به جان علی یه نگاه تو..زندگیمو میخره(:💔

می‌میرم‌ازتودم‌نزنم(:💔

کاش آدم شیم توهمین فاطمیه... مادر هستا... حواست هست؟ یه وقت یادت نره؟ یه وقت فراموش نکنی... مادر نگات میکنه ها(:

مادر خبرداری‌‌‌دیگه؟میدونی‌دیگه‌نه؟(:

ازوقتی‌فهمیدم‌نوکری‌‌واست‌چیه هرجاپاموگذاشتم؛هرجابادلم‌رفتم هرجارفتم‌‌‌خم‌شم‌واس‌نوکری‌براتووبچه‌هات سرزنش‌شدم(:

خبرداری‌دیگه؛نه؟ چه‌قدرحرف‌خوردم(: چه‌قدتهمت‌شنیدم چه‌قدالتماس‌کردم‌تایه‌روزقبول‌کنن دوتااستکان‌شستن‌هم‌سهم‌من‌شه(:

خبرداری‌‌دیگه؛نه؟ دلموشکوندن‌توهمین‌هیئت‌ها(: بی‌صداباریدم‌وهیچی‌نگفتم نگاهم‌به‌پرچم‌یازهرا‌بودوگفتم‌سپردم‌به‌خودت(:

عیب‌نداره بزاربشکونن‌دلمونو(: ماهم‌مادرداریم((:

قرارنبودبیام ولی‌دعوتم‌کردی(: چندشب‌پشت‌سرهم‌‌صدام‌کردی(: هرجاتوسل‌کردم‌بهت قلبایه‌چیزی‌‌وخواستم‌بهم‌دادی(:

حتی‌وقتی‌‌هوس‌یه‌غذای‌هیئت‌رودلم‌می‌موند به‌‌یه‌شب‌نکشیده؛میرسوندی‌بهم(:

مادر(:

من‌کاری‌ندارم‌‌ خلق‌‌خداچی‌میگن(: من‌کاری‌ندارم‌بنده‌های‌خداچجوری‌هموقضاوت‌میکنن چجوری‌دل‌میشکونن من‌فقط‌دلم‌به‌‌نگاه‌‌خودت‌گرمه(:💔

من‌نیومدم‌غرغرکنم‌سرتا(: اومدم‌بگم‌‌‌ممنون‌که‌قبولم‌کردی ممنون‌که‌هرروزشرمنده‌‌ترازدیروزم‌میکنی(:

ممنون‌که‌بهم‌عزت‌دادی وپیش‌بقیه‌بزرگم‌کردی(:

خیلی‌هاازاول‌فاطمیه‌ت‌اومدن‌گفتن ماهیئت‌نرفتیم؛دلمون‌تنگ گفتم‌ازته‌قلبتون‌بخواین‌میبرتتون‌مادر همینم‌شد؛نزاشتی‌شرمنده‌شم(:

یه‌هفته‌نشده‌بود میگفتن‌آبجی‌بالاخره‌رفتیم(: آبجی‌بالاخره‌شد(:💔

کاش‌‌همه‌بدونن حضرت‌زهراکیه(: کاش‌همه‌بدونن مادرحسین؛مادرهمه‌ست(:💔

نمیدونم‌چی‌بگم قرارهم‌به‌ذکرمصیبت‌نیست نمیخوام‌شب‌بقیه‌خراب‌شه(: فقط‌خواستم‌بدونی‌‌‌‌‌شب‌یلداباشه یاشب‌‌اول‌عید هرسمت‌وهرجایی‌برم؛‌به‌یادتم(:💔

اگه‌‌دلت‌‌میخوادبری‌هیئت؛نمیشه قبول‌نمیکنم؛هیئتی‌دوروبرت‌نیست بهت‌قول‌میدم‌اگه‌قلبابخوای؛بهت‌توفیقش‌داده میشه‌ومیری(: ینی‌خودمادردستتومیگیره‌ومیبرتت(:💔

ته‌ته‌ته‌‌آرزوهام(: اینه‌که‌کاش‌بشه‌بغلت‌کنم محکم‌محکم‌محکم(:💔

دعامون‌کن‌مادر مثل‌همیشه(: مواظب‌دلامون‌باش‌که‌سیاه‌ترازاین‌نشه هوای‌دلامونوداشته‌باش‌که‌بیشترازاین‌‌ گناه‌پرش‌نکنه(:

این‌محفل‌نبود(: فقط‌یه‌ذکردلتنگی‌بامادربود اونی‌که‌بخوادبگیره‌منظورحرفامو خودش‌متوجه‌میشه(:💔

هرچه‌قدرحالت‌بده‌امشب همونقدرمادروصداکن رفیق.. یادت‌نره.. ازته‌ته‌ته‌ته‌ته‌ته‌قلبت(:

التماس‌دعاازهمگی(:💔🖐🏿

نظرتون‌راجب‌‌حرف‌امشب؛ دردودلۍحرفۍنظرۍ؛درخدمتیم((: ‹نـٰاشنـٰاسمون↓:🖤› https://harfeto.timefriend.net/16717317249689

نزدیک مادر شد با صدای ناتوان و کم جان گفت حسن جان نگذار اهل خانه پدرت … برادرت … خواهرت.. چیزی از آن لحظه که با من بودی بفهمند گوشواره گمشده رازِ بین من و توست.. اشک هارا پاک کرد کم توان تر از مادر گفت چشم مادرجان به کسی چیزی نمیگویم اما من حسینم 💔 #حسین‌مظلوم #روضه #امین_قدیم @mahe_man118

امشب گمان کنم نرود سمت کربلا .. آخر؛ خون پهلو سجاده اش را رنگ سینه حسین کرده💔:) #مهدی #قرمز @mahe_man118

شب جمعه‌ست نثارِ دل مرحوم خودم می‌روم از سر بازارچه خرما بخرم ...💔 #دل #سفید @mahe_man118

میگردم سر بازارات تا این که بیام به کارت ... #مهدی @mahe_man118