#سرود #شعر_کودکانه 🌸 وضو 〰〰〰〰〰〰〰 👫@majaleh_khordsalan

‍ #داستان_کودکانه 🐏🌿 همان آب گوسفندان را برد🌿🐏 در یک روستای خوش آب و هوا مردی روستایی به نام قلی زندگی می‏کرد. قلی گوسفندان بسیاری داشت، آب و هوای خوب و گیاهان بسیاری که در دامنه کوه‏های روستا روییده شده بود باعث چاق شدن گوسفندان و زیاد شدن شیر آنها شده بود. او با فروش یر گوسفندان می‏توانست زندگی خوبی داشته باشد. اما از آن جایی که مرد طماع و خسیسی بود. هر روز وقتی شیرگوسفندان را می‏دوشید. شیر را کاسه به کاسه در سطل می‏ریخت و به هر کاسه شیر یک کاسه آب اضافه می‏کرد و می‏فروخت و چند برابر قیمت واقعی سود می‏برد. زنش هر روز التماس می‏کرد که دست از این کار بردارد و آب را داخل شیر نریزد. اما قلی به او می‏خندید و به شوخی می‏گفت: «شیر گوسفندان من مثل ماست سفت و غلیظ است باید کاری کنم تا برای مردم قابل خوردن شود.» قلی هر روز آب بیشتری داخل شیرها می‏ریخت و پول بیشتری به دست می‏آورد. روز به روز وضع زندگی قلی بهتر و بهتر می‏شد و هر روز گوسفندی به گوسفندان او اضافه می‏شد. تا جایی که برای گله‏اش شبانی گرفت. هر روز صبح شبان گله‏ ی بزرگ قلی را به بالای تپه می‏برد و شب گله را به قلی تحویل می‏داد. چند کارگر هم شیر گوسفندان را به شهر می‏بردند و می‏ فروختند. یک روز که قلی در خانه نشسته بود و پول‏ های بادآورده را می‏شمارد ابرهای سیاه، آسمان را پوشاند رعد و برقی زده شد وباران سیل‏ آسا شروع به باریدن کرد. کم‏کم باران تبدیل به سیل شد. هنوز ساعتی نگذشته بود که شبان، بر سرزنان و فریاد کنان از راه رسید. قلی سراسیمه به حیاط دوید و سراغ گوسفندانش را از شبان گرفت، شبان همان‏طور که به سر و صورت خودش می‏زد گفت: «قلی آقا در دامنه‏ ی کوه نشسته بودم که سیل عظیمی آمد و همه گوسفندان را برد. من هم به زور خودم را نجات دادم. حتی یک گوسفند هم زنده نمانده.» زن قلی با شنیدن صدای شبان به حیاط آمد و گفت: «قلی چرا اینقدر ناراحتی؟ یادت می‏آید چقدر آب توی شیر ریختی همان آب‏ها جمع شد و گله‏ ات را برد تو با دست خودت گله‏ ات را نابود کردی!» 👫@majaleh_khordsalan

#قصه_شب یک کلاغ چهل کلاغ 🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱 👫@majaleh_khordsalan

💕💕 کلیپ داستان قصه کیه کیه در میزنه #پویانمایی 👫@majaleh_khordsalan

بزن رو قلبای قرمز ببین چی میشه🤯 هر کی زده پشیمون نشده👇👇 ❤️ ❤️ ❤️❤️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ ♥️ 💯کانالی برای عاشقان و شاعران 💯 هم نشینی ادبیات و موسیقی 😍 از دستش ندید 😍😍😍

سلام عزیزای دلم😍 صورت های ماهتونو رو شستین😍 صبحتون بخیر قشنگای من🌞🌻 👫@majaleh_khordsalan

#قصه #مهدویت داستان مهدویت برای کودکان🌺🌸 👫@majaleh_khordsalan

#کلیپ_کودکانه نیمه ی شعبان شده😍🎊🌸 👫@majaleh_khordsalan

. 👈 چرا باند و قبیله های سیاسی از حضور رسایی در مجلس می‌ترسن؟! ♻️ رأی به حمید رسایی را به دوستان و دیگر همراهان، توصیه کنید. کد انتخاباتی ۴۳۲۵ #با_جیب_بسته_دهان_باز_میشود #شفافیت_عمل_رسایی #رأی_جمعه_رسایی 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1

نقاشی با دست😍 🎨🎉👌🏽🌞🌜🎈🖍 ‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿ 👫@majaleh_khordsalan

#بازی ایده بازی شناخت رنگ ها شناخت جهت ها افزایش تمرکز 👫@majaleh_khordsalan