هدایت شده از بارقه ها
#کتاب_خاطرات_شهید_علی_خلیلی
✍در روزگاری که یک دنیا به دروغ شعار #زن #زندگی #آزادی سر می دهند، یک «خوش غیرت» برای دفاع از زن، زندگی، آزادی و نجات دو دختر از چنگال ۶مرد مست در شبی تاریک، شاهرگش را زیر تیغ می برد تا نشان دهد #قهرمان کیست!!
رد خنجر بر حنجر او جاودانه شد!!
سپس مادر او، به درخواست شهید و در لحظات آخر حیات مادی او، قاتل را می بخشد تا داستان واقعی ما قهرمانی دیگر از جنس #مادر داشته باشد...
🔅در شب ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها به یاد او که حضرت زهرایی بود؛
📚جشن امضا و آئین رونمایی از کتاب «تنها برای لبخند»
💠شرحی از حیات جهادی و عروج عارفانه مربی مجاهد، شهید علی خلیلی
🔰به قلم : حجةالاسلام بهنام حشمدار
🔆با حضورخانواده ودوستان شهید🔆
📌پنجشنبه ۲۲ دی ماه ۱۴۰۱ ساعت ۱۴
🌐فلکه دوم صادقیه، بلوار فردوس غرب، فرهنگسرای فردوس
#حجتالاسلامبهنامحشمدار
#شهید_علی_خلیلی
#انتشارات_شهید_کاظمی
#تنها_برای_لبخند
@Hashamdar313
25.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✺✦﷽✦✺
#گزارش_تصویری
🎥 مراسم رونمایی کتاب «تنها برای لبخند»
📚 شرحی از حیات جهادی و عروج عارفانهٔ مربی مجاهد «شهید علی خلیلی» 🕊
🖋 به قلم: حجت الاسلام حشمدار
📝 جشن امضای کتاب توسط مادر بزرگوار شهید خلیلی و نویسنده کتاب ✨
🗓 پنجشنبه، ۱۴٠۱/۱٠/۲۲
#تنها_برای_لبخند #شهید_علی_خلیلی
#رونمایی #کتاب #حجت_الاسلام_حشمدار
#مهدی_یاران #دختران_بهشت #روز_مادر
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
@mahdiyaran_khaharan
┈┄┅═✾•••✾═┅┄
🦋بسم الله الرحمن الرحیم🦋
🪴خاطرهای از مراسم رونمایی کتاب شهید امر به معروف(شهید علی خلیلی)🪴
ساعت ۱۳:۳۰، بیست و دوم دی ماه سال ۱۴۰۱ بود. ناهار رو آماده کرده و منتظر بودم بابا و مامانم برگردن خونه که براشون غذا بزارم و برم واسه مراسم رونمایی از کتاب. از موقعی که پوسترشو دیده بودم 🤩 منتظر پنجشنبه بودم و حاضر بودم هر کاری بکنم که به مراسم برسم.
آخه 🥺 چند وقت قبل، خواب تابوت شهید علی خلیلی رو دیده بودم، که دعوت شده بودم قبل از اینکه بزارنش تو قبر، برم زیارتش، دور تابوت خالی شد، و من موندم و اون تابوت... 😢
برای رسیدن و دیدن مراسم رونمایی ثانیه شماری میکردم ، تمام وجودم رو هیجان گرفته بود.
زنگ زدم به مامانم:
_سلام مامان، کی میرسین؟!
_هنوز حرکت نکردیم
_اگه اجازه بدین من برم
_باشه برو، فقط اینکه با کی میری؟
_با بچهها
_باشه، خدافظ
_خدافظ
تند تند رفتم وضو گرفتم و لباس پوشیدم و چادرم رو با عشق سر کردم 🥰
یکی از بچهها زنگ زد و گفت: سر کوچهام خودتو برسون.
تا سر کوچه رو بدو رفتم 😬
سوار ماشین که شدم تا چند ثانیه نمیتونستم حرف بزنم و نفس نفس میزدم...
دوست داشتم راننده با تمام سرعت بره و ترافیک نباشه اما همه جا ترافیک بود. از اول راه تا آخرش رو صلوات فرستادم که زود برسم 📿
خیلی خوش حال بودم 😃، قلبم تند تند میزد🫀
ساعت ۱۴:۱۵ دقیقه بود تقربیاً که رسیدم و خداروشکر کردم که هنوز مراسم شروع نشده 😍
رفتم ردیفهای وسط نشستم، یه ذره که گذشت جمعیت زیاد شد. یهو دیدم که چند نفری با لبخند رفتن سمت در. حسم میگفت مادر شهید اومدن 😧
وقتی اومدن داخل، دیدم عه واقعا مادر شهیدن 🤩 ، همون مادری که تو یه فیلمی مصاحبه شون رو دیده بودم 😇
زود شناختم و به عنوان اولین نفر براشون ایستادم. سلام کردن و چند ردیف جلوتر از من نشستن.
کل مراسم یه نگاهم به صحنه و فیلم هایی که پخش میشد بود و یه نگاهم به مادر شهید 🥺
مراسم با قرائت قرآن و بعد خوندن دکلمهای شروع شد که من یکی دو روز قبل اون رو برای مدرسه آماده کرده بودم و به نیت شهید با کلی احساس سر صف خونده بودم 😁
بعد از شروع فیلم و با دیدن تابوت شهیدی که تو فیلم نشون میداد، یاد خوابم افتادم 😔 دقیقا همون تابوت بود، همون گُلا، همون عکسی که سر تابوت زده بودن، همه چی همون بود 😢
چشمام پر از اشک شد 🥺 اما نمیخواستم چشمام تار بشه و مانع دیدن فیلم بشه. دوس نداشتم حتی یک لحظه رو از دست بدم؛ برای همین چشمام رو به هم فشردم که واضحتر ببینم 🙂
بعد از تموم شدن فیلم، استادمون آقای حشمدار، پشت تریبون رفتن. مثل همیشه با کلمات خیلی قشنگ بازی میکردن و اونا رو کنار هم میچیدن و احساسشون رو تا جایی که میتونستن به مخاطب انتقال میدادن. بعد هم که از مادر شهید دعوت شد و بعد از گرفتن هدیه 🎁 از طرف آقای حشمدار، یکم صحبت کردن و با شنیدن هر کلمه از ایشون کلی قربون صدقهشون میرفتم 😇. تک تک حرفاشون رو به خاطر سپردم.
حالا زمان رونمایی از تابلوی کتاب(تنها برای لبخند) بود و تو چشمای همه یه برق خاصی دیده میشد 🤩
تقربیاً میشه گفت از اول مراسم تا آخرش رو گریه کردم...
گریه کردم برای جاموندن، گریه کردم برای حسرت هام، گریه کردم برای دلتنگ شدن سفرای زیارتی که پلاک شهید علی خلیلی رو با خودم میبردم ، گریه کردم برای اردو مشهدهایی که گذشته بود و نتونستم قول شهادتم رو بگیرم، گریه کردم برای اردو مشهدی که در پیش داریم و شاید نتونم مثل شهید خالصانه خادمی کنم، گریه کردم و همراه مادر شهید لحظه لحظه اشک ریختم...و آخر گریه کردم برای تنها فقط یه لبخند شهید که جاشون خالیه... 💔
🥀اللهُم ارزُقنا توفیق الشَّهادة فی سَبیِلک🥀
🖋 بماند بهیادگار | ۱۴٠۱/۱٠/۲۲
#شهید_علی_خلیلی #حرف_دل
#رونمایی #تنها_برای_لبخند
🆔 @mahdiyaran_khaharan
🌱💚
تا «یــار» که را خواهد و،
مـیلش به کــه باشد... 🍃
#یک_قطعه_از_کتاب
#تنها_برای_لبخند
#شهید_علی_خلیلی
_ای کاش رفته بودم حاجی... البته به نظرم موندنم دو دلیل داشت: یکی اینکه هنوز تا اون زمان کربلا نرفته بودم و دوم اینکه مادرم اون موقع طاقت از دست دادنم رو نداشت. خیلی اذیت میشد.
_خب کربلا که رفتی، مادرت هم که کلی تمرین صبر کرده و خدا دلش رو آروم کرده. حالا چی؟
در فکر فرو رفت و گفت:
تا «یار» که را خواهد و میلش به که باشد!
🖋حجت الاسلام حشمدار
📚 تنها برای لبخند
🆔 @mahdiyaran_khaharan
مهدیا
🌱💚 تا «یــار» که را خواهد و، مـیلش به کــه باشد... 🍃 #یک_قطعه_از_کتاب #تنها_برای_لبخند #شهید_علی_
💛✨
مَن طَلَبَ وَجَدَّ، وَجَدَ 💫
#یک_قطعه_از_کتاب
#تنها_برای_لبخند
#شهید_علی_خلیلی
_سلام علی جون، علی پرچمت بالاست، اینجا علی خلیلی پرچمش بالاست، بعد...بیا دیگه تو هم ثبتنام کن بیا دیگه، تو جانباز دفاعمقدسی. منتظریم انشاءالله ببینیمت اینجا، یاعلی.
_حاج آقا مادرم راضی نیست وگرنه که از خدامونه بیایم سوریه.
_علی آقا هیچی نشد نداره. تو بخواه ازخانوم ان شاءالله اونا هم راضی میشن. مَن طَلَبَ وَ جَدَّ وَجَدَ. خب؟ بخواه انشاءالله درست میشه
🖋حجت الاسلام حشمدار
📚 تنها برای لبخند
🆔 @mahdiyaran_khaharan
هدایت شده از مهدی یاران
🔰دلنوشته شب نیمه شعبان
✍هیئت داشتیم
کلی دانش آموز اینجا بودند
خیلی خوش گذشت
بعد از جشن مفصل و آتش بازی و کلی بگو و بخند در شب نیمه شعبان؛
اما فکرم جای دیگری بود...
به طوری که بچه ها هم چند باری متوجه شدند و ازم پرسیدند حاجی حالتون خوبه؟
حالم خوب بود ولی انگار دلم رفته بود جایی...
در همین شلوغی ها جلوی موکب یکی از اراشد اومد گفت آقامحمد من وسیله ندارم. اگر میشه بگید یکی که وسیله داره بیاد باهم بچه هارو ببریم منزل برسونیم.
طبق معمول اومدم دنبال کسی بگردم و کارو بهش بسپارم.
اما نه
حال و هوام جایی بود که اتفاقا خودم باید باهاشون میرفتم.
بدون مکث گفتم خودم میبرمتون
بچه ها سوار ماشین شدند و ارشدشون هم جلو کنار خودم نشست
کلی با ارشدشون بگو بخند میکردند و حسابی شیطونی میکردند...
ولی من هیچی نمیگفتم ساکت فقط فکر میکردم...
به شب نیمه شعبان چندین سال پیش ...
علی آقاخلیلی رفته بود بچه هارو برسونه منزل...
مزد جهاد فرهنگیشو امام زمان همون شب داد براش شهادت رو نوشتند
برای این ارشد در ماشین خیلی دعا کردم
با علی آقا صحبت میکردم
ببین دارند راهتو ادامه میدن
برای این بچه ها جز شهادت کمه ها
پیش ارباب سفارش مارو کن ...
چند جمله ای هم درمورد خودم باهاش درد دل کردم...
گفتم علی آقا خدمت ارباب رسیدی بگو دیگه وقتشه...
دلمو کندم ازهمه که آغوششو بازکنه ...
راستی علی خلیلی
خیلی دوست داشتم شب نیمه شعبان کربلا باشم...
سلام مارو به ارباب برسون❤️
✍محمدصداقت،نیمه شعبان۱۴۰۱
#شهیدعلی_خلیلی
#تنها_برای_لبخند
#دلنوشته
#مهدی_یاران
@mahdi_yaran_ir
هدایت شده از بارقه ها
3.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از بارقه ها
#یادداشت
✍وقتی این فیلم را میبینم انگار چاقوها در قلب و کمر من زده می شود!!
دردش را حس میکنم. حتی بی تعادل شدن بعد از درگیری را...
اما یک سوال!!
فکر میکنید این دخترها روزی از حمیدرضا تشکر خواهند کرد؟!
آیا آن دو دختری که علی خلیلی نجاتشان داد تشکر کردند؟!
نه!!
آیا مردم این دو شهید را «قهرمان» می دانند؟!
نه!!
آیا کسی به حرمت خون پاک این قهرمانان با حجاب می شود؟!
نه!!
هیچ میدانید چرا؟!
چون پس از این فداکاری، کسی پیراهن خونی علی و حمیدرضا را شهر به شهر بر دست نمی گیرد و ارزش این فداکاری را فریاد نمی زند!!
اگر زینب سلام الله علیها، جانفدایی حسین علیه السلام را فریاد نمی زد، کربلا با همه عظمتش، فراموش می شد و جاری نمی گردید...
باید هیاتهای بزرگ کل کشور تا چند هفته برایش یادمان بگیرند و طالب خون او باشند تا خون شهید اثر کند.
تریبون دارهای ساکت؛ به نوشتن یک توئیت بسنده میکنند و با سکوتشان آبی بر آتش خون آنها می ریزند.
شکسته باد قلم و قدمی که با کم کاری خود، این خونها را هدر می دهد.
🔸 #حجتالاسلامبهنامحشمدار
#شهید_حمیدرضا_الداغی
#شهیدعلی_خلیلی
#تنها_برای_لبخند
@Hashamdar313
هدایت شده از بارقه ها
با سلام و احترام
جهت شرکت در مسابقه کتاب «تنها برای لبخند» به این نکات توجه فرمائید:
1⃣ مسابقه در تاریخ جمعه ۲۰مردادماه از ساعت ۱۳ تا ۱۳:۳۰ برگزار خواهدشد.
2⃣ شرکت در مسابقه برای همه افراد در هر سن و سالی ممکن است و محدودیتی ندارد.
3⃣ آزمون به صورت آنلاین برگزار خواهد شد و در ساعت مقرر لینک آن در همین کانال گذاشته خواهد شد.
4⃣ پس از ساعت مقرر لینک آزمون از دسترس خارج خواهد شد و افرادی که بعد از آن پاسخ نامه را ارسال کنند حذف خواهند شد.
5⃣ پس از آزمون، نفراتی که بیشترین امتیاز را کسب کرده اند انتخاب میشوند و با قرعه کشی جوایز به آنها تعلق خواهد گرفت.
6⃣ اسامی نفراتی که در قرعه کشی حضور دارند اعلام خواهدشد و تصویر قرعه کشی در کانال قرار خواهد گرفت.
📌فقط ۵ روز تا برگزاری مسابقه فرصت هست. اگر تا به حال کتاب را تهیه نکرده اید ازطریق این لینک تهیه بفرمایید :
https://manvaketab.com/book/373602/
#تنها_برای_لبخند
#شهید_علی_خلیلی
@Hashamdar313
مسابقه داشتیم از این کتاب آخه 😍
جذاب #مسابقه ای بود 😁
#تنها_برای_لبخند #استاد_حشمدار
#گزارش_اعتکاف_۱۴۰۲
@mahdiyaran_khaharan