یادداشتهای یک جوان
❓سوال؟❓ رنج چیست؟ انسان از چه چیزهایی رنج میبرد؟ چه انسانهایی در این دنیا دچار رنج هستند؟ راه رها
❓آیا انسان، «رنج» میکشد تا «بازگردد»؟!
این چه رنجی است که او را به سوی خدا برمیگرداند؟!🥀
#قرآن
#رنج
«یادداشتهای یک جوان»...👇
https://eitaa.com/mahdisokhan
نفسی همدم ما باش که عالَم نفسی است...❣
#قرآن
#شعر
«یادداشتهای یک جوان»...👇
https://eitaa.com/mahdisokhan
هدایت شده از یادداشتهای یک جوان
❓آیا انسان، «رنج» میکشد تا «بازگردد»؟!
این چه رنجی است که او را به سوی خدا برمیگرداند؟!🥀
#قرآن
#رنج
«یادداشتهای یک جوان»...👇
https://eitaa.com/mahdisokhan
یادداشتهای یک جوان
❓آیا انسان، «رنج» میکشد تا «بازگردد»؟! این چه رنجی است که او را به سوی خدا برمیگرداند؟!🥀 #قرآن
🔹«درد» آمد بهتر از ملک جهان
تا بخوانی مر خدا را در نهان
خواندن بیدرد از افسردگیست
خواندن با «درد» از دلبردگیست...🍃
«لعلّهم یرجعون»
رنج بکشند، شاید به سوی حق بازگردند!❣
#رنج
#قرآن
#شعر
«یادداشتهای یک جوان»...👇
https://eitaa.com/mahdisokhan
12.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمیدونستم چطور دانلودش کنم
ولی قشنگ بود...🌱
#قرآن
«یادداشتهای یک جوان»...👇
https://eitaa.com/mahdisokhan
🔹به خدا و رسولش ایمان آورید و از آنچه شما را جانشین و نمایندهٔ (خود) در آن قرار داده انفاق کنید؛ (زیرا) کسانی که از شما ایمان بیاورند و انفاق کنند، اجر بزرگی دارند!
🔻برای چه در راه خدا انفاق نمیکنید در حالی که ملک و مال و جسم و جان شما از آن خداست و او وارث تمام آسمانها و زمین است؟!
❗️مومنین، از آنچه خدا به آنها روزی کرده است، انفاق میکنند. نه فقط مال؛ بلکه از اموالی که خدا به آنها داده است، از عمری که خدا به آنها بخشیده است، از فرزندانشان، از آبرویشان، از توان جسمیشان، از زبان و فکر و مغزشان، و از همهٔ امکاناتی که پروردگار به آنها امانت داده است.
خدا مالک همه چیز است. نه تنها اموال ما، بلکه خودِ ما هم دارایی خدا هستیم. «انّا للّه»... همهٔ وجود ما از آن خداست؛ و او دستور داده است که از این امانتهایی که به شما دادهام، در راه من خرج کنید، انفاق کنید.
⚠️ انفاق، یعنی خرج کردن همهٔ امکانات. اما نه هر خرج کردنی؛ بلکه آن هزینه کردنی که یک خلئی را پر کند، دردی را دوا کند، نیازی را برطرف کند. مومن، باید هوش و دقت به خرج دهد، فکر کند و بسنجد و بیابد که در راه کمال انسان، که همان مسیر حاکمیت الله است، چه خلأ هایی وجود دارد، و با امکانات و ظرفیتهایش، سعی در جبران آن کاستی کند؛ باری را از دوش آدمی بردارد؛ زخمی را التیام بخشد.
🌟 کیست که به خدا قرض نیکو دهد (و امکانات و تواناییها و اموالش را، در مسیر حاکمیت الله، خرج کند) تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ که برای او پاداش پرارزشی است!
#قرآن
#قلم
#رهبرانه
«یادداشتهای یک جوان»...👇
https://eitaa.com/mahdisokhan
هدایت شده از یادداشتهای یک جوان
1_7440814293.mp3
زمان:
حجم:
2.16M
#کلیپ_صوتی | «به خدا وصل شوید»❣
👌شنیدن این صوت، برای رسیدن به آرامش شدیدا توصیه میشه...
🎧با هندزفری گوش کنید
#رهبرانه
#قرآن
«یادداشتهای یک جوان»...👇
https://eitaa.com/mahdisokhan
012 (1).mp3
زمان:
حجم:
4.39M
❣من به سورهٔ یوسف عشق میورزم...✨
#قرآن
«یادداشتهای یک جوان»...👇
https://eitaa.com/mahdisokhan
🔹خمینی کبیر، اسوهای نیک
رهبر انقلاب:
لازم است ما شاخص داشته باشیم. من عرض میکنم بهترین شاخصها، خود امام و خط امام است.
امام بهترین شاخص برای ماست. اگر این تشبیه با همهی فاصلهای که وجود دارد، به نظر برسد، [عیبی ندارد که تشبیه کنیم به وجود مقدس پیغمبر که قرآن میفرماید: «لقد کان لکم فی رسولاللَّه اسوة حسنة لمن کان یرجوا اللَّه و الیوم الاخر».]
در مورد امام بزرگوار که شاگرد این مکتب و دنبالهروِ راه این انبیای عظام است، همین معنا صدق میکند. خود امام برجستهترین شاخصهاست؛ رفتار امام، گفتار امام.
یا در یک آیهی شریفهی دیگر میفرماید: «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الّذین معه»؛ ابراهیم و یاران ابراهیم اسوهاند. [در اینجا یاران ابراهیمِ پیغمبر هم ذکر شدهاند تا کسی نگوید که پیغمبر معصوم بود یا ابراهیم معصوم بود، ما نمیتوانیم از آنها تبعیت کنیم.]
#امام_خمینی
#رهبرانه
#قرآن
«یادداشتهای یک جوان»...👇
https://eitaa.com/mahdisokhan
هدایت شده از یادداشتهای یک جوان
آه از این شرمندگی...💔
✍ خدایا!
میبینی آنچه را که دارم برای تو مینویسم.
اگر دعا و مناجات بندگانت را میشنوی، پس یقینا آنچه که مینویسند را هم میبینی
میشود با نوشتن با تو مناجات کرد؟! میشود با قلم زدن رو به درگاه تو آورد؟! میشود روی کاغذ دعا کرد؟!...
گنهکار، گنهکار است، آلوده است، چه دستش چه زبانش
پس چه فرقی میکند کلمات را خط خطی کند، یا بر زبان براند...
اما بندهات به این دلخوش کرده که مولایش هرچه بگوید، میشنود، و هرچه بنویسد میبیند
مولایی که از بندهاش دور نیست. نزدیک است. نزدیکتر از حبلِ ورید
پس میشنود و میبیند، حتی اگر بنده نگوید و ننویسد...
و همین است دلیل شرمندگی
و آه از این شرمندگی...!
تو که عالِم به ظاهر و باطنِ بندهات هستی
در من چه میبینی؟
خودم میدانم؛ غیر از گناه چیزی نیست
غیر از ظلم، جهل، ضعف و غفلت، چیز دیگری نیست
و بیچارگی این است که بندهات، در محضرِ تو گناه میکند
میداند که میبینی؛ میبیند که میدانی اما... و آه از این شرمندگی...!
اما خدایا، خودت فرمودی «يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» (زمر،۵۳)
مولای من!
مرا با همان کلمهی اول، از خود بیخود کردی
«یا عِبادی»... «یا عِبادی»... «یا عِبادی»
چه شیرین است از زبان مولی شنیدن که «ای بندگان من»!
ما بندهی تو هستیم، هر که باشیم، هر چه باشیم
بنده و عبد و بردهی تو هستیم؛ مالِ تو هستیم؛ مخلوقِ تو هستیم...🌹
و تو میشناسی بندگانت را، بندگانِ گنهکارت را.
بندگانی که به خود ظلم کردند، بدی را از حد گذراندهاند، خطا رفتند، گناه کردند
با چشم خود گناه کردند؛ با دست خود، با زبان خود، با گوش خود.
و چه چشم و گوشی؟ چشم و گوش و زبان و دستی که تو به آنها دادهای
رزق تو را خوردند اما باز در پیشگاهت گناه کردند...❤️🩹
اما خدایا!
تو با این بندگان چه میکنی؟ ظلم آنها را چگونه جواب میدهی؟
«لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ»...
بندگان من! بندگان گنهکارِ من!
از رحمتِ من نا امید نشوید...❣
«إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا»
من شما را میبخشم، از شما میگذرم...
آری خدایا!
تو بخشندهای، مهربانی
و ما... آه از این شرمندگی...!
✍ محمد مهدی الوندی
#قلم
#قرآن
#ماه_رمضان
«یادداشتهای یک جوان»...👇
https://eitaa.com/mahdisokhan
هدایت شده از یادداشتهای یک جوان
🔹چند روزی است، شاید هم چند ماهی، یا چند سالی، شاید هم مثل همیشه، که ذهنم درگیر مسائل و حوادث پیش رو است. نگرانم، ناراحتم و حتی گاهی میترسم، که خدایا! فلان مسئله چه میشود؟! فلان قضیه را چگونه حل کنم؟! اگر فلان اتفاق بیفتد من چه کار کنم؟! و...
حوادث و رویدادهای زندگی فردی و اجتماعی، به قدری گونهگون است و انسان را بالا و پایین میکند که گویا گاهی جان به لب میرسد.
اما امروز در حالی که جان، پشت لبهای نیمه بازم بود و اشک، پشت پلکهای نیمه بستهام و فکر و خیالم لحظهای از این افکار رهایی نمییافت و قلبم لحظهای آرام نمیگرفت، دمی نشستم، قرآن کوچک جیبیام را برداشتم و صفحهای گشودم؛ سوره مبارکه مریم ص۳۰۵.
نمیدانم چه سرّی است که هربار که آیات ابتدایی سورهٔ مریم را میخوانم یا میشنوم، ناخودآگاه به یاد مادرمان، مادر آب، صدیقة کبری سلامالله علیها میافتم؛ ناخودآگاه قلبم برای زینب کبری سلامالله میتپد؛ ناخودآگاه احساس میکنم این آیه که فرمود «وَ سَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا» (آیه ۱۵) دو مرجع ضمیر دارد؛ یحیی پسر زکریا و حسین فرزند فاطمه زهرا سلامالله علیهم اجمعین. نمیدانم چه سری در این ارتباط نهفته است؛ 🥀
بگذریم، امروز حرف دیگری دارم.
شروع به خواندن کردم، همان ابتدا دو کلمه قلبم را متلاطم کرد. «ربّ» و «عبد». آری این جهان ربّی دارد، خالقی دارد، مدیر و مدبّری دارد. ما عبد هستیم، بنده هستیم و تحت فرمان و ادارهٔ مولای خودمان. به حال خود رها نیستیم. چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید متوجه این مسئله باشیم، مبادا فراموش کنیم و غافل شویم. سوره مریم را بخوانیم تا متذکر شویم «ذِكْرُ رَحْمَةِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا» (آیه ۲) رحمتی که از مولا نسبت به عبد صادر میشود.
چند آیهٔ دیگر خواندم، زکریای نبی مشغول مناجات با خالق خود بود، که: خدایا عمری از من گذشته و محاسنم سفید گشته، همسرم پیر و ناتوان شده، اما خودت میبینی که فرزندی ندارم، وارثی ندارم، بعد از من چه میشود؟ چه کسی وارث خاندان یعقوب خواهد شد؟ خدایا خودت کمکم کن.
دعای زکریا مستجاب شد و خدا وعدهٔ پسری به نام یحیی را به او داد. زکریای پیامبر، به وعدهٔ خدا اطمینان داشت، اما وقتی با نگاه طبیعی و مادی به این مسئله مینگریست، برایش عجیب و غیر ممکن جلوه میکرد. آخر مگر میشود از من و همسر پیر و ناتوانم، در این شرایط فرزندی متولد شود؟
🌟 اینجاست که خدای متعال پاسخی به زکریا میدهد که مخاطبش نه فقط او، بلکه تمام بندگان خدا هستند: «قَالَ رَبُّكَ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَقَدْ خَلَقْتُكَ مِن قَبْلُ وَلَمْ تَكُ شَيْئًا» (آیه ۹)
ای بندگان من! چرا میترسید؟! چرا نگرانید؟! مگر نمیدانید این من هستم که امور را تدبیر میکنم؟ مگر من را نمیشناسید؟ مگر نخواندهاید که «إنّک علی کُلّ شیءٍ قدیر»؟ نگران مسائل ریز و درشت زندگی هستید در حالی که پروردگار توانای شما قادر به حل و فصل همهٔ مشکلات است. نگران اتفاقات خرد و پیش پا افتاده هستید در حالی که اصلا این خدا بود که شما را از هیچ آفرید و خلق کرد. پس چنین خالقی، حتما زندگی بندگانش را نیز به حکمت و قدرت اداره میکند.
✍ محمد مهدی الوندی
#قلم
#قرآن
«یادداشتهای یک جوان»...👇
https://eitaa.com/mahdisokhan