نشستم کنارش
گفت: پاشو برو
گفتم: چرا..؟!
گفت: برو دنبالِ حرفهای زمین مانده رهبر
شهید فقط گریه کن نمیخواهد
رهرو میخواهد
من به عشق لبخند حضرتآقا رفتم جلو.. :)
#شهیدعلیخلیلی
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
🍃#پندهاونصیحتهاینابشهدایی..
🍃#شهیدمحمدبروجردی...
هر کجا که باشی
اگر برایِ رضایِ خدا کار کنی
همانجا الگو خواهی بود!..)
🍃#شهیدعبداللهمیثمی...
از اردو؎ مشھد برگشته بود
با اینڪه میتوانست خانوادهاش
را هم ببرد،اما این ڪار را نڪرده بود
پرسیدم: عبدالله!
چرا خانوادهات را نبرد؎؟
گفت: از وقتی رحمتالله شھید شده
بین خانواده خودم و او فرقی نمیگذارم
تا مبادا به دلش خطور ڪند
ڪه اگر رحمتالله زنده بود،ما را هم میبرد
خیلی اهل مراعات بود و نڪته سنج..)
🍃#همسرشهیدولیاللهچراغچی...
#عاشقانه_شهدا🙃
برای اولین بار رفتیم حرم
و بعد بهشت رضا(ع) برای زیارت شهدا
وقتی برمیگشتیم
آقا ولی گفت:
مثل اینڪه رسـم است داماد حلقه را
به دست عروس میڪند
خندیدم...
گفت: حلقه را به من بدهید
ظاهراً مادرم اشتباهی دست شما ڪرده
حلقه را گرفت و دوباره دستم ڪرد...)
🍃#شهیداسماعیلخانزاده...
خدايا..!
خستهام،شكستهام
ديگر آرزويی ندارم جز شهادت
احساس میکنم كه اين دنيا ديگر
جای من نيست
از عالم و عالميان میگريزم
و به سوی تو میآیم
تو مرا در رحمت خود سكنی ده
بگذاريد دستانم از تابوت بيرون باشد
تا دشمنان بدانند كه من شهادت را
در آغوش گرفتم و با دست خالی رفتم
و از دار دنيا چيزی با خودم نبردم.. :)
🍃#شهیدعلیخلیلی...
و او ثابت ڪرد
اگر واقعا منتظر شہادت باشی
شہادت دنبالت میاد :)
و میشود حتی در ڪوچہ پس ڪوچہهاۍ
تہران هم بہ اوج رسید!...)
🍃#شهیدمهدیباکری...
آنقدر روزها نمی خوابید که از فرط
خستگی می افتاد میگفت:
[پاسدار یعنی کسی که کار کنه
بجنگه خسته نشه کسی که نخوابه
تا وقتی خود به خود خوابش ببره]...)
🍃#شهیدابراهیمهادی...
همیشہ میگفت:
در زندگی آدمی موفقتر است ڪه
در برابر عصبانیت دیگران صبور باشد
و ڪار بی منطق انجام ندهد
و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود :)
همسر🍃#شهیدعلیرضاعاصمی...
همیشه یک تبسم زیبا داشت
وارد خانه که میشد قبل از حرف زدن لبخند میزد
عصبانی نمیشد،صبور بود...
اعتقادش این بود که این زندگی موقت است
و نباید سر مسائل کوچک خود را درگیر کنیم
گاهی وقتها از شدت خستگی خوابش نمیبرد
یک روز مشغول آشپزی بودم
علی هم کنار دیوار تکیه داد و مشغول صحبت با من شد تا چند دقیقه بعد آب و غذایی برای او ببرم
نگاه کردم دیدم کنار دیوار خوابش برده...
ولی با همین وضعیت خیلی از مواقع کمک کار من در منزل بود
مثلاً اجازه نمی داد که هر شب از خواب بلند شوم و به بچه برسم
میگفت: یک شب من،یک شب شما...
یک شب شام آماده کرده بودم که متوجه شدیم همسایه ما شام درست نکرده
چون تصور میکرده که همسرشان به منزل نمیآید
فوراً علی غذای ما را برای آنها برد
گفتم: خودمان؟!
گفت: ما نان و ماست میخوریم...)
🍃#شهیدمحمودرضابیضایی...
خدا شهادت رو
همیشه به آدمهایی داده
ڪه سخت کوش بودن..)
🍃#شهیدمصطفیصدرزاده...
غم دࢪ دلم هست،بہ چه سنگینی
اما چہ ڪنم ڪہ ایمان نداࢪم
خدایا اگࢪ حسࢪت دࢪ دنیا انقدࢪ سنگین است
دࢪ آخࢪت ڪه فࢪصت بازگشتے هم نیست
چہ حسرتے خواهم خوࢪد از اعمال ڪࢪده و ناڪࢪده؟...)
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
🍃#پندهاونصیحتهاینابشهدایی..
🍃#شهیدمصطفیصدرزاده..
غم دࢪ دلم هست،بہ چه سنگینی
اما چہ ڪنم ڪہ ایمان نداࢪم
خدایا اگࢪ حسࢪت دࢪ دنیا انقدࢪ سنگین است
دࢪ آخࢪت ڪه فࢪصت بازگشتے هم نیست
چہ حسرتے خواهم خوࢪد از اعمال ڪࢪده و ناڪࢪده؟...)
🍃#شهیدعلیخلیلی...
هر چند که دکترها بگویند
جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من نماند
من نگرانِ مسائل خطرناکتر هستم
من میترسم از ایمان چیزی نماند
آخر شنیدهام که پیامبر(ص) فرمودند:
اگر امربهمعروف و نهیازمنکر ترک شود
خداوند دعاها را نمیشنود و بلا نازل میکند
من خواستم جلوی بلا را بگیرم
اما اینجا بعضیها میگویند کار بدی کردهام
ولی آن شب اگر من جلو نمیرفتم
ناموس شیعه به تاراج میرفت و نیروی انتظامی خیلی دیر میرسید
شاید هم اصلا نمیرسید..!)
🍃#شهیدمحسنحججی..
روستایی را از داعش پس گرفته بودیم
اما درگیری هنوز هم ادامه داشت
همه پشت خانهای سنگر گرفته بودیم
از زمین و آسمان داشت سرمان گلوله و خمپاره و آتش میبارید
نمیشد از جایمان یک لحظه جُم بخوریم
باید حالا حالاها آنجا می ماندیم
وقت نماز ظهر شد
محسن بیخیال گلوله و خمپاره ایستاد به نماز
دو تا از بچههای سپاه قدس گیر دادند بهش که الان وقتش نیست
محسن اما عین خیالش نبود
بِهشان گفت:
می خوام نمازم رو اول وقت بخونم
شما کاری به کار من نداشته باشید
ایستاد به نماز،توی همان معرکه و زیر آن باران گلوله و آتش...)
🍃#شهیدکاظمعاملو..
چند وقت پیش مشکلی داشتم و رفتم سر قبرش
کلی گله کردم که چرا حاجت همه را میدی ولی ما را نه؟!
شب خوابش را دیدم
بهم گفت: آبجی! من فقط وسیلهام
ما دعاها را خدمت امام زمان(عج) عرض میکنیم
و حضرت برآورده میکنن
من واسطهام،کارهای نیستم
اگر چیزی میخواهید اول از امام زمان(عج) بخواهید...
📚کتاب سه ماه رویایی..)
🍃#شهیدحاجقاسمسلیمانیعزیز..
در تاریخ سوال میکنند
شهدا برای چه شهید شدند؟!
برای چی رفتند؟!
همه باید به این سوال جواب بدهیم
این سوال را باید از جمع خودمان
از وجدان خودمان،از فطرت خودمان بکنیم
این همه جوان،نخبه و...شهید شدند
چرا؟
قربانی مهم است اما مهمتر از قربانی
آن چیزی است که انسان برای آن قربان میشود
عظمت آن چیزی که برایش قربانی میشود
مهمتر از خود قربانی است
امامحسین(ع) عظیم هست اما اعظم امامحسین(ع)
آن چیزی است که امامحسین(ع) برای آن
قربانی شد و آن اسلام است
امامحسین(ع) فرمود:
إن کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی
فیا سیوف خذینی.. :)
🍃#شهیدمحمدتقیسالخورده..
روز عروسیش خسته شده بود
مدام درگیر کارها بود و رفت و آمد
شوخے میکرد و به هرکسی که میرسید میگفت:
زن نگیری!
ببین به چه روزی افتادم،زن نگیری...
حتی به ما خواهرها هم میرسید
میگفت: آبجی زن نگیرے!...)
🍃#شهیدسیدمرتضیآوینی..
نمازهایت را عاشقانه بخوان
حتی اگر خستهای و حوصله نداری
قَبلش فکر کن چرا داری نماز میخونی
و با چه کسی ملاقات داری...)
#همسر
🍃#شهیدمنوچهرمدق..
چهل شب باهـم عاشورا خوندیم😇
گاهی مےرفتیم بالای پشت بوم میخوندیم
دراز میکشید
و سرش رو میذاشت روی پام
و من صد تا لعن و صد تا سلام رو میگفتم😊
انگشتامو میبوسید
و تشکر مےکرد😍
همهی حواسم به منوچهر بود😌
نمیتونستم خودم رو ببینم و خدا رو
همه رو واسطه میکردم که اون بیشتر بمونه
اون توے دنیای خودش بود و من توی این دنیا با منوچهر🥺
برام مثل روز روشن بود که منوچهر دم از رفتن میزنه همین موقعهاست😭
کناره گیر شده بود و کم حرف😓...)
🍃#شهیدمحمدباقرمشهدیعبادی..
چه خوش است دست از جان شستن
و دنیا را سه طلاقه کردن..
از همه قید و بند اسارت حیات آزاد شدن
بدون بیم بر علیه ستمگران جنگیدن..)
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
وقتی ضارب علی رو با چاقو زد ما پیکر غرق خونش رو به کناری کشیدیم، پیرمردی اومد و گفت: خوب شد همینو میخواستی؟ به تو چه ربطی داشت؟ چرا دخالت کردی؟ علی با صدای ضعیفی گفت: حاج آقا فکر کردم دختر شماست من از ناموس شما دفاع کردم.
#شهیدعلیخلیلی
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی پهلوان و خوش عیار ماهها با بیماری دست و پنجه نرم کرد. طی این ایام آنقدر زخم زبان شنید که زخمهای جانکاهش را فراموش کرد. روزهای پایانی عمر کوتاهش نامه ای خطاب به رهبری نوشت تا تسکین و التیام زخم هایش باشد. زخم هائی که این روزهای آخر نه بر جسم که روح و قلبش را جریحه دار کرده بود. وقتی که مذهبی های تسبیح به دست و جانماز آب کشیده او را نصیحت می کردند: " جوان مگر مملکت قانون ندارد تو چرا درگیر شدی؟... رهبر هم راضی نبود جانت را به خطر بیاندازی و ..." و چه خوش گفت که از زاهدان خشک مجو پیچ تاب و عشق.
اماعلی جان داد چون نخواست و نمی توانست بی غیرت باشد. ابرو در هم کشید و جان بر کف نهاد چرا که دفاع از ناموس را فتوای اخلاق و حکم دین می دانست و خونش را نیز در راه دفاع از غیرت و مردانگی اهدا کرد. *علی عزیز شهید غیرت است نه شهید امر به معروف.*
اهل ظاهر شاید در آن لحظه به بیش از تذکر لسانی فهم نمی کردند. اینکه به حکم امر به معروف اگر ضرر جانی داشت نباید خطر کرد. عافیت اندیشی فقط یک انسان را فدا نمی کند؛ غیرت را به خاک می کشد.
#شهیدعلیخلیلی
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨