eitaa logo
بشری (رسانه مجمع)
855 دنبال‌کننده
395 عکس
308 ویدیو
213 فایل
🔹" بُشْرىٰ " به‌‌عنوان‌‌رسانه‌‌ی‌خبری‌ " مجمع‌الذاکرین‌قائمشهر‌" به جهت ارتقای سطح کیفی مداحان شهرستان و حومه و حاوی مطالب ارزنده شامل پند، مدایح و مراثی اهل بیت، جملات ناب، بصیرت افزایی می باشد. 🔸ادمین 👈🏻 @Morteza1341
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر چه تو طبیبی و دوا درست می کنی کمی برای خیر ما بلا درست می کنی از این طرف همیشه بارها خراب می کنم ازآن طرف همیشه بارهادرست می کنی اگرچه من خجل شدم،اگر چه سنگ دل شدم توازوجودسنگ هم طلا درست می کنی من ازگناه خسته ام، از اشتباه خسته ام به جان مادرت بگو مرا درست می کنی؟! گدای آستانه ات شدن به دست ما نبود توبا کریمی خودت گدا درست می کنی کنار تو غریبه های شهر نیز راحتند تویی که از غریبه، آشنا درست می کنی اگربناست بعد از این مرا خراب تر کنی از اول این خراب را چرا درست می کنی؟! از این دلی که سال هاست بندگی نکرده است فقط تویی که بنده ی خدا درست می کنی تو یک غروب می رسی و گنبد بقیع را شبیه گنبد امام رضا درست می کنی @majmaghaemshahr
در شب قدر رخ ماه تو دیدن دارد ذکر یارب ز لبان تو شنیدن دارد قدمی رنجه کن ای دوست که در این شبها چهره بر خاک کف پات کشیدن دارد به تمنای تو من آمده ام ، می دانم در شب قدر گل از روی تو چیدن دارد بنویسید در این شام پریشانی ها قامت عاشق بیچاره خمیدن دارد شب قدر است به بازار ولایت آیید یوسفی می رسد از راه ، خریدن دارد تلخی هجر به شیرینی وصل انجامد عاقبت صبر به دلدار رسیدن دارد در شب قدر یقینا" به رسد در کویت هر که در راه غمت پای دویدن دارد خورد بر فرق علی تیغ شقاوت ، ای وای خون دلهاست که از داغ چشیدن دارد جامه بر تن بدرید از غم مولا امشب غم جانسوز علی جامه دریدن دارد "یاسر"از هجربه لب آمده جانش، گوید دل به وصل رخ گل شوق تپیدن دارد 🔸شاعر:محمود تاری @majmaghaemshahr
ای یار تو را در انتظاریم بیا از هجر تو ابرِ بی بهاریم بیا با این همه، ایها العزیزِ عالم ...بر آمدنت امیدواریم بیا ..امیدْ به انتقام و رجعت داریم ما چشم به صبح آن حکومت داریم فرمود که منتقم می آید یکروز، تا روز ظهور شوقِ حضرت داریم ...امیدِ دل غمین و خسته برگرد بی تو دوجهان به غم نشسته، برگرد ما نه، به خدا مادر تو منتظر است ای منتقم یاسِ شکسته برگرد برگرد و بخوان روضه ی نیلوفر را مرثیه ی مسمار و در و کوثر را از آه بگو..، درد بگو..، سینه بگو.. از کوچه نگو که می‌کشد حیدر را ...از کوچه نگو که قتلگاهِ حسن است کابوسِ شب و غربت و آهِ حسن است یک دست رسید.. و زد.. و مادر افتاد.. دردا که به این صحنه نگاهِ حسن است مجتبی دسترنج @majmaghaemshahr
چقدر اشک بریزم ز جدایی آقا من دلم تنگ شده تنگ، کجایی آقا همه دارند به تنهایی من می خندند به همه گفته ام این جمعه می آیی آقا وقت و بی وقت هوای همه کردم جز تو کاش میخورد دلم با تو هوایی آقا من که خود معترفم، نوکر بد یعنی من! چقدر تو پی احسان به گدایی آقا بیشتر از همه دنبال من و کار منی من کیم؟! در بدر و بی سر و پایی آقا توفقط ناز بکش، اخم کنی می میرم یار و غمخوار من زار، شمایی آقا امتحان کردی وشرمنده شدم پیش حسین چون ندارم به خدا خُرده حیایی آقا مادرت واسطه باشد همه را می بخشند قبل از آنکه ببری کرببلایی آقا فاطمه پشت در خانه صدایت می کرد زود برگرد، به دردش تو دوایی آقا رضا دین پرور 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 @majmaghaemshahr
ما همانیم که از عشق تو غفلت کردیم با همه آدمیان غیر تو خلوت کردیم جای خالی تو را هیچکس احساس نکرد به گمانم که به دوری تو عادت کردیم جمکران هم که رسیدیم ،به جای ندبه فقط از حاجت خود پیش تو صحبت کردیم سال ها می گذرد...منتظری برگردیم !! پس مشخص شده ماییم که غیبت کردیم نمک سفره ی تان را همه خوردیم ولی با گناهان، به همین سفره خیانت کردیم دلمان از همه ی مردم عالم که گرفت گریه کردیم و سپس سجده به تربت کردیم هرکجا ذکرحسین است همانجا حرم است... قبل هیئت همگی قصد زیارت کردیم اربعین با همه دنیا به دل جاده زدیم... لذت عشق تو را با همه قسمت کردیم @majmaghaemshahr
 دارد زمان آمدنت دیر می شود  دارد جوان سینه زنت پیر می شود  وقتی به نامه ی عملم خیره می شوی  اشک از دو دیده ی تو سرازیر می شود  کی این دل رمیده ی من هم؛ زهیروار  در دام چشم های تو تسخیر می شود؟ این کشتی شکسته ی طوفان معصیت با ذوق دست توست، که تعمیر می شود حس می کنم که پای دلم لحظه ی گناه با حلقه های زلف تو درگیر می شود  در قطره های اشک قنوت شب شما  عکس ضریح گمشده تکثیر می شود  تأثیر گریه های غریبانه ی شماست  دنيا غروب جمعه چه دلگیر می شود وحید قاسمی @majmaghaemshahr
اگر چه تو طبیبی و دوا درست می کنی کمی برای خیر ما بلا درست می کنی از این طرف همیشه بارها خراب می کنم ازآن طرف همیشه بارهادرست می کنی اگرچه من خجل شدم،اگر چه سنگ دل شدم توازوجودسنگ هم طلا درست می کنی من ازگناه خسته ام، از اشتباه خسته ام به جان مادرت بگو مرا درست می کنی؟! گدای آستانه ات شدن به دست ما نبود توبا کریمی خودت گدا درست می کنی کنار تو غریبه های شهر نیز راحتند تویی که از غریبه، آشنا درست می کنی اگربناست بعد از این مرا خراب تر کنی از اول این خراب را چرا درست می کنی؟! از این دلی که سال هاست بندگی نکرده است فقط تویی که بنده ی خدا درست می کنی تو یک غروب می رسی و گنبد بقیع را شبیه گنبد امام رضا درست می کنی @majmaghaemshahr
4_5838970178775288011.mp3
6.36M
کی رفته‌ای ز دل که تمنا کنم تو را کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را غیبت نکرده‌ای که شوم طالب حضور پنهان نبوده‌ای که هویدا کنم تو را به امید طنین صدایت به هوای نسیم هوایت شده دربدر تو گدایت؛ آقا السلام علی منتقم کربلا السلام علی حبیبِ اهلِ البکا و بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری ____________ چون خاک می‌شود به رهت جان پاک ما بگذار بگذریم و تو بگذر ز خاک ما تا تکیه کرده‌ایم در این ره به لطف دوست از خصمیِ فلک نبُوَد هیچ باک ما تو پناه همه ضعفایی تو که علت قدرت مایی تو تجلّی دست خدایی؛ آقا حرّ و آزاده‌ایم، چون به تو دل داده‌ایم سربلندیم اگر پای تو افتاده‌ایم و بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری ____________ عمری که صرف عشق نگردد بطالت است راهی که رو به دوست ندارد ضلالت است برخیز تا به پای شود روز رستخیز وانگه ببین شهید غمت در چه حالت است تویی خیرِ تمام عواقب تویی مقصد و این‌همه طالب به فدای تو حضرت صاحب؛ آقا ساکن شهر نور، صاحب روز ظهور محضر تو سلام می‌دهم از راه دور و بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَری @majmaghaemshahr
با گریه مانوسم نه یک ماه و دو ماهی شد گریه ام باب فیوضات الهی هرروزو شب کارم سلام ِ برحسین است با این امیدی که کنی سویم نگاهی من بار ها دیدم که با یک قطرة اشک با آبرو گردید ، عبدِ رو سیاهی شرمنده ام یک عمر قلبت را شکستم در زندگی ام نیست روزِ بی گناهی اصلاً محبت های تو بد عادتم کرد تنبیه کن این بی ادب را گاه گاهی دردِ دلم را جز شما با که بگویم تنها تو هستی که برایم تکیه گاهی پایانِ کارم گشته و رویت ندیدم واکن ز قلبم رو به سوی خویش راهی آقاقسم بر صورت نیلیِ مادر آن چهره ای که دارد از سیلی گواهی آقا قسم بر خانه ای آتش گرفته آنجا که پشت در به پا شد قتلگاهی ای انتقام ِ کشتة مسمار بر گرد جانِ گرفتارِ در و دیوار برگرد شاعر:قاسم نعمتی @majmaghaemshahr
یابن الحسن سراغی از این بینوا بگیر برگردودست از من بی دست و پا بگیر خیلی وخیم تر شده حال دلم برو از مادرت برای غلامت دوا بگیر شب ها برای من که گرفتار بسترم وقت قنوت نافله دستِ دعا بگیر بگذار در مسیر تو قربانی ام کنند آنگه ز خونِ ریخته ی من حنا بگیر جان خواستم که خدمت جانان کنم ولی وقتی نشد برای تو، اصلا بیا بگیر وقتی که پای نامه ی من مهر می کنی چشمان خویش را تو را به خدا بگیر در بین راه چپ شده چرخ طحافی ام از سیب های لک زده ام چند تا بگیر صبح و غروب ذکر لبم می شود حسین عکس مراخودت به صباح و مساء بگیر در آرزوی نیمه ی شعبانم و حرم پس خودبرایم اجازه ی کرب وبلابگیر قربان آن سری که به زینب اشاره کرد ای خواهرم سراغ من از نیزه ها بگیر @majmaghaemshahr