eitaa logo
آقا مهدی
2.9هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
96 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
دیگران با زبان بی زبانی از شما می پرسند: شما که امام زمان را می شناسی و به او علاقه داری، ... این علاقه و ولایتی که از آن دم می زنی... زندگی تو را با دیگران چقدر متفاوت کرده است؟ چقدر بانشاط تر، با انرژی تر و با آرامش بیشتری زندگی می کنی؟ اگر ما که مدعی انتظار هستیم، به این پرسش ها پاسخ در خوری ندهیم، نه تنها مبلّغ خوبی برای حضرت نخواهیم بود، بلکه وجود ما و ادعای ما، ضد تبلیغ برای وجود نازنین او خواهد بود. انتظار ، حاج‌آقای‌ پناهیان @mahdihoseini_ir
حرف از راه اندازی صندوق خیریه بود. مهدی پیشنهاد داد برای اینکه مشکل مالی افرادی را که می شناسند برطرف کنند، طوری که این کار ماندگار شود، بهتر است صندوقی تاسیس کنند. مصطفی (۱) هم مثل همیشه پذیرفت. برای ابتدای کار قرار شد مصطفی و مهدی خودشان مبلغی از پس اندازشان را کنار بگذارند تا کار راه بیفتد. با وجود مشکلات مالی هر دو، کمی سخت به نظر می رسید، ولی هر دو از آنچه موجودی داشتند، آوردند وسط. لبخند رضایت روی لب های مهدی نقش بست. اولین باری بود که به طور رسمی مشکلات دیگران را رفع کردند. پیش از آن، هر باری که می دیدند کسی احتیاجی دارد، بدون اینکه آن فرد بفهمد، گوشه ای از نیازش را برآورده می کردند. ولی این کار می توانست پا بگیرد و ماندگار شود. | برشی از تمنای بی خزان ________________ پ.ن : ۱) پسرخاله آقامهدی 🖥 @mahdihoseini_ir |
◦•●◉✿ میان گل و شیرینی که برای مراسم آورده بود، یک بغل اقاقیا موج میزد. داشت بهترین ساعات عمرمان رقم میخورد. میخواستیم تجربه ی باهم بودن را آغاز کنیم. هیچ وقت آنقدر خوشحال ندیده بودمش. حس میکردم دارد روی راه میرود و روی زمین نیست. داشت حلقه ی مهر ما با ۱۴ سکه و ۷۲ شاخه گل لاله به رسم عدد ماندگار شهدای کربلا، بسته میشد. قرار گذاشتیم سفری همسفر مسیر شویم و گل ها را تقدیم محضرشان کنیم، تا برایمان رقم بزنند که رنگ شهدا زندگی کنیم و پررنگ باشند در تمام روزهای حیاتمان... 📚 تمنای بی خزان 🖥 @mahdihoseini_ir | Instagram-Eitaa-Aparat ✿◉●•◦
گاهی یک عصبانیت، بیست سال انسان را به عقب می اندازد علامه طباطبائی (ره) کیش مهر، صفحه ۲۴۰ @mahdihoseini_ir
‏«خدا اراده كرده و مى‌خواهد كه ما راحت باشيم؛ " يُريدُاللّهُ‌ بِكُمُ‌ الْيُسْرَ" و اين يُسر، يُسر وجودِ ماست، نه يُسر كارها و امور » نامه های بلوغ، ص۲۷ استاد علی صفایی حائری @mahdihoseini_ir
دروغ گفتن یا از ترس است یا از طمع. ترس و طمع منشاشان چیست؟ ضعف و حقارت روحی است. آدم ضعیف می‌ترسد و آدم فقیر طمع دارد. آدمی که تواناست نمی‌ترسد، آدمی که احساس قدرت روحی دارد، طمع ندارد. پس اگر توانستی ضعف و حقارت روحی یک نفر را از بین ببری، دیگر دروغ هم نخواهد گفت. پس چرا ما دروغ می‌گوییم؟ چون کوچکیم، بیچاره‌ایم. چرا طمع داریم؟ چون احساس فقر می‌کنیم، هر چند میلیون‌ها ثروت داشته باشیم. چرا من حرص می‌زنم؟ برای اینکه قلبم فقیر است! انسانِ آسمان امام موسی صدر @mahdihoseini_ir
از كسانى نباش كه رنج‌هايت و گرفتارى‌هايت را از نگاه و چهره و حالت‌هايت به هر كس منتقل كنى! سختى‌ها، مهمان تو هستند. آنها را به دل‌هاى همسر و خانواده‌ات سرازير نكن.. روابط متکامل زن و مرد ص ۲۲ استاد علی صفایی حائری @mahdihoseini_ir
🍃توصــیه‌ای آرامشـ😌 بخـ✨ـش🍃 مَن تَسَلّی بِالکُتبُ لَم تَفُتهُ سَلوَةٌ کسی که (از اُنس) با کتاب ها  آرامش یابد، هیچ آرامشی را از دست نداده است. (ع)| غررالحکم و دررالکلم، ح ۸۱۲۶📚 📗 🌿 @mahdihoseini_ir
🌷 آقامهدی به فکر همه بود🌷✨ در سالن ترانزیت، خانواده‌های شهدا هم بودند. مهدی مثل همیشه، مراقب بود خیلی کنار من دیده نشود. این از مهم‌ترین دغدغه‌هایش بود که حواس‌مان باشد جلوی کسی که همسرش شهید شده، با هم و کنار هم نباشیم. نکند یک‌لحظه باعث سوختن دل همسران شهدا شویم. به نغمه هم یاد داده بود، در آن شرایط، بابا صدایش نکند. در کنار نازدانه اش /روایت همسر بزرگوار شهید @mahdihoseini_ir
اطراف منزل‌مان خالی از سکنه بود. همان شب اول مهدی عذرخواهی کرد که باید برگردد. با نگرانی پرسید : «شب سخت‌تان نیست که تنها باشید؟!» برای این‌که راحت به کار خود برسد، گفتم : «نه عزیزم، خدا با ماست. نگران نباش!» خیال مهدی را راحت کردم، اما آن شب بسیار سخت گذشت. راز و نیازم با خدا بود : «خدایا خودت می‌دانی که تنها هستم. آرامم کن تا بتوانم بمانم.» صبح روز بعد با تماس مهدی کمی از اضطرابم کاسته شد. مهدی گفت : «کنارتان نبودم، ولی نگران شما بودم، نترسیدی که همسرم؟» باز هم دلم نیامد نگرانش کنم. پاسخ دادم : «نه مهدی جان» مهدی دو سه شب یک بار می‌آمد و به ما سر می‌زد؛ ولی همین‌که احساس می‌کردم در نزدیکی او هستم، خیالم راحت می‌شد.‌ . . . . از س @mahdihoseini_ir
آن‌ها كه داغ شده‌اند، با عوض شدن محيط‍‌، زود سرد مى‌شوند و در برابر طوفان‌ها برگ مى‌ريزند و هنگام تنهايى، نه تنها نعش مى‌شوند و مى‌مانند بلكه همچون بچه‌هاى لوس كه بغلى شده‌اند، همين كه زمينشان بگذارى نق مى‌زنند و دراز مى‌شوند و مى‌خوابند. مرحوم استاد علی صفایی مسئولیت و سازندگی صفحه ۴۰ @mahdihoseini_ir
هیچ انسان فرزانه ای نمی تواند که بدون به زندگی خود ادامه دهد، پس شما باید این موضوع را در نظر بگیرید که به هر بهانه ای به دوست خود یک کتاب مناسب را هدیه دهید! 🌱 زندگی نامه به روایت همسر شهید @mahdihoseini_ir