#شهید
عصرعصرِغربت آلاله هاست
زیر پا ، خون شهیدان خداست
نامشان بر کوچه های غربت است
کوچه از بیراهه مان در حیرت است
از وصایا و سفارش ها یشان
هیچ حرفی نیست دیگر در میان
گر چه جان ، از بهر قرآن داده اند
کس ، نمی پُرسَد کجا جان داده اند
دوستان رفتند و ما جا مانده ایم
در ره تفسیر خون وامانده ایم
مویمان در روسیاهی شد سپید
کاش ما را هم نمی دیدی شهید
با شما آن روز پیمان بسته ایم
عهد با راه شهیدان بسته ایم
وای بر ما غافلیم از روزگار
باز دشمن تاخته بر این دیار
باز هم جنگ است اما نرم ، نرم
باز هم بازار دشمن گرم ، گرم
می چکاند تیر بر قلب جوان
با تفنگ ماهواره بی امان
هجمه های رنگ رنگ و بی صدا
داس هجمه زیر پای ساقه ها
نام صیاد است افیون و قلم
طرح تن پوش است روی آن عَلَم
برق غیرت ها بسی کمرنگ شد
جای چادر ، مُد فقط پُر رنگ شد
خون برای چادر زن داده اند
از برای حفظ آن تن داده اند
آری آری کوچه پر از اشقیاست
چادر زهرا به زیر دست و پاست
کاش غفلت حکم حق الناس داشت
کوچه های هاشمی ، عباس داشت
@majmaghaemshahr
1_1194782369.mp3
10.02M
#روضه
#امام_حسن علیهالسلام
کاش گــردی شــــم و از کرمــــت
بنشیـــنم بـه کـــــنـار حــــــرمـت
کاش چــون ماه،به شبــــهای دراز
داشـتــم با حـــرمــــت راز و نیاز
کاش چــون اشـک ،کنـــارت افـتم
بـه روی خـــــاک مــــزارت افـتم
روی جـانــــها هــمـــه بر تربت تو
سـوز دلـها هـــمـه از غــــــربت تو
غـربت آن نیست که از داغ جـوان
قــد بابا شــود از غصــــه کــــمان
غربت آن نیست که سـر بر سر نی
ره کنـد با ســــپه دشـــمــن طی
غربت آن نیست که باضربت سنگ
چهـــره از خــون جبین گـردد رنگ
غربت آن اسـت کـه فـردی مـظلوم
شـود از کینــه ی همـسر،مسموم
غربــت آن است که بعد ازکُشتن
بارش تیـــر ببارد بـــه بــدن
تیـر باریـد ز بــــس بر بدنـــت
بدنـت گـشــت یکـــی با کفـنت
قلب احمـد که برایــت خون بود
بـه هـــمـه مـــردم عـالم فــرمود
روز محـــشـــر کــه هـمه گریانند
اشــک ریــزانِ حســن خــندانند
حاج غلامرضا سازگار
با نوای میرزامحمدی
@majmaghaemshahr
#نوحه #پیامبر #شهادت
بابا پاره ی تَنِت فاطمه صاحب عزا شد
روضه خونِ غمهای تو علیِ مرتضی شد
دل من از ماتمت بابا شده پُر از مَحَن
پاشو بابا تو ببین ناله ی حسین و حسن
رفته سایه ی پدر پر کشیده پیغمبر
رحمه لِلعالمین شده زهرا دلغمین (۴)
واویلا رختِ عزا شد بر تنم اِی دلبرم
یاعلی جان دیدی که خاک عزا شد بر سرم
زندگی بعد بابام ، علی دیگه حروم میشه
از غم دوریِ او عمرِ منم تموم میشه
علی کاش مُرده بودم دیگه حالا نبودم
رحمه لِلعالمین شده زهرا دلغمین
بابا یا رسول الله حالا که تو کردی پرواز
غربت وصیِ تو از همین جا میشه آغاز
بَرا غصب خلافت دست علی بسته میشه
پهلوی زهرای تو همین جا شکسته میشه
می زنه زهرا بر سر شده مَحزون و مُضطر
رحمه لِلعالمین شده زهرا دلغمین
@majmaghaemshahr
#امام_حسن #شهادت
السلام ای زاده ی اُمِ اَبیها یا حسن
ای کریمِ اهل بیت امام مجتبی حسن
ما همگی گدایِ خوانِ کرم تو هستیم
جملگی دلدادهُ صحن حرم تو هستیم
بفدای داغ تو قبر بی چراغ تو
یا حسن یا مجتبی (۴)
من بمیرم وقتی که گفتی بیا زینب من
سوزد از زهر جفا جان آمده بر لب من
گفتی طشتی بیاور ای زینبم در بر من
از کینهُ همسرم پاره شده جگر من
ناله دارم از دلم همسرم شد قاتلم
یا حسن یا مجتبی
کاش فقط با زهر کین پاره شده بود جگرت
ولی تیر بارون شده تابوت و تنِ اَطهرت
کاش فقط زهر جفا تو روُ از ما گرفته بود
ولی کوچه و سیلی با دل تو چه کرده بود
آخ بمیرم بدنت یکی شد با کفنت
یا حسن یا مجتبی
کربلایی مرتضی شاهمندی
@majmaghaemshahr
#امام_حسن علیهالسلام
#نوحه
به سبک بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
با عنایات تو ای شاه کرم یا مجتبا
اربعین راهی شوم سمت حرم یا مجتبا
سائلی از خانه تو دست خالی رد نشد
کربلا شد خواهش چشم ترم یا مجتبا
یا امام مجتبی۲
درحرم گویم حسین زیر علم گویم حسن
با پدر گویم حسین با مادرم گویم حسن
اربعین قسمت شود من از نجف تا کربلا
یک قدم گویم حسینُ یک قدم گویم حسن
یا امام مجتبی۲
بی تو کافر میشوم با تو مسلمانم حسن
در فراق کربلا بی تاب و گریانم حسن
ای امام بی حرم من را ببر تا کربلا
پای ایوان طلا میگویم ای جانم حسن
یا امام مجتبی۲
نوکر تو هر کجا حرف تو شد با سر دوید
طعم تلخ دوری از کرب و بلا را هم چشید
درمیان روضه ات شوقی به دل دارم حسن
من به روز هفتم از ماه صفر دارم امید
یا امام مجتبی۲
من حسینی گشته دست توهستم یاحسن
با امیدی دل به احسان تو بستم یاحسن
آنقدر در میزنم در میزنم این خانه را
تا دهی اذن زیارت را به دستم یاحسن
یا امام مجتبی ۲
@majmaghaemshahr
12.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_رضا علیهالسلام
یه ایرانه و
یه شاه خراسانه و
یه قلبی که دلتنگ سلطانه و....
یه دلداده و
همین حرفای ساده و...
غریبی که یاد تو افتاده و...
@majmaghaemshahr
#تلنگر
#جهاد_تبین
در جنگ فیزیکی وقتی یک نفر از ما تیر میخورد، یعنی یک نفر کم میشویم (ولی در اصل بخاطر شهادتش چند نفر جدید به ما اضافه میشه) اما در #جنگ_شناختی وقتی یک نفر از ما تیر میخورد فقط یک نفر از ما کم نمیشود بلکه آن یک نفر به دشمن اضافه میشود.
امروز با جنگ شناختی روبرو هستیم. امروز مشکل #روایت داریم. امروز مشکل #تبیین داریم ...
👌ما در بیان و دفاع بهموقع از حق لُکنت زبان داریم.
✅✅پنهان کردن ایمان سیاست نیست بلکه بوی نفاق میدهد مخصوصا توی این شرایط که دشمن تمام کفرش را داره ابراز میکند.
✅روح اَین عمار به جهاد تبیین برمیگرده یعنی مسئله ای که همیشه رهبران الهی با آن مواجه هستند.
@majmaghaemshahr
#استغاثه
🔹 اللَّهُمَ أَغْنِنِی بِحَلَالِکَ عَنْ حَرَامِکَ وَ بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاکَ
♦️خداوندا مرا با حلالـت از حرامـت
و با فضلت از غیر خودت بی نیاز کن
@majmaghaemshahr
#در_محضر_اولیاالله
🔹 آیت الله جاودان:
🔴 یکی از راههای نجات انسان از گناه پناهبردن به #امام_زمان است. ایشان به انتظار نشسته اند تا کسی دستش را به سمت ایشان دراز کند تا ایشان او را هدایت کنند.
@majmaghaemshahr
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
پیچیده بوی غم همه جا، وامحمدا
عرش خدا گرفته عزا، وامحمدا
گریان دو چشم ارض و سما، وامحمدا
امشب شدهست نوحهی ما: وامحمدا
بر غربت پیمبرمان گریه میکنیم
محض رضای مادرمان گریه میکنیم
دنیا چه کرد با زحماتِ پیمبرش؟!
امشب میان عرش زَنَد حمزه بر سرش
ای روزگارِ پست...! که میگشت باورش؟!
روزی شوند قاتل آقا دو همسرش
مردم! رسولِ عالم و آدم شهید شد
رحلت نکرد احمد خاتم، شهید شد
اصحاب، پشت پا به حق آسان زدند، آه
چه زود دم ز دولت شیطان زدند، آه
آتش به جان عالم امکان زدند، آه
بر روح وحی، تهمتِ هذیان زدند آه
ای دیده! بر محمد مظلوم گریه کن
با چار کعبه زادهی معصوم گریه کن
دوران حق کشیِ زمانه شروع شد
دوران کفر خانه به خانه شروع شد
توهین به صد دلیل و بهانه شروع شد
دوران تلخ دفن شبانه شروع شد
ای روزشان سیاه، نبی شد شبانه دفن
یک تن نگشت یارِ علی، در زمان دفن
مولای ما به سوگ برادر نشسته است
جایش ببین،که برروی منبرنشسته است!
روباه جای شیر دلاور نشسته است
آتش به جان حضرت کوثر نشسته است
امت ز یاد برده چه راحت غدیر را
دادند زود اجر رسول و امیر را
چیزی نمانده تا که شود یاس بی قرار
قنفذ رسد به نان و نواهای بی شمار
آتش گرفت میخ در از آه ذوالفقار
آمد خزانِ فاطمه در اول بهار
چیزی نمانده تا که بماند از او خیال
گردد جوانِ خانهی مولا، قدش هلال
چل بی حیای پست و لعین، آه فاطمه
بی حرمتی به صاحب دین، آه فاطمه
پهلو شکسته، زار و حزین، آه فاطمه
دو گوشواره روی زمین، آه فاطمه
چیزی نمانده تا که زند ناله از جگر:
فضه برس به دادِ دلِ مادر و پسر
یا ایها الرسول! شود حق تو ادا
گاهی میان کوچه و گاهی به کربلا
وای از غروب روز دهم، وامحمدا
شمشیر،کهنه خنجر و سر نیزه و عصا
آه از دمی که ناله زند زینب حزین:
ای مونسِ شکستهدلان! حال ما ببین...
محمدحسین رحیمیان
@majmaghaemshahr
#امام_حسن علیه السلام
ای سفرهدارِ شهر کرمدارها حسن
هستند خادم تو حرمدارها حسن
تو در جمل امیر علمدارها حسن
غم میبری ز صورتِ غمدارها حسن
در آسمانِ چشم سیاهت هواییام
شکر خدا ز روز ازل مجتباییام
از راه دور، دست تمنا گرفتهایم
عمریست در حریم تو مأوا گرفتهایم
دستانِ خویش، سوی تو بالا گرفتهایم
هرچه گرفتهایم، ز زهرا گرفتهایم
بیهوده نیست آبروی رفته میخَرَند
فرزندها ز مادرشان ارث میبرند
چشمان ما به سوی درِ بستهی بقیع
بُغضیست در گلویِ درِ بستهی بقیع
سر مینَهیم رویِ درِ بستهی بقیع
گریه شده وضویِ درِ بستهی بقیع
ای کاش پرچمی سرِ این قبر میزدیم
با گریه شبنمی سرِ این قبر میزدیم
قربان آن جگر که چهل سال پاره بود
زخمی از آن شکستگیِ گوشواره بود
در کوچهها فقط پیِ یک راهِ چاره بود
با ماه رفته بود و عصایِ ستاره بود
چون کوچه تنگ بود، کسی در برابرش
بگذاشت پا به چادر و رد شد ز مادرش
آهستهتر قدم بزن ای مردِ کوچهها
بشکن سکوتِ بیکسی و سردِ کوچهها
مویت سپید کرده دگر دردِ کوچهها
یادت نرفته خندهی نامردِ کوچهها
دیدی ز مالیات، مغیره معاف شد!
اینهاسپاسِ شدتِ ضربِ غلاف شد!
لعنت به هرکسی که تورا بدصدا زده
زخمِ زبان به سینهی دردآشنا زده
صبر تو طعنه بر همهی انبیا زده
صلحِ تو ریشهی همهی فتنه را زده
آری چکیدهی علی و مصطفی تویی
بنیانگذار نهضتِ کربُبلا تویی
با زهرِ همسرت، جگرت ریخته به هم
زهرا کجاست؟ مویِ سرت ریخته به هم
تصویرهایِ چشم ترت ریخته به هم
خانه دوباره در نظرت ریخته به هم
بیرون بریز خون جگرهای خود حسن
کمتربه پیش خواهرِخود دستوپا بزن
خونین دهن! ز کرببلا حرف میزنی
از ماجرایِ رأس جدا حرف میزنی
از نیزههایِ بی سر و پا حرف میزنی
از لشگری بدون حیا حرف میزنی
گرچه بناتِ فاطمه در تاب و در تباند
شکر خدا محارمِ تو دورِ زینباند...
قاسم نعمتی
@majmaghaemshahr
#امام_حسن علیه السلام
من حسینم که صفابخش دوعالم هستم
سالها صاحب شبهای محرم هستم
من حسینم که برایم همه زاری دارند
تا بیایند حرم لحظه شماری دارند
سالها هست که یک عالمه زائر دارم
یک جهان منبری و شاعر و ذاکر دارم
دور و نزدیک همه از سر صبحی تا شام
همه با عرض ارادت شده مشغول سلام
عاشقان روزو شب سال به من می گریند
خوب وبدباز به هر حال به من می گریند
همه هستند عزادار، چهل شب گریان
به من و حال پریشانی زینب گریان
اربعین را همه دیدید چه شد دور و برم
چقدر زائر دلسوخته آمد به حرم
گرچه درهردو جهان عاشق ومجنون دارمک
ولی از غربت یک مرد دلی خون دارم
نام او می برم و لرزه می افتد به تنم
من جگر سوختهء غربت و داغ حسنم
تو که زوار نداری به فدای تو حسین
حرم انگار نداری به فدای تو حسین
دوستان تو کم و دشمن تو بسیار است
آنچه در دور و بر خویش نداری یار است
مثل توهیچ کسی این همه بی زائر نیست
در همه سال چرا روضهء تو دائر نیست
روضه هم باشد اگر باز همه بی خبرند
گریه کن هات برادر چقدر مختصرند
یاد داری چقدر عبد و مطیعت بودم
سالها زائر شبهای بقیعت بودم
کاش می شد بدهم باز خدا را قسمت
تا که زوار خودم را بفرستم حرمت
چقدر طعنه به تنهایی تو همسر زد
دوست زدزخم زبان،دشمن تو خنجر زد
پشت خیمه همۀ لشگر تو آماده
تا که بیرون بکشند از قدمت سجاده
دوستانت همگی عرض ارادت دارند
جنگ بر پا نشده نیت غارت دارند
باز هم شکر که در خیمه نیامد آتش
یاکه بی تاب نشدهیچ کسی وقت عطش
گرچه برخیمهء تو پنجه گشودند حسن
زن و فرزند تو در خیمه نبودند حسن
از تو سجاده و از من بدنم غارت شد
زنده بودم به خدا پیرهنم غارت شد...
@majmaghaemshahr