eitaa logo
آقا مهدی
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
95 فایل
خوشـبـحـال هـر عاشـقـی که اثری از معشوق دارد. شهیدِ حَرَم|شهید مهدی حسینی| کانال رسمی/ بانظارت خانواده شهید ٢٧مرداد١٣٥٩ / ولادت ١٢مهر١٣٩٥ / پرواز مزار:طهران/گلزارشهدا/قطعه٢٦-رديف٩١-شماره٤٤
مشاهده در ایتا
دانلود
ای اُمید ما یابن فاطمه بیا انتظار تو شور لحظه های ما ندبه های ما می زند صدا تو را یابن فاطمه... یابن فاطمه، العجل بیا بیا...
▪️دعـای فرج ✨ بِسْمِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ ✨ اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاء،ُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَب،ُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ، يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ، اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمين بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرين.
التماس دعا شبتون امام حسینی💔 ▪️ 🏴
🕊بسم رب الشهدا...🕊
🌿إذا نَزَلت بِکم شِدّة فَاستَعینوا بِنا عَلَى اللَّه وَ هُوَ قَولُ اللَّهِ: «وَ للَّهِ الأسماءُ الحُسنى فَادعوه بِها» 🌿هرگاه سختی و دشواری به شما رو آورد، به‌واسطهٔ ما از درگاه الهی کمک بخواهید. همین است مراد سخن خداوند که فرموده: «و برای خدا، نام‌های نیکو است پس او را به آن نام‌ها بخوانید.» (ع)| بحار الأنوار، ج‏۹۱، ص۵📚 🌱 @mahdihoseini_ir |
آقا مهدی
از چشمانش اشک میریخت و چهره ی مهدی را با لذت نگاه میکرد. -زهراخانوم؟ -جون دلم -یه قاب عکس اون گوشه خ
منزل مادر و پدر مهدی هم حسینیه بود. شروع بدون مهدی برای آن ها خیلی راحت نبود. پدرها معمولاً احساساتشان را خیلی سخت نشان می دهند. طوری صحنه سازی می کنند، انگار خیلی دربند این مسائل نیستند. ولی این بار پدر مهدی نمی توانست دلهره و دلتنگی را با حفظ ظاهر از خودش دور کند. زهرا بعد از آماده کردن خانه ی خودش، آمده بود آنجا. رفت کنار پدر شوهرش نشست. -آقاجون دوست داری با مهدی صحبت کنی؟ -اصلاً. -واقعاً؟ -آره اصلاً دوست ندارم. شیطنت پدر برای عروس گل کرده بود و عروس هم... -پس میگیرمش که تصویری باهاش صحبت کنی. -به! سلام زهراخانوم. اِ ببخشید. سلام بابا. فکر کردم زهراست. اشک گوشه ی چشم پدر جاری شد. زهرا، خوب می دانست این پدر چقدر دلتنگ است، اما نگران هم بود. در مدتی که سوریه بود، می دانست که مهدی از این وابستگی های عاطفی که ممکن بود موقع کار، مانعش بشود، فرار می کرد. اما دیدن چهره ی مادر و پدری که داشتند با لذت با عزیز دلشان صحبت می کردند، برایش حلاوت خاصی داشت. | روایت همسربزرگوار شهید برشی از کتاب عاشقانه 📖 بخش ششم▪️ 🌱 @mahdihoseini_ir
🌟 بهره ای ✍ مرگ حق است، و سرانجام اتفاق می‌افتد؛ اما چگونگی آن را خود رقم می‌زنیم! امام فرصت زیبا مُردن بود، که منّت بر سر صحرا گذاشته بود! اما چه کم بودند آن‌ها که دست‌هایشان را، گشودند به گرفتنِ دست‎‌های او! چه کم بودند آن‌ها که فهمیدند؛ امام اگر یاری می‌خواهد؛ منتی‌ست بر سرِ زمین! یاری خواستن او، برای نیاز ماست؛ نه احتیاج او 💥... «فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ» چه اندکند دینداران؛ وقتی به بلا آزموده می‌شوند ❗️ 🌱 @mahdihoseini_ir |
بسم رب الحسین (ع)🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به تماشای تو دریا ننشیند چه کند به تماشات سراپا ننشیند چه کند
مادر و پدر شهدا خیلی خوب درک کردن این بیت ها رو... چه علی اکبرهایی که دادند...💔 بعضی هم علی اصغر تحویل گرفتند... خدا صبر بده
آقا مهدی
به تماشای تو دریا ننشیند چه کند به تماشات سراپا ننشیند چه کند
اینکه گفتم مثلی بود که یعنی پدری پسرش را به تماشا ننشیند چه کند...
«شاه شمشاد قدان خسرو شیرین دهنان» اگر این قافیه زیبا ننشیند چه کند
ماه من می رسد از راه و جوان است هنوز ماه من اینهمه بالا ننشیند چه کند...
مادری را غم دامادی فرزندش سوخت دو جهان در غم لیلا ننشیند چه کند... 😭😭 مادرجان چه خوب شد کربلا نبودی ببینی تن اربا اربای علی اکبرت رو...
تشنه از اسب بیافتد پسر آنگاه پدر کمرش نشکند از پا ننشیند چه کند 😔
تک و تنها و غریبانه نماز شب کیست که نشسته است؛ خدایا ننشیند چه کند
🌱 🏴 نوشته‌اند تا اصحاب زنده بودند، تا یک نفرشان هم زنده بود، خود آنها اجازه ندادند یک نفر از اهل بیت پیغمبر، از خاندان امام حسین، از فرزندان، برادرزادگان، برادران، عموزادگان به میدان برود. می‌گفتند آقا اجازه بدهید ما وظیفه‏ مان را انجام بدهیم، وقتی ما کشته شدیم خودتان می‌دانید. اهل بیت پیغمبر منتظر بودند که نوبت آنها برسد. آخرین فرد از اصحاب اباعبدالله که شهید شد، یکمرتبه ولوله ‏ای در میان جوانان خاندان پیغمبر افتاد. همه از جا حرکت کردند. نوشته‌اند: «فَجَعَلَ یودَعُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً» شروع کردند با یکدیگر وداع کردن و خداحافظی کردن، دست به گردن یکدیگر انداختن، صورت یکدیگر را بوسیدن. از جوانان اهل بیت پیغمبر اول کسی که موفق شد از اباعبدالله کسب اجازه کند، فرزند جوان و رشیدش علی اکبر بود که خود اباعبدالله درباره‌اش شهادت داده است که از نظر اندام و شمایل، اخلاق، منطق و سخن گفتن، شبیه ترین فرد به پیغمبر بوده است. سخن که می‌گفت گویی پیغمبر است که سخن می‌گوید. آنقدر شبیه بود که خود اباعبدالله فرمود: خدایا خودت می‏دانی که وقتی ما مشتاق دیدار پیغمبر می‌شدیم، به این جوان نگاه می‌کردیم. آیینه تمام نمای پیغمبر بود. این جوان آمد خدمت پدر، گفت: پدرجان! به من اجازه جهاد بده. درباره بسیاری از اصحاب، مخصوصاً جوانان، روایت شده که وقتی برای اجازه گرفتن نزد حضرت می‌آمدند، حضرت به نحوی تعلّل می‌کرد (مثل داستان قاسم که مکرر شنیده‌اید) ولی وقتی که علی اکبر می‌آید و اجازه میدان می‌خواهد، حضرت فقط سرشان را پایین می‌اندازند. جوان روانه میدان شد. نوشته‌اند اباعبدالله چشمهایش حالت نیم خفته به خود گرفته بود: «ثُمَّ نَظَرَ الَیهِ نَظَرَ ائِسٍ» به او نظر کرد مانند نظر شخص ناامیدی که به جوان خودش نگاه می‌کند. ناامیدانه نگاهی به جوانش کرد، چند قدمی هم پشت سر او رفت. اینجا بود که گفت: خدایا! خودت گواه باش که جوانی به جنگ اینها می‌رود که از همه مردم به پیغمبر تو شبیه ‏تر است. جمله‌ای هم به عمر سعد گفت، فریاد زد به طوری که عمر سعد فهمید: "یابْنَ سَعْدٍ قَطَعَ اللهُ رَحِمَک" خدا نسل تو را قطع کند که نسل مرا از این فرزند قطع کردی. 😭😭 🌱 @mahdihoseini_ir |
تو نبودی ای بابا بد کشتنم... تو نبودی ای بابا کم شد تنم... دست و پا جلو چشمِ تو میزدم... آه....mp3
12.67M
تو نبودی ای بابا بد کشتنم... تو نبودی ای بابا کم شد تنم... دست و پا جلو چشمِ تو میزدم... آه... 🎙محمدرضا طاهری و علی اکبرش حسین طاهری یا (ع)/ 🌱 @mahdihoseini_ir |
گرچه خاصیت یک نخل ثمر داشتن است نیمی از درد سرم چند پسر داشتن است
به تو و قد رشیدِ تو حسودی کردند کارِ این خیره‌ سران چشم نظر داشتن است
میوه‌ی فصلی و در مرز رسیدن اما چیدن تو چه نیازی به تبر داشتن است
😭😭
عرض ادب کنیم به حضرت زهرا✋😭 سلام یا حضرت مادر
باید از وسعت این دشت تو را جمع کنم تازه این کار به اما و اگر داشتن است... 😭😭 یاحسین
زیر بازوی مرا عمه نگه داشته است داغ تو خاصیتش دردِ کمر داشتن است 😔😭😭😭😭😭
یاحسین.... جوان از دست داده خوب درک میکنه اینو بمیرم برای دل مادر و پدر شهدا به خصوص اونایی که آرزوی دامادی بچشون به دلشون موند 😭
پنجه بر زلفِ سیاهت زده دشمن نکند کعبه‌یِ رویِ تو هم فکر حجر داشتن است
پیشِ این لشکر فاسق که فقط میخندند بدترین حال همین دیده‌یِ تر داشتن است 😭😭😭 یا رقیه جان