🔹اگر ابراهیم با شخصی دوست میشد که آن شخص اشتباهاتی داشت، دیگران به او اعتراض میکردند. اما ابراهیم نقاط مثبت رفتاری شخص مقابل را مطرح میکرد و نقاط ضعف را مطرح نمیکرد. او بدون اینکه حرفی بزند و امر و نهی کند، با عمل، کاری میکرد که طرف مقابل، اشتباهاتش را ترک کند.
🔹ابراهیم به این دستور اهلبیت دقیقا عمل میکرد که میفرمایند: «مردم را به وسیله ای غیر از زبان، به سوی خدا دعوت کنید.»
🌿#شهیدابراهیمهادی
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘
بہ یکے از دوستاش گفتم:
جملہاۍاز شهید بہ یاد دارید؟!
گفـــت :
یکبــار کہ جلوۍ دوستانم بخاطر مدل موهام قیافہ گرفتہ بودم
ابراهیم کنارم آمد و آرام گفت:
نعمتے کہ خداوند بہ تو داده
بہ رخ دیگران نکش...‼️
🌿#شهیدابراهیمهادی
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
بہیکےازدوستاشگفتم:
جملہاۍازشهیدبہیاددارید؟!
گفت:
یکبارکہجلوۍدوستانمقیافہگرفتہبودم،
ابراهیمکنارمآمدوآرامگفت:
نعمتےکہخداوندبہتوداده
بہرخدیگراننکش...
🌿#شهیدابراهیمهادی
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
وقـتی حـجابـمون حـفـظ بشـہ
چـشـممون پـاڪـ مـیـشـہ
وقـتی چشـممـون پـاڪـ شـد
دلـمـون پـاڪ مـیـشـہ
وقـتی دلـمون پـاکـ شـد
خـــدا عــاشقـمون مـیشـہ🌱
وقـتی خدا عاشقمـون شد
#شـهیـد مـیشیـم🕊
🌿#شهیدابراهیمهادی...
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
🍃#شهیدابراهیمهادی
شهید ابراهیم هادی مدتی در جنوبِ
شهـر معلـم بود؛
مدیـر مدرسہاش
میگفت آقا ابراهیم از جیبخودش پول میداد به یڪی از شاگـردها تا هر روز زنگ اول برای ڪلاس نانوپنیر بگیرد! آقاهادی نظرش این بود
که اینها بچــہهای منطقـہ محـروم
هستند. اڪثراً سر ڪلاس گـرسنـہ
هستنــد. بچـہ گـرسنـہ هـم درس
نمیفهمد. ابـراهیـم هادی نـہ تنهـا
معلــم ورزش، بلڪـہ معلمـی بــرای
اخـلاق و رفتار بچـہها بود. دانش
آموزان هـم ڪـہ از پهلـوانـیها و
قهرمانیهای معلم خودشان شنیده
بودند شیفتـہ او بودند.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
وقتی به ابراهیم مۍگویند بیا برای
شام با فرماندهان نان و کباب بخور
او به آنان محل نمیگذارد...
وَ میگوید همهیِ ما بسیجی هستیم
وای به حال روزی که بینِ بسیجی و
فرمانده تبعیض قائل شویم
و غذایِ آنان متفاوت شود
آن موقع کار سخت مۍشود!!
🍃#شهیدابراهیمهادی
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
🌿 #ڪــلامشهـــید
🍃#شهـــیدابراهیمهادی:
برای گرفتاریها با دقت تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بگویید.
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨
یه خاطره جالب از شهدا بخونیم
مجله ی ورزشی رو برداشت ،
صفحه ی اول رو دید، خشکش زد!
رفت پیش رفیقش که فوتبالیست بود
گفت: عکستو چاپ کردن تو مجله!
با خوشحالی اومد مجله رو بگیره ،
مجله رو کشید و نداد
گفت قبلش باید یک قولی بدی؟
با هیجان گفتم: هرقولی باشه قبول میکنم
فقط بزار ببینم
+پرسید هرقولی؟
گفتم: هرقولی که باشه
ناگهان گفت: دیگه دنبال فوتبال نرو!
مجله رو داد ،
دیدم عکسم با شورت ورزشی چاپ شده!
گفت: فقط بخاطر اینکه بچه هیئتی
و مسجدی هستی اینا رو بهت میگم
این عکس با شورت ورزشی چاپ شده
و مجله فقط دست ما نیست.
هزاران نفر میتونن ببینن!
ممکنه دختری عکستو ببینه و دلش بلرزه!
مجله رو بهم داد و رفت.
🍃#شهیدابراهیمهادی🌷
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨
#جملاتوپندهاینابازشهدا....
🍃#مادرشهیدآرمانعلیوردی...
روز مادر بود...
میدانستم آرمان یادش نمیرود...
آمد توی خانه پیشم..
گفت: مامان چشمات رو ببند
گفتم: چی کار داری؟
گفت: حالا شما ببند
چشم هامو بستم
آروم خم شد و شروع کرد به بوسیدن دستم...
گفتم: مادر نکن!
دست هاشو باز کرد و یه انگشتر عقیق سرخ رو توی دستانم گذاشت و گفت: مبارکه!
الانم اون انگشتر رو در دست دارم
بعد رفت پایین پام که پاهام رو ببوسه
اجازه نمیدادم
میگفت: مگه نمیگن بهشت زیر پای مادرانه
دوست نداری من بهشت برم؟!
🍃#شهیدامینکریمی...
همیشـہ آروم بـود و با وقار
سـرش ݐائين بودو ڪار خودۺ را مۍ ڪرد
ٺو همہ چۍ خبـره بود
یادݥہ روزے چـاے ڔیخٺ ڪہ بـخوریـم
بـہ شوخے گفټـم چـاے شهادتہ دیگہ؟
گفٺ آرہ ٺـازه اومـده بیروݩ دو برابر شربت جواب میده....
🍃#شهیدابراهیمهادی...
از گمنامے نترس!
از اینڪه اسم و رسمے ندارے
از ڪارهاے ڪردهات به نام دیگرے
از بےتفاوت بودنِ آدمها
از تنهایےات در عین شلوغےها...
غمگین مباش ڪه گمنامے
اولین گام براے رسیدن است!
🍃#شهیدعلیهاشمی....
بعد از عملیات خیبــر ڪه منطقه ڪمی آرام شده بود مادر علی اصـرار ڪرد ڪه باید برویم خواستگـار؎
علی سعی میڪرد از زیر این اصــرارها در برود و میگفت:
من مـرد جنگم دوست ندارم دختـر مردم را بیسرپرست رهــا ڪنم
بالاخره اصرارها؎ مادر جواب داد و علی برا؎ ازدواج با دختـر خـالهاش اعلان موافقت ڪرد
قرار شد خواهرش شرایط علی را به دختـر خـالهاش بگوید
بالاخره قرار خواستگــار؎ گذاشته شد
موقع رفتن علی یڪ ڪتابی درباره حضرت زهــرا (س) با خود برداشت و رفتنــد
بین مراسـم گفتند ڪه عــروس و داماد بروند اتاق دیگر؎ تا صحبتهایشان را بڪنند
وقتی نشستند علی ڪتاب را گذاشت جلو؎ عــروس:
«این ڪتابو بخون،تو؎ زندگی باید حضرت علــی و حضرت زهــرا (س) الگو؎ من و تو باشه!
شغلــم هم میدونی ڪه خطرناڪه
ممڪنه فقط یڪ روز ڪنارت باشم و یا یڪ عُمــر،فڪراتو بڪن»
خیلی زود این وصلت سرگرفت و قرار بر جشــن ازدواج ده روز بعد از مراسم عقـد در روز مبعث رسـول خدا (ص) گذاشته شد....
🍃#شهیدسیدعلیهاشمی...
ولایت فقیه را از دولت و اسلام جدا ندانید
و شعار مرگ بر امریکا از یادتان نرود!
🍃#شهیدمهدیزینالدین..
هرگز مفقودین و شھدایمان را
فراموش نخواهیم ڪرد
یاد آنهاست کہ بہ ما
همت،غیرت و جوانمردۍ مۍدھد!
🍃#شهیدمصطفیرادنیپور...
یکی از خصلتهای دوست داشتنی
مصطفی این بود که حتی در
سختترین شرایط که برای کسی
فکر درست و حسابی نمیموند
همون نماز همیشگی رو با
حضور قلب و اشک ریزان به جا میآورد..!
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
🍃#پندهاوصحبتهاینابشهدایی...
🍃#شهیدابراهیمهادی...
درجامعهانقلاباسلامے
مادورَوَندبیشترنداریـم:
امامتوامت
امامتوحزبالله
والسلام
خطسومۍنداریم..)
🍃#شهیدمصطفیچمران...
به شوخی به یکی از دوستانم گفتم:
من ۲۲ ساعت متوالی را خوابیدم
گفت: بدون غذا؟!
همین سخن را به دوست دیگرم گفتم:
گفت: بدون نماز؟!
و اینگونه خدای هر کس را شناختم..)
🍃#شهیدسیدمرتضیآوینی..
تفاوتینمیكنداينكهتودانشجوهستیيا كارمند،طلبههستیياكاسببازار...
آنچهازهمهیاينهافراترمیرودانسانيت توستوانسان،اگرانسانباشدوبهوجدانِ
خويشرجوعكند،ندایِ«هلمنناصر» سيدالشهداءراازباطنخويشخواهد شنيدكهميثاقفطرتشرابهاوگوشزدمیکند..)
🍃#شهیدصیادشیرازی...
مقاممعظمرهبری:
آنروزیکهخبرشهادتصیادرابه
مندادندمنگفتمصیادشایسته
شهادتبود،حقشبود
حیفبوداگرصیادبمیرد..)
🍃#شهیدسیدحسینعلمالهدی..
🌿پیکر پارهپاره شهید علم الهدی
را از قرآنش شناختند...
ما را به چه خواهند شناخت؟..)
🍃#شهیدمطهری..
درهرجنگییکسنگرمقدم
وجودداردڪهاگردشمنآنرابگیرد
عملاموفقوپیروزشدهاست!!
سنگراولاسلاموبانویاسلامۍ
حجابِاوست..)
🍃#شهیدابراهیمهادی..
اگر انسان سرش را به سمت آسمان بالا بیاورد کارهایش را برای رضای خدا انجام دهد
مطمئن باش که زندگیش عوض می شود و تازه معنی زندگی کردن را می فهمد!..)
🍃#شهیدمحسنحججی..
ما اَگه بِتونیم
توی شَهرِ خودِمون
خُدامونُ داشتهباشیم هُنر کَردیم..)
🍃#شهیدمحمدمهدییاغی..
هر وقت دلتون گرفت یا دوست داشتید
دورهمی داشته باشید
بیاید سر مزار من پیش من
نیاز نیست حتماً قران بخونید
بیاید بامن حرف بزنید من صداتونو میشنوم! :)
🍃#شهیدمرتضیمطهری..
این نهایتِ بدبختے ماست
ڪه در خیابان که راه میرویم
چشم در اختیار ما نباشد و
ما در اختیار چشم باشیم
یکۍ از خاصیتهای قطعی
عبادت واقعے تسلط انسان
بر شهواتش است..)
🍃#شهیدحسینمعزغلامی..
هر وقت احساس کردید از امام زمان
دور شدید و دلتون واسه آقا تنگ نیست
این دعای کوچیک رو بخونید:
لَیـِّن قَلبی لِوَلِـیِّ اَمرک..
یعنی خدایا دلم رو واسه امامم نرم کن..)
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
⚫️@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
🔰#جملاتوپندهاینابشهدایی..
🍃#شهیدمحمدبروجردی...
زمانی که فرمانده بود یک عده پشت سر او حرف میزدند.
یک روز به او گفتم بعضی ها پیش دیگران بد شما را می گویند.
خیلی تو هم رفت.
از اینکه این موضوع را با او در میان گذاشتم خیلی پشیمان شدم. رو به او کردم و گفتم: محمد جان به این قضیه زیاد فکر نکن...
گفت: من از اینکه پشت سر من حرف میزنن ناراحت نیستم، من که چیزی نیستم؛ از این ناراحت هستم که چرا آدمهای به این خوبی غیبت یک آدم بی ارزشی مثل من رو میکنند، از این ناراحتم که چرا باعث گناه برادرانم شدم.
سرم را پایین انداختم و با خودم گفتم:
خدایا این کجاست و من کجا...!)
🍃#شهیدمصطفیشمسا...
برا بچه ها شکلات آورده بودند. مصطفی می گفت: هرکسی شکلاتش رو بده به من، براش قرآن میخونم. هرچه اصرار کردیم که شکلات ها رو برا چی جمع میکنه، چیزی نمی گفت...
چند روز بعد رفتیم دیدار خانواده شهیدی توی بوشهر. وضع مالی مصطفی طوری نبود که بتونه براشون چیزی بخره. دیدم شکلاتها رو در آورد و به بچه های خانواده شهید داد. تازه فهمیدم که چرا مصطفی شکلات می گرفت و برامون قرآن می خواند...)
🍃#شهیدمسعودرستگار...
و سلام بر او که می گفت:
«هر زمان خواستی گریه کنی، برای
امام حسین(؏) و فرزندان و اصحابش
گریه کن که این عزیزان خدا که بهتر
و باوفاتر از آنان خلق نشده
چگونه غریبانه تحت عنوان خارجی
کشته شدند و بدن های پاکشان
سه روز و دو شب روی زمین گرم کربلا ماند»...)
🍃#شهیدعلیصیادشیرازی...
🌿صیاد شیرازی شوید...
طلبہها از آیت اللہ بهاءالدینی
درخواست درس اخلاق ڪردند.
آقا فـرمودند:
"بروید صیاد شیرازی شوید،
اگر صیاد شیرازی شدید هم
دنیـا دارید و هـم آخـرت...")
🍃#شهیدابراهیمهادی...
اگرانسانسرشرابهسمتآسمانبالابیاورد
وڪارهایشرافقطبرایرضایخداانجام
دهدمطمںٔنباشزندگیشعوضمیشود
وتازهمعنیزندگیڪردنرامیفھمد:)
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨
🍃#پندهاونصیحتهاینابشهدایی..
🍃#شهیدمحمدبروجردی...
هر کجا که باشی
اگر برایِ رضایِ خدا کار کنی
همانجا الگو خواهی بود!..)
🍃#شهیدعبداللهمیثمی...
از اردو؎ مشھد برگشته بود
با اینڪه میتوانست خانوادهاش
را هم ببرد،اما این ڪار را نڪرده بود
پرسیدم: عبدالله!
چرا خانوادهات را نبرد؎؟
گفت: از وقتی رحمتالله شھید شده
بین خانواده خودم و او فرقی نمیگذارم
تا مبادا به دلش خطور ڪند
ڪه اگر رحمتالله زنده بود،ما را هم میبرد
خیلی اهل مراعات بود و نڪته سنج..)
🍃#همسرشهیدولیاللهچراغچی...
#عاشقانه_شهدا🙃
برای اولین بار رفتیم حرم
و بعد بهشت رضا(ع) برای زیارت شهدا
وقتی برمیگشتیم
آقا ولی گفت:
مثل اینڪه رسـم است داماد حلقه را
به دست عروس میڪند
خندیدم...
گفت: حلقه را به من بدهید
ظاهراً مادرم اشتباهی دست شما ڪرده
حلقه را گرفت و دوباره دستم ڪرد...)
🍃#شهیداسماعیلخانزاده...
خدايا..!
خستهام،شكستهام
ديگر آرزويی ندارم جز شهادت
احساس میکنم كه اين دنيا ديگر
جای من نيست
از عالم و عالميان میگريزم
و به سوی تو میآیم
تو مرا در رحمت خود سكنی ده
بگذاريد دستانم از تابوت بيرون باشد
تا دشمنان بدانند كه من شهادت را
در آغوش گرفتم و با دست خالی رفتم
و از دار دنيا چيزی با خودم نبردم.. :)
🍃#شهیدعلیخلیلی...
و او ثابت ڪرد
اگر واقعا منتظر شہادت باشی
شہادت دنبالت میاد :)
و میشود حتی در ڪوچہ پس ڪوچہهاۍ
تہران هم بہ اوج رسید!...)
🍃#شهیدمهدیباکری...
آنقدر روزها نمی خوابید که از فرط
خستگی می افتاد میگفت:
[پاسدار یعنی کسی که کار کنه
بجنگه خسته نشه کسی که نخوابه
تا وقتی خود به خود خوابش ببره]...)
🍃#شهیدابراهیمهادی...
همیشہ میگفت:
در زندگی آدمی موفقتر است ڪه
در برابر عصبانیت دیگران صبور باشد
و ڪار بی منطق انجام ندهد
و این رمز موفقیت او در برخوردهایش بود :)
همسر🍃#شهیدعلیرضاعاصمی...
همیشه یک تبسم زیبا داشت
وارد خانه که میشد قبل از حرف زدن لبخند میزد
عصبانی نمیشد،صبور بود...
اعتقادش این بود که این زندگی موقت است
و نباید سر مسائل کوچک خود را درگیر کنیم
گاهی وقتها از شدت خستگی خوابش نمیبرد
یک روز مشغول آشپزی بودم
علی هم کنار دیوار تکیه داد و مشغول صحبت با من شد تا چند دقیقه بعد آب و غذایی برای او ببرم
نگاه کردم دیدم کنار دیوار خوابش برده...
ولی با همین وضعیت خیلی از مواقع کمک کار من در منزل بود
مثلاً اجازه نمی داد که هر شب از خواب بلند شوم و به بچه برسم
میگفت: یک شب من،یک شب شما...
یک شب شام آماده کرده بودم که متوجه شدیم همسایه ما شام درست نکرده
چون تصور میکرده که همسرشان به منزل نمیآید
فوراً علی غذای ما را برای آنها برد
گفتم: خودمان؟!
گفت: ما نان و ماست میخوریم...)
🍃#شهیدمحمودرضابیضایی...
خدا شهادت رو
همیشه به آدمهایی داده
ڪه سخت کوش بودن..)
🍃#شهیدمصطفیصدرزاده...
غم دࢪ دلم هست،بہ چه سنگینی
اما چہ ڪنم ڪہ ایمان نداࢪم
خدایا اگࢪ حسࢪت دࢪ دنیا انقدࢪ سنگین است
دࢪ آخࢪت ڪه فࢪصت بازگشتے هم نیست
چہ حسرتے خواهم خوࢪد از اعمال ڪࢪده و ناڪࢪده؟...)
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
🛣میدان صراط مستقیم🛣
✨@maidan_sarat_mostageem
✨✨✨✨✨✨✨✨