eitaa logo
هیئت مجازی(منتظران ظهور)
292 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
94 فایل
💠💠💠💠💠💠 📿بسم الله الرحمن الرحیم📿
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح حکمت ۱۰۸ بخش ۱ مدیریت قلب.mp3
3.91M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 1⃣ ⭕️ مدیریت قلب 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 1 ) 🔹 مدیریت قلب ⚜ امیرالمؤمنین (عليه‌السلام)، در حکمت ۱۰۸ نهج‌ البلاغهٔ شریف، بخشی از احوال، اوصاف و آسیب های شگفت ترین عضو درونی انسان، یعنی قلب را بر شمردند؛ اوّلین موضوعی که پیرامون قلب بیان می‌کنند، ایجاد و پدید آمدن امید و رجاء قلب است و می‌فرمایند: 💠 " اگر در دل امیدی پدید آید، طمع آن را خوار می‌گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آورد، حرص آن را تباه خواهد کرد. " 🔻بنابراین بر اساس فرمودهٔ مولا علی (علیه‌ السلام) طمع آفت رجاء و امید است که می‌تواند این فرصت بی‌نظیر را به یک تهدید بی‌نظیر تبديل کند. 🔰 لذا ما بحث طمع را از نهج‌البلاغه، محضر شما تقدیم می‌کنیم؛ 🔻مولا علی (علیه‌ السلام) طمع را یکی از عوامل اصلی خفّت و خواری انسان ها می‌دانند؛ لذا در نهج‌ البلاغه شریف، در حکمت دوم می‌فرمایند: " کسی که در دل طمع آرد، نفس خود را به حقارت و پستی وادارد و هرکه پرده از سختی خویش بردارد، به ذلت خویشتن، تن سپارد. " 🔻 و بر همین اساس است که در وصف عیسی (علیه‌السلام)، در خطبه ۱۶۰ می‌فرماید: " عیسی (علیه‌السلام) همسری نداشت که وسیله تشویش خاطر او شود، فرزندی نداشت که اندوهگینش کند، مالی نداشت که او را به خود مشغول دارد و طمعی در چیزی نداشت که او را پست و خوار گرداند." 🔻در خطبه ۱۹۴، مولا علی (علیه‌السلام) در توصیف منافقین می‌فرمایند: " منافقین برای وصول به آنچه که طمع در آن دارند، اظهار نا امیدی و استغنا از آن نمایند، تا بازار خود را بر پای دارند و کالای خود را به فروش برسانند. " 🔻در حکمت ۲۲۶ حضرت می‌فرمایند: " طمع کار همواره در ذلت و خواری گرفتار است. " 🔻همچنین در حکمت ۲۷۵ درباره طمع می‌فرمایند: " همانا طمع وارد کننده ای است که بازگشت ندارد و ضامنی است که به پیمانش وفا نمی‌کند؛ چه بسا نوشندهٔ آبی که پیش از سیراب شدن، گلوگیر و خفه شده و هر اندازه که برای به دست آوردن چیزی بیشتر مبارزه و رقابت شود، به همان اندازه مصیبت از دست دادنش زیادتر خواهد بود. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 2⃣1⃣ (قسمت دوازدهم) سربلندی ؛ نتیجه صبر و استقامت مؤمنان گذشته در راه خدا(خطبه قاصعه) 🔻والاْمْنَ مَكَانَ الْخَوْفِ ؛ به جای آن ترسها و گریختن ها و دل دل زدنها ، به اینها امنیت داد و شدند از آقایان ، شدند از بزرگان ، دنیا مال اینها شد ، حکومتها در قبضهٔ اینها قرار گرفت و برای اینها امنیت به وجود آمد . 🔻وأَئِمَّةً أَعْلاَماً ؛ اینها رهبران بشر و علمهای راهنمای بشریت شدند . 🔻و قَدْ بَلَغَتِ الْكَرَامَةُ مِنَ اللَّهِ لَهُمْ‏ مَا لَمْ تَذْهَبِ الْآمَالُ إِلَيْهِ بِهِمْ ؛ کرامت پروردگار و لطف و تفضل خدا و عزّت و شرفی که از ناحیهٔ خدا بردند ، به قدری بود که هرگز امید و آرزویش را کسی دربارهٔ آنها نداشت ؛ کسی خیال نمی کرد اینها به این آقایی و این عزّت و این شرافت و این کرامت برسند . 🔻 فانْظُرُوا کَیْفَ کَانُوا حَیْثُ کَانَتِ الاَْمْلاَءُ مُجْتَمِعَةً؛ پس بنگرید چگونه شدند آن وقتی که اجتماعاتشان ، گروه هایشان ، دسته بندی هایشان و احزابشان همه با هم مجتمع و یکپارچه بود. 🔻و الاَْهْوَاءُ مُؤْتَلِفَةً ؛ خواستهایشان یکی بود، 🔻والْقُلُوبُ مُعْتَدِلَةً ؛ دلهایشان همه در یک راه بود ، 🔻 و الاَْیْدِی مُتَرَادِفَةً ؛ دستهایشان همه روی هم بود. 🔻 و السُّيوفُ مُتَناصِرَةً ، شمشیرهایشان به یاری یکدیگر میرفت ؛ اینها به یاری آنها ، آنها به یاری اینها ، 🔻و البَصائرُ نافِذَةً ؛ به قربان این زبان ، به به ! چشمهای بصیرتشان تیز بود ، آگاه بودند ، می فهمیدند ، شعور داشتند ، درک داشتند ، 🔻و العزائمُ واحِدةً ؛ تصمیم هایشان یکی بود ، بینشان اختلاف و تشتّت نبود ؛ وقتی این جور بودند ـ دستها یکی ، دلها یکی ، خواستها یکی ، شمشیرها یکی ، بازوها یکی ، بصیرتها و دستها آگاه ، روشن ، شعور فراوان ، فهم در سطح بالا ، همه چیز یکی - وقتی دارای این شرایط بودند و به اینجا رسیدند ، 🔻ألَمْ يَكُونُوا أرْبابا في أقْطارِ الْأرَضينَ ؛ آیا بزرگان و سروران اقطار عالم نشدند ؟ 🔻و مُلُوكاً عَلَى رِقَابِ الْعَالَمِينَ ؛ زمامداران سراسر جامعهٔ بشری نگشتند ؟ چرا ! ↩️ ادامه دارد...
💠 به رگهای درونی انسان پاره گوشتی آويخته كه شگرف ترين اعضا درونی اوست و آن قلب است، چيزهایی از حكمت و چيزهایی متفاوت با آن در او وجود دارد. پس اگر در دل اميدی پديد آيد، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آورد حرص آن را تباه سازد و اگر نوميدی بر آن چيره شود، تأسف خوردن آن را از پای درآورد، اگر خشمناك شود كينه توزی آن فزونی يابد و آرام نگيرد، اگر به خشنودی دست يابد، خويشتن داری را از ياد برد و اگر ترس آن را فراگيرد پرهيز كردن آن را مشغول سازد. و اگر به گشايشی برسد، دچار غفلت زدگی شود و اگر مالی به دست آورد، بی نيازی آن را به سركشی كشاند و اگر مصيبت ناگواری به آن رسد، بی صبری رسوايش كند و اگر به تهيدستی مبتلا گردد، بلاها او را مشغول سازد و اگر گرسنگی بی تابش كند، ناتوانی آن را از پای درآورد و اگر زيادی سير شود، سيری آن را زيان رساند، پس هرگونه كندروی برای آن زيانبار و هر گونه تندروی برای آن فسادآفرين است. 📒 ، حکمت ۱۰۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 3⃣1⃣ (قسمت سیزدهم) تفرقه ؛ عامل از بین رفتن کرامت امّتها(خطبه قاصعه) 🔻 فَانْظُرُوا إِلَی مَا صَارُوا إِلَیهِ فِی آخِرِ أُمُورِهِمْ ؛ آقایی شان را دیدی و فهمیدی از کجا آقا شدند ، حالا نگاه کن به بدبختی ها و برگشتها و رجعتها . همین گروهی که به آقایی رسیدند، یک روز دیگری باز دچار بدبختیها و دچار ذلّتها شدند . چرا ؟ 🔻فَانْظُرُوا إِلَی مَا صَارُوا إِلَیهِ فِی آخِرِ أُمُورِهِمْ ؛ بنگرید به آنچه در آخر کارشان به آن برگشتند... 🔻حِينَ وَقَعتِ الفُرقَةُ ؛ بينشان تفرّق به وجود آمد ، ای داد بیداد ! چقدر دستهای جنایتکار و مزدور ، در طول سالیان دراز سعی کردند که میان مسلمانان تفرّق ایجاد کنند و توانستند ، تفرّق ایجاد کردند ، به کام خودشان رسیدند و ملّتهای مسلمان را ناکام کردند . 🔻حِينَ وَقَعتِ الفُرقَةُ ؛ آن وقتی که تفرق به وجود آمد ، 🔻وَ تَشتّتِ الأُلْفَةُ ؛ الفت و همدلی از بین رفت ، 🔻وَ اخْتَلَفَتِ الكَلِمَةُ و الأفْئدَةُ ؛ زبانها و دلها دو تا و دو جا بود ، 🔻 وَ تَشَعَّبُوا مُخْتَلِفِينَ ؛ اختلاف پیدا کردند ، تشعّب پیدا شد ، انشعابها پیدا شد ، 🔻 وَ تَفَرّقوا مُتَحازِبينَ ؛ تفرق پیدا کردند ، حزب حزب ، دسته دسته ، گروه گروه و جدا جدا شدند . 🔻قَد خَلَعَ اللّهُ عَنهُم لِباسَ كَرامَتِهِ ؛ وقتی این جور شدند ، خدا لباس کرامت و عزّت را از تن اینها بیرون کشید ؛ هم عزّت و شرف را از آنها گرفت و لباس عزت را از تن اینها کند ، 🔻و سَلَبَهُم غَضارَةَ نِعمَتِهِ ؛ و هم آن نیکی و راحتی و لطف نعمت را از اینها گرفت . ↩️ ادامه دارد...
🔵 امید به پروردگار 💠 هيچ يك از شما جز به پروردگار خود اميد نبندد. 📒 نهج البلاغه، بخشی از حکمت ۸۲
شرح حکمت ۱۰۸ بخش ۳ مدیریت قلب.mp3
2.18M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 3⃣ ⭕️ مدیریت قلب 🎙حجت الاسلام
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮ ✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹شرح ( 3 ) 🔹 مدیریت قلب 🔰 پنج محور به عنوان امیدهای خوب و صحیح در نهج‌ البلاغه معرفی شده اند: 1⃣ اول امید به خداوند، 2⃣ دوم امید به فضل خدا در نزول باران، 3⃣ سوم امید به ازدیاد رزق و روزی، 4⃣ چهارم امید به ثواب آخرت، 5⃣ و پنجم امید به شهادت در راه خدا. 🔻 یک یک این موارد را از نهج‌ البلاغه، در جلسات متعدد تقدیم خواهم کرد : 1⃣ اول برویم سراغ امید به خداوند؛ 🔻حضرت در حکمت ۴۳۲ پیرامون اولیاء خدا می‌فرمایند: " آنها به کسی بالاتر از خدا که لایق امید بستن است، امید نمی‌بندند." 🔻خود حضرت در حکمت ۸۲ درباره امید به خدا بستن می‌فرمایند: « لَا يَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْكُمْ إِلَّا رَبَّهُ » ؛ " احدی از شما جز به پروردگارش به هیچ کس امید نبندد. " 🔻در خطبه ۹۱ هم پیرامون همین ماجرا خطاب به خداوند متعال عرضه می‌دارد: « إِنْ تُرْجَ فَخَيْرُ مَرْجُوٍّ » ؛ " اگر کسی به تو امید ببندد، تو بهترین مایه امیدی. " 🔻و در خطبه ۱۱۵ هم مولا علی (علیه‌السلام) به خداوند متعال عرضه می‌دارد: « فَكُنْتَ الرَّجَاءَ لِلْمُبْتَئِسِ» ؛ " خدایا تو تنها امید انسان بیچاره ای. " 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ╰❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╯
📒 لذت مطالعه (خلاصه کتاب) 📖 منشور حکومت علوی(شرح نهج البلاغه) آیت الله خامنه ای 📚 انتشارات انقلاب اسلامی 4⃣1⃣ (قسمت چهاردهم) تفرقه ؛ عامل از بین رفتن کرامت امّتها(خطبه قاصعه) 🔻به خدا قسم این بیان مال چهارده قرن قبل است ؛ تفسیر تاریخ ، تفسیر و تحلیل پدیده های تاریخی ، چندین سال است که در میان دانشمندان و فیلسوفان رایج شده ؛ مدتهای درازی نیست که تفسیر تاریخ در افق فرهنگ بشری پیدا شده . 🔻امیرالمؤمنین چهارده قرن قبل دارد تاریخ را تفسیر می کند ؛ دارد علت پدیده ها ، علت اوجها و حضیضها را در تاریخ بشری بیان می کند و این معجزهٔ امیرالمؤمنین است . معجزه این است ؛ معجزهٔ خواص این است . 🔻به نظر من هِگِل های عالم و فیلسوفهای عالم که امروز هر کدام حرفشان برای نسلهای سرگشتهٔ این روزگار ، مثل حرف یک پیام آور الهی محسوب میشود ، بیچاره ها اگر می فهمیدند ، اگر می دیدند این گفتار را از امیرالمؤمنین ، بی گمان جزو شاگردان و دنباله روان و پیروان این مرد می شدند . 🔻 وبَقِيَ قَصَصُ أَخْبَارِهِمْ فِيكُمْ عِبَراً لِلْمُعْتَبِرِينَ ؛ بر اثر ضعفها ، بر اثر تفرّقها ، بر اثر جدایی ها ، خودشان از بین رفتند و متلاشی شدند ، اما خبرهایشان ، قصه هایشان ، اثرهایشان باقی ماند . چرا ؟ برای سرگرمی ؟ نه ، برای عبرت گرفتن عبرت گیرندگان . 🔻 این یک قسمتی بود از خطبهٔ قاصعه . امیرالمؤمنین این جور تازه و نو حرف می زند ؛ این جور گویا و زبان دار حرف می زند . 🔹 سعی کنید یک قدری با نهج البلاغهٔ مولا امیرالمؤمنین ( صلوات الله علیه ) آشناتر بشوید . پروردگارا ! به محمد و آل محمد نهج البلاغه و قرآن را در میان ما احيا بفرما . ↩️ ادامه دارد...
اشتیاق امیرالمؤمنین به لقاءاللّه 💠 إِنِّي إِلَى لِقَاءِ اللَّهِ لَمُشْتَاقٌ وَ إِلَى ثَوَابِهِ لَمُنْتَظِرٌ رَاجٍ 🔹 همانا من برای ملاقات پروردگار مشتاق و به پاداش او اميدوارم. 📜 ، نامه ۶۲