📌 راز شهید مدافع حرمی که به شهدای گمنام توسل میکرد
🔹️ حسین در حلقه صالحین برای نوجوانان خیلی کار میکرد و تمام سعی او جذب حداکثری بود.
◇ بچه هایی از خانواده های مختلف با همه سلیقه ها و عقیده های متفاوت رو جذب بسیج کرده بود.برایشان وقت میگذاشت و هزینه میکرد و با آنها هم تفریح داشت هم زیارت و هم تربیت.
◇ یک مورد نادری از یکی از بچه ها دیده بود خیلی ذهنش درگیر بود نمیتوانست راهی پیدا کند.
◇ با پدرش و با افراد مورد وثوقش ، رفقا و آشناها مشورت و دنبال راهکار بود، فایده نداشت و راهی براش پیدا نکرد.
◇ یک شب ساعت ۲ پیام داد بر سر مزار شهدای گمنام رفتیم یک زیرانداز انداخت و چند تا دو رکعت نماز خواند و زانو نشست و زل زد به مزار شهدا ، نماز صبح را هم خواند و باز همانطوری نشست با شهدا در دل نجوا میکرد
◇ آفتاب داشت طلوع می کرد گفت: پاشو بریم ومستقیم رفتیم در خانه همان پسره ، مادرش تا حسین را دید خوشحال شد و حسین اجازه گرفت تا فرزندش را به مدرسه برساند.
◇ من جدا شدم و آنها رفتند و نمیدونم چجوری و چی گفت که کلا موضوع اون پسربچه حل شد.
◇ بعدها از حسین پرسیدم که گفت:"ابن سینا هرموقع به بن بست میخورد دو رکعت نماز میخوند، منم فقط دورکعت نماز خوندم ولی یجایی خواندم که واسطه هم داشته باشم که نه نگویند"
#شهیدمدافعحرم
#شهیدحسینمعزغلامی
#سالروز_شهادت
@mahman11