eitaa logo
❀نسل برتر مذهبی ها❀
78 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
870 ویدیو
22 فایل
لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا اندوهگین نباش که خدا با شماست🤍✨ لینک بخش کنین امامون تنهاست...😔 https://eitaa.com/mahdi_aziz_ma
مشاهده در ایتا
دانلود
. خدایا توکل از من، معجزه از تو...🙏🌱 .
🦋 🌱یادم هست روزی با دوستی حرف میزدیم، به او می گفتم تهش که چی؟ آخر مسیر چه می خواهد بشود؟ حرف خیلی خوبی به من میزد، میگفت مسیر به این زیبایی، آن وقت تو از آخرش، از تهش حرف میزنی...؟ از بودن در مسیر و عبور از این راه لذت ببر... از آن وقت بود که حرفش گویی آویزه گوشم شد، راستش در زندگی آن قدر درگیر رسیدن می شویم، که معجزه لذت بردن از مسیر را فراموش می کنیم، آن قدر هدف مهم میشود که دیگر مسیر رسیدن به هدف لذت بخش نیست! همیشه همینطور است، اما همیشه باید جوری زندگی کرد که هدف تنها لذت بردن از این مسیر باشد، شاید اینطور رسیدن هم دلچسب تر شود، شاید اینطور وقتی که هدف حاصل شد با افتخار سرت را بالا بگیری و به آن که از مسیر لذت بردی و خسته نشدی افتخار کنی.🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫ضرب المثل پایت رابه اندازه ی گلیمت دراز کن💫 روزي شاه عباس از راهي مي‌گذشت. درويشي را ديد كه روي گليم خود خوابيده است و چنان خود را جمع كرده كه به اندازه گليم خود درآمده. شاه دستور داد يك مشت سكه به دروش دادند. درويش شرح ماجرا را براي دوستان خود گفت. در ميان آن جمع درويشي بود، به فكر افتاد كه او هم از انعام شاه نصيبي ببرد، به اين اميد سر راه شاه پوست تخت خود را پهن كرد و به انتظار بازگشت شاه نشست. وقتي كه موكب شاه از دور پيدا شد، روي پوست خوابيد و براي اينكه نظر شاه را جلب كند هر يك از دست‌‌ها و پاهاي خود را به طرفي دراز كرد بطوريكه نصف بدنش روي زمين بود . در اين حال شاه به او رسيد و او را ديد و فرمان داد تا آن قسمت از دست و پاي درويش را كه از گليم بيرون مانده بود قطع كنند. يكي از محارم شاه از او سؤال كرد كه: «شما در رفتن درويشي را در يك مكان خفته ديديد و به او انعام داديد. اما در بازگشت درويش ديگري را خفته ديديد سياست فرموديد، چه سري در اين كار هست؟» شاه فرمود كه: «درويش اولي پايش را به اندازه گليم خود دراز كرده بود اما درويش دومي پاش را از گليمش بيشتر دراز كرده بود». به اندازهای که توانایی داری توقع داشته باشد 📌📖
🍁«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔥عاقبت توهین و تمسخر🔥 سرهنگی در حمام به مرحوم آیة الله شاه آبادی استاد امام خمینی "ره" با لحن تندی گفته بود:مرتیکه! زود باش!!! 💥آن زمان حمام‌ ها تاریک بودند. چراغ نداشتند. مرحوم آیة الله شاه آبادی هم پیرمرد بودند چون می خواست از سطح حمام بگذرد،خیلی احتیاط می کرد که آب های کثیف به بدنشان نریزد. آن سرهنگ وقتی این دقت را می بیند شروع می کند به توهین. آیة ا....شاه آبادی از این تمسخر و طعن و توهین او خیلی ناراحت شد،👈ولی نه تنها چیزی نگفت،بلکه به راه خود ادامه دادند و رفتند. 🔴فردای آن روز آیة الله شاه آبادی در حوزه مشغول تدریس بودند که صدای عدّه ای را شنید که جنازه ای را می‌بردند. پرسید: چه خبر شده است؟ اطرافیان گفتند ⚠️ آن سرهنگی که دیروز در حمام به شما اهانت کرد، وقتی از حمام بیرون آمد ، در کمتر از ۲۴ ساعت از دنیا رفت😕😥 مرحوم آیت الله شاه آبادی ناراحت و متاثر شده بود و فرمود: اگر چیزی در جواب به او گفته بودم ، 👈او نمی‌ مُرد!!!!👉 ✖️مردم! بترسید: ✖️زن دارید جوابتان را نمی‌ دهد، ✖️شوهر دارید جوابتان را نمی‌دهد. ✖️پدر و مادر دارید، ✖️خواهر و برادر و همسایه دارید،جوابتان را نمی دهند ✖️سر خود را پایین می‌اندازند و می‌روند ، ✖️بترسید از خشم خدا! 🔴آنهایی که جواب شما را می‌ دهند،کم خطر هستند ولی آنهایی که جواب نمی‌ دهند، هستند یک وقت می‌ بینید آهِ او شما را بدبخت می‌ کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا