eitaa logo
محرم دل
279 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.3هزار ویدیو
10 فایل
﷽ میخوای بدونی مطالبِ کانال مَحرمِ دل، راجع به چیه و کیا دارن داخلش محتوا بارگذاری می کنند؟ یه سر کوچولو بزن به این لینک 👇 https://eitaa.com/mahram_e_del/1096 🌸امید که قبول اُفتد🌸 راه ارتباط با ادمین ها: ⛭ @Mahramedel@mj62moradi ایجاد:۹۶/۱۰/۱۷
مشاهده در ایتا
دانلود
2_144123984236553442.pdf
12.27M
رهبر معظم انقلاب: از خواندن کتاب "پروتکل های دانشوران صهیون" غفلت نکنید. کتاب پروتکل های دانشوران صهیون، توسط گروه اتاق تحلیل خلاصه شده و در قالب یک فایل پی دی اف، تقدیم عزیزان می شود. این کتاب کوتاه مبنای اصلی شناخت تفکرات صهیونیست بین المللی می باشد. لطفاً این فایل را به اشتراک بگذارید. به کانال ما بپیوندید 👇👇👇 🔅__________________🔅 🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷 🔅__________________🔅
هدایت شده از کانال موکب محبین الزینب (س)
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدمتگزار خوبی نبوده ایم .... موکب محبین‌الزینب علیــهــاسلام چایخانه حضرت رضا علیه السلام @ghalbesaboor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️سلامتی و تعجیل در امر فرج امام مهدی علیه السلام صلوات ✅ اثر بی نظیر آیت الله : در رکوع و سجود و قنوت نماز حداقل یک بار صلوات بفرستید..... اگر کسی رکوع و سجود خود را طولانی کند، عذاب قبر نخواهد داشت. ✔️کانال محبین ضامن آهو به کانال ما بپیوندید 👇👇👇 🔅__________________🔅 🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷 🔅__________________🔅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجت الاسلام و المسلمین رئیسی، رئیس جمهور محترم در نشست با مدیران ارشد رسانه‌های آمریکایی، در کمتر از ۳ دقیقه، ۴ - ۵ مورد از ادعاها و سیاست های غیرانسانیِ غرب رو، با طرح سئوالاتی به چالش کشاند! مهم است در صحنه بین الملل چه رویکردی داشته باشی؛ در دنیای امروز اگر از قدرت رسانه بتوان بهره برد و های دقیق و صحیح را بیان کرد، امکان رشد و بیداری بسیاری از مردم وجود خواهد داشت. به کانال ما بپیوندید 👇👇👇 🔅__________________🔅 🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷 🔅__________________🔅
17.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️ لطفاً تماشا کنید و نشر بدید ... انیمیشنِ ، داستان خیالی از آیندهٔ ایرانِ بدون رعایت پوشش و و ایجاد هنجارشکنی ها در جامعه است!!! می تونیم خودمون رو بزنیم به خواب و بگیم خبری نیست و هیچ اتفاقی نمی افته! اما یه روزی ممکنه با لگد دشمن از خواب بیدار بشیم که قطعاً دیر خواهد بود! به کانال ما بپیوندید 👇👇👇 🔅__________________🔅 🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷 🔅__________________🔅
✍از صاحب کتاب شریف الغدیر اینطور نقل شده که: هر سال بعدازماه محرم وصفر که میشد مرحوم علامه امینی خطاب به عزاداران (علیه السلام) میفرمودند: کبوتر بازها وقتی یه کبوتر از بازار میخرند، چند روزی بال و پرش رو میبندند، روی پشت بام خونه بهش آب و دونه میدن، بعد چند روز بال و پرش رو باز می کنند، و پروازش میدن، اگه اون کبوتر رفت و مجددأ برگشت روی همون پشت بام نشست، میگن هنر داره و رگه داره، اما اگه برنگشت و رفت روی پشت بام کس دیگه‌ای نشست، میگن بی هنر و بی رگ بود ! آهای مردم محرم و صفر گذشت و توی این دو ماه امام حسین(علیه السلام) ماها رو خرید ، بال وپرمون رو بست پیش خودش نگه داشت در این دو ماه میهمان امام حسین(علیه السلام) بودیم و هر جا دعوتمون کردند به احترام امام حسین(علیه السلام) بود و در واقع از آب و نان امام حسین(علیه السلام) خوردیم، حالا بعد دو ماه بال و پرمون رو باز کرده که پرواز کنیم، نکنه که بی‌هنر و بی‌رگ باشیم، بریم روی بام کسی دیگه بشینیم، نکنه نان و نمک بخوریم و نمکدون بشکنیم، بیایید به امام حسین(علیه السلام) یه قول بدیم، قول بدیم که تا ماه محرم سال دیگه فقط کبوتر (علیه السلام) باشیم وفقط واسه او پرواز کنیم، وفقط روی پشت بام او بشینیم..🍃 به کانال ما بپیوندید 👇👇👇 🔅__________________🔅 🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷 🔅__________________🔅
محرم دل
♻️ لطفاً تماشا کنید و نشر بدید ... انیمیشنِ #غیرعادی، داستان خیالی از آیندهٔ ایرانِ بدون رعایت پوشش
این روزها که سالگردِ اغتشاشات سال گذشته ست با شعار ، خیلی لازمِ هایی رو از اون روزها تا همین الان، تعریف کنیم تا بماند ثبت در تاریخ که عده ای اجنبی، با هدف و برنامه ریزی، از جهل و مشکلاتِ موجود بین جامعه سوء استفاده کردند و و ما رو مورد هجمه قرار دادند! بگیم که بدونند نسل جوان و آیندگانمون که دشمنِ این خاک، دنبال تفرقه و اختلاف بود، هست و خواهد بود ... بقیه ی حرفها و شعارهاشون بهانه ست! 🔻🔻🔻
هدایت شده از خط روایت
روایتِ یک ترس تهتغاری خانه بودم. نابلد و نازپرورده. حالا توی نزدیک سی سالگی باید زندگی توی یک شهر غریب را تجربه می‌کردم. درست وقتی که فاطمه نزدیک یک ساله می‌شد. درست وقتی که توی یک عصر دلگیر دلم می‌خواست کفش های بوقی دخترک ام را بپوشم و راهی خانه مادرم شوم تا با سینی چای گل محمدی اش خستگی روز را از تنم بیرون بکشد. درست وقتی که دلم شانه های پدرم را می‌خواست تا دخترک یک ساله اش را هم به یاد کودکی های خودم روی شانه اش بگذارد و توی خانه چرخ بزند. اما درست توی همین لحظه ها تقدیر برایم جور دیگری رقم خورده بود. انگار خدا کنار نعمتی که به خاطر مشهد آمدن نصیب مان کرده بود، بزرگ شدن و پوست کلفت شدنم را هم توی برنامه نانوشته اش نوشته بود. یک سالی گذشت. فاطمه بزرگ تر شد و پر انرژی تر. موعد جدا شدنش از شیر رسیده بود. حالا دیگر بازی های رنگ به رنگِ توی خانه آپارتمانی رنگ باخته بود. حالا پارک رفتن های گاه به گاه و دیدن خنده و بازی بچه ها تنها مرهمی بود برای کم کردن بهانه گیری هایش. آن روز فاطمه از صبح بد قلقی هایش را شروع کرده بود. تا عصر سرش را گرم کردم اما نزدیک عصر دیگر طاقت نداشت‌. چادرم را برداشتم.‌ زیر چادر لباس محکم تری پوشیدم. برای خودم نمی‌ترسیدم. تمام ترسم فاطمه بود. دلم نمی‌خواست مستأصل شدن مادرش را ببینید. دلم نمی‌خواست خاکی شدن چادر مادرش ببینید. از طرفی دلم خیلی گرم و قرص بود. می‌دانستم مردم توی کوچه و خیابان، مردمی نیستند که توی مستطیل مجازی لحظه به لحظه نشان شان می‌دادند. می‌دانستم همسایه سر کوچه مان با اینکه خیلی‌ باهم هم شکل هم نبودیم اما هنوز باهم رفیقیم. خیلی‌ چیزها را دلم گواهی می‌داد اما دوباره یاد آن زنی که چند شب قبل چادرش را از پشت موتور شوهرش کشیدند و روی زمین افتاد از ذهنم بیرون نمی‌رفت. به خودم نهیب می‌زدم مگر چندتا آدم شبیه آن یک نفر پیدا می‌شود؟ اما باز نمی‌خواستم فاطمه من را مستأصل ببیند. اما بالاخره دل را به دریا زدم و راه افتادم. هر لحظه سایه ای را حس می‌کردم که به طرفم می آید و دستش را به سمتم دراز می‌کند. پشت سرم را نگاه کردم. کسی نبود. دستی نبود. فاطمه را بغل کردم و تا خود پارک قدم هایم را تندتر برداشتم. اما چرا مثل همیشه خبری از فلاسک های چای و سفره های نان و پنیر کنار پارک نبود؟ چرا صدای مادرها که از شیطنت های بچه شان می‌گفتند از روی نیمکت های آهنی پارک نمی آمد؟ چرا پسر بچه‌ها از سرسره ها چَپَکی بالا نمی‌رفتند؟ چرا دختر بچه‌ها دنبال گربه پشمالوی پارک نمی‌دویدند؟ توی راه برگشت به بهانه گیری ها و پا کوبیدن های بچه‌هایی فکر می‌کردم که حتما توی خانه، سرِ مادرشان را درد آورده بودند. به همه مادرهایی که تمام نگرانی و ترسشان از بیرون آمدن و پارک رفتن را ریخته بودند توی دل شان و توی جواب دخترک و پسرک شان فقط یک کلمه به زبان شان آمده بود: نه! الان نمیتونیم بریم پارک! ✍️ سمانه آتیه دوست 📝 متن ۰۴_۰۲ @khatterevayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به آب روشن می، عارفی طهارت کرد ... 😁😁😁 به کانال ما بپیوندید 👇👇👇 🔅__________________🔅 🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷 🔅__________________🔅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا