🔴 خصوصی سازیِ بنگاههای دولتی، راه حل یا مشکل؟!!
اولین چالش دولت، تعیین #بنگاه_دولتی مناسب برای فروش است؛ دولت میخواهد غالباً بنگاههایی با بدترین کارنمود را بفروشد بنابراین برای ایجاد علاقه در #بخش_خصوصی، دولت اغلب ناچار است در آن بنگاه سرمایهگذاری سنگینی انجام دهد و یا به #تجدید_ساختار آن بنگاه دست بزند اما اگر با این کار، کارنمود آن بنگاه بهبود یابد، دیگر چه نیازی است که دولت آن را خصوصی سازی کند؟!
مهمتر از اینکه بنگاههای دولتی باید به قیمت مناسب و در زمان مناسب فروخته شوند، اغلب این بنگاهها با #فساد و زدوبند به کسانی فروخته میشوند که از شایستگیِ ادارهی خوبِ آنها بیبهرهاند؛ در خیلی از کشورهای درحال توسعه، حتی همین فرآیند خصوصی سازی هم با فساد همراه بوده است، و بخش بزرگی از عوایدِ بالقوهی فروش، بجای #خزانه_دولت، به جیب چند فردِ خودی راه پیدا میکند. گاه ممکن است با ظاهری قانونی نیز انجام شود، مثلاً موقعی که خودی های دولتی در جایگاه #مشاور وارد میشوند و در جریان کار، کارمزدهای گزاف به جیب میزنند...
حال، جای طنز است که مرتباً استدلال میشود که بنگاههای دولتی آلوده به فسادند. واقعیتِ غمبار اینست که دولتی که نتواند فساد را در بنگاههای دولتیاش، کنترل یا ریشه کن کند چگونه میتواند موقع خصوصی سازی، به ناگاه به تواناییِ #پیشگیری از فساد دست یابد؟!
حقیقتِ امر اینست که در مسئولانِ فاسد این انگیزه وجود دارد که خصوصی سازی را به هر قیمتی که شده پیش ببرند، زیرا با این #معامله دیگر مجبور نخواهند بود که رشوهها را با جانشینانشان در نظام دولتی تقسیم کنند و خواهند توانست تمام درآمدهای آتی از محل #رشوهخواری را یکجا هنگام فروشِ بنگاه به جیب خود بریزند....
در صورت ضعف دولت در امر ضابطهگذاری، خصوصی سازی ممکن است انحصارهای دولتیِ ناکارآمد ولی ( به لحاظ سیاسی ) مهار شده را از جا بردارد و بجای آنها انحصارهای خصوصیِ ناکارآمد و مهار نشده را بنشاند!!
📚 نیکوکاران نابکار
✍ پروفسور هاجون چَنگ
@mahdi_ghasemzadeh