🏷عید #قربان
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_حسینی
.
راه حسینی🚩
@mahdihoseini_ir
📱 | 💻 | 🖥
پ.ن:عکس مربوط به همین خاطره است.
دل از هوا و هوس ها بریده اند اینان
شراب لم یزلی را چشیده اند اینان
تمام هستی شان را به کف گرفتند و
متاع جنتشان را خریده اند اینان
مدافعان حریم ولایت عشقند
حماسه های بزرگ آفریده اند اینان
کبوترانه از این آشیانه ی خاکی
بدون وحشت وترسی پریده اند اینان
#شهید_مهدی_حسینی #فرمانده_مهدی
@mahdihoseini_ir
🔰 سخننگاشت | سه هدف اصلی تحریم آمریکا علیه ایران چیست؟
۱-تقابل مردم با حکومت
۲-جلوگیری از پیشرفت ایران
۳-فروپاشی اقتصاد کشور
🔻رهبر انقلاب: تحریمی که آمریکاییها علیه ملّت ایران به کار گرفتهاند، قطعاً یک جنایت است. هدف کوتاهمدّت تحریم این است که ملّت ایران خسته بشوند و در مقابل دستگاه حکومت بِایستند. هدف میانمدّت آنها این است که با این تحریم از پیشرفت کشور مانع بشوند، مخصوصاً پیشرفت علمی. هدف بلندمدّتشان هم به ورشکستگی کشاندن دولت است؛ یعنی متلاشی کردن اقتصاد کشور و فروپاشی اقتصاد کشور. ۹۹/۵/۱۰
🏷 سخنرانی تلویزیونی به مناسبت #عید_قربان
#رهبری
@mahdihoseini_ir
@khamenei_ir
#کلام_آسمانی ❣️🌸
#نهج_البلاغه
🌸و الْجَزَعُ مِنْ أَعْوَانِ الزَّمَانِ
💠جزع و بى تابى به حوادث دردناک زمان کمک مى کند»
✍️اشاره به این که گذشت زمان قواى انسان را تدریجاً تحلیل مى دهد و هر نفسى قدمى به سوى مرگ است; ولى جزع و بى تابى سبب تشدید آثار آن مى شود اى بسا عمر هفتاد ساله را به نصف تقلیل مى دهد، بنابراین همان گونه که صبر و شکیبایى با حوادث تلخ مى جنگد و انسان را در برابر آنها استوار مى دارد جزع و بى تابى به کمک آن حوادث مى شتابد و آثار آن را در وجود انسان عمیق و عمیق تر مى سازد.
📚 #حکمت ۲۱۱
🆔 @mahdihoseini_ir
🌱نکند سنگ به پیشانی گنبد بزنند...
آقامهدی همیشه میگفتند،حتی اگر تنها هم بمانم،تا قطره خونم از حرم حضرت زینب(س)دفاع میکنم.
-مارادعاکن که سخت گرفتاریم-
راه حسینی
@mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.انفجار در بیروت یک فاجعه است.
@mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بطور واضح انفجار را ببینید.
@mahdihoseini_ir
🌿غدیر، برکهای از تدبیر بود برای رسیدن بـه رستگاریهـای پیاپی، رسیدن بـه همصدایی و همسویی.
🍃غدیر میخواست تمامیِ فاصلهها را بـه صفر برساند و بـه مارهای خفته و مترصد، طعم گس هلاکت بچشاند.
میخواست تحریف، در جامعه نیفتد.
کدام زخم، با فراموشیِ این میثاق برابری میکند آیا؟!
عیدی آمد و سوزندگیِ آن بیابان، خنکایِ بهار را لمس کرد.
برکهای که ماناتر از اقیانوس بود، امامت را بـه جریان انداخت.
🍃غدیر، آبراههای بود بـه خشکزار اندیشههـای تمام اَعصار.
👌 #غدیری_ام
#شهید_مهدی_حسینی
@mahdihoseini_ir
.
اَللّهُمَ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج
.
#یاصاحبالزمانارواحنافداه
.
کجاستصاحبدلهای
گردوخاکیمان
.
#جمعه_های_دلتنگی
.
@MahdiHoseini_IR |
راه حسینی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠مظلومیتِ علی علیه السلام
آداب روز عید غدیر به سفارش امیرالمومنین علی علیه السلام
#مبلّغ_غدیرباشیم
#فقط_به_عشق_علی
@MahdiHoseini_IR
بسم الله الرحمن الرحیم🌱
.
بدن بیحرکت سلمان بود که روی زمین، غرق خون افتاده بود و لباسهایش را از تنش درآورده بودند. دهان و سرش پر از لختههای خون بود. صدای خسخس نفسهایش هنوز شنیده میشد. مهدی به سختی از جا بلند شد. حالا دیگر صدای نالهاش، ضجه شده بود. به هر سختی، بدن سلمان را روی دوش گرفت تا از معرکه بیرون ببرد.
صدای هلهله و کف و سوت تظاهرات کنندگان، فضا را پر کرده بود. از به زمین خوردن و برخاستن مهدی لذت میبردند. مهدی یک لحظه خوش را در صحرایی احساس کرد که دو لشکر جلوی هم هستند. انگار صدای لشکری را میشنید که هلهله میکنند تا صدای حسین(ع) را نشنوند. گوشهایشان آنقدر به شنیدن باطل عادت کرده و خو گرفته بود که دیگر صدای حق برایشان زجرآور بود.
چند قدم به سختی برداشت و گوشش را روی قلب سلمان گذاشت. صدای ضعیف ضربانش را که شنید، امیدش برای گامهای بعدی بیشتر شد، تا اینکه خورد زمین و دیگر چیزی نفهمید. وقتی به هوش آمد...
📲سفارش از طریق ایتا و تلگرام:
0919-76-79-144
@hosseini_ircontact
کتاب تمنای بی خزان خاطرات و زندگینامه شهید مدافع حرم مهدی حسینی
👈ارسال #رایگان کتاب به سراسر کشور
#تمنای_بی_خزان #شهید_مهدی_حسینی
راه حسینی@MahdiHoseini_IR #محدود
🔰لوح | پیکر مجروح یمن
🔻حضرت آیتالله خامنهای: «همه ملّتهای مسلمان را برادران خود میدانیم و غم و گرفتاری جوامع مسلمان را گرفتاری خود به شمار میآوریم. کمک به فلسطین مظلوم، دلسوزی برای پیکر مجروح یمن و دغدغهمسلمانان زیر ستم در هر نقطهی جهان رااهتمام همیشگی خود قرار میدهیم.» ۱۳۹۹/۰۵/۰۷
🔹#رهبری
@MahdiHoseini_IR
•﷽•
سلام وعرض ادب.
إن شاء الله که حال دلتون خوب باشه😊
قصد داریم توی این یه هفته مانده به تولد رفیق شهیدمون
#مهدی_حسینی
براش#هدیه بفرستیم🎁🎁
اونم هر روز تا روز تولدش..☺
خب حالا هدیه ما خواندن هر روز سوره های:👇👇👇
حشر،الرحمن،و یاسین
وهدیه کردن🎁 ثواب قرائت این سوره ها به
روح مطهر پاسدار رشید اسلام #شهید_مهدی_حسینی..
حالا اگه دوست داشته باشی میتونی این هدایارو با ۱۰۰تا ذکر صلوات تزیین هم بکنی🎈🎊🎉
باز هم سلیقه خودتونه هر جوری که میتونین این هدایاتون رو تزیین کنید...🎀☺😊..
إن شاء الله از امشب تا تولد آقامهدی بخشی از کتاب #تمنای_بی_خزان رو ساعت 22:00 در کانال میذاریم...
@MahdiHoseini_IR
•﷽•
خانه ای شلوغ و پُر از صدا با چند اتاق مجزا،
و ساکنینی که پسر عموهای هم بودند..
در صبح یک روز تابستانی🌞
خیابان نامجو،
ایستگاه کاشیان،
به استقبال پسرسفید و موطلایی😍گوهر خانم رفتند...
گذاشته بودنش وسط وهرکدام نظری می دادند
_وای نگاه کن!
این شبیه کیه آنقدر سفیده 🤔؟؟
_به باباش که نرفته، به مامانش؟
فکر نکنم.
_این بچه شبیه هیچ کدوم مون نیست، یه جور دیگه خوشگله.
صدای خنده ی جمع وقتی بلند شد که یکی از بچه ها، نوزاد را با انگشت نشان داد وگفت:
((مامان این چیه؟))
مادرش که زن یکی از پسر عموها بود باخنده و محبت گفت:
((چی نه مامان جان کیه!))
ادامه دارد..................
همراه ماباشید🙏
#بخشی_از_کتاب_تمنای_بی_خزان
#روز_شمار
😍تا تولد آقا مهدی 7 روز و 2 ساعت و 17 دقیقه😍
👈من زِ خود گم میشدم
چون میشنیدم نامِ تو ...! 💌
@MahdiHoseini_IR
『 بِسـ❥ــمِـ اللهِ الرحمٰنِ الرحیمْـ 』
🌸 امام کاظم (ع) : هرنیرومندی درمقابل نیرومندی خداوند، ناتوان است
⏳دوشنبه
۲۰ مرداد ۱۳۹۹
۲۰ ذی الحجه ۱٤٤۱
۱۰ آگوست ۲۰۲۰
🌸 ذکر روز : یا قاضی الحاجات
@MahdiHoseini_IR
😔 با یاد دمشق غرق غم می باشم😔
🌹در بین همین نوحه و دم می باشم🌹
با پرچم سرخ "یا اباعبدالله"
✋سرباز مدافع حرم می باشم✋
#شهید_مهدی_حسینی
✊لعنت الله علی من عاداک یا زینب✊
@MahdiHoseini_IR
آقا مهدی
•﷽• سلام وعرض ادب. إن شاء الله که حال دلتون خوب باشه😊 قصد داریم توی این یه هفته مانده به تولد رفی
بخشی از کتاب
#تمنای_بی_خزان👇👇👇👇👇
قسمت دوم...
•﷽•
خانه ی پرجمعیت خیابان نامجو،
با آمدن نوزاد تازه که حالا اسمش را مهدی گذاشته بودند
صفای دوچندانی به خود گرفته بود.😊
برنامه هر روز اهالی خانه،
پهن کردن یک سفره ی عریض و طویل بود، برای صبحانه و ناهار وشام.
پس از شب نشینی و ظرف شستن خانمها،
هرکسی به اتاق خود می رفت.
با ورود به اتاق،
خستگی از تن عابد و گوهر در می رفت وتازه می شد سرشب.
شروع میکردند با مهدی بازی کردن.
از همان اول هم نگاه معصوم و مهربانی داشت.
چشمان رنگی اش باهر لباسی به رنگی درمی آمد.
هر روز که به ماه های عمرش اضافه
می شد،
در دل گوهر وعابد،
بیش تر جا باز می کرد.
سوگلی خانه شده بود.
شاید برای همین گوهر حساسیت عجیبی روی این بچه داشت.
حواسش بود همیشه مرتب باشد،
بهترین لباس را برایش بخرد، تنش کند و بزرگ شدنش را تماشا کند..
ادامه دارد...........
همراه ماباشید🙏
💌تا تولد آقامهدی 6 روز و 2ساعت و6 دقیقه 💌
👈‹ لحظههامیگذرد؛
آنچهبگذشت، نمیآیدباز›💟