eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
11.7هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
8.3هزار ویدیو
276 فایل
🔮 بالاتر از نگاه منی آه #ماه_من دستم نمی‌رسد به بلندای چیدنت ای #شهید ...🌷کاش باتو همراه شوم دمی...لحظه ای ✔️گروه مرتبط با کانال👇🏻😌 http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 تبلیغات،تبادل 👈🏻 @tablighat_mahman11 خادم الشهدا 👈🏻 @zsn2y00
مشاهده در ایتا
دانلود
27.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 . 🔹فاطمه خانم شهابی ۲۲ ساله بود که اواخر دهه پنجاه با آقا علیرضا اسکندری ازدواج کرد.ده روز بعد عروسیش علیرضا عازم منطقه شد و دیگه تا به امروز برنگشت...سال ۱۳۶۹ اسرا هم که برگشتند خبری از علیرضا نشد.فاطمه خانم هم با خیاطی کردن امرار معاش تنها یادگار شهیدش ( حمید) را بزرگ کرد و همچنان بعد ۴۲ سال چشم انتظار همسرش است... . 🎥 کلیپ مصاحبه با و وفادار مفقودالاجسد علیرضا اسکندری ( کاری از رسانه ای هفت تپه‌ی ) . @mahman11
17.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 رفتن از مادر بگیرن... همه حرف زدن و از خواستن بگن جز ....فقط یک جمله آخرش گفت : (( دوسش داشتم خیلی )) . @mahman11
🌹 غلام رضا صادق کوهستانی( ) ، آموزش نظامی لشکر ویژه ۲۵ _ 📆 : ۲۵ مهر ۱۳۶۵ : . 📩 قسمتی از وصیت نامه : ای حمزه ها و ای مصعب ها و ای عمارها و ای سمیه ها ، مگر فریاد سرخ محمد (ص) را نمی شنوید که شما را دعوت به جهاد می کند در مقابل کفر برای حفاظت اسلام، ای اباذرها و ای مالک ها، ای مسلمانها مگر دعوت پرخروش علی (ع) را نمی شنوید که در سراسر تاریخ طنین انداز است و در مقابل قاسطین با مارقین و ناکثین دست به سلاح هایتان بردید و از حسین دفاع کنید، ای حبیب ابن مظاهرها، جعفرها، ای قاسمها، ای اکبرها، ای اصغرها، ای زینبها مگر فریاد هل من ناصر ینصرنی حسین (ع) را نمی شنوید که در مقابل یزیدیان قیام کرده و شما را دعوت به قیام می کند، برخیزید، برخیزید ای مسلمانها دست از دنیا بشوئید دل از دنیا بر کنید، کفن بپوشید، غسل شهادت کنید و راهی شوید. . @mahman11
🌹 حسن رسولی آسیابی ( در واحد لشکر ۲۵ کربلا ) : ۱۴ ۱۳۶۵ : . 📩 پروردگار من، به نظرم می‌آید در درگاه تو در روز محشر ایستاده‌ام. آخرش چه دارم که بگویم. به من می‌گویی بنده‌ی من، ای غرق در گناه، در دنیا چه کردی. و من فقط می‌لرزم و در انتظار رسیدن علی هستم تا مرا شفاعت کند. خداوندا می‌گویند که شهدا حق شفاعت دارند. ای خدای من، واقعاً تو چطور بر این بنده گنهکارت حق شفاعت می‌دهی آخر چقدر تو رحیمی. . @mahman11
🌹 سردار شهید کیامرث احسانی از لشکر ویژه ۲۵ کربلا _شهادت شلمچه ۱۳۶۵: . 📩 خدایا! گناهانم مرا به قدری در تنگنا قرار داده که قدرت تعقل و اندیشیدن و تفکر در راه تو را از من سلب کرده و راهی جز جهاد در راه تو و شستن گناهانم در حمام خون میدان جنگ برای من نیست. آخر تو خود گفته ای آنان که از خود هجرت کرده اند و از دیار خویش بیرون شده، در راه خدا رنج کشیدند و جهاد کرده و کشته شدند. همانا بدی های آنان را در پرده لطف خود می پوشانیم و نیز خود گفته ای، آنان که در راه خدا کشته می شوند، هیچ ترس و اندوهی از گذشته خود نداشته باشند... . @mahman11
💢شهید سید محمدرضا رضوی گنجی _ تولد ۴ آبان ۱۳۴۶_شهادت :۱۳ تیر ۱۳۶۵ مهران . . ▪️پدر شهید : آخرین شبی که در منزل بود به حمام رفت وقتی آمد برایش چای آماده کردم با این که ساعت از نیمه شب گذشته بود به ما گفت شما نمی خوابید . من گفتن نه من می خواهم قرآن بخوانم بعد به اتاق دیگری رفت و رو به قبله شروع به خواندن قرآن کرد و از قرآن خواندن خود نواری ضبط کرد . روز بعد به عکاسی رفت و برای خود عکس گرفت . شماره عکس را به من داد و گفت وقتی به جبهه رفتم شما بروید عکس را بیاورید یکی از عکس ها رنگی است البته با لباس روحانی و بعد به جبهه رفت و به شهادت رسید . . ▪️بعد از شهادت پسرم به جبهه رفتم ناگهان چشمم به سنگر پسرم افتاد دیدم که نام پسرم بر روی سنگر نوشته شده است بی اختیار مقداری از خاک سنگر را گرفتم و بر سر و صورتم مالیدم در همان زمان فرمانده ایشان آقای تقوی به من گفتند این جا محل نماز شب پسرت است . ( شهید قبل از رفتن به جبهه یک سال مسابقه فرهنگی شرکت کرده و در آن مسابقه برنده زیارتی سفر سوریه شد ) و سفارش کرد این سفر را پدرم به جای من برود و من شهید میشوم و به زیارت امام حسین خواهم رفت. . @mahman11
📌 «مادر است ؛ عادت به دل بستن دارد نه دل بریدن .... » 🔹 حاجیه خانم خدیجه حسنخانی ، مادر شهید حق وردیان می‌گوید: داود در میان بچه های من یک چیز دیگری بود ، داود آنقدر به خدا نزدیک بود و در زمان نوجوانی او شبی، خواب دیدم در عالم رویا سیدی نورانی، به من گفت این داود تو به دنیا ماندنی نیست و به زودی پر خواهد کشید وبه همین علت ترس از دست دادن او همیشه قلبم را می آزرد. ◇ شب‌ها هر از گاهی که بیدار می شدم می‌دیدم زمزمه‌ای از داخل اتاق داود به گوش می‌رسد وقتی در را آهسته باز می‌کردم می‌دیدم فرش را کنار زده روی خاک نشسته و گریه می‌کند، می‌گفتم داوود جان تو این راه رو میروی مدرسه و میای آخه تو که گناهی نکردی چرا گریه می‌کنی؟ می‌گفت: مادر جان برای شما دعا می‌کنم…! 📎 پ.ن تصویر: گیلان_تصویر وداع مادر با فرزندش چند روز قبل از شهادت @mahman11
گرگها خوب بدانند ، در این ایل غریب گر پدر مرد ، تفنگ پدری هست هنوز گر چه مردان قبیله همگی کشته شدند توی گهواره چوبی پسری هست هنوز . 💢 فرزند والامقام روح الله سلطانی . @mahman11
🌹 . ▪️یک روز سیدمجتبی بچه‌های هیأت را به روستای ایرا، (از توابع شهر آمل) که منطقه ای ییلاقی و باصفا بود، برد.هدف، زیارت و دیدار با حضرت علامه حسن زاده آملی بود. یکی یکی بچه‌ها را فرستاد داخل اتاق. خودش هم، همان پایین مجلس در کنار درب ورودی نشست. . ▪️حضرت علامه در بالای مجلس نشسته بودند. علامه قبل از شروع صحبت نیم خیز شد و درب اتاق را نگاه کرد. بعد اشاره کرد که سید جلو برود و نزد ایشان بنشیند.سید هم رفت و در کنار علامه نشست. علامه، روی شانهی او زد و چیزی گفت. از دور دیدم سید سرش را به حالت ادب پایین گرفته. بعد از اتمام دیدار، به سید گفتم:«علامه به شما چی گفت؟» . ▪️سید جواب درستی نداد. هرچه اصرار کردم پاسخی نشنیدم. این اخلاق سید بود. همیشه کمتر از خودش حرف می‌زد. از نفری که جلوتر نشسته بود، ماجرا را پرسیدم. گفت:«وقتی علامه روی دوش سید زد به او گفت: بنده در چهره ی شما نوری می‌بینم. بیشتر مواظب خودتان باشید.»وقتی برای برگشت، سوار ماشین شدیم، سید دوباره به حضور علامه رسیده بود.( راوی: حمید فضل الله نژاد) . @mahman11
10.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹شهید حاج احمد کاظمی : بچه ها هر روز غُر می‌زنند که چرا عملیات شروع نمیشه .... !!! . 📆 ۱۳۶۱_ @mahman11
16.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹حین سخنرانی آقا، پشت تریبون گفت : برادر عزیزمون آقای فضلی دستور بده که پدافند شلیک نکنه ؛ تا حواس ما پرت نشه ! . 🎥 تصویری دیده نشده از لحظات حضور مقام معظم رهبری آقا سید علی در جبهه های در دوران .🌷 . . @mahman11
30.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 به بهانه‌ی سالروز شهادت سردار شهید رمضانعلی صحرایی فرمانده تیپ ۲ لشکر ویژه ۲۵ کربلا...🕊 . (( 🎥 با کوچک ترین رزمنده‌ی ویژه ۲۵ آقا جواد صحرایی )) . @mahman11