#داستان
سوره #عصر
#بخش _اول
بهروز و صادق دو دوست بودند. و همیشه با اسباب بازی های هم بازی میکردن و اصلا با هم دعوا نمی کردند.
یکروز که صادق به خونه بهروز اومده بود و داشتند با هم پلیس بازی میکردن، ماشین پلیس بهروز از دست صادق افتاد و یه تیکه اش شکست. ولی صادق عمدا ماشین بهروز رو نشکسته نبود. و نمیدونست باید چکار کنه؟!!! خجالت می کشید به بهروز بگه من ماشین پلیست رو شکستم.
برای همین سریع گفت: من دیگه خسته شدم و میخوام برم خونه مون!
ولی بهروز که هنوز دوست داشت بازی کنه, گفت: ما که هنوز بازی نکردیم! یک کم دیگه بازی کنیم بعد برو...
همون موقع بهروز یکدفعه متوجه شد که دیگه ماشین پلیسش آژیر نمی کشه و شکسته! و به صادق گفت: تو ماشین منو شکستی!
صادق گفت: نه! من ؟ نه! اصلا!
بهروز گفت: ماشین من دست تو بود، تو اونو شکستی! و شروع کرد به گریه کردن و داد و هوار کشیدن!
مامان بهروز که صدای گریه و داد و فریاد بهروز رو شنید، اومد ببینه چی شده!
مامان گفت: بچه ها! چه اتفاقی افتاده؟!
بهروز گفت: من دیگه با صادق قهرم! صادق ماشین پلیس منو شکسته!
صادق هم برای اینکه ثابت کنه که شکستن ماشین کار اون نبوده، قسم خورد که ماشین بهروز رو نشکسته!
ولی بچه ها ، صادق میدونست که داره به دروغ قسم میخوره! و به دروغ قسم خوردن کار خیلی بدیه!
مامان بهروز گفت: بچه های گلم! این که گریه و داد و هوار نداره که!
اگه قول بدین بچه های خوبی باشین و گریه نکنین، دو تا ماشین خوشگل براتون میخرم.
بچه ها با خوشحالی گفتند: باشه! چشم!
بعد مامان گفت: بهروز ، مامان! سوره عصر رو بخون ببینم!
بهروز شروع کرد به خوندن:
بسم الله الرحمن الرحیم
والعصر* ان الانسان لفی خسر* الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصو بالصبر
مامان گفت:...
#ادامه_دارد
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
#داستان
سوره #عصر
#بخش _دوم
مامان گفت: خب بچه ها میدونید که والعصر یعنی چه؟
بچه ها گفتند: نه ، نمیدونیم!
مامان گفت: خدا در این سوره به زمان قسم خورده! حالا میدونید چرا؟
چون زمان خیلی مهمه، و خدا به چیزهای مهم قسم میخوره!
مامان دوباره پرسید: بچه ها میدونید چرا زمان مهمه؟
بچه ها باز نگاه به هم کردن و جوابی ندادند.
مامان گفت : چون ما در طول زندگیمون (عمرمون) میتونیم کارهای خوب زیادی انجام بدیم!خب کارهای خوب مثل چی؟
بهروز گفت: مثل سلام کردن.
صادق گفت: مثل به مامان و بابا کمک کردن!
بهروز گفت: مثل قرآن خوندن
صادق گفت: عه عه مثل مثل ...
مامان گفت: کارخوب مثل : بازی کردن شما بچه ها , کار خوب مثل : آشتی کردن, کارخوب مثل: صبر کردن، راست گفتن ...
خب صادق: میدونی معنی اسمت چیه: صادق گفت: بله خاله! یعنی راستگو!
مامان گفت: آفرین صادق جان! حالا بچه ها بگید ببینم کارهای بد مثل چی؟
صادق فوری گفت: مثل دروغ گفتن!
بهروز گفت: مثل شکستن اسباب بازی
مامان گفت: بچه ها قسم دروغ خوردن چی؟
بچه ها با هم گفتن: کار بدیه!
مامان گفت: بچه ها ما نباید برای هر چیزی قسم بخوریم! بچه ها! خدا حواسش به همه ما هست و هر کاری انجام بدیم و هر حرفی بزنیم، راست باشه یا دروغ باشه ، خدا می بینه! خدابه ما انسانها فرصت میده که کارهای خوب بکنیم! و هرکی از فرصت های عمرش خوب استفاده نکنه لفی خسر میشه و ضرر میکنه!
بچه ها! خدا توی سوره عصر گفته فقط آدمهای مؤمن و خوب و درستکار که به دیگران هم سفارش میکنند خوب باشند و افرادی که صبر میکنند ، ضرر نمی کنند!
بچه ها! ما نباید برای هر چیزی گریه کنیم، با هم دعوا کنیم و قهر کنیم...
باید صبر کنیم.
مامان...
#ادامه_دارد
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
#داستان
سوره #عصر
#بخش_سوم
مامان گفت: بهروزم وقتی یه تیکه از ماشینت شکست باید صبر میکردی ، چیزی نشده که! فقط یه تیکه از ماشینت شکسته! اگه صبر کنی ، خدایی که همه چیز رو می بینه، برات جبران میکنه! و من هم برات یه ماشین قشنگتر میخرم!
مامان گفت: خب بچه ها، همدیگه رو سفارش به خوبی کنید، ببینم؟ چجوری همدیگه رو باید سفارش به خوبی کنیم؟
بهروز گفت: صادق تو نباید دروغ بگی و قسم دروغ بخوری، مثل اسمتت باید راستگو باشی! اصلا برای چیزهای الکی نباید قسم خورد.
صادق به بهروز گفت: بهروز تو هم نباید برای شکستن یه گوشه از ماشینت قهر کنی، بچه مسلمون قهر نمی کنه! بچه مسلمون صبر میکنه! گریه و دادو هوار هم نمی کشه!
مامان گفت: آفرین بچه ها! شما باید برای هم الگوی خوبیها باشید! و همیشه همدیگه رو سفارش کنید به حق و ؟
بچه ها با هم گفتند: صبر ... و خندیدند.
مامان دوباره گفت : بچه ها! یادتون باشه که خدا همه ما رو ...؟
بچه ها با هم گفتند: می بینه و خدا به همه ما حواسش هست. و دوباره رفتند با هم بازی کردند...
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره #عصر
#شعر_تدبری
به نام اون خدایی
که مهربونترینه
رحمت بیکرانش
نصیب مؤمنینه
قسم خورده خدامون
به روزگار و زمان
همیشه هس آدمی
در ضرر و در زیان
به غیر اون کسایی
که شیعه و مؤمنن
دنبال کار خوب و
یا عمل صالحن
توصیه شون همیشه
به کار خوب و حقّه
به صبر و استقامت
در همه جا
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
9.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سوره #عصر
#ارسالی
فاطمه زهرا نظری 4/5ساله
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
#داستان_تدبری
سوره #عصر
بچه ها از اهمیت زمان میدونند؟ میدونند وقت چقدر ارزش داره و میدونند ظرف زندگی رو چه چیزهایی شامل میشه؟
🌸🌸🌸🌸
معلمی با جعبهای در دست وارد کلاس شد و جعبه را روی میز گذاشت. بدون هیچ کلمهای، یک ظرف شیشهای بزرگ و چند سنگ بزرگ از داخل جعبه برداشت و تا جایی که ظرف گنجایش داشت سنگ بزرگ داخل ظرف گذاشت.
سپس از شاگردان خود پرسید: آیا این ظرف پر است؟
همه شاگردان گفتند: بله.
سپس معلم مقداری سنگریزه از داخل جعبه برداشت و آنها را به داخل ظرف ریخت و ظرف را به آرامی تکان داد.
سنگریزهها در بین مناطق باز بین سنگ های بزرگ قرار گرفتند. این کار را تکرار کرد تا دیگر سنگریزهای جا نشود.
دوباره از شاگردان پرسید: آیا ظرف پر است؟
شاگردان با تعجب گفتند: بله.
دوباره معلم ظرفی از شن را از داخل جعبه بیرون آورد و داخل ظرف شیشه ای ریخت و ماسهها همه جاهای خالی را پر کردند.
معلم یکبار دیگر پرسید: آیا ظرف پر است؟ و شاگردان یکصدا گفتند: بله.
معلم یک بطری آب از داخل جعبه بیرون آورد و روی همه محتویات داخل ظرف شیشهای خالی کرد و گفت: حالا ظرف پر است.
سپس پرسید: میدانید مفهوم این نمایش چیست؟
و گفت: این شیشه و محتویات آن نمایی از زندگی شماست.
اگر سنگ های بزرگ را اول نگذارید، هیچ وقت فرصت پرداختن به آن ها را نخواهید یافت. سنگهای بزرگ مهمترین چیزها در زندگی شما هستند؛ خدایتان، خانوادهتان، فرزندانتان، سلامتیتان، دوستانتان و مهمترین علایقتان. چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر نباشند ولی اینها باقی بمانند، باز زندگیتان پای برجا خواهد بود. به یاد داشته باشید که ابتدا این سنگ ها ی بزرگ را بگذارید، در غیر این صورت هیچ گاه به آنها دست نخواهید یافت. اما سنگریزهها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل تحصیل، کار، خانه و ماشین. شنها هم سایر چیزها هستند؛ مسایل خیلی ساده.
معلم ادامه داد: اگر با کارهای کوچک (شن و آب) خود را خسته کنید، زندگی خود را با کارهای کوچکی که اهمیت زیادی ندارند پر می کنید و هیچ گاه وقت کافی و مفید برای کارهای بزرگ و مهم (سنگ های بزرگ) نخواهید داشت. اول سنگهای بزرگ را در نظر داشته باشید، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند.
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
548.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاردستی_تدبری
سوره #عصر
شما بلدید ساعت بسازید؟!
با این ساعت هم زمان رو به بچه ها یاد بدید هم مفهوم زمان
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
16.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاردستی_تدبری
سوره #عصر
شما بلدید ساعت بسازید؟!
با این ساعت هم زمان رو به بچه ها یاد بدید هم سوره عصر رو
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
11.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاردستی_تدبری
سوره #عصر
یادمه وقتی دانش آموز بودیم باید ساعت میساختیم برای اینکه ساعتو یاد بگیریم معلمامون همیشه میگفتن که حتماً این کاردستی رو بسازید... فکر نمیکردم یه روزی بشه یه سوره رو هم با همین کاردستی ساعت یاد داد به بچهها..😍
ایده ساخت ساعت با ما ...یاد دادن سوره عصر به بچهها با شما مربیا😎
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
2.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاردستی_تدبری
والعصر ان الانسان لفی خسرو
به نظر شما خداوند چرا به زمان در سوره #عصر این قدر توجه کرده؟! و حالا ما چطور میتونیم اهمیت زمان رو به بچهها یاد بدیم ؟!
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
3.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کاردستی_تدبری
والعصر ان الانسان لفی خسرو
به نظر شما خداوند چرا به زمان در سوره #عصر این قدر توجه کرده؟! و حالا ما چطور میتونیم اهمیت زمان رو به بچهها یاد بدیم ؟!
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
#داستان_تدبری
سوره #عصر
شما به زمان چقدر اهمیت میدید بچهها میدونید زمانی که میگذرونید چقدر اهمیت داره و میشه چه کارایی توش انجام داد؟!
👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇
در دل یک جنگل آرام و زیبا، درختی پیر و بلند زندگی میکرد. شاخههایش تا آسمان قد کشیده بود و برگهایش با هر نسیمی میرقصیدند. کنار درخت پیر، چند حیوان کوچک، هر روز بازی میکردند. آنها خنده میکردند، میدویدند و گاهی هم از کارهایی که باید انجام میدادند، فرار میکردند.
روزی از روزها، درخت پیر صدایی آرام اما جدی از خودش درآورد. حیوانات دورش جمع شدند.
درخت گفت: «بچهها، میدونین زمان چطوری میگذره؟»
یکی گفت: «با دویدن ساعت!»
دیگری گفت: «وقتی خورشید میاد و میره!»
درخت خندید و گفت: «بله، اما زمان مثل شنهاییست که از ساعت شنی میریزند. یکبار میریزن، و دیگه برنمیگردن. هر لحظهای که میگذره، مثل دونهای از شن هست که باید ازش خوب استفاده کنیم.»
یکی از حیوانها گفت: «خب، ما که بازی میکنیم، مشکلی داره؟»
درخت گفت: «بازی خوبه، ولی اگه فراموش کنین کمک کردن به هم، راستگویی، و یادگیری چیزهای خوب، اون وقته که زمان رو از دست دادین.»
حیوان کوچک نارنجی رنگی سرش را پایین انداخت. گفت: «دیروز دوستم زمین خورد، ولی من فقط خندیدم و کمکش نکردم... الان دلم میگیره یادش میافتم.»
درخت با مهربانی گفت: «اشکال نداره. اگه امروز تصمیم بگیری بهتر باشی، یعنی داری از زمانت خوب استفاده میکنی.»
یکی دیگر گفت: «من میتونم چیزهایی که بلدم به دیگران یاد بدم؟»
درخت لبخند زد: «چهکار خوبی! هر وقت با هم مهربون باشین، همدیگه رو به کارهای خوب تشویق کنین و صبر داشته باشین، یعنی دارین زمان رو نجات میدین.»
از آن روز به بعد، بچهحیوانها تصمیم گرفتند هر روز کاری خوب انجام بدن. بعضی روزها سخت بود، اما آنها صبر میکردند. وقتی یکی ناراحت میشد، بقیه کنارش میموندند. وقتی کسی کار اشتباهی میکرد، بقیه با آرامش کمکش میکردند تا درستش کنه.
و درخت پیر، با آرامش، هر روز از بالای شاخههایش نگاه میکرد و شنهای ساعت شنی ذهنش را با لبخند میدید که دارند درست به زمین میریزن...
🍃🍃🌸🌸🍃🍃
👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3