eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.8هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
7.5هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 💠 11💠 نظم و انضباط و دقت در امور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤚❣️ ❣️🤚 بیا که با تو بگویم غم ملالت دل💔 چرا که بی تو ندارم مجال گفت و شنید بهای وصل تو💞 گر جان بود خریدارم که جنس خوب مُبصّر به هر چه دید خرید✅ 🤲🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صبح اول هفته به سلامی دلِ‌خود گرم کنیم، و چه زیباست کنارِ یاران خنده بر صبح زدن ..🌱 اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ‌اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ‌اللهِ یا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
"شادی شهید از مسجد رفتن" "خاطره ای از زندگی سردار "
وقتی شهید باکری فرمانده دلاور و نام‌آور لشکر ۳۱ عاشورا به پشت تریبون رسید، قبل از هر اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند را برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تایش کرد و به جای زیر پایش بر روی تریبون نهاد و آنگاه با لحنی آرام جمله‌ای را گفت که هرگاه و در هر شرایطی برای هر کسی گفته‌ام متأثر شده است: خاک بر سرت مهدی آدم شده‌ای که بیت‌المال را به زیر پایت انداخته‌اند؟ 🌷 کجایند مردان بی ادعا ....
باور کن شهید دوستت دارد😊🌺 همین که بر سر مزارشان میروی ، یعنی تو را به حضور طلبیده اند همین که اشک هایت روان میشود ، یعنی نگاهت میکنند همین که دست میگذاری بر مزارشان ، یعنی دستت را گرفته اند همین که سبک میشوی از ناگفته های غمبارت ، یعنی وجودت را خوانده اند همین که قول مردانه میدهی ، یعنی تو را به همرزمی قبول کرده اند باور کن ،شهید دوستت دارد😊🌺  که میان این شلوغی های دنیا هنوز گوشه ی خلوتی برای دیدار نگاه معنویشان داری... اللهم الرزقنا توفیق شهادت فی سبیلک🤲🌱
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥⭕️صحبت های قابل تامل رهبری در سال 94 که الان محقق شد سلام فرمانده سرودی ست در مورد حضرت ولی عصر (عج ) پ.ن : این سرود در وصف رهبر انقلاب نیست 🤚
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 رفتم داخل .. به نگهبان گفتم با فرمانده تون کار دارم .. گفت الان ساعت ۱۱ هست و ملاقاتی قبول نمی کنن ‌ رفتم در اتاقش رو زدم ..رفتم داخل روی سجاده نشسته بود ‌و داشت ذکر میگفت .. چشماش سرخ بود و خیس اشک .‌ رنگ به رو نداشت . نگران شدم .. گفتم مصطفی چیزی شده ؟ خبری شده ؟ کسی طوریش شده ؟ سرش رو انداخت پایین ، زل زد به مهرش و دانه های تسبیح رو یکی یکی رد میکرد .. آهی کشید و گفت از ساعت ۱۱ تا ۱۲ رو مخصوص خدا گذاشتم .. می شینم ، فکر می کنم و نگاه می کنم به کارهای خودم .. از خودم می پرسم . مصطفی کارهایی که کردی برای خدا بوده یا برای دل خودت ؟ صداش بغض داشت ، بغضی که به زحمت نگهش داشته بود.. دلم به حال خودم سوخت ، من کجا و مصطفی کجا !