بسم الله الرحمن الرحيم
🌷 تفسير_آيه_به_آيه_قرآن
🌷 تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن
🌷 آیه 10 سوره بقره
💬 فی قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا و لهم عذاب الیم بما کانوا یکذبون (10)
💭ترجمه: در قلب های آنها بیماری است پس خدا بر بیماری آنها افزود و برای آنها عذابی دردناک است به آنچه که دروغ می گفتند
🌷 فی قلوبهم مرض: در #قلب های آنها بیماری است
این آیه درباره #منافقین است بیماری این ها نفاق و دورویی است در واقع هر که به کارهای زشت عادت کرده بیمار است
🌷 فزادهم الله مرضا:پس #خداوند بر بیماری آنها افزود
بیماری در وجود آنان بوده و خداوند آن را زیاد نمود.
🌷 ولهم عذاب الیم:و برای آنها عذابی دردناک است
بما کانوا یکذبون:به آنچه دروغ می گفتند.
منافقان همواره دروغگو و اهل فریب کاری بودند.
🌷🌷 پیام های آیه 10 سوره بقره:
🌷 نفاق یک #بیماری_روحی و منافق بیمار است
🌷 منافق نه مؤمن است نه كافر
🌷 زمينه هاى سقوط #انسان، خود انسان بوجود مى آورد
🌷 دروغگویی یکی از روش های متداول #منافقان است.
مه گل پاتوق دختران فرهیخته
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋
تلنگــر
#خواهرمـ🧕🏻
تو دنیای مجازی📲 هیچ پسری برای #ازدواج💍یا عشق💕، با دختر آشنا نمیشه❌
شاید بتونه علاقه مند بشه. . .اما عاشق نمیتونه بشه⛔️ و بلکه فقط یک حس زودگذره. . .🍃
پس مراقب، ارزش نداره #حیا و #نجابتت رو ببری زیر سوال😡
یادت باشه☝🏼
عکس #پروفایلت
طرز حرف زدنت🗣
نوع #استیکر دادنت👩💻
نوع مطلب فرستادنت📧
دل هیچ پسری رو نلرزونه❌
#برادرمـ🙍♂️
حواست باشه☝🏼
اون عکسهایی📸 که با مدل ها و ژست های مختلف میذاری رو #پروفایل، دل هیچ دخترخانومی رو #نلرزونه❣️،
بعضی دخترها #زودباورن
ممکنه همان دوستت دارمه💕، اولت را باور کنن و دل بدهند. . .
یادت باشد☝🏼 که شکسته شدن #قلب را خدا میشنود💔
قلب دختر مثل #چسبه،
نمیچسبه، بچسبه کنده نمیشه💞
کنده بشه دیگه نمیچسبه💔
#خواهرمـ🧕🏻
حواست باشد چه عکسی برای پروفایلت انتخاب میکنی
از اون دخترا هایی باش که میگن
قلبـ❤️ـم مثل #قبرم جای یه نفره✅
نه از اون دخترایی که میگن #گور بابای بعضی ها پیش بسوی بعدی ها❌
اصلا میدونی که دختر باید اولین مرد زندگیش #باباش🧔🏻 باشه . .
دومین وآخریشم #همسرش💍
#برادرمـ🙎♂️
آن دختری که تو فضای مجازی دل میده اگه یه عکس پروفایل بهتر از تو ببینه میره سمتش
پس مراقب باش✅.
#خواهرم غرور مردی رو نشکن❌
#زینب وار زندگی کن🌸
در آخر🍃
#عشق حرمت داره
بیایید کاری نکنیم تا عده ای نسبت به عشق بدبین بشن🍂
مجازی، جای عشقبازی نیست📛
#آبرو مثل آبه بریزه زمین دیگه نمیشه جمعش کرد موقع چت📩 به آبروی #خانواده هم فکر کنیم😔
🚫مراقب دل همدیگر باشید
به نام عشق حال دل کسی رو خراب نکنید❌
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🦋🦋🦋🦋🦋
✍️ #دمشق_شهر_عشق
#قسمت_دهم
💠 از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی با همان لحن محکم شروع کرد :«ببخشید زود بیدارتون کردم، اکثر راههای منتهی به شهر داره بسته میشه، باید تا هوا روشن نشده بزنیم بیرون!»
از طنین ترسناک کلماتش دوباره جام #وحشت در جانم پیمانه شد و سعد انگار نمیشنید مصطفی چه میگوید که در حال و هوای خودش زیر گوشم زمزمه کرد :«نازنین! هر کاری کردم بهم اعتماد کن!»
💠 مات چشمانش شده و میدیدم دوباره از نگاهش #شرارت میبارد که مصطفی از آیینه نگاهی به سعد کرد و با صدایی گرفته ادامه داد :«دیشب از بیمارستان یه بسته آنتیبیوتیک گرفتم که تا #تهران همراهتون باشه.» و همزمان از جیب پیراهن کِرِم رنگش یک بسته کپسول درآورد و به سمت عقب گرفت.
سعد با اکراه بسته را از دستش کشید و او همچنان نگران ما بود که برادرانه توضیح داد :«اگه بتونیم از شهر خارج بشیم، یک ساعت دیگه میرسیم #دمشق. تلفنی چک کردم برا بعد از ظهر پرواز تهران جا داره.» و شاید هنوز نقش اشکهایم به دلش مانده بود و میخواست خیالم را تخت کند که لحنش مهربانتر شد :«من تو فرودگاه میمونم تا شما سوار هواپیما بشید، به امید #خدا همه چی به خیر میگذره!»
💠 زیر نگاه سرد و ساکت سعد، پوزخندی پیدا بود و او میخواست در این لحظات آخر برای دردهای مانده بر دلم مرهمی باشد که با لحنی دلنشین ادامه داد :«خواهرم، ما هم مثل شوهرت #سُنی هستیم. ظلمی که تو این شهر به شما شد، ربطی به #اهل_سنت نداشت! این #وهابیها حتی ما سُنیها رو هم قبول ندارن...» و سعد دوست نداشت مصطفی با من همکلام شود که با دستش سرم را روی شانهاش نشاند و میان حرف مصطفی زهر پاشید :«زنم سرش درد میکنه، میخواد بخوابه!»
از آیینه دیدم #قلب نگاهش شکست که مرا نجات داده بود، چشم بر جرم سعد بسته بود، میخواست ما را تا لحظه آخر همراهی کند و با اینهمه محبت، سعد از صدایش تنفر میبارید. او ساکت شد و سعد روی پلکهایم دست کشید تا چشمانم را ببندم و من از حرارت انگشتانش حس خوشی نداشتم که دوباره دلم لرزید.
💠 چشمانم بسته و هول خروج از شهر به دلم مانده بود که با صدایی آهسته پرسیدم :«الان کجاییم سعد؟» دستم را میان هر دو دستش گرفت و با مهربانی پاسخ داد :«تو جادهایم عزیزم، تو بخواب. رسیدیم دمشق بیدارت میکنم!»
خسته بودم، دلم میخواست بخوابم و چشمانم روی نرمی شانهاش گرم میشد که حس کردم کنارم به خودش میپیچد. تا سرم را بلند کردم، روی قفسه سینه مچاله شد و میدیدم با انگشتانش صندلی ماشین را چنگ میزند که دلواپس حالش صدایش زدم.
💠 مصطفی از آیینه متوجه حال خراب سعد شده بود و او در جوابم فقط از درد ناله میزد، دستش را به صندلی ماشین میکوبید و دیگر طاقتش تمام شده بود که فریاد زد :«نازنین به دادم برس!»
تمام بدنم از #ترس میلرزید و نمیدانستم چه بلایی سر عزیزدلم آمده است که مصطفی ماشین را به سرعت نگه داشت و از پشت فرمان پیاده شد. بلافاصله در را از سمت سعد باز کرد، تلاش میکرد تکیه سعد را دوباره به صندلی بدهد و مضطرب از من پرسید :«بیماری قلبی داره؟»
💠 زبانم از دلشوره به لکنت افتاده و حس میکردم سعد در حال جان دادن است که با گریه به مصطفی التماس میکردم :«تورو خدا یه کاری کنید!» و هنوز کلامم به آخر نرسیده، سعد دستش را با قدرت در سینه مصطفی فرو برد، ناله مصطفی در سینهاش شکست و ردّ #خون را دیدم که روی صندلی خاکستری ماشین پاشید.
هنوز یک دستش به دست سعد مانده بود، دست دیگرش روی قفسه سینه از خون پُر شده و سعد آنچنان با لگد به سینه #مجروحش کوبید که روی زمین افتاد و سعد از ماشین پایین پرید.
💠 چاقوی خونی را کنار مصطفی روی زمین انداخت، درِ ماشین را به هم کوبید و نمیدید من از #وحشت نفسم بند آمده است که به سمت فرمان دوید. زبان خشکم به دهانم چسبیده و آنچه میدیدم باورم نمیشد که مقابل چشمانم مصطفی #مظلومانه در خون دست و پا میزد و من برای نجاتش فقط جیغ میزدم.
سعد ماشین را روشن کرد و انگار نه انگار آدم کشته بود که به سرعت گاز داد و من ضجه زدم :«چیکار کردی حیوون؟ نگه دار من میخوام پیاده شم!» و #رحم از دلش فرار کرده بود که از پشت فرمان به سمتم چرخید و طوری بر دهانم سیلی زد که سرم از پشت به صندلی کوبیده شد، جراحت شانهام از درد آتش گرفت و او دیوانهوار نعره کشید :«تو نمیفهمی این بیپدر میخواست ما رو تحویل نیروهای امنیتی بده؟!»...
#ادامه_دارد
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
#خواهرم
تو دنیای مجازی هیچ پسری برای ازدواج یا عشق، با دختر آشنا نمیشه
شاید بتونه علاقه مند بشه
اما عاشق نمیتونه بشه
و بلکه فقط یک حس زودگذره
پس مراقب باش
ارزش نداره حیا و نجابتت رو ببری زیر سوال
یادت باشه
طرز حرف زدنت
نوع استیکردادنت
نوع مطلب فرستادنت
دل هیچ پسری رو نلرزونه
#برادرم
حواست باشه
اون عکسهایی که با مدل ها و ژست های مختلف میذاری رو پروفایلت دل هیچ دخترخانومی رو #نلرزونه
بعضی دخترها #زودباورن
ممکنه همان دوستت دارمه، اولت را باور کنن و دل بدهند. . .
یادت باشد
که شکسته شدن #قلب را خدا میشنود
قلب دختر مثل #چسبه ،نمیچسبه بچسبه کنده نمیشه کنده هم بشه دیگه نمیچسبه
#خواهرم
حواست باشد چه عکسی برای پروفایلت انتخاب میکنی
از اون دخترا هایی باش که میگن
قلبــم مثل قبرم جای یه نفره
نه از اون دخترایی که میگن #گور بابای بعضی ها پیش بسوی بعدی ها
اصلا میدونی که دختر باید اولین مرد زندگیش #باباش باشه . .
آخریشم #همسرش
#برادرم
آن دختری که تو فضای مجازی دل میده اگه یه عکس پروفایل بهتر از تو ببینه میره سمتش
پس مراقب باش.
خواهرم غرور مردی رو نشکن
زینب وار زندگی کن☺️
🌿✾ • • • • •
╔═════════🌸🕊══╗
•●❥https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
╚══🌸🕊═════════╝
🔴 علت و درمان سرفه
♻️ #ریه عضو مرطوب و توخالیه و باید انعطاف داشته باشه تا بتونه #قلب را خنک کنه پس غذای ریه باید یه غذای سبک و رقیق باشه یعنی خلط #صفرا.
🔹 غذاهای چرب و شیرین طبیعی، صفرا تولید میکنند، (مثل #روغن_حیوانی، #ارده، #عسل، #خرما، #انجیر، #شیره_انگور) و غذاهای تند و شور و تلخ دمای صفرا را بالا میبرند، پس مصرف غذاهای #صفرازا طبق مزاج، باعث عملکرد بهتر ریه میشه.
🔹 در فصل سرد و با شیوع سرما خوردگیها اگر #رطوبت و بلغم در ریه افزایش پیدا کنه و ریه دچار کاهش صفرا بشه، بدن بطور طبیعی این رطوبات اضافی و موذی را به وسیله #سرفه خارج میکنه.
🔹 برای درمان سرفه، رطوبات اضافی ریه باید از بین بره. #بادکش_گرم_کتف و #قلیان_عرق_نعنا خیلی کمککننده است. سرفههای خشک را هم میتونید با چکاندن ۲ قطره #روغن_بادام_شیرین زیر زبان هر نیم ساعت یکبار و جوشانده #بارهنگ رفع کنید.
#تقویت_ریه
#درمان_سرفه
#مرجع_طب
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1