#پیامبر_اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم):
حَرسُ لَیلة فی سبیلِ الله عَزوجلّ أفضلُ مِن ألفِ لیلةٍ یُقامُ لیلَها و یُصامُ نهارَها
یک شب #پاسداری در راه خدای عزوجل بهتر است از هزار شب که آن را به عبادت بگذرانند و روز آن را روزه بدارند.
📚 بحارالأنوار، ج۶۳، ص۲۵۰
پاسدار #شهید_مهدی_حسینی
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
#پیامبر_اکرم(صلیاللهعلیهوآلهوسلم):
لِلشّهید سبعُ خصالٍ مِن الله اوّلُ قطرهٍ من دَمِه مغفورُ له کلُّ ذنبٍ.
به شهید هفت امتیاز از طرف خداوند عطا میشود، اولین آنها بخشیدن تمام گناهان اوست بواسطه اولین قطره خونش.
📚 وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۹
#وعده_صادق
#شهید_مهدی_حسینی
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
ماه #محرم که فرا میرسید، مهدی پیراهن مشکی خود را آماده میکرد و تا پایان ماه صفر آن را میپوشید. به هیات یازهرای محله میرفت و هر کمکی که میتوانست، انجام میداد. مهدی آشپز هیات نیز بود.
.
با مهدی عهد بستیم که هرگاه فرزندمان متولد شد، دهه دوم محرم در منزلمان هیات بگیریم. هرچند ابتدا به نیت فرزندمان بود، اما سپس تصمیم گرفتیم این مراسم را برای رشد معنوی بیشتر خود برگزار کنیم و از سیره امام حسین (ع) درس بگیریم
.
میگفت «حتی اگر تنهاترین سردار باشم، امسال مراسم عزاداری سالار شهیدان را با کمک بچهها در سوریه برگزار میکنم. انشالله حضرت زهرا (س) قبول میکنند.»
هر چند که این فرصت مهیا نشد.
تصاویر شهادتش نشان میدهد که همچون حضرت زهرا (س) از پهلو مجروح میشود و ظهر اولین روز ماه محرم با #لب_تشنه به آرزوی خود میرسد.
.
#شهید_مهدی_حسینی
سالروز شهادت روز اول محرم🏴
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
چشمم روی صفحه مهدی بود که متوجه شدم، همسر شهید پورهنگ پیامی فرستاد : «سلام زهراجان، چه اتفاقی برای شوهرت افتاده؟»
سریع پیام دادم «چی شده؟»
هیچ جوابی دریافت نکردم. بعد از آن، پشت سر هم پیامهایی با همین نوشتار از دوستان دیگر میرسید. نفسم داشت بند میآمد. از هیات خارج شدم. با یکی از دوستان که حدس میزدم با خبر باشد تماس گرفتم : «فقط به من راستش را بگویید!»
خبری که میشنیدم تاروپود قلبم را به هم بافت و راه رگهایم را بست. نفسهایم به شماره افتاد. اشکهایم آرام آرام از زیر چادر جاری شد. سفارشهای مهدی به ترتیب از ذهنم گذشت...
مهدی چهارشنبه صبح به معراج الشهدا تهران رسید. لباس نو پوشیدم و نماز شکر خواندم. به خود نهیب میزدم :
«زهرا محکم باش، این لحظات دیگر تکرار نمیشود! شوهرت دارد میرود و دیگر جسم او را نمیبینی! محکم باش! محکم!»
#شهید_مهدی_حسینی
روایت همسر شهید مدافع حرم
سالروز شهادت قمری اول محرم
نشر مجدد📍
#مرگ_بر_اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
📍قسمتی از وصیت نامه شهید حسینی
تو شاهد باش که به یاد علی اکبر جوانمان را فرستادیم.
درست که به پای جوانان بنی هاشم نمی رسد اما تو قبول کن این قربانیان و فدائیان عشق حریمت را...
شهادت: ۱۲ مهر ۱۳۹۵ (مصادف با اول #محرم الحرام)
#شهید_مهدی_حسینی
#حضرت_علی_اکبر(ع)
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
💎 لبخند پر از شادی
شیطنت و بازیگوشی هایش را زیاد دیده بودم. ولی اخم کردنش را اولین بار وقتی دیدم که به بهانه عقدکنان یکی از اقوام تا قائم شهر آمده بود و وقتی با هزار وعده به دلش به در خانه ما رسیده بود و کسی در به رویش باز نکرده بود. از جذبه و اخمی که روی صورتش نشسته بود کمی دستپاچه شدم اما به خودم جرئت دادم و پرسیدم:
چند وقت که معطل شدی؟
ولی بعد این همه چشم به راهی دلم شکست وقتی گفت
- لااقل یک نفر خانه میماند تا در را روی من باز کنه.
حتی موقع گفتن یک نفر نگاهش سمت من نیامد. با بغض به اتاقم رفتم و آقا مهدی خداحافظی کرد و رفت؛ اما شکسته شدن شیشه همسایه بهانه خوبی برای برگشتش شد. خودش بعدها گفت:
وسط کوچه پسر بچه ای را دیدم که مثل ابر بهار زار میزد این قدر حواسش به مالیدن پشت دست روی چشمهایش بود که محکم به من خورد خم شدم پرسیدم چی شده عمو چرا گریه میکنی؟
+ شیشه همسایه مون را شکستم.
- عیبی نداره همه ی ما پسرها از این کارها میکنیم. برو به بابات بگو بیاد درستش کنه.
پسرک وسط هق هق گریه هایش گفته بود: من بابا ندارم.
همین حرف بهانه شده بود تا آقا مهدی از خیر رفتن بگذرد آستین همت بالا بزند و شیشه شکسته همسایه را به دلخوشی لبخند روی لب آن پسر از قاب پنجره در بیاورد و عوض کند. کارش که تمام شد خستگی اش با خوردن یک چای کنار خاله از تنش رفت. لبخندش دل من را پر از شادی کرد...
روایت همسر شهید
#شهید_مهدی_حسینی
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
مقام معظم رهبری:هر چه امروز کشور ما دارد و هرچه در آینده بدست بیاورد به برکت خون این جوانان شهیداست.
آنچه مهم است حفظ راه شهداست، یعنی پاسداری از خون شهدا، این وظیفه اول ماست.
#ای_ایران
#شهید_مهدی_حسینی
#راه_حسینی ادامه دارد....
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
.
در باد نشانههای بال و پر توست
بر گونه هنوز بوسۀ آخر توست
گفتند به من در آسمانی... بابا!
خورشید به خون نشسته شاید سر توست....
#شهید_مهدی_حسینی در کنار نازدانه اش #نغمه
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
2.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️وقتی یوسف تیموری از دلتنگیاش برای رفیق شهیدش #شهید_مهدی_عزیزی میگوید:
کسی که مدافع حرم بود و یادش همیشه با اوست...
در ادامه تأکید میکند: هیچ حرفی را بدون تحقیق و کنکاش نپذیرید و به سادگی به کسی نسبت ندهید...
پ.ن: شهید عزیزی، شهیدی هست که #شهید_مهدی_حسینی وصیت کرده بود نزدیک مزار او مزارش باشد....💔
و همچنین مرحوم آیت الله حق شناس می گفتند که به این آقا خیلی احترام بگذارید.
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙
@mahdihoseini_ir
⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙
💠 لذت دیدن لبخند...
مدیریت خوبی روی حساب و کتاب مالی زندگی داشت. همیشه تلاش میکرد چیزی را که دوست دارم برایم تهیه کند. اگر هم قیمت وسیله، لباس یا چیزی که میخواستم بالا بود حتماً پس انداز میکرد و بعد از مدت کوتاهی آن را برایم میخرید.
یکدست لباس دیده بودم که شیک و در عین حال گران بود، از مکث جلوی ویترین و دقت من متوجه شده بود که این لباس را دوست دارم. یکی دو ماه بعد با هم به همان مزون لباس رفتیم. باز هم من جلوی ویترین ایستادم و لباسی که دوست داشتم را برانداز کردم. مهدی پیشنهاد داد برویم داخل مغازه، بعد هم اصرار کرد لباس را با رنگ دلخواهم پرو کنم.
درست حدس زده بودم لباس به تنم خیلی می نشست و زیبا بود. از اتاق پرو که بیرون آمدم مهدی پول لباس را پرداخت کرده بود. از مزون که بیرون آمدیم بسیار خوشحال بودم و هزار مرتبه از مهدی تشکر کردم. ولی دل نگران گرانی لباس بودم مهدی با همان لبخند همیشگی گفت: خانمم با یکم پس انداز تونستم لباس رو برات بخرم. دوست دارم همیشه چیزی که دوست داری رو داشته باشی لذت دیدن لبخند تو از هر چیزی برام با ارزش تره.
روایت همسر #شهید_مهدی_حسینی
برشی از کتاب جاده سرخ، ص۷۶
@mahdihoseini_ir
⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
.
📝 دستنوشته مدافع حرم #شهید_مهدی_حسینی
چند روز قبل از شهادت...
گل نرگس به مزار گل یاست رفتی
به مزار همه ی خوبی ها
بسپارش دل ما هم آنجاست
پیش آن یاس کبود
که در آن خاک غریب
ریشه اش علت پیدایش انسان دارد
بسپارش در شام
شمر منفور زمان
به مزار گوهری یکدانه، طمعی بد دارد
لیک ما هم آنجا
سینه هامان چو سپر
به طواف حرمیم
گوئیاحضرت عباس همان شیر دلیر
در نگهبانی خواهر دوسه لشکر دارد
و بگو مادر خوبی ها را
که کند نامه ما را امضاء
بدهد نام و نشانی زِ اباعبدالله
که شهادت به ره طایفه آل الله
آرزویست بزرگ
که به سرعاشق مجنون به زیارت دارد...
#تمنای_بی_خزان📚
#امام_حسين(ع)🍃
@mahdihoseini_ir
⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄
همان اول کار برای زیارت به حرم بی بی جانم #حضرت_رقیه(س) رفتیم. مهدی یک گوشه دنج پیدا کرده بود برای خودش روضه میخواند و ریزریز گریه میکرد. کارمان که شروع شد در عین خون گرم و مهربان بودنش خیلی هم جدی بود اگر به عمد خرابکاری میشد جدی برخورد میکرد. پای کار با کسی شوخی نداشت. اگر چیزی را بلد نبودیم یا راهنمایی میخواستیم با جان و دل کمک می کرد.
#شهید_مهدی_حسینی
روایت همرزم شهید
برشی از کتاب جاده سرخ📚
@mahdihoseini_ir
┄┅ ࿐჻ᭂ⸙⚘️⸙჻ᭂ࿐ ┅┄