میگیم نخرن!
.
جواب این سوال که #دلال و #دزد تو این #مملکت از چه قشر و تفکرین بماند!
اینکه کیا واسه #دلار و #سکه و... صف میبستن و میبندن هم بماند!
.
ولی جنابان #سلبریتی ی سوال!
من با چه رویی از کسایی که به نون شبشون محتاجن و خیلیاشون مثلا تو سیستان کلا یه وعده غذا برای خوردن دارن ، بخوام دلار و سکه نخرن و واسه #پژو ۲۰۰۸ ثبت نام نکنن؟!
.
من چطور از پیرزنی که تو اون روستای دور افتاده فقط با چهل تومن یارانهِ اون #مرد روزگار میگذرونه و دلش به عکس آقا رو دیوار کاه گلیش خوشه، بخوام با پولش! #دلالی نکنه؟!
.
راست و حسینیش اینه که قشرِ ضعیفی که تو ذهن شماهاس ، از نظر ما قشر متوسط به بالا و حتی #مرفه حساب میشن!😂
.
شماها اصلا اونی که تو #روستا و جاهای دور افتاده زندگی میکنه رو آدم حساب نمیکنید!
نه #رای و نظر و عقایدشون براتون احترامی داشته و نه زندگیشون براتون مهم بوده!
همونایی که بهشون میگین گدا گودوله و جواد مواد!
.
یه ابهام دیگه!
.
درست چهار سال پیش همین شرایط پیش اومده بود!
چرا اون موقع روی سخنتون با #مردم نبود؟!
چرا #کمپین دلار #نخریم نزدین؟!
چرا اون موقع تنها مقصر مملکت #دولت بود و حالا دیگه نیست؟!
چرا اون موقع میگفتین #دولت بی عرضه ست و حالا میگین دولت و رییس جمهور هیچ کاره ست و #نظام و #سپاه و ... مقصره؟!
.
بهتره به جای #پست #استوری بذارین😂
چون همینکه طرفداراتون همراهی کنن و از #بازار بکشن بیرون نود درصد قضیه حله!
.
.
پ.ن؛
ولی همین که فهمیدین کسایی که دلالی میکنن و باعث به هم ریختن بازارن همونایی هستن که طرفدارشما و عقایدتونن و به حرفاتون گوش میدن، خودش #پیشرفت بزرگیه!😂😂😂
.
والا ماها که نه #پول این کارا رو داریم و نه وجدانمون راضی میشه به این #کاسبی ها!
#معین_ثائر
http://eitaa.com/joinchat/1943535617C235633b5fa
📌تو کوچه یک یهودی جلویش را گرفت. گفت:«من از تو طلبکارم، همین الان باید طلبم را بدهی.» #رسول الله گفت: «اول این که از من طلبکار نیستی و همین طوری داری این را می گویی؛ دوم هم این که من #پول همراهم نیست، بگذار رد شوم.» یهودی گفت: «یک قدم هم نمی گذارم جلو بروی.»
📌 رسول الله گفت: «درست نگاهم کن؛ تو از من طلبکار نیستی.» ولی یهودی همین طور یکی به دو می کرد و بعد هم با حضرتش گلاویز شد. کوچه خلوت بود کسی رد نمی شد که بیاید کمک. مردم دیدند پیامبر برای نماز نرسید. آمدند پی اش. دیدند #یهودی ردای پیغمبر را لوله کرده، دور گردن حضرت پیچانده و طوری می کشد که پوست گردن او قرمز شده. تا آمدند کاری کنند از دور بهشان اشاره کرد که نیایید؛ گفت:«من خودم می دانم با رفیقم چه بکنم.» رفیقش؟
📌منظورش همین #رفیقی بود که با ردا او را می کشاند. چشمشان افتاد در چشم هم. یهودی گفت: «بهت ایمان آوردم، با این بزرگواری، تو بی تردید، پیغمبری.»
#پیامبر_مهربانی
http://eitaa.com/joinchat/1943535617C235633b5fa