جامعه متعادل | مهدی تکلّو
عصر جدید، تئوریسین آنارشیسم موفقیت است، موفقیتی غیرمسئولانه. عصر جدید به هر میزانی هم که چمران مالی و سلیمانی مالی بشود موفقیت را در خدمت فردیت و از رهگذر فرمان خروج میبیند. ما داریم یک اینستاگرام در ابعاد بزرگتر را در رسانه ملی تماشا میکنیم. لب کلام عصر جدید و خطابهاش به طبقه متوسط که گویی پیش روی خود روزنهای به موفقیت نمیبیند دعوت به ساختارشکنی است. بن مایهی عصر جدید یک براندازی و قیام انفرادی است که در پایان این قیام هم نفع عمومی ذبح خواهد شد هم ساختارها همینکه هماکنون هستند باقی خواهند ماند؛ اینکه راه برای موفقیت (شهرت و ثروت) به طور معمول بسته است و تنها با خرق عادت میتوان از سد راه نتوانستنها گذشت. بازی عصر جدید برای این انگاره دو سر برد است، تا آنجا که طرفداران عصر جدید هم در قبال انتقادها میگویند «حتی اگر رأی هم نیاورند دستکم دیده میشوند». پس مسابقه بر سر نمایش فردیت است و شاهکلید آن #تمایز و به وجد آوردن به هر قیمتی. چراغهای سفید هم سهم نمایشهایی است که جذاب و بیننده آور باشد. نیروی خودنمایی مورد تجویز عصر جدید آنقدر قدرتمند است که حتی از بشیر حسینی هم نمیتوان توقع دفاع از مفاهیم ارزشی، خدمت و فایده محوری را داشت.
آموزشوپرورش ما معلول است و نمیتواند استعدادهای نوجوانان را کشف کند و آزاد کند، اما چرا باید به عصر جدید خوشبین باشیم؟ عصر جدید دارد به نسل جدید و دهه هشتادیها فرمان خروج صادر میکند، آن هم نه خروجی که ما در فرمان آتش به اختیار با مختصات و بن مایهی اصلاحگرانهاش سراغ داریم، بلکه خروجی که بیشتر با جوکر ۲۰۲۰ شباهت و هماهنگی دارد. عصر جدید با جوکر هم قطار و همداستان است با این تفاوت که بهجای پایانی با انتقامجویی پوچ و لذت طلبانه، قهرمان داستان به فردیتی ضداجتماعی و مزهی موفقیتِ همراه با شهرت راضی میشود.
نیاز نیست که به عصر جدید مشکوک باشیم اما به هر ترتیب آنها دارند ارزشها را ویرایش میکنند و میگویند برای موفقیت باید غیرعادی بود و اینگونه میتوان از خرابههای وضع موجود گلیم خود را بیرون کشید. این خودارضایی نسبتی با زندگی اجتماعی ما و آرمانهایش ندارد. هیچ خیری برای «همه» بعدازاین پیش نخواهد آمد. افقی که هیچ نسبتی با اندیشه و مکتب چمران و سلیمانی آن هم در روزگار گام دوم انقلاب ندارد. فقط بیم جامعهای را دارم که تماشاشوندههایش از تماشاگرهایش بیشتر بشوند!!