eitaa logo
❥♥مهدویت❥♥
368 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.5هزار ویدیو
166 فایل
#ڪلیپ_استورے_مذهبے #پست_ثامن #رمان_از_شهــــــدا #مطالب_پزشڪی #مسابقه😊 ڪپی آزاد به شرط صلوات برای سلامتی آقام امام زمان❤ @mahdavieat 🍃اللهـــــ💞ـــــم عجل لولیڪ الفرج🍃 ارتباط بامدیرکانال @Rostami987
مشاهده در ایتا
دانلود
💫 👌این متن خیلی زیباست : رفتم سوپر مارکتی دیدم بالای در مغازه نوشته این" مغازه مجهز به دوربین مداربسته می‌باشد." موقع حساب کردن نگاهی به سقف و گوشه و کنار انداختم ولی هیچ اثری از دوربین ندیدم. گفتم : این دوربین مداربسته را کجا نصب کردیده‌اید اشاره به قاب بالای سرش کرد که دیدم کلمه نوشته شده و گفت : این بهترین دوربین مداربسته جهان است و نوشته من هم برای یادآوری به خودم و مردم می‌باشد که بدانیم همیشه یک نفر اعمال ما را زیر نظر دارد و او خداوند است به کانال مهدویت بپیوندید👇 💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛅️ (عج) در روز جمعـہ✨ 💠السَّلامُ عَلَیْكَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَیْكَ یَا عَیْنَ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَیْكَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی یَهْتَدِی بِهِ الْمُهْتَدُونَ وَ یُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخَائِفُ السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الْوَلِیُّ النَّاصِحُ السَّلامُ عَلَیْكَ یَا سَفِینَةَ النَّجَاةِ السَّلامُ عَلَیْكَ یَا عَیْنَ الْحَیَاةِ السَّلامُ عَلَیْكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْكَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِكَ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ السَّلامُ عَلَیْكَ عَجَّلَ اللَّهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَ ظُهُورِ الْأَمْرِ السَّلامُ عَلَیْكَ یَا مَوْلایَ أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولاكَ وَ أُخْرَاكَ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكَ وَ بِآلِ بَیْتِكَ وَ أَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى یَدَیْكَ. 🔰وَ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ یُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ یَجْعَلَنِی مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ لَكَ وَ التَّابِعِینَ وَ النَّاصِرِینَ لَكَ عَلَى أَعْدَائِكَ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْكَ فِی جُمْلَةِ أَوْلِیَائِكَ یَا مَوْلایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْكَ وَ عَلَى آلِ بَیْتِكَ هَذَا یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ هُوَ یَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِیهِ ظُهُورُكَ وَ الْفَرَجُ فِیهِ لِلْمُؤْمِنِینَ عَلَى یَدَیْكَ وَ قَتْلُ الْكَافِرِینَ بِسَیْفِكَ وَ أَنَا یَا مَوْلایَ فِیهِ ضَیْفُكَ وَ جَارُكَ وَ أَنْتَ یَا مَوْلایَ كَرِیمٌ مِنْ أَوْلادِ الْكِرَامِ وَ مَأْمُورٌ بِالضِّیَافَةِ وَ الْإِجَارَةِ فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْكَ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِكَ الطَّاهِرِینَ. http://eitaa.com/mahdavieat
مثل هرجمعه هوای نفسم سنگین است خبری از تو ندارم که دلم غمگین است مثل هرجمعه پراز ندبه ی دلتنگیهام عجل الله و فرج ذکر لبم آمین است 🤲🌷 🌹 🌸یا مهدی🌸      http://eitaa.com/mahdavieat   
‍ 🟣گريه امام صادق علیه السلام برای غيبت امام زمان(عج) سدير صيرفى مى گويد: من با سه نفر از صحابه محضر امام صادق رسيديم ، ديديم آن بزرگوار بر روى خاك نشسته و مانند فرزند مرده جگر سوخته مى كرد. آثار و اندوه از چهره اش نمايان است و اشك، كاسه چشمهايش را پر كرده بود و چنين مى فرمود: 🔵سرور من، غيبت (دورى ) تو خوابم را گرفته و خوابگاهم را بر من تنگ كرده و آرامشم را از دلم ربوده. آقاى من تو مصيبتم را به پيوسته است. گفتم : 🔴خدا را نگرياند اى فرزند بهترين ! براى چه اين چنين گريانى و از ديده اشك مى بارى؟ چه پيش آمدى رخ داده كه اين گونه مى ريزى؟ حضرت آه دردناكى كشيد و فرمود: واى بر شما، امروز به كتاب ((جفر)) نگاه مى كردم و آن كتابى است كه علم منايا و بلايا و آنچه تا روز واقع شده و مى شود در آن نوشته شده.. 🌕درباره تولد غائب ما و غيبت و طول عمر او دقت كردم . و همچنين دقت كردم در آن زمان و و كه به خاطر طول غيبت او كه در دلهايشان پيدا مى شود و در نتيجه بيشتر آن ها(دو سوم) از دين خارج مى شوند و را از گردن برمى دارند.... اينها باعث من شده است... 🌕یا الله یا رحمن یا رحیم،یا مقلب القلوب.ثبّت قلبی علی دینک 📚 بحارالانوار ج 51،ص219 به کانال مهدویت بپیوندید👇 http://eitaa.com/mahdavieat
ایثار معلمی که به جای استراحت در بستر آموزش آرمید؛ کمر درد هم مانع تدریس معلم سمیرمی نشد 🔹حسن آقایی معلم مدرسه روستایی بی بی سیدان سمیرم، مدتی است که بخاطر بیماری دیسک کمر زمین‌گیر شده و مسافت ۵۰ کیلومتری روستا را با همراهی همکاران در کلاس درس حاضر می‌شود تا در بستری از درد تعلیم علم کرده و مشق عشق و ایثار در دفتر دانش آموزان حک کند. 🔹آقایی که مدیر و معلم مدرسه است هشت دانش‌آموز چند پایه دارد و با توجه به وجود بیماری کرونا و آموزش آنلاین کار تدریس و آموزش در این روستا را تعطیل نکرد زیرا دانش‌آموزان اینترنت پر سرعت کافی برای برقرای ارتباط با معلم خود به صورت آنلاین ندارند . به کانال مهدویت بپیوندید👇 💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃 🌷🕊 فصل سوم...( قسمت پنجم)🌹🍃 🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 انگار شبح می دیدم خواهرم می ایستاد جلوم و حرف می زد ولی من صدایش را نمی شنیدم فقط یک شبح از خواهرم می دیدم که لب هایش تکان می خورد یکهو انگار دلم ریخت با خودم نگفتم نکند بچه نفس نکشد و زبانم لال همین جا تمام کند از مادرم یک ایینه کوچک خواستم زانو زده بودم کنار بالشت کوچکی که زیر سر محمد بود و هر چند دقیقه یکبار آیینه را می گرفتم جلوی دهانش و نگه می داشتم ثانیه ها را می شمردم رویش که بخار می نشست نفس من هم بالا می آمد مادرم حوله گرم می کرد و می گذاشت روی دست و پای محمد و فایده نمی کرد بچه عین یک تکه چوب خشک شده بود بدنش یخ صورتش مثل گچ دیوار سفید بدون اینکه یک ذره شیر خورده باشد فقط نصفه نیمه نفس می کشید خدا نگهش داشته بود پدر شوهرم خدا بیامرز یک تکه نور بود بقیه شنیدند من دیدم اگر یک شب نماز شبش قضا می شد صبح با چشم گریان قضایش را می خواند هر کس از فامیل فوت می کرد یک سال نماز و روزه قضا برایش به جا می آورد یک چیزش را تا عمر دارم یادم نمی رود نشد آب بخورد و موقع سلام به سید الشهدا علیه السلام از اشک از چشمش سرازیر نشود اگر روزی سه بار هم آب دستش می دادم می دیدم که زمزمه می کند حسین جان آب مهریه مادرت بود و تو را تشنه کشتن و شانه هایش تکان می خورد بهش می گفتم عمو عمو حسین. محمد که حالش بد شده بود خبرش کرده بودند گاهی با آقا جان دو تایی پچ پچ می کردند و می خواستند من خبر نشوم آخرش بی خیال همه امد نشست کنار من و محمد و دیگر تکان نخورد دستش را گذاشت روی پیشانی محمد پیشانی سفید و بی رنگ بچه زیر دست مردانه و زمخت عمو حسین گم شد به من نگاه نمی کرد صدایش ولی تا ته دلم نفوذ کرد. بابا جون حمد مرده رو زنده می کنه من می خونم شمام بخون هر چی نباشه تو مادری نفست و سوز دلت تو این احوال تا عرش خدا بالا میره الهی دست خالی بر نگردونن. اول تا آخر پا به پای من نشست بالای سر محمد و هفتاد تا هفتاد تا حمد خواند و فوت کرد به صورت بچه دلم می خواست محکم باشم ولی نمی توانستم پدر شوهرم حمد می خواندو من انگار یکی یکی گره های دلم باز می شد ولی لب از لب بر نمی داشتم دیگر حتی توان گریه کردن هم نداشتم همسایه ها خبر شدند حوصله خودم را هم نداشتم چه برسد به دلسوزی و دلداری آنها گاهی می آمدند سرپا سراغی می گرفتند و احوالی می پرسیدند می رفتند. 🌹 🔹🌹 🌹🕊🌹 🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹 🌷🕊 🌹🍃 ...🌹🍃 به کانال مهدویت بپیوندید👇 💞http://eitaa.com/mahdavieat💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا