eitaa logo
مهدی پورعسکری|خوشنویسی
161.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
457 ویدیو
886 فایل
صحبت با من👇 https://abzarek.ir/service-p/msg/1420087 فروشگاه خطاطیست @khatatist_shop رضایت و پیشرفت هنرجویان @rezayat_honarjo آیدی ثبتنام و پاسخگویی و تبلیغات @khatatist
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم آیت الله مصباح یزدی (رحمه الله علیه) @mahdipouraskari
🌱نماز بدون قبول نیست ؛ صحیح است ، یعنی به تو نمی‌گویند چرا نماز نخواندی...! اما قبول نیست ، یعنی تو را به جایی نمی‌برد ، برای تو ندارد...! | استاد مطهری @mahdipouraskari
طیران مرغ دیدی؟ تو زپای بند به در آی تا ببینی طیران انسان برای پرواز افریده شده است. حیف که این پرنده دلبسته این قفس شده... جرات نمی کنه ازش بیرون بیاد... اگر از این قفس دل بکنه ... اگر... زیاد سخت نیست... @mahdipouraskari
چرا امیرالمومنین حاضر به بیعت شد؟(قسمت ششم) در مجموع سه بار فراد حکومتی به خانه ی حضرت زهرا حمله کردن. بار اول برای شکستن تحصن بود. که موفق هم شدن. ملعون آتیشی دستش بود و به در خونه حضرت نزدیک شد. مردمی که جمع شده بودن گفتن میخوای خونه ی دختر پیغمبر خدا رو به آتیش بکشی؟!! ملعون خندید و گفت نه! واقعا فکر کردین قصد چنین کاریو دارم؟! من فقط میخواستم تهدیدشون کنم! در نهایت زبیر و بقیه از خونه بیرون اومدن و جنگیدن. زبیر دستگیر شد و برای بیعت اجباری بردنش. حضرت زهرا(س) بیرون اومدن و تهدید و نفرین کردن و این شد که افراد حکومتی عقب نشینی کردن و امیرالمومنین هم از متحصنین خواستن که دیگه در منزل حضرت تحصن نکنن و پراکنده شن. حمله ی دوم برای ایجاد وحشت برای مردم تماشاچی بود‌. این حمله به عربده کشی و تهدید گذشت. بیشتر برای اینکه مردم به فکر شورش علیه حکومت نیفتن و برای دفاع از اهل بیت بترسن و کاری نکنن. و اینجور که نقل شده کسی هم بین این عربده کشی ها اعتراضی نکرد و مردم فقط تماشاچی بودن. گویا حکومتیا تو این حمله هم به آنچه میخواستن رسیدن... و اما حمله ی سوم.. ادامه دارد... @mahdipouraskari
در زمان موسي خشكسالي پيش آمد. آهوان در دشت، خدمت موسي رسيدند كه ما از تشنگي تلف مي شويم و از خداوند متعال در خواست باران كن. . موسي به درگاه الهي شتافت و داستان آهوان را نقل نمود .خداوند فرمود: موعد آن نرسيده است. موسي هم براي آهوان جواب رد آورد. . تا اينكه يكي از آهوان داوطلب شد كه براي صحبت ومناجات بالاي كوه طور رود. به دوستان خود گفت: اگر من جست و خیز کنان پایین آمدم بدانيد كه باران مي آيد وگرنه اميدي نيست. . آهو به بالاي كوه رفت و حضرت حق به او هم جواب رد داد. اما در راه برگشت وقتي به چشمان منتظر دوستانش نگاه كرد ناراحت شد ، شروع به جست و خیز کرد و با خود گفت: دوستانم را خوشحال مي كنم و توكل مي نمایم. تا پایین رفتن از کوه هنوز امید هست. . تا آهو به پائين كوه رسيد باران شروع به باريدن كرد!... موسي معترض پروردگار شد. خداوند به او فرمود: همان پاسخ تو را آهو نیز دریافت کرد با این تفاوت که آهو دوباره با توکل حرکت کرد و اين پاداش توكل او بود.. 🍂 یادمون باشه در همه حال ناامید نشیم و توکل به خدا داشته باشیم @mahdipouraskari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا امیرالمومنین حاضر به بیعت شد؟(قسمت هفتم) گفتیم که با حمله ی اول، همراهانِ امام رو به بیعت اجباری وادار کردن و بعد از حمله ی دوم درواقع یه جنگ روانی علیه امام راه انداختن که مردم از حمایت حضرت حتی به شکل کلامی هم بترسن. و حالا دیگه مانعی سر راهشون نبود برای اینکه امیرالمومنین رو به بیعت وادار کنن. اینجا بود که دومی که از هر لحاظ تندخو تر و خشن تر بود به اولی گفت چه مانعی هست برای اینکه سراغ علی(ع) بفرستی تا بیعت کنه. چون کسی نمونده جز علی(ع) و اهل بیتش که بیعت نکرده باشه! اولی گفت چه کسیو سراغش بفرستیم؟ و دومی جواب داد قنفذ رو میفرستیم. او تندخو و غلیظه!(میخواست کسیو بفرسته که اگه احتیاج به خشونت شد از عهده ی حیدر بر بیاد!) این شد که قنفذ و عده ای دیگه به در خونه حضرت رفتن و اجازه ورود خواستن ولی حضرت بهشون اجازه نداد. همراهان قنفذ برگشتن پیش اولی و دومی در حالی که اونها تو مسجد نشسته بودن و گفتن که امیرالمومنین اجازه ورود بهشون نداده. دومی گفت برین اگه اجازه داد که وارد بشین اگه اجازه نداد به زور وارد بشین! اونها برگشتن و باز اجازه خواستن. اینبار حضرت زهرا پشت در اومدن و فرمودن: «به شما اجازه نمیدهم بدون اجازه وارد خانه من شوید.» و همین کلام و صدای حضرت صدیقه طاهره باعث شد همراهان قنفذ حیا کنن و نتونستن بر خلاف کلام دختر پیامبر به زور وارد بشن و دوباره برگشتن مسجد برای کسب تکلیف! @mahdipouraskari
اگه رنگ مورد علاقتون یکیه دلیل نمی شه باهم ازدواج کنید؛ میتونید باهم نقاشی بکشید فقط! @mahdipouraskari
شیخ بهاءالدین عاملی در یکی از کتاب‌ های خود مینویسد: «روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمیدهد. قاضی شوهر را احضار کرد. سپس از زن پرسید: آیا شاهدی داری؟ زن گفت: آری، آن دو مرد شاهدند. قاضی از گواهان پرسید: گواهی دهید که این زن پانصد مثقال از شوهرش طلب دارد. گواهان گفتند: سزاست این زن نقاب صورت خود را عقب بزند تا ما وی را درست بشناسیم که او همان زن است. چون زن این سخن را شنید، بر خود لرزید! شوهرش فریاد برآورد شما چه گفتید؟ برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهره ‌اش را به شما نشان دهد؟! هرگز! هرگز! من پانصد مثقال را خواهم داد و رضایت نمی‌دهم که چهره‌ی همسرم درحضور دو مرد بیگانه نمایان شود. چون زن آن جوانمردی و غیرت را از شوهر خود مشاهده کرد از شکایت خود چشم پوشید و آن مبلغ را به شوهرش بخشید.» چه خوب بود که آن مرد با غیرت، جامعه‌ امروز ما را هم میدید که چگونه رخ و ساق به همگان نشان میدهند و شوهران و پدران و برادرانشان نیز هم عقیده‌ آنهایند و در کنارشان به رفتار آنان مباهات می کنند. ‌ @mahdipouraskari
چرا امیرالمومنین حاضر به بیعت شد؟ (قسمت هشتم) وقتی همراهان قنفذ به مسجد برگشتن به آن دو گفتن که فاطمه(س) اینطور گفت و اجازه ی ورود نداد. مام نتونستیم بر خلاف حرفش عمل کنیم. دومی عصبانی شد و گفت: مارا با زنان چه کار؟! بعد دستور داد هیزم بیارن. تکه ای هیزم برداشت و خودشم همراهشون رفت. هیزم هارو اطراف در خونه ی مولا گذاشت. بعد دومی جوری که امیرالمومنین و حضرت زهرا از داخل خونه صداشو بشنون گفت: بخدا قسم ای علی(ع) باید خارج شوی و با خلیفه بیعت کنی وگرنه خانه را با خودتان به آتش میکشم! اینجا حضرت زهرا پشت در اومدن(اینجور نقل شده که حضرت زهرا به در نزدیک تر بودن و برای همین زودتر از امیرالمونین خودشونو به پشت در رسوندن و به نقلی هم میگن حضرت زهرا امیدوار بودن اینبار هم حکومتیا با شنیدن صدای ایشون حیا کنن و دست از آزار بردارن) حضرت زهرا دومی رو خطاب قرار دادن و فرمودن: ما را با تو چکار است؟ دومی جواب داد: در را باز کن! و گرنه خانه تان را به آتش میکشیم! حضرت فرمودن: از خدا نمیترسی که به خانه من وارد می شوی؟! ولی با این حرفها دومی حیا نکرد. آتیش خواست و در خونه رو به آتیش کشید. بعد به در کوبید و در شکست و وارد خونه شد؛ درحالی که حضرت زهرا پشت در مونده بود... @mahdipouraskari
آیا امیرالمومنین بیعت کرد؟(قسمت نهم) در که آتیش گرفت و شکست؛ حضرت زهرا(س) نمیخواستن اجازه بدن دومی از در شکسته وارد بشه. با دست درو نگه داشتن و اجازه نمیدادن و فریاد میزدن: «یا ابتاه! یا رسول الله!» 😓😓😓 اما ملعون شلاق دستش بود و به دست حضرت زد تا جایی که دست صدیقه ی طاهره از در جدا شد. خانم از درد به گریه افتادن. اولی و مردمی که به تماشا ایستاده بودن هم به گریه افتادن ولی کسی کاری نمیکرد.. دومیِ ملعون میگه بقدری ناله ی زهرا(س) جانکاه و جگرسوز بود که نزدیک بود دلم نرم بشه و از همونجا منصرف بشم؛ ولی یاد کینه هایی که از علی(ع) داشتم و حرصی که به خاطر کشتن قریشیان از او داشتم افتادم و منصرف نشدم. پس لگد به در زدم. صدای ناله ی زهرا(س) رو شنیدم و این ناله طوری بود که فکر کردم مدینه زیر و رو شد!! 😭😭😭😭😭😭 تو اون حال دختر پیغمبر اینطور فرمودن: «یا ابتاه! یارسول الله! هکذا یُفعل بحبیبتک و ابنتک، آه! یا فضَّةُ الیکِ فخذینی فقدوا... قُتِلَ ما فی احشائی من حملٍ» (ای پدر جان! ای رسول الله! بنگر که این گونه با حبیبه و دختر تو رفتار میشود. آه! ای فضّه! بیا و مرا دریاب! که سوگند به خدا فرزندم که در رحم من بود کشته شد!)😭😭😭 امام صادق(ع) در نقل این بخش و با رسیدن به این کلام صدیقه ی طاهره آنقدر گریه میکردن که محاسن مبارکشون خیس میشد..💔💔 پ.ن: در مورد نقش حضرت امیر تو این اتفاقات در ادامه توضیح داده میشه🙏 منابع: طبری، دلائل الامامه، ج ۲؛ بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۳، (چاپ جدید)؛ ج۸، ص۲۳۰، (چاپ قدیم)؛ ریاحین الشریعه، ج۱، ص۲۶. خصیبی، الهدایه الکبری، ص ۴۰۸، بحرانی، العوالم، ج ۱۱، ص ۴۴۲. . @mahdipouraskari
تسخیر کنگره و حتی دفتر کار رییس آن نانسی پلوسی، توسط طرفداران معترض ترامپ، در تاریخ آمریکا کم نظیر و نشانه شدت هرج و مرج و بی اعتمادی به ارکان قدرت در آمریکاست؛ . 🔹 منتظر باشید غربگرایان و واشنگتن لیسان سریع این را نقطه قوت آمریکا جا بزنند که: ‼️ ببینید چقدر با مردمشان خوب هستند! حتی خون از دماغ کسی نیامد! . اگر اینجا به زور بخواهی وارد مجلس شوی، با سه گلوله کارت را می سازند! . 🔹 اما نمی دانند دلیل مماشات با این جماعت این نیست که مسئولین امنیت آنجا خیلی نایس هستند، بلکه یکی به این دلیل است که اکثر معترضین و جمعیتی چندهزار نفری مسلّح هستند و منتظر یک اقدام نابجا هستند تا چندصد کشته از دو طرف باقی بماند!! و دوم اینکه خود جمهوری خواهان که در کنگره کم نیستند بدشان نمی اید کمی برای اکثریت دموکرات خط و نشان بکشند!! . 🔹 پس صبر می کنند تا طبق قاعده یکی دوساعتی معترضان عکس بگیرند و بروند پی کارشان! در کشوری که ۹۰درصد مردم آن مسلح هستند، کافی است در کنگره کسی کشته شود!!! @mahdipouraskari
آیا امیرالمومنین بیعت کرد؟ (قسمت دهم) دومی میگه وقتی وارد خونه شدم زهرا(س) با همون وضع روبه روم ایستاد ولی من اونقدر عصبانی بودم که انگار پرده ای جلوی چشمم رو گرفته بود. از روی روپوش چنان سیلی بهش زدم که به زمین افتاد. به نقل از امام صادق این سیلی اونقدر محکم بود که گوشواره های حضرت از گوش کَنده شد و از ضرب شلاقی که به بازوی حضرت زد تا روز شهادتشون اثری مثل بازوبند به بازوی حضرت مونده بود. حمله غافلگیر کننده بود و اهل خونه فکر نمیکردن حکومتیا شقاوت و بی حیایی رو به این حد برسونن که به حریم خونه تجاوز کنن؛ حسنین شاهد ماجران. حضرت امیر وقتی میبینن در به آتیش کشیده شد و بی بی دو عالم پشت در موندن میرن و شمشیر میارن تا مقابله کنن. سلمان اینطور نقل میکنه که حضرت امیر میرن و یقه ی دومی رو میگیرن و اونو به شدت میکشن و به زمین میزنن و به بینی و گردن ملعون کوبیدن و میخواستن اونو بُکشن ولی سفارش و وصیت پیامبر رو به خاطر آوردن، به همین خاطر دست نگه داشتن و فرمودن: «ای پسر صُهاک! قسم به آنکه محمد(ص) را به پیامبری مبعوث نمود، اگر نبود مقدری که از طرف خداوند گذاشته و عهدی که پیامبر با من نموده است، میدانستی که تو نمیتوانی به خانه من داخل شوی!» منابع: طبری، دلائل الامامه، ج ۲؛ بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۳، (چاپ جدید)؛ ج۸، ص۲۳۰، (چاپ قدیم)؛ ریاحین الشریعه، ج۱، ص۲۶. خصیبی، الهدایه الکبری، ص ۴۰۸، بحرانی، العوالم، ج ۱۱، ص ۴۴۲. فروغ ولایت، جعفر سبحانی، قم، انتشارات صحیفه، 1368، ص182 187 اسرار آل محمد،سلیم بن قیس،ص ۲۲۶-۲۳۲ الملل و النحل، ج ۱، ص ۵۷، چاپ دارالمعرفه بیروت.(منبع اهل تسنن) @mahdipouraskari
📌 رسم رفاقت این نیست 🔹 میدونی... نمیشه ادعای انتظارش رو داشته باشی ولی وقتی رفیقت بهت نیاز داشته باشه بهش محل ندی. نمیشه ادعای انتظارش رو داشته باشی ولی مدت‌ها، خانوادت طعم محبت رو ازت نچشیده باشن. 🔸 نمیشه ادعا کنی ولی کلی کتابِ روی هم تلنبار شده رو نخونده باشی و ازشون فقط برای دیزاین اتاقت استفاده کنی. نمیشه ادعای دوست داشتن مهدی رو داشته باشی ولی در کنارش تا نیمه شب بیدار بمونی و نماز صبحت رو قضا کنی. منتظر بودن با دغدغه‌ی خرید جهیزیه لوکس و نداشتن قناعت در تضاده. 🔺 آره... گاهی فقط تصور یار بودنش رو داریم، غافل از اینکه انتظار جز با عمل به خواسته‌های معشوق محقق نمیشه. @mahdipouraskari
آیا امیرالمومنین بیعت کرد؟(قسمت یازدهم) از اون طرف دومی مردم رو هم خبر کرده بود و به کمکش اومده بودن چون میدونست با افراد خودش حریف امیرالمومنین نمیشه. و همین بیکسی امیرالمومنین باعث شد تلاش یک تنه شون به جایی نرسه. و هجوم و حمله به جایی رسید که امیرالمومنین توان دفاع از خودشون رو هم نداشتن چه برسه بخوان از حضرت زهرا(س) دفاع کنن. و قصه رسید به اینجا که جلوی چشم فاتح خیبر همسرش رو بزنن و فرزندش رو سقط کنن و هیچ کاری نتونه بکنه.. امیرالمومنین تا آخر عمر مبارکشون بارها تو خطبه هاشون به این صحنه اشاره کردن و فرموده هایی این چنینی داشتن: «بدترین درد آن است که همسر کسی شکنجه شود و شوهرش نتواند دفاع کند.» . جمعیت زیادی ریختن تو خونه و به حضرت امیر حمله کردن و طناب به گردنشون انداختن و دستهاشونو بستن و میخواستن حضرت رو ببرن که حضرت زهرا با اون حال و وضع جلو میان و باز هم مانع میشن. دست به حضرت امیر میگیرن و نمیخوان اجازه بدن که ایشون رو ببرن. قنفذ ملعون با شلاق به بی بی دوعالم میزنن. اونقدر زدن تا زهرای مرضیه(س) بی رمق شدن و دستشون رها شد. . سلمان اینطور نقل میکنه که على علیه السّلام را نزد اولی بردند در حالى که مى‌ فرمود: بخدا قسم، اگر شمشیرم در دستم قرار مى ‌گرفت مى ‌دانستید که هرگز به این کار دست نمى ‌یابید. . بخدا قسم خود را در جهاد با شما سرزنش نمى‌ کنم، و اگر چهل نفر برایم ممکن مى ‌شد جمعیت شما را متفرّق مى ‌ساختم، ولى خدا لعنت کند اقوامى را که با من بیعت کردند و سپس مرا خوار نمودند. منابع: طبری، دلائل الامامه، ج ۲؛ بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۳، (چاپ جدید)؛ ج۸، ص۲۳۰، (چاپ قدیم)؛ ریاحین الشریعه، ج۱، ص۲۶. خصیبی، الهدایه الکبری، ص ۴۰۸، بحرانی، العوالم، ج ۱۱، ص ۴۴۲. فروغ ولایت، جعفر سبحانی، قم، انتشارات صحیفه، 1368، ص182 187 اسرار آل محمد،سلیم بن قیس،ص ۲۲۶-۲۳۲ معنای : با مهر و‌محبت . @mahdipouraskari
کجانوشته مهریه باید سکه باشه؟! کجانوشته جهیزیه باید خارجی باشه؟! کجانوشته حلقه ازدواج باید طلا باشه؟! کجانوشته عروسی باید تالار برگزار بشه؟! عرف جامعه، آیه قرآن نیست!!! @mahdipouraskari
آیا امیرالمومنین بیعت کرد؟ (قسمت دوازدهم) از امیرالمومنین پرسیدن چی باعث شد که دومی حقوق همه ی کارگزارانشو نصف کرده ولی حقوق قنفذ رو کامل داده؟ حضرت نگاهی به اطراف کردن. چشمشون دراشک شد و فرمودن: «در پاداش آن تازیانه ای است که به فاطمه زد» در نهایت امیرالمومنین رو کشان کشان به مسجد بردن. امام صادق اینطور روایت میکنند که وقتی امیرالمؤمنین رو با اجبار و اکراه بردند، فاطمه ی زهرا(س) هم خارج شدن و فریاد کشیدن: « پسر عم مرا رها کنید! به خدایی که محمد را به حق مبعوث فرمود، اگر او را رها نکنید، پیراهن پدرم رسول الله را بر سر می‏گذارم و نفرین‌تان می‏کنم.» امیرالمومنین به سلمان امر کردن حضرت زهرا رو به خونه ببره و بی بی دو عالم وقتی میبینن این خواست امیرالمومنینه میفرماین: «اکنون که علی (ع) امر کرده برمی‏گردم و صبر می‏کنم.» حضرت امیر وقتی اولی رو میبینن میفرماین: «چه زود جای پیامبر را ظالمانه غصب کردید! تو به چه حقی و با داشتن چه مقامی مردم را به بیعت خویش دعوت مینمایی؟ آیا دیروز به امر خدا و پیامبر با من بیعت نکردی؟!» دومی به شکل توهین آمیزی به حضرت گفت: «بیعت کن و این اباطیل(بیهوده گویی) را رها کن!» منابع: طبری، دلائل الامامه، ج ۲؛ بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۳، (چاپ جدید)؛ ج۸، ص۲۳۰، (چاپ قدیم)؛ ریاحین الشریعه، ج۱، ص۲۶. خصیبی، الهدایه الکبری، ص ۴۰۸، بحرانی، العوالم، ج ۱۱، ص ۴۴۲. فروغ ولایت، جعفر سبحانی، قم، انتشارات صحیفه، 1368، ص182 187 اسرار آل محمد،سلیم بن قیس،ص ۲۲۶-۲۳۲ . @mahdipouraskari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 امام صادق (علیه السلام) : 🌷 هر کس بعد از نماز واجب تسبیحات حضرتِ زهرا(سلام الله علیها) را بجا آورد قبل از اینکه پای راست را از روی پای چپ بردارد جمیع گناهانش آمرزیدہ شود.. 📚 ڪافے ج 3 ص 34 . . @mahdipouraskari
خدایا ماقدّمان به آرزوهایمان نمی رسد لطفا کوتاه بیا! @mahdipouraskari