eitaa logo
❥♥مهدویت❥♥
362 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
166 فایل
#ڪلیپ_استورے_مذهبے #پست_ثامن #رمان_از_شهــــــدا #مطالب_پزشڪی #مسابقه😊 ڪپی آزاد به شرط صلوات برای سلامتی آقام امام زمان❤ @mahdavieat 🍃اللهـــــ💞ـــــم عجل لولیڪ الفرج🍃 ارتباط بامدیرکانال @Rostami987
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃 : 🌷🕊 🌷🕊 فصل دوم..(قسمت پنجم)🌹🍃 🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین اولي كه قد بلند بود، ساك كوچك سرمهاياش را دست به دست كرد و رو به همراهش گفت: قرآن داري؟ جوان كه كوتاهتر بود؛ با صورت آفتاب سوخته و گونه هاي كودكانـه و گـرد گفت: نه، براي چي؟ اولي كه كلافه بود وكمكم صدايش از عصبانيت اوج ميگرفت، گفت: قسـم بخوريم، پسرخالة صدام نيستيم! بعد چندبار روي برگهاي كه در دست داشت زد و گفـت: «ايـن همـه مهـر و امضا! بغداد كه نميخواهيم برويم. دژبان كه كم سن و سال بود، با لبـاس مرتـب نظـامي، شـلوار گتـر كـرده و پوتينهاي براق با لحني خسته كه سعي ميكرد جدي و بياعتنا باشد، گفت: بايـد برگه تان درست باشد. من مسئول اينجا هستم. جوان قد بلند كه حالا پاك از كوره در رفته بود، گفـت: وقتـي تـو كالسـكه سوار ميشدي. ما اينجا با تانكهاي عراقي مـيجنگيـديم. حـالا مقـررات يادمـان ميدهي؟ دومي ساكش را زمين گذاشت و آشتيجويانه و با حوصله دوباره توضيح داد: اخوي جان، اين برگه تا همين دو ساعت پيش درسـت بـوده، حـالا چـه فرقـي ميكند سه ساعت صبح مرخصي باشيم يا سه سـاعت عصـر؟ دو قـدم تـا شـهر ميرويم و برميگرديم. حمام اينجا هم كه كفارة گناه است، نه حمام. يا ذات الريـه ميكني يا ميسوزي. جوان دژبان فقط گفت: «شرمنده اخوي.» اولّي عصباني از چانهزدنهاي بيهوده داد زد: «من ميخواهم بزرگتر تو را ببينم.» اما دژبان حواسش به نفربري بود كه بدون كـم كـردن سـرعت بـه سـوي در ميآمد. دويد وسط دروازة آهني و ايستاد و دستهايش را به علامت ايسـت بـالاي سرش تكان داد. ماشين گل مالي شده بود. يكي از چراغهايش شكسته بود و جابـه جا روي بدنهاش سوراخهاي ريز و درشت گلوله و تركش ديده ميشد. دژبان بـه طرف راننده رفت كه تنها بود؛ با سر و رويي خاك آلود. «شما از نيروهاي اين لشكريد؟ مرد با دو انگشت شست و اشاره داشت چشمهايش را ميماليـد كـه سـرخ و خسته بود و گود نشسته بود. بعد كف دستش را چند بـار محكـم روي صـورتش كشيد، چنانكه بخواهد خاك خستگي را از صورتش پاك كند؛ بعد، رو به دژبـان كرد و پرسيد: ببخشيد چي؟ شما از نيروهاي اين لشكريد؟ مرد كوتاه و مختصر جواب داد: بله برگة مرخصيتان، لطفاً ندارم. برگة مأموريت؟ ندارم پس نميتوانيد وارد شويد. مرد با دهان بسته خميازهاي كشيد و گفت: حالا سخت نگير، اخوي. دژبان، خسته از بگو مگوهاي بسيار، جوري كه آن دو جوان ساك به دست كه حالا كنار ايستاده بودند وصحنه را با علاقه تماشا ميكردند بشنوند،گفـت: «مگـر خانة خاله است كه هر كسي هر وقت دلش خواست بيايد، هر وقت ميلش كشـيد برود؟ مرد، كه جا خورده بود. با ابروهاي بالا كشيده و چشمهايي كه خواب در مـتنِ آنها پس نشسته بود، دژبان را نگاه كرد و گفت: «ببخشيد اخوي، دفعة بعـد حتمـاً برگه ميآورم؛ اما حالا اجازه بدهيد بروم. دژبان گفت: من مسئوليت دارم. فرماندة لشكر دسـتور داده مـدارك را دقيقـاً كنترل كنيم. همين جا باشيد تا تكليفتان روشن شود. مرد با لحني كه ته رنگي از خنده داشت، گفت: «حالا اين دفعه بيخيال... و دنده را جا زدو ماشين تكاني خورد تا حركت كند.جوان بسرعت پريد جلو. گلنگدن را كشيد و سراسلحه را به سوي مرد نشانه رفت. صورت صاف و جوانش از عصبانيت ارغواني شده بود. داد زد: بيا پايين. مرد،كه غافلگير شده بود، همچنان دست روي فرمان ماشين داشت. جوان، بـار ديگر داد زد: گفتم بيا پايين. مرد پياده شد. نگاه دژبان روي آستين خالي او ماند. نرم شد. از كدام گُردانيد؟ من فقط ميتوانم با مسئول دسته تان تماس بگيرم، اگر بيايـد هويت شما را گواهي كند آن وقت... مرد، كه چشمهايش را انگار بسختي باز نگه داشته بود، گفت: آمديم و مسئول دسته مرده بود آن وقت؟ صورت دژبان دوباره جدي شد: دستهايت را بگذار پشت سرت. http://eitaa.com/mahdavieat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ 🏴✨🏴 🏴سـلام مـن بـه مـحـرم بـه نگاه دل زيــنــب 🏴سلام مــن بـه محـرم به دست و مشک ابالفضل 🏴سـلام مـن بـه مــحـرم بـــه قــد و قـا مـت اکــبـر 🏴سلام مــن بــه محرم به دسـت و بـازوي قـاسم 🏴سـلام مــن بـــه مــحـرم بــه گــاهـواره ي اصـغـر 🏴سـلام مــن بـــه مــحــرم به اضــطـراب سـکـيـنـه 🏴سـلام مـن بــه مــحــرم بــه عـاشـقـي زهـيـرش 🏴سلام من بــه محرم بــه مـسـلــم و به حـبـيـبش 🏴سلام مــن بـــه مـحـرم بـه زنــگ مــحـمـل زيـنـب 🏴سلام من به مــحـرم بـه شــور و حــال عـيـانـش 🏴✨🏴 http://eitaa.com/mahdavieat
⚫️ نمیدانم چرا در اضطرارم برادر جان ببین من بی قرارم در این وادی دل زارم شکسته غبار غم به روی من نشسته زمینش می دهد بوی جدایی به گوشم می رسد سوز صدایی صدای ناله ی مادر میاید صدای گریه ی اصغر میاید زمین کربلا غم دارد انگار هوای اشک و ماتم دارد انگار برادر تاب دل کندن ندارم غمی دارم که میخواهم ببارم علیّ اصغر تو شیرخوار است سه ساله دختر تو بی قرار است ولی خوشحالم از اینکه قمر هست برای خیمه ها میر و سپر هست امان از وقت دلسوز جدایی که گردی بین آن گودی فدایی ❣❣❣❣ http://eitaa.com/mahdavieat
📢 شارلوت والرِ گاندو۲ کیست؟! ▫️شارلوت، افسر اطلاعاتی انگلیس (۳۲ساله) با نام مستعار لوتی بود که در پوشش بخش سیاسی سفارت انگلیس در شهریور ۹۴ وارد ایران شد. ▫️او دارای سطح اطلاعاتی بالا بود به طوری که سفیر انگلیس در تهران و هیچ کدام از اعضای سفارت حق پرس‌وجو از اقدامات وی را نداشتند و به طور مستقل وارد عمل می‌شد. ▫️لوتی با دیپلمات کشورهای مصر، پاکستان، کویت، گرجستان، آلمان، فرانسه ارتباط داشت و شبکه جمع آوری گسترده اطلاعات را از دیپلمات‌های سایر کشورها فراهم کرده بود. ▫️شارلوت علاوه بر ایران، تمرکز ویژه ای بر حوزه یمن، سوریه و نقش ایران در این کشورها داشت و محل جلسات هماهنگی را در سفارت انگلس و عموما با حضور دیپلمات های فرانسوی برگزار می‌کرد. ▫️شارلوت در انتخابات سال ۹۴ ایران به صورت مخفیانه اقدام به فیلمبردای از مجموعه های حساس کشور کرده بود. ▫️وی همچنین در زمان حضور خود در ایران به طور جدی پیگیر بورسیه چونینگ (برای جذب نخبگان ایرانی توسط سرویس انگلیس) بود. ▫️پی نوشت: تصویر سمت راست، تصویر اصلی شارلوت والر است. http://eitaa.com/mahdavieat
🇮🇷💐 💐 ✅ یک خبر، یک تحلیل(۲۳) 💢 موضوع: هيئت انقلابی در زمانه کرونا 🍃🌻🍃 🔻بار دیگر محرم حسینی فرارسید و محبان اهل‌بیت عصمت و طهارت لباس سیاه بر تن کرده و اقامه عزا نموده‌اند! بیش از چهارده قرن است که قلب‌ها برای حسین (ع) می‌تپد و چشم‌ها می‌گرید و این حرارت حب حسین (ع) است که روزافزون در حال بسط و اوج‌گیری است و امروز نیز جهان و جهانیان همچنان نیازمند توسل و تمسک به حسین و راه حسین علیه‌السلام هستند! 🌀 گزاره‌ های تحلیلی: 1⃣ اولین نکته در باب برگزاری مجالس عزاداری حسینی، توجه به جهت‌گيري کلی و روح حاکم بر هيئات مذهبي است که انتظار آن است در راستاي اقامه امر سیدالشهدا(ع) و مبتني بر اهداف و آرمان‌هاي نهضت حسيني باشد. متأسفانه در سال‌هاي اخير، جريان‌هايي انحرافي تلاش کرده‌اند تا هيئات مذهبي را از روح و جوهره خود جدا سازند. اين جريان که توسط حکيم فرزانه انقلاب اسلامي به جريان «تشيع انگليسي» شهرت يافته است، الگويي از هيئت داري را ارائه مي‌کند که مي‌توان آن را «هيئت سکولار» ناميد.‌ در هيئت سکولار قرائتي از نهضت امام حسين(ع) ارائه مي‌گردد که در آن نسبتي بين اسلام و سياست وجود ندارد و اين در حالي است که رکن اساسي نهضت حسيني مبارزه با قدرت فاسد و حاکميت ناخلفي بود که به‌زور بر جايگاه صالحان و انبياء و اولياء الهي تکيه زده بود. امروز چگونه مي‌توان از اباعبدالله‌الحسين(ع) ياد کرد، بدون آنکه دغدغه مظلوماني را داشت که در سوريه و عراق و يمن و فلسطين و افغانستان و ... مظلومانه به خاک و خون می‌غلتند؟! چگونه مي‌توان در رساي مظلوميت خاندان اهل‌بیت(ع) گريست و بنی‌امیه را لعنت کرد و از ديگر سو از لعن و نفرين يزيديان زمان پرهيز کرد؟! 2⃣ ملاحظه بعدی، توجه به ماجرایی است که این روزها کشورمان درگیر آن شده است! اوضاع کشور این روزها خوب نیست! و آمار کرونا سیاه‌ترین روزها را نشان می‌دهد! متأسفانه اوج‌گیری کرونا با فترت عبور از دولت دوازدهم به سیزدهم همراه شده و این خلأ بی‌دولتی، بستر را برای جولان کرونا بیشتر کرده است! در این شرایط بدون شک برگزاری مجالس و محافل حسینی بدون توجه جدی به پروتکل‌های اعلام‌شده، اقدام ناصوابی است که موجب وهن دین شده و رضایت اباعبدالله (ع) را به همراه نخواهد داشت! عزاداران حسینی باید پیشگام مراقبت و صیانت از سلامت جامعه بوده و در این مسیر الگو و اسوه دیگران قرار گیرند و اجازه ندهند فرصت‌طلبانی که به دنبال هجمه به شعائر اسلامی هستند، مجالس حسینی را عامل شیوع کرونا معرفی نمایند! ✍ مهدی سعیدی http://eitaa.com/mahdavieat