eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.2هزار دنبال‌کننده
19.6هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 که را کرد ( بیاد ۲۷ محمدرسول اله علیرضا نوری ساروی) . ▪️تو روزگاری که همه برای گرفتن پست و مقام به هر دری میزنن تا مثلا بشن آقای مدیر ، خواستم بگم یه علیرضا نوری بود که بیابان های خوزستان رو به پشت میز نشینی و پست و مقام ترجیح داده بود. . ▪️سردار کوثری نقل میکرد : یک روز آقای رسول‌زاده مسئول دفتر فرمانده وقت سپاه به من زنگ زد و گفت آقای سعیدی‌کیا (وزیر وقت راه) تماس گرفته و گفته است که حکم نوری را به عنوان جانشین راه‌آهن سراسری کشور زده است. از من خواسته بودند نوری را تسویه کنم و به تهران برگردانم تا سمتش را تحویل بگیرد. نوری را خواستم. ایشان آمد و تا موضوع را شنید، حکم را با دستش گرفت و نگاهی به آن انداخت. . از آنجا که آدم اخلاق‌مدار و مؤدبی بود، چندبار عذرخواهی کرد و چون یک دست نداشت، حکم را به دندانش گرفت و آن را پاره کرد. بعد مقابل چشم‌های متعجبم گفت: من به اینجا (جبهه) نیامده‌ام که برگردم. اگر می‌خواستم مسئولیت بگیرم، در همان تهران می‌ماندم و به اینجا نمی‌آمدم. ماند و کمی بعد هم به شهادت رسید. . 🌹ایام سالگرد مظلوم و استان سردار علیرضا نوری گرامیباد... . @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹روایت سرداران شهید مجید بقایی و حسن باقری چند ساعت پیش از شهادت 🌷فاصله بین شوش تا فکه یک ساعت و نیم است. در صندلی‌های عقب بین حسن باقری و مجید بقایی نشسته بودم. مجید همیشه یک قرآن جیبی همراهش بود و در هر فرصتی تلاوت می‌کرد. توی این فاصله داشت سوره فجر را حفظ می‌کرد. قرآنش را داد دست من و گفت: ببین درست می‌خوانم؟ من داشتم حفظ‌هایش را کنترل می‌کردم. وقتی رسیدیم به آیات آخر سوره فجر «یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِى إِلَى‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً فَادْخُلِى فِى عِبَادِى وَادْخُلِى جَنَّتِى‏ (۲۷-۳۰)»، رسیدیم به فکه. مجید به حسن گفت: نمی‌دانم چرا آیات آخر سوره را نمی‌توانم حفظ کنم. گیر دارد. نمی‌دانم گیرش چیست؟ حسن با خنده گفت: می‌دانی گیرش چیست؟ گیرش یک ترکش است. گیرش یک لقمه شهادت است. بابا! یا ایتها النفس المطمئنة در شأن امام حسین (ع) است. شوخی که نیست. راست می‌گفت حسن، گیر ورود به جمع یاران شهید، خصوصی‌های خدا، یک لقمه شهادتی بود که در فکه با هم نوش جان کردند. 📚روایت مرتضی صفاری از شهیدان و برشی از کتاب "ملاقات در فکه" @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 نوحه خوانی حاج صادق آهنگران در فراق شهادت شهیدان حسن باقری و مجید بقایی - فرماندهان قرارگاه خاتم و کربلا - دوران دفاع مقدس @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺ببينيد| سخنان تاریخی امام خمينی (ره)در بدو ورود به ایران ♦️من دولت تعیین ميكنم... @mahman11
13931121141722147471210_5801124297057501240.mp3
1.73M
🌺 فایل صوتی سخنرانی کامل امام خمینی(ره) در بهشت زهرا(س)- 12 بهمن 57 @mahman11
Boye.Golo.Sosano.Yasaman.Mp3.24kbps_p30download.com_5798832266285154631.mp3
3.56M
🌺بوی گل سوسن ویاسمن آید🇮🇷 🌺 صبح بجای خورشید ☀️ در آسمان ایران، امام طلوع کرد🌺 🌺سالروز ورود امام به خاک ایران و آغاز دهه فجر مبارک @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
155 🔰 حاج اقا بیانات مهدوی خودشون رو تمام کردند و از اعمال شب 19 ماه مبارک رمضان گفتند و مراسم احیای شب 19 رو شروع کردند. 👈 بعد مراسم ، سراغ حاج اقا رفت و صبر کرد تا سوالات مردم تمام بشه دید مردم یکی یکی دارن میان سوال کنند و به این راحتی تمام نمی کنن رفت جلو و به حاج اقا عسکری اشاره زد که دم درب منتظر شما هستم 💠 ساسان اومد پیش و گفت بیا بریم دیگه ، گفت نه ، کار دارم با حاج اقا ، بیزحمت خانواده من همراهت بیان برن خونه ، من با حاج اقا کلی کار دارم ✳️ حاج اقا بعد جواب به سوالات مردم رفت سراغ ، حاج اقا عسکری : جانم آقا ، بفرما : حاج اقا کار مهمی داشتم ، اگر وقت ندارید باشه فردا حاج اقا : نه اقا جان ، کاری که شما داری قطعا کار مهمیه ، چی از این بهتر ، بفرما در خدمتم 👈 : حاج اقا راستش ، راستش.... محمد مهدی نشست پایین سکو ، نتونست ادامه بده ، گریه اش گرفت... دستهاش رو بلند کرد و به حاج اقا گفت دستم رو بگیرین ، بلندم کنین 👈 حاج اقا : نه اقا جان ، بشین ، راحت باش ، حرفت رو بزن 👈 : حاج اقا ، برای من تقریبا قطعی هست که این جنگ هایی که الان در منطقه راه افتاده ، همون جنگ های سفیانی و جنگ های قبل ظهور هست ، تقریبا باور قطعی من به همین هست آرام و قرار ندارم حاج اقا ، دست و پاهام به کار نمیره ، دلم آشوب هست ، میخوام برم... 👈 حاج اقا : میخوای بری عراق برای مدافع حرم ؟
156 👈 حاج اقا : میخوای بری عراق برای مدافع حرم ؟ 🔰 : راستش خیلی وقت هست تو این فکرم حاج اقا ، خیلی وقته این حوادث منطقه هم که ذهن و ودلم رو بدجور مشغول کرده همه ما یک عمر دعا می کردیم جزء سربازان آقا باشیم و در جنگ های قبل ظهور شرکت کنیم 👈 حاج اقا خود شما همیشه تو منبرهاتون دعا می کردین که خدایا ما را از سربازان حضرت قرار بده درسته در هر کار و هر شغلی میشه سرباز حضرت شد، اما میدان جبهه جنگ و جنگیدن با دشمن ، چیز دیگه ای هست اینکه جان خودمون رو کف دست بگیریم و بریم دشمن رو از بین ببریم تا راه رو برای ظهور آقا باز کنیم، واقعا لذت دیگه ای داره 💠 حاج اقا : اما شما همین الان هم داری تو شغل خودت برای آقا... 🔰 : ببخشید وسط حرفتون می پرم ، بله ، درسته تا الان برای آقا کار علمی کردم ، اما الان دیگه واقعا جای کار نظامی هم هست من می تونم، تواناییش رو دارم، پس چرا نرم؟ همه عاشقان حضرت منتظر این فرصت بودند یک عمر دعای بزرگان ما این بود یک عمر دعای شهدای جنگ هشت ساله ما این بود حالا که راه باز شده ، من نرم؟ 💠 حاج اقا عسکری: شاید این جنگ ها ، اون جنگ های ظهور نباشه پسرم 🔰 : بله ، شاید نباشه ، اما شاید هم باشه امشب شب 19 ماه رمضان هست چندشب دیگه صبر می کنیم تا ببینیم صیحه آسمانی شنیده میشه یا نه اونوقت مشخص میشه اگه صیحه شنیده شد ، من حتما میرم فقط خواستم یه سری وصیت ها رو به شما بکنم که بعد من مراقب خانوادم باشین ادامه دارد... ✍️ احسان عبادی ‌ادامه دارد... @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا