▪️ماه #محرم که فرا میرسید، مهدی پیراهن مشکی خود را آماده میکرد و تا پایان #ماه_صفر آن را میپوشید. در هیات «یا زهرا» محله نظام آباد تهران فعالیت داشت و هر کمکی که میتوانست، انجام میداد. مهدی آشپز هیات نیز بود...
#شهید_مهدی_حسینی | همسرشهید
🖥 @mahdihoseini_ir
مهدی قبل از رفتن به سوریه، آخرین پیامکش را برای یکی از دایی هایش فرستاد :
دایی! من رفتم. دستمال اشکهام رو با کمی تربت #کربلا گذاشته ام لای قرآن روی طاقچه. اگه یه وقت طوری شد، آنها بگذارید کنارم....
#مدافع_حرم | #شهید_مهدی_عزیزی
🖥 @mahdihoseini_ir
🏴و سُبِىَ أَهْلُک َ کَالْعَبیدِ ، وَ صُفِّدُوا فِى الْحَدیدِ ، فَوْقَ أَقْتابِ الْمَطِیّاتِ ، تَلْفَحُ وُجُوهَهُمْ حَرُّ الْهاجِراتِ، یُساقُونَ فِى الْبَراری وَالْفَلَواتِ ، أَیْدیهِمْ مَغلُولَةٌ إِلَى الاَْعْناقِ ، یُطافُ بِهِمْ فِى الاَْسْواقِ.
▪️اهل وعیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند و در غُل و زنجیرآهنین برفرازجهازِ شتران دربند شدند، گرماى (آفتابِ) نیمروز چهره هاشان مى سوزاند ، در صحراها و بیابانها کشیده می شدند، دستانشان به گَردَنها زنجیرشده، درمیان بازارها گردانده می شدند.
📚فرازی از زیارت ناحیه مقدسه
🖥 @mahdihoseini_ir
🏴کمپین #به_تو_از_دور_سلام
☑️ قرائت همگانی زیارت اربعین، ساعت ۹ صبح روز #اربعین، روی پشت بام ها و ایوان منازل
▪️دوستان و همسایگان خود را برای پیوستن به این کمپین دعوت کنید.
🖥 @mahdihoseini_ir
مهدی هیچگاه شعار نمیداد و محب اهلبیت (ع) بودن خود را در عمل ثابت میکرد. زمانیکه میگفت :
«اگر در عاشورا بودم، با ارباب همراه میشدم.»
در واقعیت نیز همان را نشان میداد...
#شهید_مهدی_حسینی | روایت همسر شهید
🖥 @mahdihoseini_ir
#حکایت📚
جوانی به سراغ عالمی رفت و گفت سه
سوال دارم:
➊↫وجود خدا راثابت کن
➋↫وجود قضا وقدر را..
➌↫چطور میشه که شیاطین از آتش
هستند ودر قرآن امده که درجهنم عذاب میشن
آتش بر آتش چگونه تاثیر دارد؟
‼️عالم سیلی بر صورت جوان زد جوان ناراحت
شد که مگه من چه گفتم که منوزدین.عالم گفت
جواب هرسه سوال توست.
‼️سیلی زدن ایجاد درد کرد آیا درد رادیدی؟
گفت ندیدم ولی دردراحس کردم
عالم گفت: خدا هم وجود داره
وجود او بانعمت هامعلوم میشه
آیا میدانستی که سیلی میزنم
گفت خیر گفت این قضا وقدر هست.
دست من وصورت تو ازیک جنس بود
اما درد را بر صورت وارد کرد
همانطور میتواند آتش بر آتش
ایجاد عذاب کند.
🖥 @mahdihoseini_ir
یه شب نیمه هاى شب بود و بچه ها خوابیده بودن. از صداى ناله یکى از بچه ها بقیه بیدارشدن. یکى رفت روسرش بیدارش کرد گفت چیه سیدخواب بد دیدى؟
زد زیرگریه هرچى گفتن چی شده فقط گریه میکرد. تااینکه گفت خواب بى بى زینب دیدم. همه گفتن خوش بحالت اینکه گریه نداره. حالا بى بى چى گفت بهت؟ باگریه گفت :
بى بى فرمودن مااهل بیت به شما بچه هاى شیعه افتخار میکنیم. یهو دیدم دست راست بى بى خونى و دست چپ مبارکش سیاه و کبود. گفتم بى بى جان مگه ما بچه شیعه هاى حیدرى مرده باشیم که دستاى مبارکتون اینجور باش. چی شده بى بى جان. ایشون فرمودن پسرم وقتى دشمن گلوله اى به سمت شما شلیک میکنه با دست راستم جلو اون گلوله رو میگیرم تا به شما نخوره واسه همین خونى شده و زمانى که شما گلوله اى به سمت دشمنان شلیک میکنین بادست چپ هدایتش میکنم تابه هدف بخوره واسه همین دست چپم کبود شده...
سه روز بعد سید مصطفى حسینى که خواب حضرت زینب رو دیده بود شهید شد.
#مدافع_حرم | #شهید_سید_مصطفی_حسینی
🖥 @mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹انیمیشن سفر عشق با صدای محمدحسین پویانفر و سید مصطفی موسوی به زبان فارسی عربی
قصه عشق از آن روز شروع شد که خدا
مهر یک شش گوشه انداخت میان دل ما...
#اربعین . . .
#حب_الحسین_یجمعنا❤️
#ما_ملت_امام_حسینیم✌️
📲🖥 @mahdihoseini_ir
از پایه فرو ریخت
دلم تا که تو رفتی
در پیله ی خود
مُردم و...
پروانه نشد دل
#شهیدانه | #شهید_مهدی_حسینی
🖥 @mahdihoseini_ir
آقا مهدی
از پایه فرو ریخت دلم تا که تو رفتی در پیله ی خود مُردم و... پروانه نشد دل #شهیدانه | #شهید_مهدی_حس
✍خاطره از یکی از رزمنده های یگان فاتحین
برای عملیات محرم عازم سوریه شده بودیم بعد از رسیدن به دمشق ما رو سوار اتوبوس ها کردند. قبل از سوار شدن به اتوبوس حسابی مارو توجیه کردند که تو مسیر از ماشینها پیاده نشیم و کلی از این دست تذکرها.
اتوبوس ها حرکت کردند ماهم با رفیقامون کنار هم نشسته بودیم روحیه بچه ها خیلی عالی بود، مقصد ما حلب بود اما به خاطر شرایط و خوردن به تاریکی شب مجبور بودیم شب را در حماء بمانیم.
حدود نماز مغرب بود رسیدیم به مقر اصلی حماء که قرار بود شب را آنجا بمانیم جمعیت نیروها زیاد بود. بعد از نماز زیارت عاشورا و بعد هم شام رو خوردیم کم کم هوا سرد شده بود نیروهایی که تو اون مقر بودند برامون پتو آوردند و خودشون پتو هارو تقسیم میکردند. من با رفقام حلقه زده بودیم و مشغول حرف زدن بودم که نفری که پتو تقسیم میکرد رسید به ما، ناگهان سرم رو بلند کرده که پتو رو بگیرم که یه دفعه خشکم زد.
کسی که پتو تقسیم میکرد کسی نبود به جز مهدی حسینی تا دیدمش بی اختیار پریدم بغلش کلی ذوق کردم اونم کلی خوشحال شد. کلی باهم حرف زدیم بهش گفتم حاج مهدی اینجا چیکار میکنی گفت داداش خدمتگزاری رزمنده رو انجام میدم بهش گفتم سمتت چیه؟
گفت هیچ کارم اینجا میبینی که دارم پتو پخش میکنم!
بعد از حدود یه ساعت حرف زدن بهم گفت برو بخواب صبح زود باید حرکت کنی بعد از هم خداحافظی کردیم گفت فردا میبینمت داداش.
قبل از اذان بیدارمون کردند و رفتیم برای نماز خوندن بعداز نماز جماعت صبح گفتن به خط بشیم با تمام تجهیزات فرمانده مقر و مسئول انتقالمون به حلب میخواست صحبت های نهایی رو انجام بده.
تمام نفرات به خط شدیم که فرمانده بیاد که دوباره مات شدم. آقا مهدی دیدم داره میاد پیش نیروها و با همون لحن زیبا و لبخند همیشگی شروع کرد برای نیروها صحبت کردند. بعد از تموم شدند حرفای آقا مهدی خواستیم سوار اتوبوس بشیم بهش گفتم :
حالا تو هیچکاره ای با معرفت؟
گفت : داداش دعا کن عاقبت بخیر بشیم
که عاقبت بخیر هم شد...
#شهید_مهدی_حسینی | #مدافع_حرم
🖥 @mahdihoseini_ir
ألسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقَ بِالظُّـلْمِ دَمُهُ
▪️سلام بر آن کسى که خونش به ظلم ریخته شد.
📚فرازی از زیارت ناحیه مقدسه
🆔 @Agamahmoodreza
من در آن لحظهی آخر که #شهید_حسین_همدانی را دیدم، یک لحظه تکان خوردم. فهمیدم که او از شهادتش مطلع بوده است...
آنجا با خنده به من گفت که بیا با هم یک عکسی بگیریم؛ شاید این آخرین عکس من و تو باشد. خیلی اهل این کارها نبود که به چیزی اصرار کند و بخواهد مثلا عکسی بگیرد؛ چه از خودش، چه با کس دیگری.
من وقتی این حرف را زد تکان خوردم، خواستم بگویم که شما نروید - از همانجایی که او میخواست برود، من داشتم برمیگشتم- ولی یک حسی به من گفت خب چیزی نیست، خبری نیست، چیزی به او نگفتم. وقتی که این حالت را در شهید همدانی دیدم، این شعر در ذهنم آمد:
رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
چون رهند از دست خود دستی زنند
چون جهند از نقص خود رقصی کنند
این حالت خیلی حالت زیبایی است. قطرهای که به دریا متصل میشود، دیگر قطره نیست؛ دیگر دریاست...
۹۵/۷/۱۴
سالگرد شهادت : ۱۶ مهر ۹۴ | به روایت #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🖥 @mahdihoseini_ir
محروم؛
یعنی همان چشمان من،
که از دیدن کربلای تو محروم شد....💔😢
#Arbaeen2020
#اربعین
🖥 @mahdihoseini_ir
هرجایی که به تنگنا میرسم، احساس میکنم مهدی کمکم میکند. من و نغمه مهدی را با چشم دل میبینیم. اولین مرتبه پس از شهادتش به کربلا رفتیم. سفر بسیار سختی بود؛ نغمه بیقراری میکرد و من تنها بودم. هر چند که حضور مهدی را همه جا در کنار خود احساس میکردیم؛ اما بسیار اذیت شدیم. چرا که همیشه همسرم همراه ما بود، اما حالا باید خودمان حتی چمدانها را جا به جا میکردیم...
#شهید_مهدی_حسینی | #همسرانه
🖥 @mahdihoseini_ir
أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَةِ عَنِ الاَْبْدانِ
أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحْتَسِبِ الصّابِرِ
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر
سلام بر آن سرهاى جدا شده از بدن
سلام بر آن حسابگر (اعمالِ خویش براى خدا) و شکیبا
سلام بر آن مظلومِ بى یاور
▪️فرازهایی از زیارت ناحیه مقدسه
🖥 @mahdihoseini_ir
مهدی طرفدار پر و پا قرص پرسپولیس بود. سال ۹۵ پرسپولیس با الاهلی عربستان بازی داشت. آن موقع اوضاع سیاسی ما و عربستان به شدت متشنج بود. بازی رفت پرسپولیس میزبان بود، ولی آنها نمیآمدند ایران و نهایتاً بازی در عمان برگزار شد. بازی رفت ۲-۲ مساوی شد. بازی برگشت هم یک بر یک مساوی بودند که پنالتی به نفع #پرسپولیس اعلام شد. اگر گل میشد پرسپولیس صعود میکرد. من در آن لحظه فقط به فکر پیروزی تیمم بودم. ولی داداش دستهایش را رو به آسمان کرد و گفت : خدایا به خاطر دل شیعهها گل شود.
هر بار که یاد این خاطره میافتم میبینم من به فکر فوتبال بودم و او به فکر دل شیعهها. فوتبال علاقه زمینی است، اما مهدی به همین علاقه زمینی، آسمانی فکر میکرد.
#شهید_مهدی_دهقان | شهید جنایت تروریستی رژیم صهیونیستی پایگاه هوایی T4 سوریه در ۲۰ فروردین ۱۳۹۷
🖥 @mahdihoseini_ir
🔰 #هم_اکنون
🏴 قرائت زیارت #اربعین، هم نفس
با رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی)
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
📆 پنجشنبه ۱۷ مهرماه ۱۳۹۹
📺 پخش زنده و مستقیم مراسم
📱 از شبکه یک سیما :
http://tv1.ir/live
📱 از اینستاگرام :
https://instagram.com/khamenei
🖥 @mahdihoseini_ir
Shab19Safar1399[06].mp3
10.03M
🏴🏴🏴🏴🏴
میون موکبا....
کنار زائرا....
نجف تا کربلا.....
جای ما خالی....💔
🎙حاجمیثممطیعی
#به_تو_از_دور_سلام😭
#ما_ملت_امام_حسینیم☝️
#اربعین حسینی تسلیتباد🖤
🖥 @mahdihoseini_ir
سال ۱۳۹۵ اولین مرتبهای بود که برای ماه #محرم در ایران حضور نداشت. زمانیکه به آقامهدی میگویند : اگر میخواهی به ایران برگرد!
پاسخ میدهد :
«حتی اگر تنهاترین سردار باشم، امسال مراسم عزاداری سالار شهیدان را با کمک بچهها در سوریه برگزار میکنم. اِنشاءالله حضرت زهرا (س) قبول میکنند.»
هر چند که این فرصت مهیا نشد. تصاویر شهادتش نشان میدهد که همچون حضرت زهرا (س) از پهلو مجروح میشود و ظهر اولین روز ماه محرم با لبان تشنه به آرزوی خود میرسد.
#شهید_مهدی_حسینی | مدافع حرم
#ما_ملت_امام_حسینیم☝️
🖥 @mahdihoseini_ir
🚩اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً
🍃خدایا ، در این لحظه و در تمام لحظات ، سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى گر و راهنما و دیدبان ولىّ ات حضرت حجّة بن الحسن ، که درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد ، باش، تا او را به صورتى که خوشایند اوست، و همه از او فرمانبرى مینمایند،ساکن زمین گردانیده ،و مدّت زمان طولانى در آن بهرهمند سازى.
🖥 @mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به یاد شهیدانی
که کربلا نرفتند..
#video
@mahdihoseini_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید مدافع حرم مهدی حسینی، متولد ۱۳۵۹ و ساکن تهران بود. به عنوان یکی از فرماندهان مستشاری به سوریه رفت و در روز ۱۳ مهرماه ۹۵ بر اثر یک انفجار انتحاری در حومه حلب به شهادت رسید. از او یک دختر به نام نغمه به یادگار مانده است.
#شهید_مهدی_حسینی
🖥 @mahdihoseini_ir