♦️ الگوی سومِ فلانی، الگوی سوم بهمانی!
#اختصاصی
✍🏼| مهدی تکلو
▪️قضاوت در مورد اینکه پروژهی الگوی سوم چقدر پیش رفته و موفقیتآمیز بوده سخت نیست. تنها به این بستگی دارد که ما چه توقع و چه چشماندازی از آن در نظر داشته باشیم. واقعیت این است امروز زن مسلمان ایرانی در یک قضاوت عمومی، نه منطق شرقی را پذیرفته و نه حاضر است خود را با معیارهای الگوی غربی وفق بدهد. زن ایرانی کجدارومریز پیش میرود و در این حرکت فطری هم خاطرهای که از زن مسلمان در ذهن دارد و هم تبار فرهنگ ایرانی که پشتیبان اوست اثرگذار و سهیم است. میتوانیم راجع به این که این حرکت چقدر افتوخیز داشته هم گفتگو کنیم. اما بههرحال من این حرکت را نوعی حرکت طبیعی میدانم؛ حرکتی که در دل تاریخ گذشتهای داشته و به آیندهای هرچند کلی و مبهم پیش میرود. اما دستکم آن چه که برای من مفروض است این است که هنوز آنطور که بایدوشاید در این فقره «پروژهی الگوی سوم» مبنا و ملاک نیست.
▪️یعنی اینگونه نیست که مؤلفهها، قواعد و جهانبینی حاکم بر الگوی سوم مبنای حرکتها و سیاستگذاریها واقع شده و امروز ما از منظر گفتمانی چتر موسع و قدرتمندی از الگوی سوم ببینیم. من در تجربههای شخصی بسیاری خانمها را دیدهام که یا کاملاً بیاطلاع از الگوی سوم هستند یا از ابهامات و گرفتاریهای پیرامون آن کاملاً خسته و رهایش کردهاند. خب من بهخوبی میتوانم این خستگی را درک کنم و با آن همدل باشم. تصور کنید هر لیل و نهار از هر گوشه کناری و در هر کوی و برزنی دارند راجع به هویت تو صحبت میکنند و دست آخر جز مشتی گزارههای تکراری، کلیگویانه، شعاری و مهمتر از همه متناقض چیزی نصیبت نمیشود؛ لذا به نظرم گرههای جدی سر راه این پروژه قرار دارد و مانع از بهرسمیتشناختهشدن و امتدادیافتن آن است.
▪️سخت نیست اگر بخواهیم تمام قرائتهای موجود از الگوی سوم را یکبار برای همیشه کنار هم فهرست کنیم. من این کار را پیشازاین انجام دادهام و از یک شگفتی با شما صحبت میکنم. قرائتهای متعددی از الگوی سوم وجود دارد که میتوان نشان داد چطور حتی در مبانی هم اشتراک ندارند؛ چه برسد به این که بعضاً در صورتبندی کاملاً متناقض مینمایند. نام همهی آنها الگوی سوم است؛ اما هرکدام گویا از یک جهان دیگر آمدهاند؛ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا و َقُلُوبُهُمْ شَتَّی؛ این وضعیت توضیح زمینههای مشکلی است که بالاتر گفتم؛ این که چرا احساس میکنم الگوی سوم زن بهدرستی مبنای جامعهپردازی و ساختارسازی قرار نگرفته و در ساحت گفتمان همصدای نازکی از آن به گوش میرسد که چندان مناسب عرضاندام در فضای منازعات گفتمانی نیست. هم مبدأها بسیار متنوع است و همافقها مشترک نیست و الا شاید باید امروز ما در نسبت با وضعیت زنان و امتداد نقشآفرینیهای آنان، خیلی پیش از اینها میبودیم.
▪️الگوی سوم یک صورتبندی نظری از یک تجربهی تاریخی و نظری مربوط به گذشتهی زن ایرانی بود و ما قرار نبود از چیزی نو صحبت کنیم و چرخی را از ابتدا اختراع کنیم. قرار بود این صورتبندی نظری حرکت زن ایرانی را شتاب داده و برای به رسمیت شناختهشدنش مساعدت کند. اما این تشتت در آراء که ناشی از تشتت در مبانی و روششناسی است، به نظر سنگ اولی است که پیش پای این حرکت قرار گرفته است.
▪️این تشتت آراء از چیست؟ واقعیت این است که ما امروز با الگوی سوم زن که حاصل اجتهاد و تجربهی شناختی رهبری است مواجه نیستیم. بلکه امروز حتی با صراحت هم نمیتوانیم ادعا کنیم الگوی سوم محصولی از دستگاه فکری امام و رهبری و تجربهی انقلاب اسلامی است! ما شاهد الگوی سومهای متعددی هستیم که برای باز کردن این کلاف سردرگم، بهتر است آنها اینگونه نامگذاری کنیم: الگوی سوم آقای فلانی و الگوی سوم خانم بهمانی. کسانی که واژگان را از ادبیات رهبری گرفتهاند، اما محتوای آن را از طریق اجتهاد شخصی تأمین کردهاند؛ بدون پایبندی به این چارچوب و مبانی، قرائت خود را از «زن در اسلام» با نام الگوی سوم زن عرضه نموده و مدعی آن شدهاند. درحالیکه وقتی مبانی و دستگاه اجتهادی مستقل از تلاش فکری و مبانی اندیشگی خاص انقلاب اسلامی استخراج شود لازم است که ادبیات آن هم مستقلانه انتخاب شود. الگوی سوم یک پروژه اجتماعی بود و بنا بود از آن ثمراتی در حرکت کلان انقلاب اسلامی به دست آید.
@mahdi_takallou
🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐|@asrezanan_ir|
هدایت شده از عصر زنان
♦️ چرا باید بر استقلال زن پافشاری کنیم؟
#اختصاصی
✍🏼| آقای مهدی تکلو
▪️یکی از شاخصههای اصلی و ارکان هویت زن در نگاه انقلاب اسلامی، استقلال هویتی است. تصویر زن در آینهی انقلاب اسلامی زنی است که به لحاظ هویتی مستقل است و بر استقلال خود پافشاری میکند. از سوی دیگر، جهان پیرامونی این زن در این منطق استقلال او را به رسمیت میشناسد. استقلال به معنای این است که زن بهعنوان یک انسان کامل و کافی در نظر گرفته شود که صاحب اراده و اختیار است و بر سرنوشت خویش مشرف و مسلط است. به دیگر بیان، اصرار بر استقلال انسانی و هویتی موجب فاصلهگذاری و حصارچینی در برابر تمام نیروهایی فردی، اجتماعی و تاریخی است که تمایل دارند به دلایل بر سرنوشت و هویت افراد حاکم و چیره شوند. حفظ استقلال سبب ایجاد روحیهی مقاومت و خودبودگی در زن میشود.
▪️از منظری الهیاتنگر، استقلال جوهرهی مخلوقیت انسان است و بدون آن ظرفیتها و قابلیتهای انسانی، جنسیتی و فردی در خدمت عبودیت غیر خداوند سبحان قرار میگیرد؛ لذا زن مستقل زنی است که بر ارادهمندی خویش پافشاری میکند و نیروی خود را خرج دیگریهایش نمیکند. به همین سبب زن انقلاب اسلامی مبارز است، چرا که همواره جریانات و نیروهایی هستند که درصدد معناکردن و مصادره نمودن او باشند. به همین نسبت زن انقلاب اسلامی عزتمند و صاحب کبریا و عظمت است. ما از چنین زنی که بر شرافت و کرامت خود هم در سطح انسانی و هم در سطح جنسیتی توقف و تحفظ داشته، طبعاً و منطقاً انتظار عفت، حیا و حریم است.
▪️استقلال انسانی زن موجب میشود که او انگارههای تحمیلی و تصاویر هژمونیک از خود را خارج از اراده و انتخاب نپذیرد و چهبسا او خود به برساخت و بازتعریف هویت و معنای زن و جهان پیرامونی آن مبادرت ورزد. پس از سویی دیگر استقلال انسانی زن، موجب شکوفایی جنسیتی زن میشود؛ چرا که زن به نحو طبیعی زن است و کوتاهکردن دست سیطرهجویان که زن را به صورتها و سیرتهای متنوعی میبیند سبب میگردد تا این سطح از قابلیتهای او بیشازپیش بالفعل شود. زنانی که استقلالشان را وانهند و جامعهای که با استقلال زنان غیرتمندانه و با حساسیت مواجهه نکند، حاصلی جز زنانی که یا جنسیتشان عامل ضعف و ثانویبودگی آنان میشود یا زنانی که تلاش میشود عنصر جنسیت در آنها انکار شده و تکراری ناقص از مردانگی بیافرینند و یا زنانی که حتی به وجوه تنانه و جنسی تقلیل مییابند ندارد. پس استقلال زن، نخست میان او و هویت، مسیر و جهان معنایی مردانه فاصله و حجاب میگذارد، سپس تمایزات او را بهطور جدی با زن در الگوی غربی و شرقی مشخص میکند و از او تصویری واقعاً «نه شرقی و نه غربی» برمیسازد و دست آخر میان او و تمدنها و جوامع استیلایی و بازاری مغایرتسازی کرده و پیشنهاد خلق و معماری تاریخی جدید را (در همراهی مرد انقلاب اسلامی) پیشروی او میگذارد.
🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐|@asrezanan_ir|
هدایت شده از عصر زنان
#اختصاصی | #یادداشت
♦️ در ستایش غیرت
«من ناموس کسی نیستم»؛
▪️این شعاری بود که سالهاست از طریق پرچمداران فمینیسم در داخل و خارج از کشور دهان به دهان شد و ماههاست به اوج خود رسیده تا زمینهی روانی را برای آزادی پوشش و روابط جنسی زنان فراهم کند. بماند که حاصل این آزادیها بیش از هرکس، کام مردان هوسباز را شیرین میکند و به اسارت زنان در قالب ابژهی جنسی ضریب میدهد.
▪️اما کجا هستند آنهایی که این لقمهی زهرآلود را در دهان دختران این سرزمین گذاشتند و حالا از دور به حماقتشان پوزخند میزنند؟!
آن نامردهایی که دوشادوش زنان خودفروخته هر روز در خیابان جولان میدادند و حافظان امنیت را بیغیرت و بیشرف میخواندند، به دنبال کدام غیرت و شرافت بودند؟!!
▪️مگر میشود مرد ایرانی بود و غیرت نداشت؟!
مگر میشود سالها از غیرت عباس شنید و بیتفاوت نسبت به حریم زنان عبور کرد؟!
برای مرد با شرف فرقی نمیکند زنِ مورد بیاحترامی مادرش باشد یا خواهرش یا دختری غریبه و حتی بیحجاب! همه را ناموس خودش میبیند؛ نه به معنی غلط تسلط بر زن که به معنی درست حمایت از زن.
مرد با غیرت برای زن احترام قائل است.
حاضر است جانش را بدهد ولی ناموسش در خطر و هتاکی نباشد!
▪️روزی در کربلا، روزی در مرز ایران، روزی در کردستان عراق، روزی در سوریه و امروز هم در کف خیابانهای شهر!!!
⚫️ پ.ن:
شامگاه ۸ اردیبهشت در سبزوار، «حمیدرضا الداغی» که منتظر بازگشت فرزند خود از کلاس بود، متوجه ایجاد مزاحمت و درگیری چند تن از اراذل با دو دختر جوان شده و در اقدامی شجاعانه و غیرتمندانه، بلافاصله برای نجات دختران اقدام میکند که مورد حملهی ناجوانمردانهی اراذل از پشت سر و روبرو قرار میگیرد و به دلیل شدت جراحات وارده به قلب و خونریزی زیاد ساعتی بعد در بیمارستان به شهادت میرسد.
🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐|@asrezanan_ir|
هدایت شده از جامعه متعادل | مهدی تکلّو
♦️ الگوی سومِ فلانی، الگوی سوم بهمانی!
#اختصاصی
✍🏼| مهدی تکلو
▪️قضاوت در مورد اینکه پروژهی الگوی سوم چقدر پیش رفته و موفقیتآمیز بوده سخت نیست. تنها به این بستگی دارد که ما چه توقع و چه چشماندازی از آن در نظر داشته باشیم. واقعیت این است امروز زن مسلمان ایرانی در یک قضاوت عمومی، نه منطق شرقی را پذیرفته و نه حاضر است خود را با معیارهای الگوی غربی وفق بدهد. زن ایرانی کجدارومریز پیش میرود و در این حرکت فطری هم خاطرهای که از زن مسلمان در ذهن دارد و هم تبار فرهنگ ایرانی که پشتیبان اوست اثرگذار و سهیم است. میتوانیم راجع به این که این حرکت چقدر افتوخیز داشته هم گفتگو کنیم. اما بههرحال من این حرکت را نوعی حرکت طبیعی میدانم؛ حرکتی که در دل تاریخ گذشتهای داشته و به آیندهای هرچند کلی و مبهم پیش میرود. اما دستکم آن چه که برای من مفروض است این است که هنوز آنطور که بایدوشاید در این فقره «پروژهی الگوی سوم» مبنا و ملاک نیست.
▪️یعنی اینگونه نیست که مؤلفهها، قواعد و جهانبینی حاکم بر الگوی سوم مبنای حرکتها و سیاستگذاریها واقع شده و امروز ما از منظر گفتمانی چتر موسع و قدرتمندی از الگوی سوم ببینیم. من در تجربههای شخصی بسیاری خانمها را دیدهام که یا کاملاً بیاطلاع از الگوی سوم هستند یا از ابهامات و گرفتاریهای پیرامون آن کاملاً خسته و رهایش کردهاند. خب من بهخوبی میتوانم این خستگی را درک کنم و با آن همدل باشم. تصور کنید هر لیل و نهار از هر گوشه کناری و در هر کوی و برزنی دارند راجع به هویت تو صحبت میکنند و دست آخر جز مشتی گزارههای تکراری، کلیگویانه، شعاری و مهمتر از همه متناقض چیزی نصیبت نمیشود؛ لذا به نظرم گرههای جدی سر راه این پروژه قرار دارد و مانع از بهرسمیتشناختهشدن و امتدادیافتن آن است.
▪️سخت نیست اگر بخواهیم تمام قرائتهای موجود از الگوی سوم را یکبار برای همیشه کنار هم فهرست کنیم. من این کار را پیشازاین انجام دادهام و از یک شگفتی با شما صحبت میکنم. قرائتهای متعددی از الگوی سوم وجود دارد که میتوان نشان داد چطور حتی در مبانی هم اشتراک ندارند؛ چه برسد به این که بعضاً در صورتبندی کاملاً متناقض مینمایند. نام همهی آنها الگوی سوم است؛ اما هرکدام گویا از یک جهان دیگر آمدهاند؛ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا و َقُلُوبُهُمْ شَتَّی؛ این وضعیت توضیح زمینههای مشکلی است که بالاتر گفتم؛ این که چرا احساس میکنم الگوی سوم زن بهدرستی مبنای جامعهپردازی و ساختارسازی قرار نگرفته و در ساحت گفتمان همصدای نازکی از آن به گوش میرسد که چندان مناسب عرضاندام در فضای منازعات گفتمانی نیست. هم مبدأها بسیار متنوع است و همافقها مشترک نیست و الا شاید باید امروز ما در نسبت با وضعیت زنان و امتداد نقشآفرینیهای آنان، خیلی پیش از اینها میبودیم.
▪️الگوی سوم یک صورتبندی نظری از یک تجربهی تاریخی و نظری مربوط به گذشتهی زن ایرانی بود و ما قرار نبود از چیزی نو صحبت کنیم و چرخی را از ابتدا اختراع کنیم. قرار بود این صورتبندی نظری حرکت زن ایرانی را شتاب داده و برای به رسمیت شناختهشدنش مساعدت کند. اما این تشتت در آراء که ناشی از تشتت در مبانی و روششناسی است، به نظر سنگ اولی است که پیش پای این حرکت قرار گرفته است.
▪️این تشتت آراء از چیست؟ واقعیت این است که ما امروز با الگوی سوم زن که حاصل اجتهاد و تجربهی شناختی رهبری است مواجه نیستیم. بلکه امروز حتی با صراحت هم نمیتوانیم ادعا کنیم الگوی سوم محصولی از دستگاه فکری امام و رهبری و تجربهی انقلاب اسلامی است! ما شاهد الگوی سومهای متعددی هستیم که برای باز کردن این کلاف سردرگم، بهتر است آنها اینگونه نامگذاری کنیم: الگوی سوم آقای فلانی و الگوی سوم خانم بهمانی. کسانی که واژگان را از ادبیات رهبری گرفتهاند، اما محتوای آن را از طریق اجتهاد شخصی تأمین کردهاند؛ بدون پایبندی به این چارچوب و مبانی، قرائت خود را از «زن در اسلام» با نام الگوی سوم زن عرضه نموده و مدعی آن شدهاند. درحالیکه وقتی مبانی و دستگاه اجتهادی مستقل از تلاش فکری و مبانی اندیشگی خاص انقلاب اسلامی استخراج شود لازم است که ادبیات آن هم مستقلانه انتخاب شود. الگوی سوم یک پروژه اجتماعی بود و بنا بود از آن ثمراتی در حرکت کلان انقلاب اسلامی به دست آید.
@mahdi_takallou
🔻 پایگاه تحلیلی تخصصی عصر زنان
🌐|@asrezanan_ir|