت دفاع مقدس و مقاومت با حضور رئیس جمهور و مقامات عالی نظامی در محل باغ موزه دفاع مقدس در حال برگزاری است.
#بسته_خبری
💞http://eitaa.com/mahdavieat💞