eitaa logo
آقا مهدی
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
95 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَىٰ شما را از زمین آفریدیم، و به آن باز می گردانیم، و بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم. سوره طه آیه ۵۵ @mahdihoseini_ir
و پدر معزز؛ مرحوم حجت الاسلام و المسلمین احمد جنیدی 📸آخرین دیدار منطقه طلاییه، عملیات خیبر، ۱۷ اسفند ۱۳۶۲، یک روز پیش از شهادت آقامحمد 🖥 @mahdihoseini_ir |
آقا مهدی
#شهید_محمد_جنیدی و پدر معزز؛ مرحوم حجت الاسلام و المسلمین احمد جنیدی 📸آخرین دیدار منطقه طلاییه، عمل
▪️روضه حضرت علی اکبر می خواند و گریه می کرد... رضا که شهید شد، محمد آمد من را گرفت توی بغلش. مثل زنها گریه می کرد. حق داشت؛ دومین برادرش بود که از دست می داد. حاج اقا وقتی آن حال و روز محمد را دید، آمد جلو گفت «بلند شو بابا، بلند شو. زانوی غم بغل نگیر و بشین زمین! وقت کاره» و محمد را بغل کرد و بردش. حاج اقا سرتاسر این سال ها مثل کوه ایستاده بود. تکیه گاه همه ی ما بود؛ تکیه گاه من، حمید، سوسن. اجازه نمی داد از پا بیفتیم. من مادر بودم؛ به من نمی گفت گریه نکن، اما اجازه هم نمی داد زانوی غم بغل بگیریم و بنشینیم زمین. با این حال، وقتی که پیکر محمد آمد، حاج آقا طاقت نیاورد. ما با حمید و عروس ها و برادرهایم یک جا نشسته بودیم که یک دفعه دیدیم نیست. خیلی دنبالش گشتم تا توانستم توی آن جمعیت پیدایش کنم. شاید اگر با عبا و عمامه نبود، نمی توانستم در آن شلوغی بینمش. از دور که دیدمش، معلوم بود دیگر آن آدم سابق نیست که فقط صورتش سرخ میشد و جلوی ما چیزی از خودش بروز نمیداد؛ آن آدمی که وقتی میخواستیم خبر شهادت محمد را ببریم پیشوا برای سوسن، توی راه همه اش حرفهای خنده دار میزد تا حال ما بدتر از آنی که بود، نشود. حالا خمیده، سرش را چسبانده به تابوت شهدا. فهمیدم چه خبر است. آرام نزدیک رفتم؛ طوری که من را نبیند، آن قدر نزدیکش شدم تا صدایش را بشنوم. روضه ی حضرت علی اکبر (ع) می خواند و مثل ابر بهار اشک می ریخت. از شهادت رضا تا شهادت آقانصرالله و محمد و زخمی شدن ها و جانبازی حاج حمید، آن شب، اولین باری بود که داشت جلوی جمع گریه می کرد. حتی من که زنش بودم، تا آن شب گریه اش را ندیده بودم. کنارے ایستادم تا روضه اش تمام شود و خوب گریه هایش را کند و سبک شود. بعد رفتم جلو بهش گفتم شما ماها رو امر به صبر می کنی، اون وقت خودت داری بی تابی می کنی! جوابم را نداد. حالش منقلب بود. آن شب دیگر نشد حاج آقا را آنجا نگه داریم. حالش بد شد. طوری که برادرم و پاسدارها حاج آقا را برگرداندند خانه و صبح دوباره به ما ملحق شدند. 📖برشی از کتاب مگر چشم تو دریاست!| مرحوم حجت الاسلام المسلمین احمد جنیدی پدران شهیدان جنیدی به روایت همسر معزز (ام الشهدا) 🖥 @mahdihoseini_ir |
بچه‌ها! دعا کنید نمیرید؛ حیف نیست بچه هیئتی به اربابش اقتدا نکنه؟ مگه ما از شهدا چی میخواییم!؟ میخواییم به ما یاد بدن میشه معصوم نبود اما تو بغل معصوم جون داد! ✐ 🖥 @mahdihoseini_ir |
با محبت دل‌ها را به تصرف درآورید... (ع)| غررالحکم، ح۴۳۳۹ 🖥 @mahdihoseini_ir |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلمی از حضور رهبر معظم انقلاب در مرقد مطهر (ره) و گلزار شهدا ✨ایام الله 🖥 @mahdihoseini_ir |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 خاطره از گریه افسران آمریکایی 🎙استاد رحیم پور ازغدی| حرم مطهر امام رضا (ع) 🌱 ۹۹.۱۱.۱۲ 🖥 @mahdihoseini_ir |
🌷 را تنها نگذارید که همه چیز در گوشه ی چشم ایشان نهفته است 🔹ای کسانی که این نامه را میخوانید اگر مسائلی که به آنها اشاره میکنم و به آنها عمل نکنید بر خلاف مکتب امام حسین(ع) است، عمل کنید تا با آل بیت رسول خدا محشور  شوید، ما اسلام را اینگونه درک کردیم اسلام واقعی یعنی قدم گذاشتن در نماز اول وقت و شکر نعمات الهی که بی منت به ما داده میشود.  ✨اسلام یعنی با رسول خدا و آل بیت ایشان و علی (ع) بیعت کردن و ثابت قدم ماندن، در این زمان که کفر آشکارا به نبرد با اسلام به میدان آمده ماندن ما شیعیان در خانه و پرداختن به زندگی دنیوی همیشه آزارم میداد و سعادت را در این میدیدم که نبرد با کفری بیایم که همان یزیدیانی هستند که امام عاشقان سیدالشهدا را به شهادت رساندند و کارهای زشتی انجام دادند که هیچ وقت از یاد ما نمیرود چه کردند این یزیدیان با اهل بیت (س)، بعد از کشتن امام حسین (ع) عمه سادات را به همراه بچه ها و کودکان زنجیر کردند و به اسیری بردند. 😔مگر ما شیعیان نباشیم که واقعه ی عاشورا دوباره رقم زده شود و حضرت زینب دوباره به اسارت برود و دوباره کودکی سه ساله در خرابه های شام با پاهای کوچک و دستان کوچک بر روی خارها قدم بزند و سر بریده ی پدر را در آغوش بگیرد ما می رویم تا برخاک تو بوسه زنیم یا حسین (ع) یا زینب (س) یا رقیه (س) فرازی از وصیت نامه| ، ۱۲ بهمن سالروز شهادت| حریم حرم✐ 🖥 @mahdihoseini_ir |
این پـــ🇮🇷ڔچم انقلابــ باید برسد بر دست امام عصر ما باصلوات... 🌱در بهار آزادی جای شهدا خالی ✿ 🖥 @mahdihoseini_ir |
بهای جان های شما جز بهشت نیست، پس خود را به کمتر از آن مفروشید. (ع)| کافی، ج۱، ص۱۹ 🖥 @mahdihoseini_ir |
🔹همه جور آدمی در ارکان حاج اصغر بود. از هر طیف و هر اعتقادی. اصغر آقا می‌گفت نباید در اعتقاد افراد تجسس کرد. بعد فهمیدیم که این دستور مستقیم است. ✨یک روز اصغر آقا آمد و گفت توانسته رایزنی کند و برای بچه‌ها یک سفر زیارتی کربلا جور کند. تعجب کردیم مردی که شبانه روز در غربت و دور از خانواده درگیر کار و جنگ است چطور توانسته ترتیب همچین سفری را هم بدهد. هر‌چه اصرار کردیم که شما هم بیایید زیر بار نرفت. دست آخر که دید دست‌بردار نیستیم گفت: اِن شاءا... دفعه بعد... 🌷حاج اصغر در این هفت سال که منطقه بود با این که خیلی راحت می‌توانست اما اصلا کربلا نرفت تا از جهادش عقب نماند. بعد که ما این سفر را با بچه‌های سوری رفتیم و برگشتیم متوجه شدیم بعضی از  بچه‌هایی که با ما آمده بودند شیعه نبودند. به خاطر محبتی که به حاج اصغر داشتند عاشق امام حسین شده بودند و حاج اصغر فرستاده بودشان زیارت امام حسین علیه السلام. | ۱۳ بهمن، سالروز شهادت| منبع : حریم حرم 🖥 @mahdihoseini_ir |
پناه من.mp3
8.43M
کمترین کاری که وظیفه‌ی واجب شیعه، در زمان غیبت امام زمان‌شان، بود؛ است ... 💥 که همه ما در آن کوتاهی کرده‌ایم و باید برای این کوتاهی پاسخگو باشیم. ـ نسل مهدوی یعنی چه؟ باید چگونه به این هدف رسید؟ 🎙 | 👌فوق العاده| 🖥 @mahdihoseini_ir |
وجودتـان را . . . با "عشـق" سرشته بودنـد؛ و سرنوشت تان را، بـا "شهـادت" 🌱راه حسینی ادامه دارد... 🖥 @mahdihoseini_ir |
دنیا دو روز است؛ روزی بـه سود تو و روزی به زیان تو. هرگاه بـه سود تو بود، سرکشی نکن و وقتی بـه زیان تو بود، شکیبایی پیشه کن. (ع)| ‌غررالحکم، ۱۹۱۷ 🖥 @mahdihoseini_ir |
🍃من از این ماموریت آخر اصلا خبر نداشتم. مثل همیشه آمد خانه ما برای خداحافظی و گفت: قرار است امشب برای ماموریت برود، اما نگفت کجا. نمی دانم چرا اصلا نپرسیدم. با خود گفتم: حتما از همان ماموریت های کاری همیشگی است. خیلی عجله داشت. 🔹گفت: ماموریتم یه دفعه پیش آمده، می خواهم بروم کار دارم و خیلی عجله دارم.  😢وقتی داشت می رفت نمی دانستم برای آخرین بار او را بغل می کنم و می بوسم. سرتاپایش را نگاه کردم و در دلم قربان صدقه اش رفتم. از ریش هایش خوشم می آمد. مثل همیشه بوی عطر گل و گلاب می داد. یک بار از او پرسیدم: «مامان! چیزی زدی این قدر بوی خوبی می دهی؟» خندید و گفت «نه!» 💫بچه ام خوشبو بود و آن هم به خاطر رفتار خوب، ایمان قوی و زیارت عاشورایی بود که هر روز می خواند... نوید شاهد✐ 🖥 @mahdihoseini_ir |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎺نواختن نقاره در آستانه میلاد با سر سعادت مادر هستی (سلام الله علیها) حرم مطهر رضوی ۹۹.۱۱.۱۴ ❁❦ 🖥 @mahdihoseini_ir |
🏷دلتنگی مادرانه 📝خاطره گویی بزرگوار 🖥 @mahdihoseini_ir |
آدم اگر خودش دلسوز خودش نباشد، هیچ دلسوزی دیگری برای او اثر نخواهد داشت. در روایات متعدد آمده که شخص مومن نیازمند است به واعظ درونی. واعظ درونی نیرویی است که هیچ چیز خارجی نیاز ندارد. خودش، خودش را موعظه می‌کند و اگر نیرومند باشد خودش را رها نمی‌کند تا زمانی که از بدی دست بردارد. اگر انسان این حالت را نداشته باشد و دغدغه‌ای در وجودش نباشد، دلسوزی پدر و مادر و رفیق و ... به دردش نمی‌خورد. اگر انسان یک خطایی می‌کند و راحت است، یک مشکل اساسی دارد. اگر کسی ایمان داشته باشد در پس خطای خودش نمی‌تواند آرام باشد. چون چیزی در درونش او را آزار می‌دهد که همان واعظ درونی است. آدم اوایل جوانی و نوجوانی از چنین نیروی برخوردار است. اگر انسان مدام خطا کرد این نیرو ضعیف می‌شود و سپس از بین می‌رود. برای بدست آوردن این نیرو باید به طور جدی رفتارش را کنترل کند و رفتار و اعمالش را تصحیح نماید. در هر صورت آدم هوا و هوس دارد و این طبیعی است. حالا آیا نیروی مقابل وجود دارد یا خیر؟ اگر این نیرو وجود داشته باشد می‌تواند بایستد. روانشناسان اصطلاح وجدان اخلاقی را برای این نیرو یا همان واعظ درونی به کار می‌برند استاد @mahdihoseini_ir
انقلاب اسلامی ایران @mahdihoseini_ir