هَرگز به تو دستم نرسد، ماهِ بلندم
اندوهِ بزرگی است زمانی که نباشی ...
#شهید_مهدی_حسینی
•┈┈••✾••┈┈•
@mahdihoseini_ir
ماه مبارک رمضان بود که عکس برای من ارسال کرد.
پرسیدم آقامهدی موضوع این عکس چیه؟
در جواب پیامم گفت:
سفره افطار مدافعان حرم را ببین همسرم. این عکس در دست تو بماند به امانت. تا آن زمان که من شهید شدم...آنوقت به کسانی نشان بده که میگویند "هرکسی بره سوریه نونش تو روغنه" نشان بده و بگو:
«این سفره افطار مدافعان حرم هست»
#شهید_مهدی_حسینی|
روایت همسرشهید🍃
#ماه_رمضان
#سوریه
•┈┈••✾••┈┈•
@mahdihoseini_ir
خیلی تلاش میکرد کاری روی زمین نماند. خستگی برایش معنایی نداشت. به قول یکی از دوستان #آقا_مهدی که میگفت:
خستگی از دست آقامهدی خسته شده.
کتاب جاده سرخ📚
#شهید_مهدی_حسینی
•┈┈••✾••┈┈•
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
💠 غبار روبی دل
روایت همسر شهید
اگر هزار بار دیگر از مأموریت می آمد دوباره به مأموریت می رفت؛ نه برایم ذوق و شوق روز آمدنش کم میشد، نه می توانستم با دل تنگی های دم رفتنش کنار بیایم وقتی خداحافظی میکرد من از همان لحظه که پشت در بود دلتنگ میشدم. بین مأموریتهای سوریه یک ماهی هم به عراق رفت. ضمن انجام مأموریت به کربلا رفته بود و قسمتش شده بود که در مراسم غبارروبی حرم حضرت ابوالفضل (ع) شرکت کند. از آن سفر به بعد حال و هوای دل مهدی تغییر کرده بود انگار که به لطف و عنایت قمر بنی هاشم غبار دنیا از دلش گرفته شده بود. عاشق تر از سری های قبل برای دفاع از حرم عمه سادات میرفت.
کتاب جاده سرخ، ص ۹۱
#شهید_مهدی_حسینی
#آقا_مهدی
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
#شب_قدر است....
خودت دعاکن برای عاقبت بخیری من
مهدی....
داداش مهدی
صدامو داری😔💔
#برادر_مهدی
امن یجیب بخوان برای دلم
تویی که بخیر شد
عاقبتت...
#شهید_مهدی_حسینی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
هر کار می کنم؛
دلم احیا نمی شود
قرآن به نیّت منِ بیچاره وا کن،
ای شهـید ....
#شب_قدر
#شهید_مهدی_حسینی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
شهدا رو شفیع قرار دهیم...
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
عید سال ۹۳ رفتیم راهیان نور، هر جا میرفتیم میگفت خانم ما کاری برای شهدا نکردیم خدا کنه بتونیم دِین مونو بهشون ادا کنیم. خونها ریخته شده برای ما، برای راحتی و آزادی ما.
هر جا می رفتیم راوی صحبت میکرد، میرفت تو فکر و زیر لب نمیدونم چه چیزی زمزمه میکرد.
روایت همسر شهید
#عید_نوروز
#شهید_مهدی_حسینی
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
شهیدان از نفس افتادند
تا ما از نفس نیفتیم،
قامت راست کردند
تا ما قامت خم نکنیم،
به خاک افتادند
تا ما به خاک نیفتیم....
سالروز شهادت آقاسعید🌱
#شهید_مهدی_حسینی
#شهید_سعید_خواجه_صالحانی
#آقا_مهدی #آقا_سعید #شهید #شهدا #شهادت #شهیدان #شهیدان_خدایی #مدافع_حرم #مدافعان_حرم #شهدای_مدافع_حرم #عند_ربهم_یرزقون #تمام_زندگی_ام_فدای_رقیه(س) #دمشق #کربلا #دلتنگی #حضرت_زینب(س) #شهید_مدافع_حرم_مهدی_حسینی
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
به محض رسیدن و تقسیم کار مشخص شد من و آقا مهدی باید یکجا خدمت کنیم. حجم کار خیلی زیاد بود. ولی من حتی یک بار ندیدم آقا مهدی گله ای بکند. گاهی میگفتم:
- خستگی از دست آقا مهدی خسته شده.
اگر سرش خلوت میشد سریع برای کمک به بقیه بچه ها اعلام آمادگی می کرد. داوطلبانه کارها را به خوبی انجام میداد انجام کار آموزشی یا عملیاتی فرقی نداشت هر جا نیازی احساس میکرد، حاضر بود. بعد از یک مدت طولانی فقط یک هفته به مرخصی رفت. به خاطر تماس مسئول رده بالاترش مجدد به منطقه برگشت کار گره خورده بود و روزهای سختی داشتیم آقا مهدی به جای چند روز دو ماهی ماند. وقتی هم شرایط بهتر شد گفت
- من خانوادم رو تازه دیدم اینجا میمونم بچه ها برا دیدن خانواده هاشون برن و برگردن.
روایت همرزم شهید/ #آقا_مهدی
#شهید_مهدی_حسینی
برشی از کتاب جاده سرخ📚
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
💎به جوانان بگوئید این است راه #شهید_مهدی_حسینی
سه ویژگی در #آقا_مهدی برجسته بود!
1⃣بشدت وفادار به انقلاب اسلامی بود.
2⃣پشت ولایت فقیه به هر قیمتی بود.
3⃣کار فرهنگی جزو دغدغه های اصلی اش بود.
#راه_حسینی ادامه دارد...🚩
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
💠 بچه با معرفت تهرانی
دوره آموزشی برای بچه های شهرستانی سخت تر از بچه های تهران بود. سختی از غروب روز چهارشنبه شروع میشد و تا شامگاه جمعه هر هفته تکرار میشد بعضی ها که فرصت و استطاعت مالی اش را داشتند می رفتند به خانواده هایشان سر میزدند بعد هم با یک کوله پر از لباس شسته شده و تمیز؛ تنقلات و آجیل فصل به پادگان بر می گشتند. ما هم که باید تنهایی قد و بالای دیوارهای به خط شده دور پادگان را برانداز میکردیم و منتظر میشدیم تا جمعه با همه بغض غروبهایش تمام شود و یکی یکی بچه ها از راه برسند؛ اما قصه آقا مهدی و خیلی از بچه های با معرفت تهرانی با دیگران فرق داشت. آنها حواسشان به ما بچه شهرستانی ها بود. گاهی با هم قرار کوه پیمایی میگذاشتیم گاهی همراه آقا مهدی تا مغازه حاج آقا میرفتیم حاجی هم برای دل خوش کردن ما، لباسها را با قیمت خیلی مناسب با ما حساب میکرد بعد به بهانه یک کپ دوستانه با آقا مهدی ما را تا سر گذر بازار بدرقه میکرد اگر هم ولادت یا شهادتی بود همراه با مهدی به هیئت محلشان میرفتیم و با یک ظرف غذای نذری مهمان سفره اهل بيت علیهم السلام میشدیم. آدمهایی از جنس آقا مهدی همیشه عطر بهار و مهربانی دارند.
جاده سرخ📚
روایت همکار شهید🍃
#شهید_مهدی_حسینی🍃
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌷🍃⸙჻ᭂ࿐ ┅┄