eitaa logo
منتظران ظهور
307 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
20 فایل
خادمین کانال هماهنگی جهت تبادلات @mahdiadmin @mahdavi_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 استاد عالی: برای ولی زمان خودتون باید دردمند باشید. خیال نکنیم زمان غیبت، زنگ تفریح امام زمان(عج) است. ما چه خبر داریم از بلاهای امام زمان(عج)؟ الان متاسفانه غیبت امام زمان(عج) برای بعضی شیعیان عادی شده... 👌دردِ حجت خدارو داشتن از صد درمان بهتره.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
18 💝 شیرینی ملاقات با خداوند عالم، با همه شیرینی های دیگه فرق داره. چرا؟ 👈 چون خداوند، "خالقِ عالم" هست. 🔰 ببینید اگه یه نفر یه تابلوی قشنگ بکشه ممکنه که خود اون شخص، زیبا نباشه و فقط تابلوی زیبایی کشیده 🖼🎨 ❣اما خداوند متعال اینطور نیست ؛ 💫اِنَّ الله جَمیل وَ یُحِبُّ الجَمال💫 🌹خداوند "خالقِ زیبایی ها"هست و "قطعاً خودش از همه زیبایی هایی که خلق کرده زیباتر هست"✔️ 🌷🌈🌷 💕هیجان و لذّتِ ملاقات با خدا، یه "هیجانِ بی نهایت" هست. هر ملاقاتی که مومن با خداوند متعال میکنه، لذّتِ جدیدی رو میبره...💓 ✅✔️ جالبه که "لذّتِ ملاقاتِ جدید به اندازه ای بیشتر هست که مومن لذّتِ ملاقاتِ قبلی رو فراموش میکنه"😌 " خداوند بی نهایت هست و لذّتش هم بی نهایت خواهد بود....." ✅🔷➖💖🌺 💟
19 ☢ گاهی بعضی جوانان سوال میکنن: 🔹وقتی میریم بهشت، تا کی قراره توی نهر عسل و شیر بپریم و بخوریم و...؟ یعنی خسته نمیشیم بعد از چند وقت؟! 🍯🌊🍒🍇🍗😋⁉️ * آفرین چه سوال قشنگی! معلومه که شما هم به دنبال یه " لذّتِ بی نهایت " هستی😊 🔶 نه عزیزدلم، بهشت که فقط شیر و عسل نیست..... بالاترین لذّتِ بهشت "لذّتِ ملاقات خداوند عالم" هست که لذّتی بی نهایت هست که" هیچ وقت باعثِ خستگی انسان نمیشه" 💓 👌 بله اگه دیدار خدا نباشه، اونجا هم ممکنه خسته کننده باشه!😪 🚫متاسفانه ما چون فعلاً درگیرِ مشکلاتِ دنیا هستیم به همین لذّت های کم قانع میشیم...❌ ✔️ اگه مشکلاتمون حل میشد به این راحتیا به این لذّت ها قانع نمیشدیم. اینقدر که حتی ممکنه به لذّت های بهشت هم رضایت ندیم!😌
20 🔹 ما برای چی آفریده شدیم؟ ✅ "‌برای لذّت بردن از خودِ خودِ خودِ خداوندِ متعال ...." 💖✨ 🎗وقتی این معنا👆 رو متوجه بشی 🌷 سرِ نماز که میشه، خودت رو تیکه تیکه میکنی برای اینکه تا اونجا که میشه "بیشتر ظرفیت پیدا کنی" ⬅️ که روزِ قیامت در آغوشِ خداوند، لذّتِ بیشتری ببری از خودِ خدا.....💞 🌱❤️ سرِ نماز همیشه هیجانِ ملاقاتِ خدا رو خواهی داشت..... گریه میکنی برای "لحظه قشنگ ملاقات"... 😍 🌏 اینقدر میری جلو که به صورتِ اجباری نگهت میدارن توی دنیا..... ✅➖🌺➖💖
21 🌷 ما برای آماده شدن جهتِ ملاقاتِ خداوند متعال ، فقط یک مسیر داریم که اون هم "مبارزه با هوای نفس" هست؛ 💪 🔹 برید هر کاری میتونید بکنید 🔸 هر مبارزه با نفسی که میتونید بکنید... 👈 "تا مزه ملاقات از خدا رو از خدا بگیرید" 💞 "برای این که خدا رو در بهترین شرایط ملاقات کنی، باید یه مقدار ترکِ لذّت کنی"✅ -- ببخشید مگه همه خدا رو ملاقات نمیکنن؟ ✔️ بله همه خدا رو ملاقات میکنن امّا این خیلی مهمه که انسان "در چه شرایطی" خدا رو ملاقات کنه"👌 🌺 به بعضیا خدا مباهات میکنه... افتخار میکنه...💗 ❤️ بعضیا رو خدا در آغوش میگیره و لبخند بهشون میزنه....💕😊 🌹 بعضیا رو هم میفرماید: باشه...بخشیدمت...بیا برو بهشت.... ⚠️امّا معلومه خدا ازش ناراحته...👆🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ ۷۸ توي آينه نگاهي به خودم و اميرحسين ميندازم ، چه محجوبانه سرش رو انداخته پايين و آيه هاي عشق رو زمزمه ميكنه . چشم از آينه ميگيرم و به آيه هاي قرآن نگاه ميكنم ؛ وقتي قرآن رو باز كرديم سوره يس اومد. شروع ميكنم به قرائت آيه هاي عشق. به خودم ميام كه ميبينم براي بار سوم دارن ميپرسن _ آيا بنده وكيلم ؟ _ با اجازه آقا امام زمان ، شهدا و بزرگتراي مجلس بله. بلاخره تموم شد يا بهتره بگم شروع شد، شيريني هاي زندگيم تازه شروع شد، زندگيم با يكي از بهترين بنده هاي خدا ، زندگيم با دوست داشتني تر مرد . نگاهي به فاطمه و اميرعلي كه كنار هم نشستن ميكنم ، بلاخره ايناهم به هم رسيدن ، سمت راست ياسمين و نجمه و شقايق با اخم به من خيره شدن ، خندم ميگيره ، خب البته حق دارن توقع داشتن عقد و عروسي من تو بهترين تالار با موزيك زنده و يا شايدهم مختلط برگزار بشه ، ولي چي شد. كنارشون هم زهراسادات و مليكاسادات با لبخند ايستادن. مامان ، بابا ، خانوم حسيني يا بهتره ديگه بگم عاطفه خانوم ، پرنيان و……. باباي اميرحسين . همه خوشحال بودن به جز باباي اميرحسين ؛ شايد از من خوشش نمياد البته نه ، روز اول خاستگاري كه خوشحال بود ، شايدم از اين كه عقدمون اينجاست ناراحته….. خودم رو كمي به اميرحسين نزديك ميكنم و زير گوشش ميگمم _ اميرحسين اميرحسين _ جان دلم؟ قلبم لبريز ميشه از عشق ، از اين لحن دلگرم كننده. _ ميگم بابات چرا ناراحته ؟ ازدست من ناراحته ؟ اخماش تو هم ميره ، مرد من حتي با اخم هم جذاب بود. اميرحسين _ بعدا حرف ميزنيم درموردش. بهش فكر نكن. سرم رو به معناي تاييد تكون ميدم. . . . . اميرحسين _ خانومي حاضري؟ _ اره اره . اومدم. چادرم رو روي سرم مرتب ميكنم ، كيفم رو از روي تخت برميدارم و از اتاق خارج ميشم. اميرحسين _ بريم بانو ؟ _ بريم حاج آقا. اميرحسين _ هعي خواهر. هنوز حاجي نشدم كه _ ان شاءالله ميشي برادر حركت كن. اميرحسين _ اطاعت سرورم. مشتي به بازوش ميزنم و ميخندم. باهم ، شونه به شونه هم ، دست در دست حركت ميكنيم. . . . . اميرحسين _ حانيه چرا انقدر نگراني ؟ _ نميدونم استرس دارم اميرحسين _ استرس براي چي؟ _ نميدونم. وارد خيابون عشق ميشيم.حالم توصيف ناپذيره. چه عظمتي داشت آقام. عظمتي كه دركش نميكردم . درك نميكردم چون مدت كمي بود كه با اين آقا آشنا شده بودم. حتي نميدونستم در برابر اين زيبايي ، اين عظمت يا شايد بهتر باشه بگم اين عشق الهي چه عكس العملي نشون بدم. به سمت اميرحسين برميگردم. اصلا رو زمين نبود ، مرد من آسموني شده بود. اشكاش روي صورتش جاري و صورتش كامل خيس از اشك بود. نگاهي به اطرافم ميندازم ، كار همه شده بود اشك ريختن ، خانومي روي زمين زانو زده بود و اشك ميريخت. آقايي مداحي ميكرد و بچه هاي كوچيك و نوجوون دورش جمع شده بودن با دستاي كوچيكشون سينه ميزدن. حالا ديگه منم تو حال خودم نبود ، بيشتر به حال خودم تاسف ميخوردم ، چرا انقدر دير با اين آقا آشنا شدم. چقدر اشك امام زمان رو دراوردم. ناخداگاه پاهام سست ميشن و روي زمين ميشينم. صورتم رو با دستام ميگيرم و اشك ميريزم ، اميرحسين هم كنارم ميشينه و شروع به گريه ميكنه. شنيده بودم شب جمعه همه ائمه كربلا هستن ، شب جمعه بود و من جايي نفس ميكشيدم كه الان مولام اونجا نفس ميكشيد. ... نویسنده : ✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
⭕️ #امام_خمینی: تمام فسادهایی که در یک ملتی یا ملت‌ها پیدا شده است از #حوزه_های_علمیه‌ای بوده است که متعهد به دستورات اسلامی نبوده‌اند. 📚صحیفه امام،ج ۱۳،ص ۴۱۳
🌸امام علی(ع) 🌨در آغاز سرما خود را بپوشانید و در پایانش از آن استقبال کنید، زیرا با بدن‌ها همان می‌کند که با برگ درختان انجام می‌دهد. در آغازش می‌سوزاند و در پایان می‌رویاند.🌹 📗نهج البلاغه، حکمت128
🌿🌹🌿 🌹🌿 🌿 🔔 یک هست که باعث خجالت ماست😔 🍃خداوند تبارک و تعالی میفرماید: 🔹 يا مُطْلَقاً فِي وِصٰالِنا، اِرْجِع؛ وَ يا مُحلفا عَلِيِّ هجرنا، كَفَر؛ أَنَّما ابعَدنا اِبْليس لِانَه لَمْ يَسْجُدُ لَكَ، فَواعَجَبا كَيْفَ صَالَحَتْه وَ هَجَرتَنا 🌼 ای كسی كه ما را ترك كرده‌ای، برگرد. 🌸 و ای كسی كه بر جدايی از ما سوگند خورده‌ای، سوگند خود را بشكن. 🌼 ما ابليس را برای اين از خود رانديم كه بر تو سجده نكرد، 🌸 پس چقدر عجیب است كه تو او را خود گرفته‌ای و ما را ترك كرده‌ای..
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 📝« خود تحقیری 👤 استاد
👌نکته بسیار مهم در مورد نوشیدن آب... 💠درمانخانه اسلامی 💠سنگرجنگ تغذیه
نتانیاهو میگوید : نسل ایرانیها تا پنجاه سال دیگر منقرض میشود با ادامه استفاده از داروهای شیمیائی وغذاهای تراریخته یقینا این امر محقق خواهد شد ولی با ترویج طب اسلامی وسبک زندگی اسلامی خواب این شتر تعبیر نخواهد شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
22 ⭕️ با اونایی هستم که کِیف میکنن وقتی که یه سالن پر از جمعیت براشون کف میزنن! 😒 * میدونید اگه خدا براتون کف بزنه چی میشه؟ ✅ اونوقت دیگه میلیاردها نفر از انسان ها رو اصلاً حساب نمیکنی....😌 🔶 یه روزی این حرفا رو همه ما میفهمیم...صبر کنید....خیلی زود بهش میرسیم....... 🚫 اونجا خواهیم دید که وقتی خدا با یه نفر حرف نزنه، بدتر از عذابِ جهنم زجر خواهد کشید.... میگه خدا به من نگاه نکرد...😓😥 باید برای اون روز "ظرفیتمون رو بی نهایت افزایش بدیم" ➖✅🌱➖🌺💖
23 🌺 تا اینجا به ما گفتن که ما باید پاک بشیم از خودخواهی ها، تا آماده ملاقات بشیم. 🔸برای همین من باید دوست داشتنی هام رو بذارم کنار.... 📝 خدایا "من" میخوام یه برنامه بریزم تا دوست داشتنی هام رو بذارم کنار تا به "تو" برسم ! 🔷 اونوقت فرشته ها میدونید چی میگن؟ 👈 میگن "تو" میخوای برنامه بریزی برای"خودت"؟؟؟؟! 🚫اگه اینجور باشه که اونوقت بازم"تویی" که؟! اینجوری که بازم پاک نمیشی! 📍صبر کن ببینم! "تو" + "میخوای"؟!!!! تو که "میخوای" بازم؟! تو که هستی هنوز...؟! ✅✔️ در کنار خدا نباید اثری از تو باقی بمونه 💢 اگه قرار باشه " تو " برنامه ریزی کنی برای مبارزه با دوست داشتنی هات ، اینجوری که "مَنِت" بزرگتر میشه!! 😒
24 🌺 عزیزم کسی که میخواد از خدا لذّت ببره، اوّل باید بگه خدا چقدر بزرگه؟ * خدا "بی نهایته"....درسته؟ 💖✅ کسی میتونه به ملاقاتِ خدا برسه که اثری از خودش باقی نمونده باشه.... 👌اثری از منش در مقابل خدا باقی نمونده باشه... 🌏🌱 خدا همه عالم رو پر میکنه....✨ " جایی برای کسی نمیذاره...." 🔸
25 🔶ببینید خدا "متکبّر" هست خیلی هم متکبّر هست اصلاً "بی نهایت" متکبّر هست 🚫 اونوقت اگه شما هم متکبّر باشی، معلومه به ملاقاتِ خدا نخواهی رسید... اصلاً بوی بهشت به مشامت نخواهد رسید..... ⭕️⭕️⭕️ -- آقا یعنی ما مذهبی هستیم اما یه مقدار تکبّر داریم ، بوی بهشت به مشاممون نمیرسه؟ * نه عزیزم شما رو که نگفتم! 🔰شما رو که توی فشارِ قبر همچین لِه میکنن و داغون میشی که تکبّرت کاملاً میریزه، درست میشی میری پی کارت!😊 🎴بیچاره ها ، کفّار که با فشارِ قبر هم تکبّرشون در نمیاد 🔥اونا بوی بهشت به مشامشون هم نمیرسه... ✅ شما دوست مذهبی رو که موقع جون دادن میپیچونن حسابی تکبّرت بریزه....!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غوغای سپاه در خلیج فارس اعلام آماده باش آمریکا به تفنگدارانش . . نکته جالب امروز 👇😂 آماده‌باش ارتش جزیره امارات 😂 نماهنگ زیبای ای لشکر صاحب زمان آماده باش در خصوص رزمایش بزرگ سپاه
🔴 طبق تحقیقات ما در زمینه : ‼️ دو نوع پرچم زرد در روایات به چشم می خورد. 🔶 پرچم اول برای سوریه هست که فرمودن با ضد شیعه در سوریه می جنگند که دیدیم با داعش جنگید ! 🔷 اما پرچم زرد دوم در مصر خواهد بود که فرموده اند از مغرب وارد مصر می شود ! روایت در تصویر 👆 ❌ به نظر من شاید اعتراضات جنبش ها ‌باشد که مسولان مصر نیز نگرانی خود را از ورود اعتراضات با جلیقه زرد بیان کردن ! الله اعلم.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴بنیان‌پزشکی درایران خراب است🔴 🌡 تفاوت وزارت بهداشت و سیستم سلامت در ایران با سایر کشورهای جهان 💉 سیستم سلامت درایران طوری طراحی شده که منفعت،در وجود بیمارانِ هر چه بیشتر است! 📝 استاد رائفی پور
1_40183671.mp3
2.87M
چگونه خدارو به بچه ها معرفی کنیم؟ آیا اصلا نیاز به معرفی هست؟ همایش فرزند (قسمت ۲) استاد عباسی ولدی
❤️❤️❤️ ❤️❤️ ❤️ ۷۹ . با صدای زنگ موبایل از خواب بیدار میشم ، با دیدن اسم عمو دوباره همه خاطرات تلخم برام یاداوری میشه از همون روزی که آرمان از ترکیه برگشت و اومد خاستگاری….. با صدای ماشین سریع چادر رنگیم رو روی سرم میندازم و میرم دم در. در رو که باز میکنم. با بی ام وه ارمان روبه رو میشم . همون لحظه با دسته گل و شیرینی از ماشین پیاده میشه _ سلام عشقم. تمام بدنم میلرزه و احساس حالت تهوع میکنم. میام لب باز کنم که امیرحسین میرسه. امیرحسین _ جنابعالی ؟ آرمان_ به شما ربطی داره امیرحسین _ با اجازتون. آرمان _ بفرما تو چیزی که بهت مربوط نیست فضولی نکن. امیرحسین _ گفتم جنابعالی؟ آرمان_ دوست داری بدونی؟ امیرحسین نگاه پرسشگرانه ای به من میندازه و منم سرم رو تکون میدم به معنای تایید. امیرحسین _ ببینید اقای محترم پیشنهاد میکنم خیلی زود خداحافظی کنید. آرمان_ بزار خودم رو معرفی کنم دیگه امیرحسین _ به اندازه کافی میشناسمتون. آرمان_ مثلا میدونی این نامزد جونت چه غلطایی کرده؟ امیرحسین _ دهنت رو ببند و رفع زحمت کن و بعد……… . . . یاد اوری اون روزها زجراور ترین کار ممکن بود ، روزهایی که بلاخره با پشتیبانی امیرحسین به پایان رسید و اخرش با خبر خوش زندانی شدن آرمان به خاطر کلاهبرداری هاش مزین شد. تماس قطع میشه. مونده بودم با چه رویی زنگ زده . حتی نمیخواستم صدای عمو رو بشنوم عمویی که من عاشقانه مثل پدرم دوستش داشتم و اون……. چشمم به بلیط های روی عسلی میوفته. سریع از جام بلند میشم و بلیط هارو برمیدارم. دو تا بلیط به مقصد مشهد مقدس. جیغ میکشم و سریع از اتاق میرم بیرون. روز جمعه بود و امیرحسین خونه. با صدای جیغ من اونم سریع به سمت اتاق میاد. که یه دفعه به هم میخوریم و هردومون میوفتیم روی زمین. امیرحسین _ چی شد؟ _ واااای امیرحسین عاشقتم. میخوایم بریم مشهد؟ امیرحسین _ با اجازتون…… ... نویسنده : ✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖