🚨 میخواهم این بار شناسنامهی کامل «اسلام اجتماعی» را براتون باز کنم.
«اسلام اجتماعی» چیه؟ مبناش چیه؟ کی گفته و کجا گفته؟
۱. اول از همه، «اسلام اجتماعی» چیه؟
ما دو نوع نگاه به دین داریم:
«اسلام فردی»: مثل کسیه که تمام عمرش رو صرف جمع کردن بهترین و باکیفیت ترین آجرها میکنه. آجرهای تقوا، نماز، روزه، اخلاق فردی. کارش خیلی هم ارزشمنده، اما در نهایت، اون چیزی که داره فقط یک عالمه آجر پراکنده است.
«اسلام اجتماعی»: مثل کسیه که میگه این آجرهای خوب رو نباید انبار کرد. باید باهاشون یک «خانه» ساخت. یک خانهی محکم، زیبا و امن برای همهی اعضای خانواده.
«اسلام اجتماعی» یعنی اسلام به مثابه «نقشهی معماری یک جامعه و یک تمدن». یعنی دینی که فقط به فکر نجات «فرد» در قیامت نیست؛ بلکه به دنبال ساختن یک «نظام اجتماعی توحیدی» در همین دنیاست. نظامی که در آن، عدالت، اخوت، معنویت و قدرت، همگی در خدمت خدا باشند.
۲. مبنای اساسیاش چیه؟ (اصول بنیادین)
این معماری، روی چهار ستون اصلی بنا شده:
1. توحید اجتماعی: یعنی «لا اله الا الله» فقط یک ذکر قلبی نیست. یک شعار تمدنی است. یعنی در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و هنر ما، هیچکس و هیچ چیز جز «الله» نباید خدایی کند.
2. امتسازی بر مبنای اخوت: جامعهی ما، یک شرکت یا یک اداره نیست؛ یک «خانواده» است. پیوند بین اعضای این جامعه، پیوند «برادری» و «اخوت» است، نه رقابت و منفعت طلبی.
3. ولایت به مثابه محور هماهنگی: این خانواده ی بزرگ، برای اینکه دچار پراکندگی و تفرقه نشود، به یک «بزرگتر» و یک «فرمانده» نیاز دارد. «ولایت»، همان محور فنی و معنوی است که تمام ارادههای پراکنده را در یک نقطه جمع و هماهنگ میکند.
4. مسئولیتپذیری همگانی: در این خانواده، هیچکس تماشاچی نیست. همه «سرباز» هستند. «مسلمان بودن» با «مسئول بودن» برای ساختن این جامعه، گره خورده است.
۳. کی گفته؟ کجا گفته؟ (تبارشناسی و سندیت)
این حرفها، ایدههای شخصی من نیست. این، قلب تپنده ی اسلام نابه که در طول تاریخ، بزرگترین رهبران ما آن را فریاد زدهاند:
اول از همه، خودِ «قرآن»:
وقتی میفرماید: «کُنتُم خَیرَ أُمَّةٍ أُخرِجَت لِلنّاس» (آل عمران/۱۱۰)، دارد از یک «امت» با یک «مأموریت اجتماعی» حرف میزند، نه از افراد تنها.
وقتی میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوص» (صف/۴)، دارد از یک «تشکیلات» و «ساختار» منسجم حرف میزند.
در عمل، «امیرالمؤمنین(ع)»:
تمام حکومت امیرالمؤمنین، تلاش برای پیادهسازی همین «اسلام اجتماعی» بود. «نهجالبلاغه»، مانیفست یک حکومت اجتماعی است، نه یک کتاب اخلاق فردی.
در عصر ما، «امام خمینی(ره)»:
امام، بزرگترین احیاگر «اسلام اجتماعی» در قرن ما بود. او بود که اسلام را از کنج حجرهها و مساجد، به وسط میدان سیاست و جامعه آورد. دوگانه ی «اسلام ناب محمدی» در برابر «اسلام آمریکایی» که او مطرح کرد، دقیقاً همان دوگانه ی «اسلام اجتماعی» در برابر «اسلام فردی» است.
و امروز، «امام خامنهای» (مهمترین منبع ما):
دقیقترین و مدون ترین تبیین از «اسلام اجتماعی»، در کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» آمده است. این کتاب، کتاب مقدس و سند بالادستی تمام حرکت ماست. تمام منظومهی فکری و ساختاری مجموعه لبیک، ترجمهی عملیاتی همین کتاب است.
جمعبندی:
«اسلام اجتماعی» یک شعار جدید نیست. این همان روح فراموششده ی اسلام ناب است که از قرآن و اهلبیت به ما رسیده و توسط امامین انقلاب، برای دنیای امروز بازخوانی شده. کار ما باید این باشد، که این نرمافزار قدرتمند را از روی کاغذ بلند کرده و به یک سیستمعامل زنده و کارآمد برای جامعهی خودمان تبدیل کنیم.
✍ #سعید_سپاهی
#اسلام_اجتماعی
#ایستاده_ایم
#ماهد_انقلاب
ـــــــــــــــــــــــ
💠ماهد انقلاب؛ | عضویت در کانال 👇
🆔 https://eitaa.com/mahed_enghelab