8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆خداوند چگونه از اول بوده بدون اینکه خالقی داشته باشد؟؟
🌙 #شهر_رمضان
#گفتم_شبی_به_مهدی_اذن_نگاه_خواهم💕
#گفتا_من_هم_از_تو_ترک_گناه_خواهم💕
☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆
https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
🔆داستانی شیرین از #مرگ
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🍀یک آقا سید هادی بود که از شاگردهای مرحوم طالقانی بود. مرحوم طالقانی از علمای برجسته نجف اشرف بود و استادِ پدر بنده، مرحوم ملا محمد باقر ناصری بود. خدا ان شاء الله همه آنها را رحمت کند. مرحوم سید هادی از رفقای ما بود و در سامرا و کاظمین بود و سیدِ پاکی بود. او برای من نقل کرد:
من نجف که بودم، در ایام ماه مبارک رمضان در مدرسه سید بودیم . شب نوزدهم یا شب بیست و یکم بود. – شک از من است- گفت: رفتم خانه افطار کردم و چون شب احیا بود، به مدرسه آمدم تا اعمال شب قدر را انجام بدهم و به حرم بروم. موقعی که به مدرسه آمدم، دیدم، ده پانزده نفر از طلبه ها در حجره آقا شیخ رضا که از رفقای ما بود، جمع شدند و دارند می خندند. من عصبانی شدم و گفتم: «خجالت نمی کشید؟ حالا شب قدر است و این طور نشستهاید؟» گفتند: «آقا بیا داخل». رفتم، گفتند: «رفیق تو آقا شیخ رضا دیوانه شده است. ببین چه می گوید؟» گفتم: «آقا شیخ رضا! چه می گویی؟» گفت: «امشب، شب عروسی من است». گفتم: «شب عروسی تو؟» گفت: «بله». من باورم نمی شد. از طلبه ها در خواست کردم بیرون بروند. نشستم و گفتم: چه می گویی؟» گفت: «امشب، شب آخر عمر من است. بگذار امشب صبح بشود، فردا در بهشت با حورالعین هستم». گفتم: «این حرف ها چیست که می¬زنی؟» گفت: «خدا می داند». گفتم: «چه کسی به تو گفته است؟» گفت: «امیرالمؤمنین علیه السلام به من فرمود: امشب، شب آخر عمر تو است. یک مقداری با او صحبت کردم؛ دیدم که نه عقل و هوشش به هم نخورده است و حقیقتاً می گوید. آشیخ رضا گفت: «موقعی که من مشرف می شوم به حرم حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام ، خود حضرت را می بینم. حضرت به من فرمودند: دست و پایت را جمع کن. امشب، شب آخر عمر تو است. فردا بین الطلوعین مهمان ما هستی. آقا سید هادی می گفت: «منقلب شدم و با خودم گفتم: آیا درست می گوید؟ مکاشفه بوده، مکاشفه او حق بوده یا باطل؟
آمدم منزل، سحری خوردم و زود برگشتم مدرسه و اول اذان، به مدرسه رسیدم. دیدم در حجرة او بسته و چراغ حجره هم روشن است. درِ حجره را باز کردم؛ دیدم رو به قبله، خوابیده و یک پارچه سفید هم رویش انداخته است. پارچه را عقب زدم؛ دیدم تمام کرده است.
این آشیخ رضا می گفت: «امشب شب عروسی من است». اینقدر به مردن عشق و علاقه داشتند؛ چون آخرت آنها درست است؛ اما من و شما را خدا می داند، که آیا می توانیم این کار را بکنیم.
🌸منبع:گفتارهای آیت الله ناصری🌸
🌙 #شهر_رمضان
#گفتم_شبی_به_مهدی_اذن_نگاه_خواهم💕
#گفتا_من_هم_از_تو_ترک_گناه_خواهم💕
☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆
https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
4_6039380314948641562.mp3
1.19M
🔆آیا یاران حضرت قبل از ظهور از این موضوع آگاهی دارند که جزو یاران حضرت هستند ؟
◀ #ابراهیم_افشاری
🌙 #شهر_رمضان
#گفتم_شبی_به_مهدی_اذن_نگاه_خواهم💕
#گفتا_من_هم_از_تو_ترک_گناه_خواهم💕
☆○°°°○°°°○🌿🌸🌿○°°°○°°°○☆
https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3
✨﷽✨
🌼ذكر لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ
✍رسول خدا (ص) فرمودند:
ذكر« لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ » را به مردگان خود تلقين كنيد، زيرا موجب آمرزش گناهان آنها مىشود. عرض كردند:اى پيغمبر خدا!گفتن آن در حال سلامت و حيات چگونه است؟
فرمود: باعث از بين رفتن بيشتر گناهان مىگردد و حضرت رسول اكرم (ص) سه مرتبه اين جمله را تكرار كردند. زيرا اين ذكر سايۀ انس مؤمن است
👈چه در زندگى،
👈چه هنگام مرگ،
👈و چه در روز محشر.
⬅️و رسول خدا (ص) فرمود كه جبرئيل گفت: اى محمّد! كاش مىديدى كه در روز رستاخيز يك گروه با صورتى نورانى و درخشان در حالى كه ذكر( لا إِلهَ إِلاَّ اللّهُ و اللّه اكبر )بر زبان دارند، محشور مىگردند؛
💥و گروه ديگرى كه با صورتى سياه به محشر درآيند كه شيون كنان فرياد مىزنند: اى واى بر ما كه تباه شديم.
📚ثواب الاعمال/ص۳۶
https://eitaa.com/joinchat/2784559200Ced722398b3