#شهید_نصرالله_سید_مقاومت
#انا_علی_العهد
خبرها تا بلندی های جولان رفت نصرالله
خبرچون صاعقه تا قلب تهران رفت نصرالله
برایت سروها انا فتحنا خوانده اند امروز
مباداحس کنی ازدست، لبنان رفت نصرالله
تبر هرگز حریف تو نخواهد شد سپیدارا
خوشامردی چنین با سربداران رفت نصرالله
سکوتت بیگمان آرامش ماقبل طوفان است
صدایت پابه پای رد طوفان رفت نصرالله
شهادت داستان دلبری مرد میدان است
خدایا با شهیدان با شهیدان رفت نصرالله
مریم رزاقی
@majmaghaemshahr
دلی که برنداردچشم ازآن دلخواه، پیروز است
قدم تا پایمردی می کند در راه پیروز است
زمان پلکی زد و بانگ رحیل آمد سواران را
هرآنکس زنده شدزین فرصت کوتاه، پیروز است
بجزصبح وصال دوست،فتحی نیست درعالم
دلت گرشعله ور شددرشهادتگاه، پیروزاست
بکش مارا، که مارا زنده ترکرده ست مرگ آری
بترس ازداغ غزه، اشک لبنان،آه پیروز است
جهان روشن شدازنور شهادت، جاء نصرالله
که باشم من؟!خدافرموده حزب الله پیروزاست
@majmaghaemshahr
#اطلاعیه
ببین پایان راهِ بی نهایت
پر از مردانِ مَردِ باسعادت!
عجب سالی! پر از خون و حماسه!
#شهادت در #شهادت در #شهادت
🔴 جلسه این هفته مجمع الذاکربن قائمشهر ،همزمان با مراسم تشییع پیکر پاک شهیدان #نصرالله و #صفیالدین، در روز #یکشنبه ۵ اسفند با شعار «#إنا_علی_العهد»
(ما بر عهد خود هستیم)
از ساعت ۱۹:۳۰ الی۲۱ در مسجد مسلم بن عقیل(ع)خیابان کنسرو برگزار میشود.
#انا_علی_العهد
@majmaghaemshahr
#قابل_تامل
تنها زمانی صبور خواهیم شد که
صبر را یک قدرت بدانیم، نه یک ضعف.
و آنچه ویرانمان میکند، روزگار نیست
بلکه حوصلهی کوچک و آرزوهای بزرگمان است.
@majmaghaemshahr
اگر رازم را مسکوت نگه دارم، آن راز زندانی من است؛
اگر بگذارم از دهانم خارج شود، این منم که زندانی آنم.
بار درخت سکوت، میوهء آرامش است.
@majmaghaemshahr
هيچ وقت از خودمون پرسيديم قيمت يه روز زندگی چنده؟!
ما که قيمت همه چيز رو با پول میسنجيم
تا حالا شده از خدا بپرسيم:
قيمت يه دست سالم چنده؟!
يه چشم بی عيب چقدر می ارزه؟!
چقدر بايد بابت اشرف مخلوقات بودنمون پرداخت کنيم؟!
قيمت يه سلامتی فابريک چقدره؟!
و خيلی سؤال ها مثل اين...
ما همه چيز را مجانی داريم و شاکر نيستيم...
خدايا برای تمام نعمتهايت شکر
@majmaghaemshahr
خدای من
تو همانی که
گناهم را در دنيا برای هيچ يک
از بندگانت آشكار نكردی..
تو توکل میکنی و خدا میبینه
و همین کافیه ☘️
@majmaghaemshahr
هیچ وقت عشق، محبت، رفاقت و هیچ چیز با ارزش دیگری را از کسی گدایی نکن،
چون معمولاً چیز با ارزش را به گدا نمیدهند.
فقط در خونه اهلبیت به گدا چیز با ارزش میدهند
@majmaghaemshahr
خدایا گفتی ناامید نباش
منم روی حرفت حساب کردم
میدونم روقولت هستی
@majmaghaemshahr
#سید_حسن_نصرالله
در امتداد راه شهیدان شهید شد
جان داد عاشقانه به جانان شهید شد
"سید حسن" سلاله ی نسل مقاومت
در اقتدا به شاه شهیدان شهید شد
پیمانه نوش باده ناب الست بود
دلداده ای که بر سر پیمان شهید شد
دلتنگ حاج قاسم و یاران رفته بود
در اشتیاق وصل ، سر افشان شهید شد
ختم به خیر شد به خدا زندگی او
سرشار از حقیقت ایمان شهید شد
(هرگزنمیرد او که دلش زنده شد به عشق)
مردی که در میانه ی میدان شهید شد
(در راه دوست کشته شدن آرزوی ماست)
مانند این شهید ، فراوان شهید شد
نصر خداست آیت فتح قریب ما
مظلوم اگرچه سید لبنان شهید شد
کمیل کاشانی
@majmaghaemshahr
#سید_حسن_نصرالله
بسم رب الشهید نصرالله
به سعادت رسید نصرالله
سالها در میانه ی میدان
جور ما را کشید نصرالله
مثل دُرّ روشن و زلال و شریف
سخت مثل حدید نصرالله
سرو ما کی خمید در طوفان ؟
شیرمردی رشید نصرالله
رفته اما کشانده لشگر را
سر راهی جدید نصرالله
باب فتح است ؛باب ارشادش
رهنمودش مفید نصرالله
مگذاری زمین سلاحت را
به تو دارد امید نصرالله
مژده ی " ارجعی الی ربک "
در وجودش دمید نصرالله
در ورودی روضه ی رضوان
" وادخلی " را شنید نصرالله
حلقه بر گوش سیدالشهدا
نوکری روسپید نصرالله
شادی روح پر فتوح او
دست بر سینه یاحسین بگو
رهبر و مقتدا امام حسین
جَرَیان ساز ما امام حسین
با ایادی ظلم بیگانه
آشناییم با امام حسین
بیعت با یزید ممنوع است
مرجع ماست تا امام حسین
بین مظلوم ها تجلی کرد
غزه تا کربلا امام حسین
حرف ما نیست ؛ نقل "جامعه" است
"من اتاکم نجی" امام حسین!
خون پاک تمامی شهدا
نذر خون خدا امام حسین
جای "سیدحسن" صدا بزنیم
"ماتَرَکناک" یا امام حسین
داغ دیدم چه داغ جانکاهی
مرد هم گریه می کند گاهی
تربت کربلاست در کفنش
غصه اینجاست بی هوا زدنش
در غم اش منطقه عزادار است
از فلسطین گرفته تا یمنش
مرد میدان ما کجا و کسی
که رسد بوی شیر از دهنش
دل مان تنگ خطبه ای غرّاست
خطبه ی آتشین و صف شکنش
روضه ی جانگداز عاشورا
موچ می زد همیشه در سخنش
در مراثی جد مظلومش
سینه می زد دو دست سینه زنش
جگرش سوخت تا جوانش رفت
آه از روز بی پسر شدنش
پیکرش روی دست ها برود
کی لگدمال میشود بدنش ؟
آه از آن کشته ای که عریان شد
رفت بر باد کهنه پیرهنش
در میان برو بیا بردند
هم عبا هم عمامه را بردند
علیرضا خاکساری
@majmaghaemshahr
:
#سید_حسن_نصرالله
ذکرِ لبِ پیر و جوان؛ "إنّا عَلَی العَهْد" *
زیباترین شعرِ جهان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
بی واهمه! در زیرِ سیلابِ بلایا
در اوجِ سرمایِ خزان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
حتی اگر دشمن شبی از ما بگیرد
آرامش و نان و امان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
ما عاشقی را در عمل اثبات کردیم
با قلبمان!...نه با زبان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
سیدحسن با خطّ خون مردانه حک کرد
بر ساتنِ سربندمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
ایثارِ سیدهاشم و رزمندگان هست
در خاطرِ ما جاودان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
همراه با سنوار؛ رو به قدس گفتیم
بعدِ وضو با هر اذان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
ای غزه! مثل کوه باش و کم نیاور
محکم بمان! محکم بمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
ای غزه، حزباللهِ لبنان، ای فلسطین
ای ضاحیه! ای قهرمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
دیدیم گرچه بیهوا بر خاکِ بیروت
هر لحظه داغِ بیکران؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
ما مردِ میدانیم! بگذارید تقدیر
از ما بگیرد امتحان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
بستیم پیمان تا ابد با حاج قاسم
کوریِ چشم ِ دشمنان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
همراه با خیل شهیدان، با ولایت
تا رجعتِ صاحبزمان(عج)؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
این استقامت، این بصیرت، این شجاعت
از کربلا دارد نشان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
هفتاد و دو مجنون-صفت گفتند هستیم
غرقِ به خون! تا پایِ جان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
با سیدالأحرار بیعت کرده و شد
در چشم هایشان عیان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
مَشک و علَم، با خیمهٔ آتش گرفته
گفتند رو به آسمان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
یک کاروان با دستِ بسته گفت در دل
گریه-کنان، سینه-زنان؛ "إنّا عَلَی العَهْد"
زینب(س) گمانم گفت بینِ خطبه در شام
خیره به چوبِ خیزران؛ "إنّا عَلَی العَهْد"!
مرضیه عاطفی
@majmaghaemshahr
#سیدحسن_نصرالله
ای دل بخوان تا اشکها حاجتروا گردد
باب نجات حق به روی خلق وا گردد
دنیای ما دلخسته از هر ظلم و بیداد است
ساکت نباش! امروز دیگر وقت فریاد است
شد موسمِ با اشکها طوفان بهپا کردن
از عمق جان موعود دلها را صدا کردن
میآید و بر شانۀ او پرچم نصر است
میآید و با او سپاه قدس و وَالعَصر است
با ذوالفقار عدل میآید به این میدان
با خاک یکسان میشود کاخِ ستمکاران
او با سپاهی از شهیدان میرسد آری
دارد سپاه عشق، سردار و علمداری
فردا که آفاق جهان یکدست بارانیست
این بیرق خونرنگ در دست سلیمانیست!
آن روز میپیچد نسیم صبح خوشعهدی
از راه میآیند، نصرالله، ابومهدی
ای کاش ما هم لایق دیدار او بودیم
در عصر غربت، یاور او، یار او بودیم
باحضرتش ما هم ملازم میشدیم ای کاش
در یاری او، حاج قاسم میشدیم ای کاش
یوسف رحیمی
@majmaghaemshahr
#سیدحسن_نصرالله
#شعر_پایداری
خداوندا خداوندا پر از داغم، پر از خشمم
به انگشت اشارت مانده است این روزها چشمم
چه کرداین داغ که این گریهها خامم نخواهد کرد
که موج اشک هم یک لحظه آرامم نخواهد کرد
غروب جمعه را تا صبح، ذکر آه میگفتیم
میان آن خبرها جاءَ نصرالله میگفتیم
به روی سینۀ ما نقشی از اندوه را کندند
به صدهابمب دریک روز، ازجا کوه را کندند
کسی رادادهایم ازدست که شیرینتر از جان بود
عبایی داشت بردوشش که الیافش ز طوفان بود
کسی که آفتاب از سایهٔ او بیخبر بودهست
چهل سال است هر روزش مهیای سفر بودهست
کسی که ازهمان اول چنین بودهست اقبالش
که مرگ ازدست اوعاصی، شهادت بود دنبالش
چنان داغیم که انگار او هر روز با ما بود
قسم برقدس که چشمان او طوفانالاقصی بود
رفیق حاج قاسم بودو دلها درغمش خون شد
رفیق حاج قاسم بود،خارچشم صهیون شد
شبیه حاج قاسم داغ او تا انتقامش هست
شبیه حاج قاسم بیشترازقبل،نامش هست
دگر در روزگار ما نمیآید همانندش
چگونه باورم باشدکه رفت ازدست لبخندش
به فقدانش زجان ماهوای زیستن رفتهست
نباشد باورم از بین ما سیدحسن رفتهست
زدست مادر این مدت،چه جانهای نفیسی رفت
همین دیروز بود آری، خبر آمد رئیسی رفت
ببین یکرنگی ما را که با آن یار لبنانی
گذشت ازجان خود در ضاحیه، سردار ایرانی
اگرچه رهروان رفتند، اما راه میماند
قسم بر وعدۀ قرآن که نصرالله میماند
شعاری نیست این شعرای برادر، بارهادیدیم
شکوفایی خون را در پس آوارها دیدیم
مگر آن دشتهای غرق لاله یادمان رفته
مگر ایام جنگ هشت ساله یادمان رفته
اگرچه خون به دل داریم، اگر چه چشمها خیس است
بدانکه ناامیدی،آخرین نیرنگ ابلیس است
دل خود را قوی دارید و همراه ولی باشید
خودسیدحسن گفتهست با سیدعلی باشید
خدایا از سر اخلاص میگویم، تویی شاهد
بنفسی انت یابن فاطمه، یا سیدالقائد
شمافرمودهای که این جهادامروز بیمرز است
دفاع ازجان ومال مسلمین برمسلمین فرض است
اگر غزه، اگر صنعا، اگر بغداد و تهرانیم
همه یک پیکر واحد، همه امروز لبنانیم
خدایا شاهدی، این روزها بیتاب و دلتنگیم
پی صلحیم، در راهش ولی ناچار از جنگیم
هراسی نیست ازدشمن،زهای وهوی وطغیانش
اگر او میکند آغاز، دست ماست پایانش
که ما ایمان خود را از الفبای شرف داریم
شب حمله زسوی وحی، امر لا تَخَف داریم..
به اذنالله شد دیباچۀ نظم جدید آن شب
صدای ما رَمَیتَ اِذ رَمَیتَ میرسید آن شب
ته این ماجرا پایان رزم رستم و دیو است
ازاین پس یک هدف داریم وآن قلب تلآویو است
کجایید آی بزدلها، دلیر معرکه ماییم
که مامثل شما مخفی نمیگردیم، اینجاییم
اگردنیا هم آید پشتتان، ماپنج تن داریم
شماسنگرشکن دارید، ما خیبرشکن داریم
اگر موسی بیاندازد عصای معجزاتش را
به یک لحظه ببلعد اژدهای سرخ آتش را
بگو فرعون را، نعشش به روی نیل میماند
نه حق نابودخواهدشد،نه اسرائیل میماند
فلاخن دست داوود وهلاکت سهم جالوت است
شمایک سرزمین داریدای صهیون که تابوت است
برای ماهمیشه نصرت حق در دل صبراست
شمایک سرزمین داریددر دنیاوآن قبر است
بخوان تاریخ را تا بنگری پیروز خیبر کیست
بروصهیون بپرس ازقبراجدادت که حیدرکیست
بسوی مسجدالاقصی ازاینجاراه میخواهیم
خدایا ما جهاد فی سبیلالله میخواهیم
خدایاجان مارا هم فدای حق کنی ای کاش
به دریای شهیدانت مراملحق کنی ای کاش
که درآغازو در انجام چون سیدحسن باشیم
نه فکرسر،نه فکر تن، نه در فکر کفن باشیم
دوباره در دلم دارم هوای دیدن او را
نمیدانم چگونه یافتند آخر تن او را
ولی از ماجرای پیکر جدش خبر دارم
چگونه از غم پیراهن او دست بردارم...
محمد رسولی
@majmaghaemshahr
#سیدحسن_نصرالله
#شعر_پایداری
ای از تبار چارده معصوم، سید!
ای خصم ظالم، یاور مظلوم، سید!
تفسیری از آیات اعطینا تو بودی
تصویری از «کونوا لَنا زَینا» تو بودی
خواندی به قرآن آیهٔ «قالُوا بلیٰ» را
فریاد کردی «اَلبَلاءُ لِلوِلا» را
تو «اَنتُمُ الاَعلَون» را تفسیر کردی
مردانه استکبار را تحقیر کردی
در نصرت دین خدا رزمنده بودی
یک عمر با شوق شهادت زنده بودی
عنوان: دبیر کل حزبالله لبنان
اما به اسم و رسم نصرالله قرآن
رفتی ولی این مکتب و این راه باقیست
همراه حزبالله، نصرالله باقیست
تنها رجزخوانی به کار ما نیاید
اشعار طوفانی به کار ما نیاید
باید جواب محکمی بر اهرمن داد
درندگان را پاسخی دندانشکن داد
باید تقاص خون پاکت را بگیریم
ذکر علی در مسجدالاقصی بگیریم
تو هیبت کفار را در هم شکستی
با آیههای فتح، محکم عهد بستی
گفتی «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هستیم
ما شیعیان حیدر کرار هستیم
«اَلصَّبرُ مِفتاحُ الفَرَج» در باورت بود
لبیک یا مهدی ندای آخرت بود..
لبیک یعنی از شیاطین دست شستن
در جنگ با دشمن، رضای دوست جستن
لبیک یعنی ذکر قالوا ربنا الله
ثم استقاموا گفتن و ماندن در این راه
لبیک یعنی قلبی از قرآن لبالب
لبیک یعنی اقتدا بر صبر زینب
لبیک گاهی اشک جاری از دو عین است
لبیک آهی با نوای یاحسین است
تو در شهادت منتهیالآمال دیدی
تو مقتلت را روضهٔ گودال دیدی
امروز در میدان چه جای انفعال است
هنگامهٔ فریاد آیات قتال است
جای سلاح مسلمین روی زمین نیست
آری به قرآن حرف قرآن غیر از این نیست
باید سلاح ما به دست ما بماند
خیر و صلاح ما به دست ما بماند
گرچه جگرها پاره، دلها غرق خون است
تسکین ما «انا الیه راجعون» است
برخیز پای دارها تمار باشیم
در بین عَمرو و زيدها، عمار باشیم
این روزها همراه تعقیبات خواندن
باید که چندین صفحه «الغارات» خواندن
هرکس به مولایش علی دارد علاقه
آنکس که دارد صحبت از نهجالبلاغه
حرف امام خویش را باید بخواند
بر عهد خود با عترت و قرآن بماند
باید بماند با وصیتهای مولا
للظالم خصما و للمظلوم عونا
در دل نباید داشت از دشمن، هراسی
غافل نباید ماند از دشمنشناسی
باید بپرسی درسهای کربلا چیست
شمر و یزید و خولی دوران ما کیست
ما و اخوت با شیاطین!؟ وای بر ما
باری دگر پیمان ننگین!؟ وای بر ما
دشمن تعلل بیند از ما، پیش آید
ضعف و تزلزل بیند از ما، پیش آید..
اصحاب اشعث از برائت، توبه کردند
حزب ابوموسی گریزان از نبردند
نیروی حزبالله ما غالب میآید
با «یا علی بن ابیطالب» میآید
سیدحسن یک جلوه از خیر کثیر است
فرزند عاشوراست از نسل غدیر است
باید که از او درس همعهدی بگیریم
درس وفا با نائبالمهدی بگیریم
او جمعه رفت و جمعهای فاتح میآید
این عبد صالح با اباصالح میآید
ای اشک طوفان کن به موج استغاثه
ای سینه محکم باش در اوج حماسه
این داغها هرچند جانسوز است امروز
والله حزبالله پیروز است امروز
سیدحسن مصداق انزلنا الحدید است
بعداز شهادت هم «اولی بأس شدید» است
آغاز نصرالله دیدن داشت آنشب
فریاد موشکها شنیدن داشت آنشب
دو وعدهٔ صادق شروع انتقام است
کار عدو در وعدهٔ بعدی تمام است..
وقتی بیاید لشکر خیبرشکنها
کاری نیاید دیگر از سنگرشکنها
آنشب خشاب خشم ما خودجوش پر شد
موشک زدیم و لانههای موش پر شد
موشک شرار خشم شیران را نشان داد
تنها نه اسرائیل، عالم را تکان داد
شیعه به عزم و اقتدارش سربلند است
از غرشش لبیک یا حیدر بلند است
با جاء نصرالله و الفتحیم همراه
فتح قریب ماست با «نصر من الله»
این آیه نقش پرچم سلطان طوس است
نصرت فقط در سایهٔ شمسالشموس است
سیدمحمدرضا یعقوبی آل
@majmaghaemshahr
#سید_حسن_نصرالله
داغی نشسته بردلم،کزمحنتش خم شدقدم
وز سوز آن داغ گران ، آتش گرفتم سوختم
سرو بلندعاشقان درخاک وخون غلطیده است
ازداغ آن روح و روان،درهم شکستم سوختم
ازظلم و جور ظالمان ، وز مستی مستکبران
بااشک وآهی بی امان،آنجانشستم سوختم
مردان با عشق و وفا ، اسطوره های با صفا
رفتندومن ازسوگشان،ازهم گسستم سوختم
رفت از برم روح و روان ، تا بیکران آسمان
جاری شده اشک روان،ازدیده رستم سوختم
ازداغشان بی طاقتم،بشکسته گشته قامتم
باغصه وداغ وخزان،چون جان مستم سوختم
تنهاخدا داندکه من ، با آنهمه سوز و فغان
بادیده ای ناشادمان ، آتش گرفتم سوختم
یارب رسان برما همه ، نور دو چشم فاطمه
کزغیبت سالارمان، هرجا که هستم سوخت
محمدصادق ربانی
@majmaghaemshahr
#در_محضر_قرآن
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «انعام/32»
و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست و البتّه خانهى آخرت، براى تقوا پيشگان بهتر است. آيا نمىانديشيد؟
اگر دنيا مزرعهى آخرت قرار نگيرد، بازيچه مىشود و مردم مانند كودكانى كه سرگرم به اسباب بازىهايى چون: مال و مقام و ... شدهاند. مثل صحنهى نمايش كه يكى لباس شاه مىپوشد، ديگرى نقش نوكر را بازى مىكند و سوّمى وزير مىشود، ولى ساعتى بعد كه همهى لباسها و نقشها كنار مىرود، مىفهمند كه همهى عناوين، خيالى بيش نبود.
خير بودن آخرت به خاطر آن است كه هم لذّتهايش آميخته به رنج نيست و هم زودگذر و موهوم و خيالى نيست.
با توجّه به آيات ديگر قرآن، نبايد اين آيه را دعوت به رهبانيّت و ترك دنيا دانست.
كلمهى «لَعِبٌ» به كارى گفته مىشود كه قصد صحيحى در آن نباشد و كلمهى «لَهْوٌ» به كارى گفته مىشود كه انسان را از كارهاى مهم و اصلى باز دارد.
شباهت دنيا به لهو و لعب از جهاتى است:
الف: دنيا مثل بازى، مدّتش كوتاه است.
ب: دنيا مثل بازى، تفريح و خستگى دارد و آميختهاى از تلخى و شيرينى است.
ج: غافلان بىهدف، بازى را شغل خود قرار مىدهند.
د: دنياگرايى مثل بازى، انسان را از اهداف مهم باز مىدارد.
@majmaghaemshahr
#در_محضر_امیر
#حکمت۳۸۴
الرُّكُونُ إِلَى الدُّنْيَا مَعَ مَا تُعَايِنُ مِنْهَا جَهْلٌ؛
گرايش به دنيا، با آنچه از آن مى بينى، نادانى است
همه افراد، بدون استثنا يا در تواريخ خوانده اند و يا درباره پيشينيان شنيده اند و يا با چشم خود ديده اند كه افراد قدرتمند يا ثروتمند و پرتوان ناگهان قدرت و ثروت و توان خود را از دست داده و به صورت فردى ضعيف و ناتوان درآمده اند. يك روز امير بود و فرداى آن اسير است، يك روز جوانى نيرومند و فردا بيمار ناتوانى در بستر، يك روز ثروتمند و روز ديگر فقيرى نيازمند. با اين تحولات سريع و دگرگونى هايى كه در امور دنيا مى بينيم اگر به امكانات آن اعتماد كنيم آيا نشانه جهل و نادانى نيست؟ عاقل كسى است كه دل به دنيا نبندد هر چند از امكانات فراوانى برخوردار باشد. اين گونه افراد آسوده زندگى مى كنند و آسوده از جهان مى روند و از تحولات و دگرگونى هاى دهر هرگز ناراحت نمى شوند. در حالى كه دلبستگان به دنيا با از دست دادن مقام يا مال و ثروت، چنان ناراحت مى شوند كه گاه كارشان به جنون و ديوانگى مى كشد
@majmaghaemshahr