eitaa logo
بشری (رسانه مجمع)
855 دنبال‌کننده
395 عکس
308 ویدیو
213 فایل
🔹" بُشْرىٰ " به‌‌عنوان‌‌رسانه‌‌ی‌خبری‌ " مجمع‌الذاکرین‌قائمشهر‌" به جهت ارتقای سطح کیفی مداحان شهرستان و حومه و حاوی مطالب ارزنده شامل پند، مدایح و مراثی اهل بیت، جملات ناب، بصیرت افزایی می باشد. 🔸ادمین 👈🏻 @Morteza1341
مشاهده در ایتا
دانلود
دل هوای روی ماه یار دارد جمعه ها دل هوای دیدن دلدار دارد جمعه ها صبح جمعه چشم در راهیم ما ای عاشقان یار با ما وعده دیدار دارد جمعه ها چشم های منتظر با اشک های عاشقی هر نگاهش حرف ها بسیار دارد جمعه ها آفتابا امرکن تا ابرها ‍پنهان شوند آسمان بر تابشت اصرار دارد جمعه ها بی تو دلتنگیم جان مادرت زهرا بیا بی تو دیگر حالت تکرار دارد جمعه ها دلخوشم باجمله ای سرشارازعشق وامید: یار با ما وعده دیدار دارد جمعه ها @majmaghaemshahr
فکری برای وضع بد این گدا کنید باشد قبول من بدم اما دعا کنید هر کار می کنم دلم احیا نمی‌شود قرآن به نیت من بیچاره وا کنید بی دردی‌است دردِ من در به در شده بر درد عشق جان مرا مبتلا کنید برگشته‌ام به سوی شما ایها العزیز در خیمه‌گاه خویش مرا نیز جا کنید بی التفاتِ دوست تقلا چه فایده؟ قدری به دست و پا زدنم اعتنا کنید در پشت خانه‌ی تو نشستن مرا بس است اصلا که گفته حاجت من را روا کنید؟! یابن الحسن به حرمت شاه نجف مرا آماده‌ی ورود به ماه خدا کنید لطفی کنید، با همه‌ی رو سیاهی‌ام در راه زینبیه سرم را جدا کنید عمری‌است بنده‌ی سر کوی رقیه‌ام اهل زمانه کفر مرا بر ملا کنید بابایم آمده ز سفر یاری‌ام کنید اهل خرابه نافله ها را رها کنید تا که نفهمد او سر گیسوی من چه شد یک مقنعه برای سرم دست و پا کنید این پهلوی شکسته مرا زجر می دهد قدری کمک کنید مرا جا به جا کنید محمد جواد شیرازی @majmaghaemshahr
دوباره چک چک باران،صدای دلتنگی قلم گریست دوباره برای دلتنگی نوشت اشک شکایت به پای دلتنگی تمام کی شود این ماجرای دلتنگی شکسته است پرو بال من،گنهکارم ولی هوای تو دارم ، بیا به دیدارم اگر که خاک، نشسته به روی پیروهنت و آه می کشی از سینه ی پر از مِحَنت سبب منم که بیابان شده چنین وطنت و با گناه شدم سدّ راه آمدنت تو و اقامت صحرا! چه عدل و انصافیست برای مردن من ، درک غربتت کافیست کدام بادیه هستی؟ کسی کنار تو هست؟ کسی به فکر دل غرق اضطرار تو هست؟ زهیر و حرّ و حبیبی،همیشه یار تو هست؟ و عاشقانه کسی، ابن مهزیار تو هست؟ دلیل غیبت کبرای توست غفلت من تو حاضری،همه ی درد توست غیبت من تو شهریاری و از شهر خود جدا شده ای غریب و ساکن صحرای ذی طوی' شده ای اگر به سختی ِ این بی کسی رضا شده ای و بین وادی غم، همدم بلا شده ای ببخش یوسف زهرا ،کسی به فکر تو نیست دراین دو روزهٔ دنیا کسی به فکر تو نیست قلم نوشته کم از غربت تو شرمنده نکرده دست و زبان نصرت تو شرمنده چکیده اشک ،کم از غیبت تو شرمنده بدل به خون نشد از محنت تو شرمنده غریب غائبی و همنشین غم شده ای اسیر ثانیه های پر از ستم شده ای همین که منزلت و قدر توست نامعلوم و مثل جدّ غریبت علی شدی مظلوم همینکه بوده ای از یار و هم نفس محروم و بین خیمه ی تنهایی ات شدی مهموم بس است تا که بگویم به تو جفا کردیم تو را میان هزاران بلا رها کردیم چرا طبیب دل ما شدی سراسر درد بهار زندگی ما شدی بیابان گرد دمادم از چه دمت شد انیس آهی سرد بگو برای رسیدن به تو چه باید کرد بیا و ختم کن این غربت بیابان را برای دیدن تو می دهم سر وجان را چه می شود که تو باشی به شام تارم ماه که زیر سایه ی تو دل نمی شود گمراه تویی توسّل من ، ای تسلّی هر آه به شوق وصل تو شد جمکران زیارتگاه سه شنبه شب که سر ِ جمکران،شلوغ شده نگاه منتظران، بی تو بی فروغ شده چقدر عاشق صادق که منتظر رفتند خبر، ظهور تو بود و چه بی خبر رفتند چقدر چشم به راهت که خون جگر رفتند به شوق دیدن تو با دوچشم تر رفتند هزار و چند بهار است بی تو پاییزیم بیا که از غم تلخ فراق لبریزیم دلم دوباره به گودال کربلا رفته میان روضه ی هر صبح و هر مساء رفته بیا به حق سر روی نیزه ها رفته بیا به پیکر در زیر دست و پا رفته گلی نماند که زینب ببویدش ای وای سری نماند که زینب ببوسدش ای وای علی مهدوی نسب(عبدالمحسن @majmaghaemshahr
در سایه ی لوای تو منزل گزیده ایم اما چه سود روی تو هرگز ندیده ایم آقا کجاست جای تو در زندگیمان؟ درعمرخویش بدون تونفس ها کشیده ایم از روی معرفت قدمی برنداشتیم اما بدون معرفت عمری دویده ایم گاهی همین دعا و فغان ها حجاب ماست پیله به دور خویش پیاپی تنیده ایم وقت عمل ز گفته ی خود ساده بگذریم هرگز عمل نکرده به آنچه شنیده ایم راضی نشد دل تو از این بندگی ما آن را که بود باب دل خود گزیده ای تو رشته ی محبت خود را گره زدی هرجا که ما زمعصیت آن را بریده ایم من رشته ی محبت تو پاره کنم شاید گره خورد به تو نزدیکتر شوم بیگانگی نگر که من و یار چون دو چشم همسایه ایم و خانه ی هم را ندیده ای @majmaghaemshahr
به سبک : دوباره مرغ روحم دوباره جمعه اومد  از تو خبر نیومد ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد آقا  دلم  گرفته  از  دست  این زمونه برای دیدن  تو   هِی  می گیره  بهونه یابن الحسن کجایی داد  از   غم   جدایی از آسمون قلبم  بارون اشک  می باره دیگه ز  دوری  تو   صبر و قرار  نداره دلبر من  تو  هستی  توی  دلم  نشستی گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی یابن الحسن کجایی داد  از  غم   جدایی بذار  که من   گدای   در  خونت  بمونم تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم آقا  منو   دعا کن  برای  خود  سوا  کن این دل  مضطرم  رو   راهی  کربلا  کن یابن الحسن  کجایی داد  از  غم   جدایی مرتضیدشاهمندی @majmaghaemshahr عصر هر جمعه‌ی دلگیر، تو را می‌خواند دم به دم کوچه‌ی تقدیر تو را می‌خواند مادری چشم به راه است بیایی از راه کنج خانه پدری پیر تو را می‌خواند ندبه‌ها اشک شد و از تو نیامد خبری قطره‌ی اشکِ سرازیر تو را می‌خواند عالمی منتظر جلوه‌ی مولایی توست هر نفس قبضه‌ی شمشیر تو را می‌خواند ننگ بر ما چو ببندیم به غیر از تو امید صبح و شب عرصه‌ی تدبیر تو را می‌خواند یازده قرن گذشت از غم تنهایی تو دل وامانده‌ی ما دیر تو را می‌خواند مادری پشتِ در خانه صدایت می‌کرد مادری خسته، زمین‌گیر، تو را می‌خواند دارد از حنجره‌ای خشک صدا می‌آید دختری در غل و زنجیر تو را می‌خواند ازهمان ساعت سه،ساعت سر، ساعت حزن عصر هر جمعه‌ی دلگیر تو را می‌خواند وحید محمدی  @majmaghaemshahr تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری توهمچون نوردر صُلب حسین ابن علی بودی تو از سوزِ دل صدیقه‌ی اطهـر خبر داری عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما توخودازآن‌چه پیش آمدبه پشت در،خبر داری تومیدانی علی باچاه کوفه شب چه‌ها میگفت تو از ناگفته‌غم‌های دلِ حيدر خبر داری تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی توازآن کشته‌ٔ بی چشم ودست وسر،خبرداری تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی تو از قلب وی و داغ علی‌اکبر خبر داری توروی شانه‌ی خورشید دیدی ماه کوچک را تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری تو دیدی عمه‌ات زینب کنـار قتلگاه آمد تو از بوسیدن آن نازنین‌حنجر خبر داری تومیدانی که«میثم» از فراقت سوزد و سازد توازاین بنده‌ٔ بی دست وپا، بهتر خبر داری غلامرضا سازگار @majmaghaemshahr با درد مانوسم ، کجایی ای طبیبم بی تو گرفتار غم و آهی عجیبم دیگر کسی من را نمی خواهد عزیزم آقا بیا بی تو در این دنیا غریبم آهِ قنوتم از فراق تو در آمد خسته شده از اشک ها ، اَمن یجیبم دنبال یارم هر نفس ، امّا چرا تو؟ صحرا به صحرا می روی تنها حبیبم ترسم بمیرم در غم چشم انتظاری کی می شود بوسیدن رویت نصیبم؟ کرب و بلا می خواهد این نوکر ، مدد کن دلتنگ‌شب های حرم با بوی سیبم مولا وساطت کن مرا در پیش زهرا من گریه کن در ماتمِ شیب الخضیبم مرتضی عابدینی @majmaghaemshahr
دست محتاج تر از من به درت نیست کریم سرزدن به فقرا دردسرت نیست کریم .. پس کجایی گل نرگس خبرت نیست کریم من و دیدار تو شاید نظرت نیست کریم.. نیست آلوده تر از نوکر تو هیچ کسی چقدر جمعه و جمعه برسد تو نرسی . باز هم فکر دل نوکری امشب یا نه با منه بی سرو پا میپری امشب یا نه .. آبرو ی ریخته را می‌خری امشب یا نه تو مرا خیمه ی خود میبری امشب یا نه .. دست خالی من ازدست تو ول شد چه کنم مادرت از گنهم باز خجل شد چه کنم .. معصیت کارم و این قابل فهمیدن نیست آنکسی آمده که لایق بخشیدن نیست ... کاشکی عفو کنی کار تو رنجیدن نیست بهترین دوست من مثل توفکر من نیست آنچه من درتوندیدم غضب وکم محلیست ثمرِ عاشق تو بودن من عشق علی‌ست . قطرهٔ اشک به دریای علی محتاج است دل بیمار به احیای علی محتاج است .. هرکه اینجاست به زهرای علی محتاج است نجفم باز به امضای علی محتاج است .. آنکه برنامه‌ی مهمانی ما راچیده سفره های رمضان را به علی بخشیده ... @majmaghaemshahr
شوق رویِش دارم و با شوق رویَش آمدم صحبت دلبر شد و در جستجویش آمدم من اگر در جمع عاشق ها به سویش آمدم شک ندارم با دعاهای عمویش آمدم آخرین منجی ما ، فرزندی از نسل علیست مهدی ما عاشق نام ابالفضل علیست بر تمام زخم های ما دوا می آید و وارث تیغ علی شاه ولا می آید و عهده دار مردم بی دست و پا می آید و چاره ی هر چه غم و درد و بلا می آید و تکیه بر دیوار کعبه می زند بی واهمه خطبه میخواندانا المهدی ،انا ابن الفاطمه روزهای بی کسی ، روزی به پایان می رسد گوبه ظالم های عالم ، مرد میدان می رسد چون که اورا کرده بر ما وعده قرآن می رسد شک نکن او با سپاهی از شهیدان می رسد ازهمین کوچه وپس کوچه عبورش حتمی ست خبرش را برسانید ، ظهورش حتمی ست بهترین جای جهان پشت درخانهٔ اوست روزی ما همه از دست کریمانه ی اوست‌ عَلم عدل و عدالت به سر شانه ی توست این چه شاهیست که عالم همه دیوانهٔ اوست همه آواره ی کوی پسر فاطمه ایم در تبِ بغض گلوی پسر فاطمه ایم می رسد او که دوباره عدل را جاری کند دین و قرآن را میان فتنه ها یاری کند دشمنی با زورگویان و ستم کاری کند حاج قاسم در رکاب او علمداری کند غم نخور خلوت شده این روزها دور و برش قدر زر زرگر شناسد ، قدر مهدی مادرش دولت زهرایی اش باشد امید عاشقان زنده ایم تنها به شوق دیدن صاحب زمان چشم بارانی کند دردِ دل ما را عیان وعده ی دیدار ما یک صبح جمعه جمکران ای تمنای همه ، برگرد و ما را شاد کن جان شاه علقمه ، برگرد و ما را شاد کن جان آن آقا که دستانش قلم شد، العجل کار زینب در فراقش آه و غم شد، العجل قامت جدّ تو از این غصه خم شد ، العجل یا ابالفضل ناله ی اهل حرم‌شد ، العجل العجل ای یوسف صحرا نشین فاطمه العجل ای آرزوی آخرینِ فاطمه مرتضی عابدینی @majmaghaemshahr
اگرچه عمر کوتاه و میسر نیست دیدارت شدم این آخر عمری، پریشان حال وبیمارت خبر داری که خیلی از گناهانم پشیمانم؟ منم آن نوکری که آمدم اینجا به اصرارت نمی دانی چقدر این روزها بی تو گرفتارم رهایم کن ز غفلت تا فقط باشم گرفتارت میان خادمان خیمه ی تو گشتم و دیدم کسی اینجا شبیه من نبود اینقدر سربارت ازاین کوچه به آن کوچه،ازاین هیئت به آن هیئت فدای عاشقی که می گذارد سر به دیوارت من از پشتِ در میخانه بودن خیرها دیدم اگرچه سائلت بودم، مرا بردی به دربارت سحرهای رجب را از گدایی علی دارم مراکه تشنهٔ وصلم، دعا کن وقت افطارت توآن ماهی که پشت ابراگرمخفی شوی هرشب می افتدگوشهٔ صحن نجف آخر سر و کارت @majmaghaemshahr
با یک نگاه در دل ما انقلاب کن (ما را برای نوکری ات انتخاب کن) ای غائب از نظر ، ز ره لطف و رحمتت ما را ز خیل منتظرانت حساب کن ما را در آن شلوغی محشر ، میان خلق چشم انتظار واقعی خود خطاب کن شمشیر انتقام خداوند ذوالجلال از بهر انتقام تو پا در رکاب کن ذکر قنوت ماست ، دعای فرج فقط (یارب دعای خسته دلان مستجاب کن) یونس وصالی @majmaghaemshahr
همه عبديم و تو مولا، بابي انت و امي! به تو داريم تولا، بابي انت و امي! تابه کي وصف تورا گفتن و روي تونديدن؟ پرده بردار ز سيما، بابي انت و امي! قائم آل نبي، مهدي موعود تويي تو اي جگر گوشه ي زهرا! بابي انت و امي! بر وجود تو جهان باقي و افسوس که باشد جاي تو دامن صحرا، بابي انت و امي! از غم اين که بميريم و نبينيم جمالت همه ناليم به شبها، بابي انت و امي! اي اثربخش دعا!خود تو دعا کن که سر آيد دگر اين غيبت کبري، بابي انت و امي! طعنهٔ خصم زيک سو، غم روي تو ز يک سو کرده خونين دل ما را، بابي انت و امي! ديدن روي تو و درک حضورت چو مؤيد همه را هست تمنا، بابي انت و امي! مرحوم سید رضا مؤید @majmaghaemshahr
بر این تن بی روح ما جان میرسد یک روز بر این کویر خشک باران میرسد یک روز دکان خیلی در نبود او شلوغ است آشفته بازاری به پایان میرسد یک روز زانو بغل کردید هر جمعه برای او غمدیده ها یوسف به کنعان میرسدیک روز می آید و قلب همه تسخیر خواهد شد پس اعتقاد ما به ایمان میرسد یک روز یک عمر شمع مجلسش را فوت کردید صاحب تولد نزد مهمان میرسد یک روز با این همه دلداده و دیوانه و مست حتما عزیز ما به ایران میرسد یک روز امیر فرخنده @majmaghaemshahr دنیای ما ز غصه و ماتم لبالب است هر روزِ ما بدون تو، تیره‌تر از شب است روی لب همه بُوَد عجّل فرج بیا جان تمامِ منتظرانِ تو بر لب است در طول غیبتت چه جگرها که خون نشد دلهای دوستان همه در تاب و در تب است هرچند انتظار تو داریم ما ولی چشم انتظارِ اصلیِ تو، عمه زینب است مولا قسم به پیکر از هم جدا شده روی تن حسین، اثرِ نعل مرکب است شب گشته شمر، گیسوی او ول نمی‌کند بی‌تو هنوز موی سرش، نامرتب است محمود اسدی @majmaghaemshahr
منِ بشكسته پَر و دامن صحرا چه كنم؟ زِ غم هجر تو اي يوسف زهرا چه كنم دامن پاك تو شد قبلهٔ دلهاي غمين منِ وامانده در اين واديِ غمها چه كنم تا به كِي ناله زنم درشب يلداي فراق رَوَدَم آه و فغان تا به ثريا چه كنم شدم آخر زِ غمت راهيِ صحراي جنون دل مجنون و غمِ دوري ليلا چه كنم ترسم اين عمر به پايان رسد از غصه و من نشوَم لايق ديدار تو مولا چه كنم نشوي گر تو شفيعِ منِ عاصي به جزا من و بارِ گُنه و عرصهٔ فردا چه كنم؟ @majmaghaemshahr دل هست مبتلای تو یا صاحب الزمان دارد به سر هوای تو یاصاحب الزمان تاجمعه ها به خاطر تو ندبه میکنم سر مستم از دعای تو یا صاحب الزمان لطفی کن از کرم که بیفتد نگاه من یک دم به جای پای تو یا صاحب الزمان چشمم به راه مانده و گوشم به کعبه است تا بشنوم صدای تو یا صاحب الزمان میثم فدای عشق علی شد قبول کن من هم شوم فدای تو یا صاحب الزمان تو پادشاه هر دو سرایی که گشته اند شاه و گدا، گدای تو یا صاحب الزمان باشد دعای حضرت زهرا به روز و شب عجل فرج برای تو یا صاحب الزمان عاصي بگو که عالم امکان برای وصل دارد کجا بهای تو یا صاحب الزمان داود تيموری @majmaghaemshahr