eitaa logo
محفل تبیین
382 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
37 فایل
شهادت جز با جهاد حاصل نمیشود.جهاد تبیین با تأسی به حضرت زهرا سلام الله علیها تبیین و تشریح :بیانات جاری و کتب حضرت آیت الله خامنه ای مدظله به میزبانی شهید دقایقی ارتباط با ادمين @adminmahfel1
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 خاطرات هوا بس ناجوانمردانه گرم بود و در ساختمانی سیمانی مستقر بودیم. از صبح زود تا آخر شب ، از این سو به آن سو می رفت. یا در جلسه بود و یا در خط مقدم و یا ... وقتی هم می آمد ، خسته و خیس عرق بود و جای مرتب و خنكی برای استراحت نداشت ، وسیله  خنك كننده هم یا كولر آبی بود و یا پنكه. از این رو ، یك دستگاه كولر گازی را آوردند تا در اتاقش به كار گیرند. او مخالفت كرد و گفت: «برای من سخت است كه از كولر گازی استفاده كنم و بچه ها زیر پنكه و كولر آبی باشند!» دستور داد كه كولر گازی را به اتاق بچه های عملیات ببرند ؛ تا هرگاه خسته بود برای رفع خستگی به آن جا برود و در ضمن برای بچه های دیگر هم قابل استفاده باشد. كم كم این از خود گذشتگی زبانزد بچه ها شد كه برای كولر آورده اند و او نپذیرفته است و چنین و چنان. این حركت خالصانه بر حُسن شُهرتش افزود 🇮🇷 شادي ارواح طيبه شهدا حمد و صلوات 🌷 ┄┅══════┅┄ @mahfelyekshanbeha
💫✨💫 💠﴿جمله تبیین روز دوم چله﴾ خاطرات 🔷 سفری به قم 🔻فرمانده مرا صدا زد و گفت: «بیا با هم به قم برویم.» و من بی خبر از شهادت پدرم ، پذیرفتم و برای سفر آماده شدم. پیش از حركت – از طرف تعاون آمدند و هدیه ای را به تیپ تقدیم كردند. آن مبلغ که از سوی مردم شیراز به ما رسیده بود . را دریافت کردیم و در صندوق گذاشتیم. من كه پول زیادی نداشتم ، مطمئن بودم كه برای مخارج سفر از آن پول بر می دارد. از به راه افتادیم و به سه راهی اهواز – اندیمشك رسیدیم. سال 1364 بود و بنزین هم لیتری 3 تومان بود. از پرسیدم: «چه قدر پول داری؟» پاسخ داد: «150 تومان!» با تعجب گفتم: «150 تومان؟!» گفت: «بله ؛ شما چه قدر دارید؟» پاسخ دادم: «500 تومان.» مانده بودیم كه با این پول چه كنیم! به بنزین ، روغن ، غذا و هزینه های متفرقه  دیگر ، به كدام یك برسیم؟! به هر حال به سمت مقصد در حركت شدیم. به نزدیكی های خرم آباد كه رسیدیم ، گرسنگی سخت عذابم می داد. یادم آمد كه دو كنسرو لوبیا در صندوق عقب داریم. گفتم: «خیلی خوب ، كنسرو را باز می كنیم و می خوریم.» گفت: «اینها كه مربوط به است و باید در جبهه مصرف شود. حالا به شهر آمده ایم و باید از پول خودمان غذا تهیه كنیم.» خسته و گرسنه بودم و ناراحت از بی پولی و سخت گیری سردار. ایام فاطمیه بود و ایشان در حال گوش دادن به روضه حضرت زهرا سلام الله بودندــ به جایی رسیدم كه غذای نذری می دادند. گفت: «بفرما این شام.» خوش حال بودم كه توفیقی نصیب شد تا به داد این شكم مظلوم برسیم. بعد از خوردن آن غذای واقعاً خوش مزه – به طرف قم حركت كردیم. فردایش كه به آن جا رسیدیم ، تازه متوجه شدم كه هدف از این سفر چه بود! بعد از این ، گاهی از دست شِكوه می كردم. 🔻🔻🔻🔻 این خاطره در راستای این جمله رهبر معظم انقلاب بیان شده... 👇 نمایش تفاوت جوان رزمنده‌ی ما و نوع رزمنده‌های دنیا در معنویّت،‌ نیّت و نوع عمل است 🔺🔺🔺🔺 گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست‌اندرکاران کنگره‌ ملی شهدای استان کرمانشاه. 📅 ۱۴۰۳/۷/۱۵ ═┅═༅𖣔🔆𖣔༅═┅┅ @mahfeletabeen