eitaa logo
🌺مجمع شیفتگان روی یار🌺
2 دنبال‌کننده
279 عکس
189 ویدیو
46 فایل
فعالیت : نشراشعارمذهبی ، مقاتل ، روایات و احادیث با ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
21585-1639894790682.mp3
3.53M
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️💐 سایه ی رو سرمو دوست دارم این چشای ترمو دوست دارم ببرن منو بهشتم، آقا! زندگی توو حرمو دوست دارم ۲ می سوزم با داغ کربلا عادت ندارم به فراغ کربلا تا وقتی گریه کن تو مادرته خاموش نمی مونه چراغ کربلا ((و هو الکریم، ابن الکریم)) رنگ و بوی تو گرفته همه زندگیم ((و هو الامام، ابن الامام)) سایه ی تو رو سر نوکرا مستدام ️️️️️️ جذبه ی عشق تو عالمگیره نوکرت حرم نیاد می میره توی طالعم حرم بنویسین حرم تو بهترین تقدیره ۲ اسمم رو بنویس توو زائرات کعبه ی آمال منه کرببلات ملائکه یه عمره غبطه می خورن به هر کسی که سینه می زنه برات ((و هو الرئوف؛ ابن الرئوف)) گریه کردم آقا با خط به خط لهوف ((و هو الغریب؛ ابن الغریب)) حال قلبمو عوض کن نعمَ الطبیب شده با عشق تو قلبم آباد با توام از همه عالم آزاد چشیدم لذت عشقو وقتی چش خیسم به ضریحت افتاد ۲ شکر حق، لطفت دمادمه به چشم نوکر، همه دنیا حرمه باید بیاد به عینه توو فاطمیه این شور و حالی که توی محرمه ((یا اباالااحرار؛ عشق بی تکرار)) عشقتو جار میزنم توو کوچه و بازار ((تویی اربابم؛ عشق نایابم)) به جنون رسیده کار دل بی تابم احسان نرگسی امام حسین (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️💐
20230827_062834-AudioConverter.mp3
1.23M
▪️نوحه اربعین حسینی بعد از چهل روز آمدم روی مزارت برخیز و بنگر حالت خواهر زارت مویم سفید و قدم کمان است از ظلم دشمن بر من نشان است مظلوم حسینم... شام غریبان آتش وهنگام غارت شد برحرمها از سوی دشمن جسارت طفلان نالان، اندر بیابان دنبال آنها، من زار وحیران مظلوم حسینم... در بند دشمن دیده ام شام بلا را بی حرمتی شامیان، جور و جفا را رقیه مانده، در کنج ویران شرمنده هستم، از تو حسين جان مظلوم حسینم... با دیدن گودال داغم تازه تر شد تصویر ذهنم خنجر و ببریده سر شد ای جان زینب، آورده ام سر تا وصل گردد، سرت به پیکر مظلوم حسینم... وقتش شده تا زینبت عمرش سر آید وقتش شده نزد برادر خواهر آید دیگر فراقت، طاقت ندارم روی مزارت، جان می سپارم مظلوم حسینم ... ✍اسماعیل تقوایی
61383_1398111102221_542487.mp3
611K
▪️زمزمه و نوحه اربعین حسینی پاشو برادر اومده زینب ببین که جونم اومده برلب زینب تو از راه دور رسیده غربت و غم رو به جونش خریده سالار زینب... شکسته بالم ز تازیونه دلم برای دیدنت دلم داره بهونه یک اربعین چله نشین دردم من اومدم که دور تو بگردم سالار زینب... یادم نمیره لحظه ی آخر کنار گودال ناله ی مادر سر از تنت جدا شد ای عزیزم بارون اشکه که برات میریزم ۲ سالار زینب... ببین ز داغت قدم خمیده نمیشناسیم داداش ببین موهام سفیده ز داغ اکبر و علی اصغر منو ببین داداش به دیده تر سالار زینب... بودی تمام دار و ندارم رفتی و تازه گشته داغ قلب زارم دشمن تو به زخم ما نمک زد هرکی میگفت حسین اونو کتک زد سالار زینب... با دلی پر خون ، میرم مدینه ولی می‌میره ، بی تو سکینه شرمندم از تو ای امید ایتام رقیه جاموند تو خرابه شــام سالار زینب... ✍رسول میثمی
. ✅ تا میبینم یه زائری ... ▶️ 💢 ✴️ کربلایی مجتبی رمضانی 🔸🔹🔸🔹 تا می‌بینم یه زائری راهی کربلا میشه با زیارت نرفته ها دل من همنوا میشه اگه رفتی زیر قبهٔ حسین یادم کن اگه رفتی توی بین الحرمین یادم کن میون سینه زنی‌و شور شین یادم کن یادم کن تو دلمه غم ارباب یادم کن کنار حرم اربابم " التماس دعا زائر کربلا " بیخیال دنیا فقط غصهٔ من شده همین نمیشه انگار امسالم کربلا باشم اربعین رسیدی به موکب امام رضا یادم کن شب جمعه رسیدی به قتلگاه یادم کن تل زینبیه و پایین پا یادم کن باز روی لبمه قسم اربابم یادم کن کنار حرم اربابم " التماس دعا زائر کربلا " 👇
AgeRafti-02.mp3
9.72M
تا میبینم یه زائری راهی کربلا میشه 😭😭😭😭
‍ ‍ 🖤🍃💦🥀🍃💦🥀🍃 🍃💦🍃 💦🍃          ﷽ 🥀 🍃 (س)  🌴اول به نبی حضرت خاتم صلوات 🌴دوم به علی شیر دو عالم صلوات 🌴سوم به گل وجودِ پاک زهرا 🌴چهارم به حسن خونجگر غم صلوات 🌴از بهر حسین آن شه کرب و بلا 🌴وآن تشنه‌ی در مقتلِ ماتم صلوات صدر_الحسین بظهور_الحجه 🌾چهل روز است حسینم را ندیدم 🌾بلایش را به جان و دل خریدم 🌾چهل روز چهل منزل اسیرم   🌾دعا کن در کنار تو بمیرم 🌾چهل روز غم چهل ساله دیدم 🌾 غم و اندوه دیدم ناله دیدم 🌾سر پر خون تو همراه من بود   🌾به هر جا چلچراغ راه من بود 🌾همین جاغرق درغم شد وجودم 🌾تن پاک ترا گم کرده بودم 🌾میان نیزه ها دل با ختم من 🌾ترا دیدم ولی نشناختم من 🌾اگر امروز برداری سرت را 🌾 تو هم نشناسی ای گل خواهرت را 🌾ز جا برخیز ای نور دو دیده  🌾ببین مویم سپید و قد خمیده    ◼️قافله رسید سر دو راهی. بشیر اومد خدمت امام سجاد ع ـ یابن رسول الله .... یه راه میره مدینه .... یه راه میره کربلا... کدوم راهُ بریم؟؟ امام فرمود بشیرقافله سالار ما عمه ام زینبه، برید از عمه جانم زینب سوال کنید..... ـ    بشیر میگه اومدم خدمت دختر علی زینب.... ◼️بی بی جان مدینه بریم یا کربلا.... میگه بی بی تا نام کربلا رو شنید،  اشک از چشماش جاری شد... فرمود بشیر ما رو ببر کربلا.... چهل روزه عزیزانمونو ندیدیم... چهل روزه حسینمو ندیدم.... نگذاشتن ما مجلس عزا براشون بگیریم ....    ◼️آی کربلا زینب داره میاد اون یه عالمه خاطره داره فرصت گریه کردن نداشته....     ◼️روز اربعین قافله ای که چهل روزه بود عزیزانشونُ ندیده بودن  اومدن کربلا ... ◼️آخ کاروان رسید کربلا.... ◼️این زن و بچه برا دومین بار از این ناقه ها پایین اومدن .... اما اولین بار روز دوم محرم بود... وقتی میخواستن از ناقه ها پایین بیان،،،، جوونای بنی هاشم اومدن.... هر کدوم این زن و بچه ها رو پیاده کردند.... با احترام وارد زمین کربلا شدن.... ◼️وقتی زینب میخواست از ناقه  پیاده بشه ،علی اکبر اومد.، ،،،، عمه جان دستتو بده به من پیاده شو ..... عباس اومد ، زانو زمین زد ... خواهرم زینب پاتو رو زانوی عباست بزار پیاده شو ..... با چه عزت و احترامی همه رو پیاده کردن  💦اما اما اما آی کربلائیا..... 💦روز اربعین وقتی خواستن از ناقه ها پایین بیان دیگه بچه ها کسی رو ندیدن ..... نه عباسی هست.... نه علی اکبری هست.... از بالای ناقه ها خودشونو زمین می انداختن .... هر کدوم کنار قبری رفتن... 🥀هر یکی سوی مزاری میدوید 🥀هر یکی قبری در آغوش میکشید 🥀ناگهان بانوی قد خمیده ای 🥀قد خمیده مو پریشان خسته ای 🥀گفت یارب چه سازم یا کریم 🥀رو سوی قبر که باشم یا رحیم 🥀ناگهان آمد به خود با شور و شین 🥀دید بنشسته سر قبر حسین   🥀زینب اومد کنار قبر برادر.... (شاید درد دلش این بوده باشه) حسین جان یادته تو کربلا هر کشته ای رو می آوردی من اولین نفر بودم که از خیمه بیرون می اومدم حسین جان...... یه جا نیومدم.... (یادته داداش) اونم اون وقتی بود که دیدم بدن عزیزانم عون و جعفر رو آوردی..... حسین جان میدونی چرا نیومدم... ترسیدم چشات به چشام بیفته از من خجالت بکشی داداش.... داداش حالا بیا تلافی کن .... سراغ رقیه تو از من نگیر حسین جان .... وقتی سرتو وارد خرابه کردن .... (گریز به روضه حضرت رقیه س)..... حسین جان سراغ سه ساله تو از من نگیر داداش 🌴آورده ام تمام عزیزانت ای حسین 🌴جز دختر سه ساله ات ای مهربان من 🌴از من مپرس حال دل آن سه ساله را 🌴در گوشه خرابه برفت از کنار من 🎤(ع) 🎧 👌       دعای فرج      👇👇👇
42- Ava (1034)_36672.mp3
706.2K
وقتی جنازه ی منو تو خاک غربت میزان تو دهن بسته ی من یه ذره تربت می زارن وقتی همه جنازمو جا می زارن تنها میشم میون تاریکیه قبر منتظر مولا میشم وقتی فرشته ها می یان من مضطراب روی زمین صدایی از دور میرسه این میت رو رها کنید چرا عذابش میکنید چه کار دارید با بدنش گرچه گناه کاره ولی .. بوی حسین میده تنش .... دانلود این مداحی زیبا و قدیمی از حاج حسین سیب سرخی
4_5805166518413035227.mp3
7.44M
‍ متن مداحی لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه برات قصه بگم خوابت بگیره بگم از بحر خوبی های حیدر شاید یادت بره این لحظه ها رو شاید بیرون بیای از فکر معجر من هر کاری میکنم آروم نمیشی دلت خونه برات عمه بمیره اگر نازت نکردم سوخته موهات عزیزم میدونم دردت میگیره عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه لالاکن دخترم دورت بگردم لالا کن خسته ای عمه میدونه یه دنیا غم توی چشمات اسیرن لالا کن دنیا اینجور نمیمونه بمیرم برات هر بار گریه کردی اومد اشکات روی زخمای گونه ات تو اینقدر دست به پهلو هات گرفتی دیگه میشناسمت با این نشونت بیا و سر روی شونه ام بزار که یکم آروم بشه قلب دوتامون بزار دستاتو توی دستای عمه تموم میشه یه روزی این غصه هامون عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه تو اینقدر داد زدی بابا کجایی دیگه توی صدات جوهر نداری همش میری یه کنج آروم میشینی ولی من که میدونم بی قراری شبا از بس که موندی تو گرسنه بمیرم رنگ رخسارت پریده نمیشه باورم که مثل مادر با این سن کمت موهات سپیده چقدر سخته برام وقتی میبینم روی دستای تو رد طناب عزیزم موندی اینقدر زیر آفتاب رنگ صورتت مثل ربابه عزیز دل بابا رقیه عزیز دل بابا رقیه. 😭💔🖤🥀🕊🕊🕊 🎤حاج حسین سیب سرخی
گریه کردن بر تو دل را خالی از غم می کند این سیاهی ها جهان را سبز و خرّم می کند قطره ی اشکی که در بزم عزایت ریختم کارها روز قیامت با جهنّم می کند چای ریز روضه ات می گفت با چشمان خیس چایِ اینجا را خودِ خیر النسا دم می کند هر که آمد روضه قطعاً انتخاب فاطمه است رفت و آمدهای ما را او منظّم می کند سربلندیِ جهان را می کند از آنِ خود در مسیرِ عشقِ تو هر کس که قد خم می کند باز آمد اربعین و غبطه خوردم یا حسین بر کسی که کوله بارش را فراهم می کند اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا این قدم ها از غم صاحب زمان کم می کند
شامیان غربت مارا همه جا جار زدند خنده بر بی کسی عترت اطهار زدند پای راس شهدا هلهله بر پا کردند تازیانه به اسیران گرفتار زدند چقدر دور و بر محمل ما رقصیدند ساز با ناله طفلان عزادار زدند زخم شمیشر کشنده است و، دوایی دارد بی دوا زخم زبان است که بسیار زدند طفل را پای دویدن چو بزرگان نبود هر که افتاد عقب از قافله ،هر بار ،زدند شاخه گل که نکردند نثار مهمان سنگها بر سر ما از در و دیوار زدند خوبی سنگ همین است ، نمیسوزاند آتش از بام به فرق من بیمار زدند سر بابا به سلامت سر من سوخت، ولی سر بابای مرا زودتر اینگار زدند بی جهت نیست می افتد سر عباس از نی عمه ام را جلوی چشم علمدار زدند گر نبودند به کوچه بزنند فاطمه را در عوض فاطمه ها را سر بازار زدند یاعلی زینبت افتاد عبای تو کجاست دخترت را بنگر در بر انظار زدند بیشتر از همه قافله بیچاره رباب.... سر طفلش به روی نیزه چه دشوار زدند
〰️〰️〰️〰️〰️〰️ توو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم دوس دارم زودتر بمیرم خیری از دنیا ندیدم از تمام عُمرِ تو ، تنها سه سالش سهم من شد! طعم بابا داشتنو اونطور که باید نچشیدم بابا جونم سرت رُو که رو نیزه ها دیدم لُکنت گرفتم خیلی ترسیدم شبِ بیابون خیلی سرده بابا جونم منو زدن اونجا به قصدِ کُشت با تازیانه و لگد ، با مُشت چیزی که واسم مونده درده مث زهرا شکست پهلوم / اباالمظلوم اباالمظلوم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ فکرشم حتی نمی‌کردم بابا از تو جداشم بعد تو همراه عمه راهیِ بیابونا شم خسته شد عمه منو از بس میون راه بغل کرد لحظه های آخر و می‌خوام توو آغوش تو باشم دیگه بابا رقیه ت اونی که تو دیدی نسیت به زنده موندنم امیدی نیست دارم می‌میرم توو خرابه دلم سیر از این زندگیِ سخت و بی رحمه اگه لبم شبیه تو زخمه تأثیر مجلسِ شرابه! شدم از داشتنت محروم / اباالمظلوم اباالمظلوم #
فتنه و بیداد و بلا بود شام سخت تر از کرب و بلا بود شام شام بلا تیره تر از شام بود آل علی در ملأ عام بود قافله تا وارد دروازه شد داغ جگر سوختگان تازه شد خلق به دور اسرا صف زدند کوچه به کوچه همگی کف زدند ساز و نی و نغمه و آهنگ بود دسته گل سنگدلان سنگ بود خنده به رأس شهدا می زدند طعنه به ناموس خدا می زدند سنگ دل روسیهی جارچی ست جار زند این سر یک خارجی ست شهـر پـر از جلوۀ قرآن شده سنـگ نثـار سرِ مهمـان شده سکینه و فاطمه را می زدند فاش بگویم، همه را می زدند ماه سر نیزه پدیدار بود ؟ یا سر عباس علمدار بود ؟ هیچ شنیدید که از گَرد راه پرده کشد باد به رخسار ماه ؟ سنگ بر آن قرص قمر می زدند بر دل اختران شرر می زدند دیدهء اطفال به سیمای او  چشم سکینه شده سقای او  دوخته چشم از سر نی بر حسین اشك فشان، غرق شده در حسین مانده سر نیزه به حال سجود مهر جبینش شده محو از عمود دیدهء اکبر سر نی نیم باز بر لب او مانده اذان نماز رأس امام شهدا روى نی کرده چهل مرحله معراج، طی هیچ شنیدید که در موج خون صورت خورشید شود لاله گون ؟ ماه، خجل از رخ نورانیش سنگ، زده بوسه به پیشانیش چون تن پاکش که ز زین اوفتاد سـر ز سـر نـی بـه زمین اوفتاد وای ندانم که چه تقدیر بود دست خدا در غل و زنجیر بود وای مـن و وای من و وای من هلهله و گریۀ مولای من چنگ و دف و دیدۀ گریان کجا؟ بـزم مـی و آیـۀ قرآن کجا؟ ایـن سخن سید اهل ولاست شام بلا سخت تر از کربلاست