eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.2هزار دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
7.2هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
یک شب قبل از عملیات والفجر مقدماتی، قبل از اینکه به خط جهت عملیات بیآد، رفتیم منطقه تا در محور گردان مستقر و نسبت به منطقه توجیه شویم . بعد از توجیه و ... ، حدود ساعت دوازده شب بود که خواستم در حدود مأموریت گردان گشتی بزنم . چون هنوز گردانها نیآمده بودند، منطقه آرام بود و خلوت، بعد از دقایقی صدای گریه ای مرا متوجه خود کرد، در رمل ها آرام آرام نزدیک صدا شدم آری صدای گریه ی بود که تنها نشسته بودند روی رمل ها و زیارت عاشورا زمزمه می‌کردند و از شدت گریه شانه هایشان می‌لرزید. همونجا نشستم تا غرق در مناجات آقا مهدی باشم، وقتی به انتهای زیارت رسیدند و رفتن , که خیلی هم طولانی شد، بلند شدم که نزدیکشان شوم و التماس دعا کنم. چند قدمی نرفته بودم که دستی روی شونه ام احساس کردم, برگشتم دیدم آقا مرتضی یاغچیان هستند با چشمان اشک آلود فرمودند نزدیکشان نشوید, خلوت آقا مهدی با محبوبشان را به هم نزن؛ اجازه بده عاشق و معشوق باهم در خلوت باشند، نیازی به التماس دعا نیست، ان شاءالله دعای آقا مهدی شامل حال ما هم می‌شود . دستم را گرفت و آرام آرام از آقا مهدی دور شدیم و آن مرد خدا هنوز در بود و اشک چشمانش رمل های را خیس کرده بود .... سالگرد شهادت فرمانده با صلابت و عارف کامل ، آقا مهدی جان و دل گرامی باد . @mahman11
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
#روزی_که_دیده_بان_شهید_شد #دیده_بان_لشگر_۱۰ #شهید #مهدی_فلاح شهادت ۱۰ فروردین ۶۷ #سالروز_شهادت #
⚪️ در برابر سختی ها "...باباجان ، برابر سختی‌ها همچنان استوار باش و شهادت من را برای من زندگی دیگر پندار و اگر جنازه‌ای بدست شما رسید دوست دارم با صبر و شکیبایی خودت آن را به خاک بسپاری و به همه نشان دهید که در راه اسلام از همه چیز خود حتی فرزندت هم می‌گذری" 📄 بخشی از شهید 👆 🌷 بیسیم چی شهید مهدی فلاح از شهدای مسجد جامع نارمک تهران خیابان سمنگان 🌱 (ع) حضرت علی اصغر (ع) لشکر لشکر 🌱 تولد: ۱۳۴۶ 🌷 شهادت: ۱۰ فروردین ۱۳۶۷ 🌿 _۱۰ - مزار: بهشت زهرا(س) ق ۲۸ ر ۱۰۲ ش ۱ https://eitaa.com/mahman11
🌹 حسن رسولی آسیابی ( در واحد لشکر ۲۵ کربلا ) : ۱۴ ۱۳۶۵ : . 📩 پروردگار من، به نظرم می‌آید در درگاه تو در روز محشر ایستاده‌ام. آخرش چه دارم که بگویم. به من می‌گویی بنده‌ی من، ای غرق در گناه، در دنیا چه کردی. و من فقط می‌لرزم و در انتظار رسیدن علی هستم تا مرا شفاعت کند. خداوندا می‌گویند که شهدا حق شفاعت دارند. ای خدای من، واقعاً تو چطور بر این بنده گنهکارت حق شفاعت می‌دهی آخر چقدر تو رحیمی. . @mahman11
🌹 خبرنگار تو هفت تپه ازش پرسید :برادر بلباسی ببخشید ، ما شنیدیم شما خیلی تو جبهه‌ها بودین ، میشه برامون بگین چندماه حضور داشتین تو جبهه‌ها ؟؟؟ . 🌹علیرضا لبخندی زد و گفت : از من نپرس چندماه تو جبهه ها بودم.از من بپرس چه مدت نبودم اینجا که به تکلیفم عمل کنم...( بیاد و امام محمدباقر ویژه ۲۵ سردار علیرضا بلباسی _ ۱۳۶۵ 🌷) . @mahman11
🌹مکانیکی که فرمانده شد ... . 🔸اگر بگویم آچار فرانسه‌ ی گردان بود اغراق نکرده‌ام. اگر یک نفر او را نمی‌شناخت و برای اولین بار او را می‌دید، خیال می‌کرد، نیروی خدماتی گردان است. چون از آرایش‌گری گرفته تا مکانیکی خودروها و ... همه را او انجام می‌داد.یک روز که داشت پلاتین انگشت‌های دستش را با انبر دست در می‌آورد، گفتم: - «خلیل! چرا دستات این طوری شدند؟» خندید و گفت:- «عملیات والفجر 8 با یک عراقی گلاویز شدم و او 16 تیر به شکم و دستانم زد.»گفتم:«خودش چی شد؟» گفت: «با این که منو سخت مجروح کرده بود با هزار بدبختی با سرنیزه او را از پای در آوردم.»گفتم:- «چرا خودت پلاتین‌ها را در می‌آوری؟!»گفت: «خوشم نمی‌آد وقتم را در بیمارستان هدر بدهم.» . ▪️شب عملیات کربلای 4 مثل یک شیر غران به دشمن هجوم برد. با این که دشمن از شروع عملیات با خبر بود، ولی او تا خاکریز سوم جزیره پیش رفت. وقتی او را دیدم دستانش باند پیچی شده بود. گفتم: «خلیل چی شد؟» گفت: «دوباره ترکش خوردند.». 🌹 خلیل زالپولی از ویژه ۲۵ (به نقل از سید حشمت الله شهرزاد) _ شادی روحش صلوات. @mahman11
🌹 روح الله کریمیان بهنمیری. تو امام لشگر ۲۵ بود. ۷ مرحله بعنوان عازم جبهه ها شد.تو بچه ها روح الله رو به سه چیز میشناختند : پرهیز از حرف های بیهوده، خوش رویی و ساده زیستی.سرانجام روح الله تو سن ۱۹ سالگی تو عملیات کربلای پنج ( ۲۲ دی ۱۳۶۵) تو بر اثر اصابت تیر مستقیم بشهادت رسید.شادی روحش .🇮🇷 . @mahman11
بارالها! پروردگارا و ... بسویت می ‌شتابم با تمام وجودم گرچه هیچگاه نتوانستم حسین(ع) باشم اما خشنودم که لااقل می‌توانم "حر" باشم. . 💢 از رسول درودی ؛ در امام محمد باقر ویژه ۲۵ کربلا_ ۲۲ ۱۳۶۴ . @mahman11
🌹بارالها!پروردگارا و ... بسویت می ‌شتابم با تمام وجودم گرچه هیچگاه نتوانستم حسین(ع) باشم اما خشنودم که لااقل می‌توانند "حر" باشم. . 💢 از رسول درودی ؛ در امام محمد باقر ویژه ۲۵ کربلا_ ۲۲ ۱۳۶۴ . @mahman11
▪️حاج در وصف شهید تاجیک گفت: . «به روح پاکش قسم می‌خورم اگر پدر، مادر و بچه هایم را جلوی چشمم می‌کشتند، تحملش برایم راحت تر بود از شنیدن خبر شهادت حسین.» . ▫️ ۴۱۵ ۴۱ بود.در ماه ۱۳۶۵ در اطراف نهر جاسم به رسید. @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 زمین زیاد از بچه های ما گرفت ... اما چرا هنوز ست! . 🎙 ۱۴۰۲_روایت برادر و حاج مجید بابایی از ارکان حمزه ویژه ۲۵ کربلا در جمع خانواده ... @mahman11
🌹آخرین _مکالمه_پشت_بیسیم_شهید_عالی_چه_بود ؟! . با بی سیم در حال صحبت كردن با فرماندهی قرارگاه عقبه بود و انگار به او سفارش می كردند كه مواظب خودت باش و ایشان می گفت من و شهادت! آخرین كلمه شهید كه پشت بی سیم می گفت این بود: حسین حسین شعار ماست... همین كه گفت: حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار و ناگهان تركش خمپاره حنجره مباركش را پاره كرد و سرشان را از بدن جدا نمود. . 🌷 یاد و نام ذبیح اله عالی مسلم بن عقیل لشکر ویژه ۲۵ . @mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 و کمتر دیده شده از سردار علیرضا بلباسی امام محمد باقر ویژه ۲۵ ... . ▪️💢متولد ۱۳۳۲ روستای آسور فیروزکوه. قبل از انقلاب تکنسین پرواز در هواپیمایی ایران بود.در طول خدمت، به آموزش زبان انگلیسی مشغول و نیز موفق به اخذ درجه مکانیک هواپیما شد.در سال 58 یعنی در 26 سالگی، با دختری مؤمنه به نام «مریم بانو صادقی» ازدواج کرد. . ▪️سپاه که تشکیل شد از هواپیمایی انصراف داد و پاسدار شد و به جبهه رفت.عملیات رمضان از ناحیه دست چپ ؛ سینه مجروح شد.جانشین فرمانده گردان مالک اشتر لشکر 25 کربلا بود و بعد جانشین گردان امام محمد باقر (ع) شد اما شهادت علی اصغر خنکدار، باعث شد که علیرضا فرمانده این گردان منصوب شود. . ▪️در عملیات والفجر 8 از ناحیه پای چب مجروح و در بیمارستان بستری شد تا مورد عمل جراحی قرار گیرد، امّا نپذیرفت و بیمارستان را به قصد جبهه ترک کرد.در عملیات کربلای یک، از ناحیه کتف، گردن و دست راست مجروح شد.در 28 بهمن ماه 1365 وصیت نامه‌ای نوشت : «دنیای کفر بداند در فطرت توحیدی ما فقط یک ترس قرار دارد و آن هم ترس از خدا و ترس از گناه است. . ▪️سرانجام سردار شهید «علیرضا بلباسی» در 12 اسفند 65 در عملیات کربلای 8 در شلمچه بر اثر اصابت خمپاره به سر و سینه به آرزوی دیرینه‌اش که شهادت بود، رسید و به مدت 9 سال، پیکر پاکش بر اساس خواست قلبی‌اش بر خاک گرم و سوزان شلمچه ماند تا اینکه در سال 1374 توسط گروه تفحص شناسایی و به قائمشهر منتقل و پس از تشییع ، در گلزار شهدای قائمشهر به خاک سپرده شد. @mahman11
💢 ▪️مادر شهید : حدود 7 ماهی از باردار بودنم می گذشت. شبی در عالم رویا حضرت یعقوب و یوسف (علیهما السلام) را می بینم. صبح که از خواب بیدار می شوم به پدرشوهرم ماجرای خوابم را می گویم. او می گوید: «انشاالله به یُمن این خواب، این بچه پسر است. اسمش را یوسف بگذارید.» . 🔖سردار یوسف سجودی، تیپ سوم 17 علی ابن ابیطالب قم و های صاحب الزمان(عج) و حمزه سیدالشهدا(ع) لشکر 25 ، از شهدای شهرستان است که هنوز مفقود است و از جبهه برنگشته... @mahman11
💢 تو وصیت نامه ش نوشت : ملت ما چگونه زندگی کردن را از و چگونه کردن را از آموخته اند.آرزو دارم همچون زندگیم بمیرم‌. . 📝 سردار جلال الدین علاءالدینی از سیدالشهدا لشکر ویژه ۲۵ ... @mahman11